tgoop.com/asrhzohor/201681
Create:
Last Update:
Last Update:
ور نبودی او کبود از تعزیت
کی فسردی همچو یخ این ناحیت
اگر ان ادمی که در مقابل او احساس هستی و وجود داره جامهء سوگ بر تن نداشت یعنی عقلش از دست نداده یعنی خردش از دست نداده ما وقتی یک عزیزی را از دست میدهیم سیاه پوش میشیم میگه آن آدمی که احساس هستی میکنی کبود از تعزیت است یعنی جامهء عزا به تن دارد عزیزی مثل عقل را از دست داده ، اگر از دست نداده بود اینقدر افسرده نبود ، میگه میدونی چرا آدم ها چرا اینقدر افسرده و ملول هستند به خاطر همین عقلشان را از دست دادند چرا چون برای خودشان وجود قایل هستند لذا مثل یخ فسرده هستند یخ دیدی برابر آفتاب چه جوری جمع و جمع تر و کوچک و کوچکتر میشه ،
کی افسرده میشد مثل یخ این ناحیت یعنی این گوشه ای از گوشه های عالم کدام از ما گوشه ای از عالم هستیم .
BY صاحبخانه یوسف زهراست
Share with your friend now:
tgoop.com/asrhzohor/201681