ASRHZOHOR Telegram 201940
شرح:

بچه‌ها را ببین؛ درون کالسکه و در خوابی خوش و ناز رانده و برده می‌شوند، اما همین که به خانه رسیدند، بیدار می‌شوند. چه دیدنی‌ها که ندیدند و چه شنیدنی‌ها که نشنیدند!
و این قصه اهل دنیاست.
دنیاپرستان، دنیا دوستان، دنیاخواهان و دنیا داران، درست مانند طفلی هستند که در کالسکه به خواب رفته و خوابی خوش دارد و از این خواب خوش بیدار نمی‌شوند تا به خانه آخر و آخرت برسند. و همین که رسیدند، تازه بیدار می‌شوند و وقتی بیدار می‌شوند، تازه می‌فهمند که آنچه می‌باید می‌شنیدند نشنیدند و آنچه می‌باید می‌دیدند ندیدند. و حسرت و پشیمانی و افسوس تمام وجودشان را فرا می‌گیرد، اما چه فایده؟ همان که قرآن می‌گوید: «یومئذ یتذکر الانسان و انا له الذکری»؛ در آن روز آدم‌ها متوجه می‌شوند و به خود می‌آیند، ولی دیگر چه فایده؟
و در اینجا با دنیایی از حسرت، تمنا و خواهش خدا را صدا می‌کنند: «رَبِّ ارْجِعُونِ؛ خدایا مرا بازگردان لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ».

مبادا فکر کنی که اگر بازگردم، دوباره به همان کارها برمی‌گردم. نه! قسمت پر لیوان را ببین؛ بگو شاید برگردم به کارهای درست، یعنی که درست کار خواهم شد. اما پاسخ خداوند این است: «كَلَّا»؛ یعنی هرگز. بعد می‌گوید: «إِنَّهَا كَلِمَةٌ»؛ این حرف است، حرفی پوچ و بی‌محتوا، چون «هُوَ قَائِلُهَا»؛ یعنی چون اویی گوینده چنین حرفی است چون گوینده ای مفت است که می تواند چنین حرفی مفتی بزند.
وگرنه کسی که عاقل باشد آیا زیر خروارها خاک چنین آرزو و خواهشی خام در سر می پروراند؟ نه، این‌ها حرف است، حرف مفت و تنها کسی که می‌تواند چنین حرفی بزند، که بی‌فکر و بی‌عقل باشد. مگر می‌شود زیر خروارها خاک، بازگشت معنا داشته باشد؟

به همین دلیل سعدی می‌گوید:
«بیا تا برآریم دستی ز دل، که نتوان برآورد فردا ز گل»
یعنی همین امروز، همین حالا، همین اکنون که زنده‌ای، دست به کار شو، دست به دعا شو، وگرنه روزی این دست‌ها به زیر خاک خواهد رفت و دیگر نمی‌توانی بالا ببری. اساساً دستی نمی‌ماند که بالا برود.
و بعد، چه تمثیل زیبایی می زند ببینید کسی که بیدار است، نه خواب، چه چیزها دیده و چه درس‌ها و عبرت‌ها آموخته است؛ درختان را در فصل پاییز می‌بیند که بی‌بار و بر هستند، اما شاخه‌ها به سمت آسمان کشیده شده‌اند و انگار دست به دعا دارند. سعدی این شاخه‌ها را دست به دعا دیده است که از خداوند می‌خواهند: «خدایا برگ، خدایا شکوفه، خدایا میوه». و خداوند هم دست رد به سینه‌شان نمی‌زند، و در فصل بهار، خلعتی زیبا از برگ‌های تازه و تر بر آنان می‌پوشاند و آستین شان را پر از شکوفه و ثمر می‌کند.
می گوید:
«به فصل خزان در نبینی درخت
که بی‌برگ ماند ز سرمای سخت
قضا خلعتی نامدارش دهد
قدر میوه در آستینش نهد»

یعنی انسان‌ها هم باید مانند درخت، حتی اگر خالی و بی‌بار به نظر برسند، دست به دعا داشته باشند و خداوند هم پاداش و برکتش را خواهد داد.

همه طاعت آرند و مسکین نیاز
بیا تا به درگاه مسکین نواز
چو شاخ برهنه برآریم دست
که بی برگ از این بیش نتوان نشست

و اینجاست که آدمی بیدار است و خود با پای خود می‌رود، نه مانند طفلی در کالسکه که برده شود، همان‌طور که اهل دنیا هستند.

همان‌گونه که امیرالمؤمنین (ع) فرمود:
«أَهْلُ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ؛ اهل دنیا همچون قافله و کاروانی هستند که يُسَارُ بِهِمْ؛ سیر داده می‌شوند، حرکت داده می‌شوند، رانده می‌شوند».
یعنی آنان خود نمی‌روند، بلکه برده می‌شوند، همچون طفلی در کالسکه؛ با این تفاوت که طفل توسط وجودی بی‌نظیر و مهربان همچون مادر برده می‌شود، که در نتیجه سر از خانه ای امن و آرام و راحت در می آورد اما اهل دنیا توسط موجودی شریر و شرور، مثل شیطان هدایت و رانده می‌شوند که نتیجه سرای دوزخ است.
و شیطان و دست شیطان امروز از آستین شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی بیرون زده است.
بشر امروز زندگی را نمی‌چرخاند، بلکه زندگی بشر را می‌چرخاند، آن هم زندگی‌ای که از شبکه‌های اجتماعی دریافت کرده است؛ یعنی یک زندگی کاملاً مجازی، نه حقیقی و دور از حقیقت.
و وَ هُمْ نِيَامٌ؛ و این در حالی است که آنان همه در خواب و خیال‌اند، درست مانند همان طفل در کالسکه.
و نتیجه این می‌شود که به قول شاعر:
«کودکی بی حاصل! نوجوانی باطل! وقت پیری غافل!»
به زبان دیگر:
«کودکی در غفلت! نوجوانی در شهوت! در کهولت حسرت!»



tgoop.com/asrhzohor/201940
Create:
Last Update:

شرح:

بچه‌ها را ببین؛ درون کالسکه و در خوابی خوش و ناز رانده و برده می‌شوند، اما همین که به خانه رسیدند، بیدار می‌شوند. چه دیدنی‌ها که ندیدند و چه شنیدنی‌ها که نشنیدند!
و این قصه اهل دنیاست.
دنیاپرستان، دنیا دوستان، دنیاخواهان و دنیا داران، درست مانند طفلی هستند که در کالسکه به خواب رفته و خوابی خوش دارد و از این خواب خوش بیدار نمی‌شوند تا به خانه آخر و آخرت برسند. و همین که رسیدند، تازه بیدار می‌شوند و وقتی بیدار می‌شوند، تازه می‌فهمند که آنچه می‌باید می‌شنیدند نشنیدند و آنچه می‌باید می‌دیدند ندیدند. و حسرت و پشیمانی و افسوس تمام وجودشان را فرا می‌گیرد، اما چه فایده؟ همان که قرآن می‌گوید: «یومئذ یتذکر الانسان و انا له الذکری»؛ در آن روز آدم‌ها متوجه می‌شوند و به خود می‌آیند، ولی دیگر چه فایده؟
و در اینجا با دنیایی از حسرت، تمنا و خواهش خدا را صدا می‌کنند: «رَبِّ ارْجِعُونِ؛ خدایا مرا بازگردان لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ».

مبادا فکر کنی که اگر بازگردم، دوباره به همان کارها برمی‌گردم. نه! قسمت پر لیوان را ببین؛ بگو شاید برگردم به کارهای درست، یعنی که درست کار خواهم شد. اما پاسخ خداوند این است: «كَلَّا»؛ یعنی هرگز. بعد می‌گوید: «إِنَّهَا كَلِمَةٌ»؛ این حرف است، حرفی پوچ و بی‌محتوا، چون «هُوَ قَائِلُهَا»؛ یعنی چون اویی گوینده چنین حرفی است چون گوینده ای مفت است که می تواند چنین حرفی مفتی بزند.
وگرنه کسی که عاقل باشد آیا زیر خروارها خاک چنین آرزو و خواهشی خام در سر می پروراند؟ نه، این‌ها حرف است، حرف مفت و تنها کسی که می‌تواند چنین حرفی بزند، که بی‌فکر و بی‌عقل باشد. مگر می‌شود زیر خروارها خاک، بازگشت معنا داشته باشد؟

به همین دلیل سعدی می‌گوید:
«بیا تا برآریم دستی ز دل، که نتوان برآورد فردا ز گل»
یعنی همین امروز، همین حالا، همین اکنون که زنده‌ای، دست به کار شو، دست به دعا شو، وگرنه روزی این دست‌ها به زیر خاک خواهد رفت و دیگر نمی‌توانی بالا ببری. اساساً دستی نمی‌ماند که بالا برود.
و بعد، چه تمثیل زیبایی می زند ببینید کسی که بیدار است، نه خواب، چه چیزها دیده و چه درس‌ها و عبرت‌ها آموخته است؛ درختان را در فصل پاییز می‌بیند که بی‌بار و بر هستند، اما شاخه‌ها به سمت آسمان کشیده شده‌اند و انگار دست به دعا دارند. سعدی این شاخه‌ها را دست به دعا دیده است که از خداوند می‌خواهند: «خدایا برگ، خدایا شکوفه، خدایا میوه». و خداوند هم دست رد به سینه‌شان نمی‌زند، و در فصل بهار، خلعتی زیبا از برگ‌های تازه و تر بر آنان می‌پوشاند و آستین شان را پر از شکوفه و ثمر می‌کند.
می گوید:
«به فصل خزان در نبینی درخت
که بی‌برگ ماند ز سرمای سخت
قضا خلعتی نامدارش دهد
قدر میوه در آستینش نهد»

یعنی انسان‌ها هم باید مانند درخت، حتی اگر خالی و بی‌بار به نظر برسند، دست به دعا داشته باشند و خداوند هم پاداش و برکتش را خواهد داد.

همه طاعت آرند و مسکین نیاز
بیا تا به درگاه مسکین نواز
چو شاخ برهنه برآریم دست
که بی برگ از این بیش نتوان نشست

و اینجاست که آدمی بیدار است و خود با پای خود می‌رود، نه مانند طفلی در کالسکه که برده شود، همان‌طور که اهل دنیا هستند.

همان‌گونه که امیرالمؤمنین (ع) فرمود:
«أَهْلُ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ؛ اهل دنیا همچون قافله و کاروانی هستند که يُسَارُ بِهِمْ؛ سیر داده می‌شوند، حرکت داده می‌شوند، رانده می‌شوند».
یعنی آنان خود نمی‌روند، بلکه برده می‌شوند، همچون طفلی در کالسکه؛ با این تفاوت که طفل توسط وجودی بی‌نظیر و مهربان همچون مادر برده می‌شود، که در نتیجه سر از خانه ای امن و آرام و راحت در می آورد اما اهل دنیا توسط موجودی شریر و شرور، مثل شیطان هدایت و رانده می‌شوند که نتیجه سرای دوزخ است.
و شیطان و دست شیطان امروز از آستین شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی بیرون زده است.
بشر امروز زندگی را نمی‌چرخاند، بلکه زندگی بشر را می‌چرخاند، آن هم زندگی‌ای که از شبکه‌های اجتماعی دریافت کرده است؛ یعنی یک زندگی کاملاً مجازی، نه حقیقی و دور از حقیقت.
و وَ هُمْ نِيَامٌ؛ و این در حالی است که آنان همه در خواب و خیال‌اند، درست مانند همان طفل در کالسکه.
و نتیجه این می‌شود که به قول شاعر:
«کودکی بی حاصل! نوجوانی باطل! وقت پیری غافل!»
به زبان دیگر:
«کودکی در غفلت! نوجوانی در شهوت! در کهولت حسرت!»

BY صاحبخانه یوسف زهراست


Share with your friend now:
tgoop.com/asrhzohor/201940

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

For crypto enthusiasts, there was the “gm” app, a self-described “meme app” which only allowed users to greet each other with “gm,” or “good morning,” a common acronym thrown around on Crypto Twitter and Discord. But the gm app was shut down back in September after a hacker reportedly gained access to user data. During a meeting with the president of the Supreme Electoral Court (TSE) on June 6, Telegram's Vice President Ilya Perekopsky announced the initiatives. According to the executive, Brazil is the first country in the world where Telegram is introducing the features, which could be expanded to other countries facing threats to democracy through the dissemination of false content. Content is editable within two days of publishing More>> Hui said the time period and nature of some offences “overlapped” and thus their prison terms could be served concurrently. The judge ordered Ng to be jailed for a total of six years and six months.
from us


Telegram صاحبخانه یوسف زهراست
FROM American