tgoop.com/ardabilnote/270
Last Update:
منطق استثماری قیمت گذاری کشت و صنعت
محمد زینالی اُناری
«زمین» در ایران جای طلا را گرفته است. تنها عنصر با ارزش، در ایران، «کار» نیست، بلکه زمین است. در جوامع سنتی، اشیاء و عتیقه ها با ارزش اند و به هوموساپینس منزلت و اعتبار می دهند و در جامعه ی امروز، داشتن چند دانگ زمین و خانه ی اضافه، جای مهارت و تخصص را گرفته است. به همین خاطر، بورس اصلی ما، زمین های شهری و حتی کشاورزی است و مانند عتیقه ها مدام قیمت آن بالا می رود.
همین عامل موجب می شود که، مانند دوران ارباب و رعیتی، فشار بر روی افرادی بیفتد که توان پرداخت هزینه ی عتیقه وار زمین را ندارند. نیروی انسانی که در ایران کار می کند، مخصوصاً مشاغل ساده و سنتی که جزو طبقه ی کارگر ارزان قیمت محسوب می شود، تا بتواند هزینه ی تأمین خانه و زمین را بپردازد، هرچه بتر می شود. بازار استثماری زمین فرهنگی تولید کرده که بسیاری از اهل فن، بازاریان و مشاغل سنتی دیگر به جای داشتن تعاونی، تقسیم کار و افزایش ارزش تولیدی، هر کدام مغازه ای منفرد تأسیس کرده و پولی گزاف به استثمارگران زمین بپردازند.
چنین اتفاقی در زمینهای کشاورزی دشت مغان هم افتاده است، مخصوصاً در این دوران که گاه خریدن زمین در روستاها، از شهرها هم گران تر است. حال محاسبه کنید که زمین های روستایی که در آن ها کشاورزی افت و خیزدار انجام می شود، به قیمت گزاف فروخته شود یا اجاره شود. کشاورز بیچاره باید چه هزینه ای بابت خرید یا اجاره ی زمین بپردازد تا مگر با فروش برداشت سالانه ی خود زندگی خود را بگذراند. معامله گرها، مانند معامله کنندگان عتیقه به جان زمین ها افتاده و آن قدر قیمت آن را بالا می برند تا طحال خانه دار، مغازه دار و کشاورز پاره شود. و همین موجب شده است کشاورزی سنتی ما نتواند در جهت ارتقای خود به کشاورزی مدرن سرمایه ای به کار بندد.
در جامعه ای که کار کشاورز ارزش نیست و سود ندارد و زمین به عتیقه تبدیل شده است، صنعت کشاورزی سودی ندارد و تنها سود موجود را معامله گرها و دلالان می برند و به همین خاطر نوکیسه ها اقتصاد و حتی فرهنگ را به دست می گیرند. در نتیجه، آن ها حتی زمین های صنعتی را هم به دید دلالی می بینند. عجیب نیست وقتی می بینیم گفته می شود که خوب بود شرکت کشت و صنعت را به جای این که به یک عامل صنعتی بدهند، ریزریز می کردند و میان مردم توزیع می کردند. همین طور، قیمت فروش آن، به جای این که بر اساس ارزش کار، تعداد نیروی انسانی و ارزآوری محصولات محاسبه شود، با قیمت استثماری زمینی محاسبه می شود که کشاورزان را سالها به شکل استثماری به فقر و بدشانسی محتوم کرده است.
همین امر موجب شده است که تفکر ضدکارفرمایی علیه صنعتگری به راه بیفتد. سرمایه داران استثماری زمین که پشت سر دلالان پنهان شده و تا دیروز زمین های بزرگ ترین شرکت صنعتی منطقه را ریزریز کرده و مردم را بیکار و تضعیف کرده اند، می بینند اگر ارزش کار در این منطقه بالا برود، راز ارزش گذاری استثماری آن ها فاش شده و ممکن است به ناگهان با ورشکستگی مواجه شوند. اما به جای این که محاسبه گرهای رسمی که قضات سیستم ریاضی جامعه اند، به محاسبه ی تجارت های استثماری بپردازند، با تفکرات ضدکارفرمایی و سود دلالان همسو می شوند. آیا ریاضیات در ایران به چنین بدبختی ای گرفتار شده است یا قضاوت گرفتار منطق استثماری است؟
@thing
BY یادداشت
Share with your friend now:
tgoop.com/ardabilnote/270