نباتی (1).aac
10.1 MB
سرمایه اجتماعی بازار اردبیل در نیم قرن اخیر
سخنانی چند در مراسم بزرگداشت مرحوم حاجی نباتی، خیر اردبیلی
@ardabilnote
سخنانی چند در مراسم بزرگداشت مرحوم حاجی نباتی، خیر اردبیلی
@ardabilnote
لیبرالیسم در ایران؟!
محمد زینالی اُناری
اخیراً باز هم بساط #روشنفکری و #روشنگری در معابر بصری به راه افتاده و باز هم افاده کرده اند که همه مشکلات ایران از لیبرالیسم و یا نئولیبرالیسم هست! اگر از بساط #لیبرالیسم بدانیم که #آزادی است، چگونه می توان تصور کرد که در ایران چنین متاعی وجود دارد؟! این بساط به خصوص در حوزه اجتماعی با وجود مدارس غیرانتفاعی و سیستم بهداشت و بیمه های پر از مسئله به هیچ وجه قابل الصاق به الگوی لیبرال نیست.
آزادی حاصل تلاش پیامبران برای درآوردن انسان از اسارت بردگی بوده و لیبرالیسم در بازخوانی آن علیه الگوهای تحکمِ ناشی از پیوند کلیسا و امپراطور شکل گرفته است. اما در ایران، از دیرباز الگویی شبه فئودالی حاکم بوده و پس از دوران بردهداری و بعد اعتراضات کسانی چون مزدک، مردم را به رعایا تبدیل کرده است.. #رعیت شهروند نیست و تعلق او به زمین و زمان تحت اجازه و اجاره مالکان بوده و در ایرانِ امروز با این نرخ اجاره نشینی و مشاغل مستأجری و روابط کار فاقد صنف و عاملیت، نمی توان از آزادی و لیبرالیسم سخن گفت.
در بازار #اردبیل انجمنی به نام #جامعه_اسلامی_بازار وجود دارد که دوره قبل، پس از حذف و ترور شخصیت فعالان مدنی، لیست انتخاباتی داد، در حالی که اغلب مغازه های بازار یا اجاره ای هستند یا در حال خرید و فروش مداوم! در سالهای اخیر بخشی از ساختمان سازها به بازار نفوذ کرده و با تخریب فضای دانشگاهی مشرف بازار و مکان های عمومی مانند هلال احمر، آن قدر مغازه درست کردند که ظرفیت اردبیل را از نظر تعداد مغازه به #دوبی رساندهاند، در حالیکه سرانه درآمد این شهر نصف میانگین کشور است.
این رشد سرسام آور اجاره نشینی، #استثمار و بی تعلق بودن بازاریان مرکز شهر و حتی ساکنان شهر اردبیل را مقایسه کنید با رابطه برادری جامعه اسلامی مدینه النبی که انصار، مهاجرین را در زندگی و امکانات خود شریک کردند. اجاره داری و بهره خوری، مانیفست فئودالیسم بود که با مدرنیزاسیون ایران به مدرنیزاسیون هم مجهز شده است. اجاره برای وضعیتی کوتاه مدت امکان خوبی است، اما برای زندگی طولانی مدت گروه های زیاد شهرنشین، استثمار و بهره کشی بر اساس مدل ارباب رعیتی جامعه فئودالی بوده و ما به جای لیبرالیسم اسلامی یا غیراسلامی، دچار فئودالیسم مدرن شده ایم.
گول #مناظره های سخنرانان خوش تیپ و چریک بازی های مسکن مهرسازان برای توسعه مستأجرنشینی را نخورید!
@ardabilnote
محمد زینالی اُناری
اخیراً باز هم بساط #روشنفکری و #روشنگری در معابر بصری به راه افتاده و باز هم افاده کرده اند که همه مشکلات ایران از لیبرالیسم و یا نئولیبرالیسم هست! اگر از بساط #لیبرالیسم بدانیم که #آزادی است، چگونه می توان تصور کرد که در ایران چنین متاعی وجود دارد؟! این بساط به خصوص در حوزه اجتماعی با وجود مدارس غیرانتفاعی و سیستم بهداشت و بیمه های پر از مسئله به هیچ وجه قابل الصاق به الگوی لیبرال نیست.
آزادی حاصل تلاش پیامبران برای درآوردن انسان از اسارت بردگی بوده و لیبرالیسم در بازخوانی آن علیه الگوهای تحکمِ ناشی از پیوند کلیسا و امپراطور شکل گرفته است. اما در ایران، از دیرباز الگویی شبه فئودالی حاکم بوده و پس از دوران بردهداری و بعد اعتراضات کسانی چون مزدک، مردم را به رعایا تبدیل کرده است.. #رعیت شهروند نیست و تعلق او به زمین و زمان تحت اجازه و اجاره مالکان بوده و در ایرانِ امروز با این نرخ اجاره نشینی و مشاغل مستأجری و روابط کار فاقد صنف و عاملیت، نمی توان از آزادی و لیبرالیسم سخن گفت.
در بازار #اردبیل انجمنی به نام #جامعه_اسلامی_بازار وجود دارد که دوره قبل، پس از حذف و ترور شخصیت فعالان مدنی، لیست انتخاباتی داد، در حالی که اغلب مغازه های بازار یا اجاره ای هستند یا در حال خرید و فروش مداوم! در سالهای اخیر بخشی از ساختمان سازها به بازار نفوذ کرده و با تخریب فضای دانشگاهی مشرف بازار و مکان های عمومی مانند هلال احمر، آن قدر مغازه درست کردند که ظرفیت اردبیل را از نظر تعداد مغازه به #دوبی رساندهاند، در حالیکه سرانه درآمد این شهر نصف میانگین کشور است.
این رشد سرسام آور اجاره نشینی، #استثمار و بی تعلق بودن بازاریان مرکز شهر و حتی ساکنان شهر اردبیل را مقایسه کنید با رابطه برادری جامعه اسلامی مدینه النبی که انصار، مهاجرین را در زندگی و امکانات خود شریک کردند. اجاره داری و بهره خوری، مانیفست فئودالیسم بود که با مدرنیزاسیون ایران به مدرنیزاسیون هم مجهز شده است. اجاره برای وضعیتی کوتاه مدت امکان خوبی است، اما برای زندگی طولانی مدت گروه های زیاد شهرنشین، استثمار و بهره کشی بر اساس مدل ارباب رعیتی جامعه فئودالی بوده و ما به جای لیبرالیسم اسلامی یا غیراسلامی، دچار فئودالیسم مدرن شده ایم.
گول #مناظره های سخنرانان خوش تیپ و چریک بازی های مسکن مهرسازان برای توسعه مستأجرنشینی را نخورید!
@ardabilnote
نماینده اردبیل، قهرمان شجاع یا کنشگر سیاسی
محمد زینالی اُناری
غالب انتقادات از نمایندگان اردبیل این است که نمی توانند امتیاز یا بودجه خوبی برای اردبیل بگیرند و آن را به سطح استان هایی مانند یزد و اصفهان برسانند و بنابراین همیشه این نمایندگان مورد انتقادات کوبنده بوده و مخصوصاً در سالهای اخیر اغلب قهرمانی شجاع را به صورت یک دوره ای به مجلس می فرستند و سپس از آن فرد ناامید و از انتخاب خود نادم می شوند. برای درک این موضوع باید به اقتصاد سیاسی اردبیل بپیردازیم و بد انیم که چه فرایندهای اقتصادی و سیاسی در اردبیل به خیزش چنین قهرمانانی از متن اجتماعات استان اردبیل انجامیده و بعداً انتظارات شجاعانه از این قهرمان برآورده نمی شود.
قهرمان استان اردبیل نمی تواند غنیمت کافی به دست بیاورد (الی بوشا کچه ی) و ناامید از شکار غنایم، دست از پا درازتر به دامان جامعه بازمیگردد. اغلب در همان تهران می ماند، چون اردبیل را به جایی برای زیستن انتخاب نکرده و یک قهرمان فصلی است؛ در زمان سلطه سیاست حزبی در آسمان اردبیل ظهور می کند و با شمشیر ملت و سپر دولت کمربند قهرمانی را، مانند برنده کشتی کج، به دست می آورد. میشل زارفا می گوید انسان مدرن، قهرمان نیست، بلکه یک شخصیت چندبعدی است و یکی از ابعاد فعالان سیاسی، قدرت تحلیل، حرکت استراتژیک و سرمایه اجتماعی است؛ میان مردم زندگی می کند، بر اساس سواد سیاسی و خلاقیت راهبردی خویش، اعتماد کسب می کند؛ مردم نمایندگی رسمی را بواسطه هوش و راستی اش، به وی اعطا می کنند نه نمایش قدرت و ترس رقبا!
آورد سیاسی اردبیل متفاوت با شهرهایی مانند یزد و تبریز است و الگوی اجتماعی غالب آن بیشتر به قهرمان شجاع شبیه است تا کنشگر سیاسی، چرا که بافت و زمینه اجتماعی آن با شهرهای دیگر متفاوت است. هر نماینده ای، معرف زمینه اجتماعی خود است و اگر مردمش از او خلاقیت بخواهند، خلاقانه وارد عرصه می شود و اگر از وی شجاعت خواستند، با رجز خواندن و خطابه های آتشین خودنمایی می کند. البته خلاقیت سیاسی مانند اختراع نیست و بیشتر متکی بر صداقت، حرکت در بستر تاریخ و بسیج تنوع مردم برای بیشترین دستاورد عمومی صورت می گیرد.
اردبیل از سال 73 به مرکزیت و آوردگاه سیاسی استان تبدیل شد و الگوی کنشگری سیاسی در آن بیش از پیش تغییر کرد. در شهری مانند تبریز که استانداران سابق در آن سکونت داشته و در نشست های عمومی و مطالبات خود را مطرح کرده و از کسانی که مدعای قهرمانی هستند مطالبه دارند، الگوی نسبتاً متفاوتی را شاهدیم و اگرحتی قهرمانی شجاع به خاطر جریان های خاص سیاسی در آن جا هم رایج باشد ادعای قهرمانی برای آن ها سخت تر و عدم سکونت و کسب سرمایه اجتماعی فرصت بیشتری از افراد می سوزاند. زمینه اجتماعی اردبیل، به خصوص با مدل افزایش جمعیت آن در طول سالها بیشتر ارباب و رعیتی بوده و یادآور الگوهای شمنی و سنتی از ادعای قهرمانی و شجاعت بوده و عدم خلاقیت در فعالیت های اجتماعی را به وضوح نمایانگر است. لذا غالب مردم به صورت قهرمانان شجاع به بازار ( و تصاحب مالکیت) روی آورده و بخش صنعت و خدمات و حتی بازار بروکراسی هم از نقطه نظر خلاقیت و روحیه کارشناسی کمتر رشد می کند (در بخش خدمات غالبا می گویند دو نوع کارشناس وجود دارند؛ نوع اول پول بیشتری می گیرند و نوع دوم کار بیشتری می کنند و این همان الگوی ارباب رعیتی است که در خدمات شهری بازتولید شده است).
زمینه اجتماعی ارباب و رعیتی، نه به کنشگر سیاسی که بر اساس اعتماد رای جمع کند و با خلاقیت نمایندگی استان را ، بلکه قهرمان شجاعی را دوست دارد که رقبای محلی از وی بترسند و متفاوت با زمینه اجتماعی نسبتاً توسعه یافته است که نمایندگی مولود مطالبه گری بوده و به جای شجاعت، هم آوردی و ترس، از خلاقیت، تعامل و پاسخ گویی بهره می گیرد. از این رو، اردبیل به جهت این که با الگوی سیاسی مدرن و نسبتاً توسعه یافته و کنشگری سیاسی بر اساس خلاقیت بهره نمی گیرد و اسیر فرهنگ ارباب و رعیتی غالب جمعیت شهری اش شده، با بدنه کارشناسی قهرمان پرور و نه خلاقیت پرور، عقب می ماند و به جهت همین ضعف سواد سیاسی، سالهای سال است که درآمد سرانه آن نصف درآمد سرانه کشوری می ماند.
@ardabilnote
محمد زینالی اُناری
غالب انتقادات از نمایندگان اردبیل این است که نمی توانند امتیاز یا بودجه خوبی برای اردبیل بگیرند و آن را به سطح استان هایی مانند یزد و اصفهان برسانند و بنابراین همیشه این نمایندگان مورد انتقادات کوبنده بوده و مخصوصاً در سالهای اخیر اغلب قهرمانی شجاع را به صورت یک دوره ای به مجلس می فرستند و سپس از آن فرد ناامید و از انتخاب خود نادم می شوند. برای درک این موضوع باید به اقتصاد سیاسی اردبیل بپیردازیم و بد انیم که چه فرایندهای اقتصادی و سیاسی در اردبیل به خیزش چنین قهرمانانی از متن اجتماعات استان اردبیل انجامیده و بعداً انتظارات شجاعانه از این قهرمان برآورده نمی شود.
قهرمان استان اردبیل نمی تواند غنیمت کافی به دست بیاورد (الی بوشا کچه ی) و ناامید از شکار غنایم، دست از پا درازتر به دامان جامعه بازمیگردد. اغلب در همان تهران می ماند، چون اردبیل را به جایی برای زیستن انتخاب نکرده و یک قهرمان فصلی است؛ در زمان سلطه سیاست حزبی در آسمان اردبیل ظهور می کند و با شمشیر ملت و سپر دولت کمربند قهرمانی را، مانند برنده کشتی کج، به دست می آورد. میشل زارفا می گوید انسان مدرن، قهرمان نیست، بلکه یک شخصیت چندبعدی است و یکی از ابعاد فعالان سیاسی، قدرت تحلیل، حرکت استراتژیک و سرمایه اجتماعی است؛ میان مردم زندگی می کند، بر اساس سواد سیاسی و خلاقیت راهبردی خویش، اعتماد کسب می کند؛ مردم نمایندگی رسمی را بواسطه هوش و راستی اش، به وی اعطا می کنند نه نمایش قدرت و ترس رقبا!
آورد سیاسی اردبیل متفاوت با شهرهایی مانند یزد و تبریز است و الگوی اجتماعی غالب آن بیشتر به قهرمان شجاع شبیه است تا کنشگر سیاسی، چرا که بافت و زمینه اجتماعی آن با شهرهای دیگر متفاوت است. هر نماینده ای، معرف زمینه اجتماعی خود است و اگر مردمش از او خلاقیت بخواهند، خلاقانه وارد عرصه می شود و اگر از وی شجاعت خواستند، با رجز خواندن و خطابه های آتشین خودنمایی می کند. البته خلاقیت سیاسی مانند اختراع نیست و بیشتر متکی بر صداقت، حرکت در بستر تاریخ و بسیج تنوع مردم برای بیشترین دستاورد عمومی صورت می گیرد.
اردبیل از سال 73 به مرکزیت و آوردگاه سیاسی استان تبدیل شد و الگوی کنشگری سیاسی در آن بیش از پیش تغییر کرد. در شهری مانند تبریز که استانداران سابق در آن سکونت داشته و در نشست های عمومی و مطالبات خود را مطرح کرده و از کسانی که مدعای قهرمانی هستند مطالبه دارند، الگوی نسبتاً متفاوتی را شاهدیم و اگرحتی قهرمانی شجاع به خاطر جریان های خاص سیاسی در آن جا هم رایج باشد ادعای قهرمانی برای آن ها سخت تر و عدم سکونت و کسب سرمایه اجتماعی فرصت بیشتری از افراد می سوزاند. زمینه اجتماعی اردبیل، به خصوص با مدل افزایش جمعیت آن در طول سالها بیشتر ارباب و رعیتی بوده و یادآور الگوهای شمنی و سنتی از ادعای قهرمانی و شجاعت بوده و عدم خلاقیت در فعالیت های اجتماعی را به وضوح نمایانگر است. لذا غالب مردم به صورت قهرمانان شجاع به بازار ( و تصاحب مالکیت) روی آورده و بخش صنعت و خدمات و حتی بازار بروکراسی هم از نقطه نظر خلاقیت و روحیه کارشناسی کمتر رشد می کند (در بخش خدمات غالبا می گویند دو نوع کارشناس وجود دارند؛ نوع اول پول بیشتری می گیرند و نوع دوم کار بیشتری می کنند و این همان الگوی ارباب رعیتی است که در خدمات شهری بازتولید شده است).
زمینه اجتماعی ارباب و رعیتی، نه به کنشگر سیاسی که بر اساس اعتماد رای جمع کند و با خلاقیت نمایندگی استان را ، بلکه قهرمان شجاعی را دوست دارد که رقبای محلی از وی بترسند و متفاوت با زمینه اجتماعی نسبتاً توسعه یافته است که نمایندگی مولود مطالبه گری بوده و به جای شجاعت، هم آوردی و ترس، از خلاقیت، تعامل و پاسخ گویی بهره می گیرد. از این رو، اردبیل به جهت این که با الگوی سیاسی مدرن و نسبتاً توسعه یافته و کنشگری سیاسی بر اساس خلاقیت بهره نمی گیرد و اسیر فرهنگ ارباب و رعیتی غالب جمعیت شهری اش شده، با بدنه کارشناسی قهرمان پرور و نه خلاقیت پرور، عقب می ماند و به جهت همین ضعف سواد سیاسی، سالهای سال است که درآمد سرانه آن نصف درآمد سرانه کشوری می ماند.
@ardabilnote
انجمن جامعه شناسی توسعه پایدار استان اردبیل برگزار میکند:
"حلقه مطالعاتی کتاب و فرهنگ"
📎 نقش کتاب در کاهشخشونت
زمان: دوشنبه ۲۲ خردادماه ۱۴۰۲ ساعت۱۶
مکان: سالن شیخ صفی استانداری اردبیل
@ardabilnote
"حلقه مطالعاتی کتاب و فرهنگ"
📎 نقش کتاب در کاهشخشونت
زمان: دوشنبه ۲۲ خردادماه ۱۴۰۲ ساعت۱۶
مکان: سالن شیخ صفی استانداری اردبیل
@ardabilnote
Forwarded from نکته: جامعه شناسی تجربه (محمد زینالی)
2133925633_1110914315.aac
13 MB
ارتباط خشونت و شهر، نوید محمدنیا
نشست «نقش کتاب در کاهش خشونت» بزبان ترکی
۲۲خرداد۱۴۰۲، سالن شیخ صفی استانداری اردبیل
@ardabilnote
نشست «نقش کتاب در کاهش خشونت» بزبان ترکی
۲۲خرداد۱۴۰۲، سالن شیخ صفی استانداری اردبیل
@ardabilnote
979836675_1186277949.aac
9.3 MB
شلختگی ادواری و فشن کتاب؛ دکتر وحید ضیائی
نشست «نقش کتاب در کاهش خشونت» بزبان ترکی
۲۲خرداد۱۴۰۲، سالن شیخ صفی استانداری اردبیل
@ardabilnote
نشست «نقش کتاب در کاهش خشونت» بزبان ترکی
۲۲خرداد۱۴۰۲، سالن شیخ صفی استانداری اردبیل
@ardabilnote
-466608384_1585429327.aac
8.5 MB
شهر در استثمار نهادی گفتار؛ محمد زینالی اناری
نشست «نقش کتاب در کاهش خشونت» بزبان ترکی
۲۲خرداد۱۴۰۲، سالن شیخ صفی استانداری اردبیل
@ardabilnote
نشست «نقش کتاب در کاهش خشونت» بزبان ترکی
۲۲خرداد۱۴۰۲، سالن شیخ صفی استانداری اردبیل
@ardabilnote
1886985986_165699050.aac
7.3 MB
کاهش خشونت با دیدگاه مشارکتی، دکتر نازیلا نژاددادگر
نشست «نقش کتاب در کاهش خشونت» بزبان ترکی
۲۲خرداد۱۴۰۲، سالن شیخ صفی استانداری اردبیل
@ardabilnote
نشست «نقش کتاب در کاهش خشونت» بزبان ترکی
۲۲خرداد۱۴۰۲، سالن شیخ صفی استانداری اردبیل
@ardabilnote
558440194_1300476474.aac
6.9 MB
تالار مطالعه: تالار فرهنگ؛ دکتر حسین بشیری گیوی
نشست «نقش کتاب در کاهش خشونت» بزبان ترکی
۲۲خرداد۱۴۰۲، سالن شیخ صفی استانداری اردبیل
@ardabilnote
نشست «نقش کتاب در کاهش خشونت» بزبان ترکی
۲۲خرداد۱۴۰۲، سالن شیخ صفی استانداری اردبیل
@ardabilnote
-34922750_1133888885.aac
7.1 MB
در سودای سیمرغ عقلانیت؛ دکتر بهنام صحرانورد
نشست «نقش کتاب در کاهش خشونت» بزبان ترکی
۲۲خرداد۱۴۰۲، سالن شیخ صفی استانداری اردبیل
@ardabilnote
نشست «نقش کتاب در کاهش خشونت» بزبان ترکی
۲۲خرداد۱۴۰۲، سالن شیخ صفی استانداری اردبیل
@ardabilnote
Forwarded from آژانس خبری رکنا | Rokna NEWS Agency
🔶 اینجا منجلاب اردبیل است/ حاصل عدم اختصاص حق آبه زیست محیطی رودخانه بالیقلو چای توسط آب منطقه ای
🔸 رودخانه بالیقلوچای شهر اردبیل یکی از معدود رودخانه های درون شهری در کشور است که سالهاست به بهانه های مختلف از جمله پروژه های عمرانی شهری و عدم اختصاص حق آبه این رودخانه تبدیل به منجلابی آلوده و متعفن شده است که بوی آن مردم شهر را آزار می دهد.
@Rokna_NEWS
🔸 رودخانه بالیقلوچای شهر اردبیل یکی از معدود رودخانه های درون شهری در کشور است که سالهاست به بهانه های مختلف از جمله پروژه های عمرانی شهری و عدم اختصاص حق آبه این رودخانه تبدیل به منجلابی آلوده و متعفن شده است که بوی آن مردم شهر را آزار می دهد.
@Rokna_NEWS
Forwarded from اتچ بات
بورژوازی نوکیسه؛ زوال نظام سلیقه در اردبیل
محمد زینالی اُناری
امروز همه به فکر رونق تولید در کشور هستند و وامها و سفره های عظیمی برای شرکت های دانش بنیان و مونتاژکاران باز می کنند که شهروند عادی از ارقام این وامها رعب می کند. به نحوی که اردبیل شاهد طبقه مرفه جدیدی است که پس از ربع قرن از انقلاب ظهور یافته و بجای ید بیضای توسعه، با خود مشئ، مرام و سبک زندگی جدیدی را آورده که می توان آن را چاله ای فضایی در سرنوشت مردم این شهر دانست.
کسبه غالب اردبیل در دوران پیش از این ظهور صنعتی یا شبه صنعتی، شامل دو دسته غالب بود و هر یک نظام سلیقه ای مختص به فرهنگ ذهنی خود را داشت. نظام سلیقه و ذوق های مصرفی دسته ی اول، شامل آیینی مذهبی تحت قلمروی اسلامی بود که قلب جهان را در مکه، کربلا و مشهد دانسته و برای بهره مندی از حقیقت زندگی سالی یک بار یا به اندازه وسع شان کمتر و بیشتر سفر می کردند. خریدشان هم مشتمل بر همین فضای دوری بود و مهر، تسبیح، چادر و پارچه انگلیسی و غیره برای خویشان و اقوام سوغات می آوردند.
دسته دوم در کنار همین آیین مذهبی نگاهی معنوی به فرهنگ اساطیری ایران داشتند و در کنار مشهد و مکه یا بجای آن به تخت جمشید، مقبره حافظ، سعدی، هگمتانه و توس می رفتند و در خرید خود از بازار این شهرها، تولیدات هنری بازار اصفهان، محصولات گیاهی بازار رشت و شیرینیهای متنوع شهرهای ایرانی خریده و سوغات می آوردند. هر دو دسته بجز سفر، سوغات و دلبستگی به مکان های آیینی اسلامی و ایرانی، سالها عکس ها و خاطرات خود را از این سفرها نمایان کرده و دوستان و اقوام را برای شنیدن دیده های خود از زیارتگاه ها و کوشک هایی چون مشهداردهال و باغ ماهان گرد خود جمع میکردند. این دو آئین که اغلب در هم تنیده هم بودند، محصول دو عصر سیطره تمدن اسلامی و ناسیونالیسم ایرانی بود.
#بورژوازی_جدید شامل کارآفرینان و مدیران متمول کارخانجات است که اخیراً در شهرک های صنعتی پنهان شده و در طول سال در خیابان ها و انجمن ها دیده نمی شوند. به بیان یکی از آنها، سفر و آیین سلوک وی عبارت است از سالی چند بار رفتن به کشورهای خارجی و خرید های خود از بازارهای مشرف به ایران، تشبث و افتخار به عشق و حال در آنتالیا و ... و دوری جستن از هم آئینی با مردم شهر در پیاده روها و گریختن از خیابان های فاقد خط عابر اردبیل است.
به بیان #تورشتاین_وبلن این آئین مسرفانه و نمایشی از طبقه مرفه نوظهور شروع شده و جرعه های تغییر سلوک و سلیقه در دهان سایر اقشار و حتی محرومین هم چکیده می شود. لذا بدبختی ما این است که در سالهای اخیر این فرهنگ نوکیسه، نه صرفا مختص به این گروه است که بسیاری از مردم از آنان تقلید می کنند و جهان آئینی در غیاب اسلامیت و عشق به خیابان ها، محصولات مادی و فرهنگ ارزشی ایران شکل گرفته است.
دولت، فرمانداران و متولیان مساجد هم دل به این خوش کرده اند که با یک سری بنرها و پوسترهای مسابقه کتاب و تجمع های سرسری خود را صاحب دین و دولت نشان دهند غافل از این که آئینهای نوپدیدی در زیر پوست شهرکهای صنعتی و مجتمع های توریستی شکل می گیرد که در ذهن جوانان ما به صورت زیرپوستی سیره زندگی القاء می کند. غفلت متولیان دولتی و غیردولتی حوزه فرهنگ و علاقه مورچه های بروکرات به پست و مقام مشاورتی و مدیریتی که با مدارک چوب و ترقه صاحب این کرسی ها می شوند، در واقع عذاب جهنم برای مریدان معنوی، اهل قلم، فرهنگ و دوستداران اردبیل و آئینهای کهن آن است.
@ardabilnote
محمد زینالی اُناری
امروز همه به فکر رونق تولید در کشور هستند و وامها و سفره های عظیمی برای شرکت های دانش بنیان و مونتاژکاران باز می کنند که شهروند عادی از ارقام این وامها رعب می کند. به نحوی که اردبیل شاهد طبقه مرفه جدیدی است که پس از ربع قرن از انقلاب ظهور یافته و بجای ید بیضای توسعه، با خود مشئ، مرام و سبک زندگی جدیدی را آورده که می توان آن را چاله ای فضایی در سرنوشت مردم این شهر دانست.
کسبه غالب اردبیل در دوران پیش از این ظهور صنعتی یا شبه صنعتی، شامل دو دسته غالب بود و هر یک نظام سلیقه ای مختص به فرهنگ ذهنی خود را داشت. نظام سلیقه و ذوق های مصرفی دسته ی اول، شامل آیینی مذهبی تحت قلمروی اسلامی بود که قلب جهان را در مکه، کربلا و مشهد دانسته و برای بهره مندی از حقیقت زندگی سالی یک بار یا به اندازه وسع شان کمتر و بیشتر سفر می کردند. خریدشان هم مشتمل بر همین فضای دوری بود و مهر، تسبیح، چادر و پارچه انگلیسی و غیره برای خویشان و اقوام سوغات می آوردند.
دسته دوم در کنار همین آیین مذهبی نگاهی معنوی به فرهنگ اساطیری ایران داشتند و در کنار مشهد و مکه یا بجای آن به تخت جمشید، مقبره حافظ، سعدی، هگمتانه و توس می رفتند و در خرید خود از بازار این شهرها، تولیدات هنری بازار اصفهان، محصولات گیاهی بازار رشت و شیرینیهای متنوع شهرهای ایرانی خریده و سوغات می آوردند. هر دو دسته بجز سفر، سوغات و دلبستگی به مکان های آیینی اسلامی و ایرانی، سالها عکس ها و خاطرات خود را از این سفرها نمایان کرده و دوستان و اقوام را برای شنیدن دیده های خود از زیارتگاه ها و کوشک هایی چون مشهداردهال و باغ ماهان گرد خود جمع میکردند. این دو آئین که اغلب در هم تنیده هم بودند، محصول دو عصر سیطره تمدن اسلامی و ناسیونالیسم ایرانی بود.
#بورژوازی_جدید شامل کارآفرینان و مدیران متمول کارخانجات است که اخیراً در شهرک های صنعتی پنهان شده و در طول سال در خیابان ها و انجمن ها دیده نمی شوند. به بیان یکی از آنها، سفر و آیین سلوک وی عبارت است از سالی چند بار رفتن به کشورهای خارجی و خرید های خود از بازارهای مشرف به ایران، تشبث و افتخار به عشق و حال در آنتالیا و ... و دوری جستن از هم آئینی با مردم شهر در پیاده روها و گریختن از خیابان های فاقد خط عابر اردبیل است.
به بیان #تورشتاین_وبلن این آئین مسرفانه و نمایشی از طبقه مرفه نوظهور شروع شده و جرعه های تغییر سلوک و سلیقه در دهان سایر اقشار و حتی محرومین هم چکیده می شود. لذا بدبختی ما این است که در سالهای اخیر این فرهنگ نوکیسه، نه صرفا مختص به این گروه است که بسیاری از مردم از آنان تقلید می کنند و جهان آئینی در غیاب اسلامیت و عشق به خیابان ها، محصولات مادی و فرهنگ ارزشی ایران شکل گرفته است.
دولت، فرمانداران و متولیان مساجد هم دل به این خوش کرده اند که با یک سری بنرها و پوسترهای مسابقه کتاب و تجمع های سرسری خود را صاحب دین و دولت نشان دهند غافل از این که آئینهای نوپدیدی در زیر پوست شهرکهای صنعتی و مجتمع های توریستی شکل می گیرد که در ذهن جوانان ما به صورت زیرپوستی سیره زندگی القاء می کند. غفلت متولیان دولتی و غیردولتی حوزه فرهنگ و علاقه مورچه های بروکرات به پست و مقام مشاورتی و مدیریتی که با مدارک چوب و ترقه صاحب این کرسی ها می شوند، در واقع عذاب جهنم برای مریدان معنوی، اهل قلم، فرهنگ و دوستداران اردبیل و آئینهای کهن آن است.
@ardabilnote
Telegram
attach 📎
دومین نشست با محوریت کتاب با عنوان کتاب و رابطه
یکشنبه، ۱۸ تیر، ساعت ۱۸
سالن شیخ صفی الدین استانداری اردبیل
سخنرانان؛
خانم بهرو: منتقد ادبی
دکتر سپهری، متخصص ارتباطات
دکتر احمدی، متخصص انسان شناسی
-شرکت برای عموم آزاد است
@ardabilnote
یکشنبه، ۱۸ تیر، ساعت ۱۸
سالن شیخ صفی الدین استانداری اردبیل
سخنرانان؛
خانم بهرو: منتقد ادبی
دکتر سپهری، متخصص ارتباطات
دکتر احمدی، متخصص انسان شناسی
-شرکت برای عموم آزاد است
@ardabilnote