Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/ardabilnote/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
یادداشت@ardabilnote P.210
ARDABILNOTE Telegram 210
با خود بیگانگی مردم اردبیل
محمد زینالی اُناری، پژوهشگر فرهنگ عامه

توسعه ی اردبیل در سی سال گذشته، موجب شد بسیاری از نهادهای اداری و دانشگاهی آن، نیروهای انسانی خود را از طریق امتحان های استخدامی برگزیند. به این صورت بسیاری از کارکنانی که وارد سازه های اداری این شهر شدند، متعلق به شهرهای پیرامون اردبیل و حتی از شهرهای اهر، سراب، تبریز، ارومیه، آستارا، تالش و ... بود. بسیاری از کارکنان و حتی اساتید که باید تعلق به شهر داشته و برای آن دلسوزی کنند، از شبکه های اجتماعی شهر غریبه هستند و آن انسجامی که بتواند به آن ها عضویت و تعلق ببخشد نیز در شهر وجود نداشته است. افرادی که هیچ تعلقی به اردبیل ندارند، با آن غریبه و جدا از تعلق هستند و در نتیجه هر هفته به دنبال این هستند که از این شهر رها شده و به سوی زادگاه هایشان و تجدید دیدار با خانواده هایشان بروند.

اردبیل هیچ مصداقی برای تعلق اجتماعی آنان نداشته و جای خالی تعلقات خانوادگی آنان به شدت احساس می شود. آن ها در "من"، "خود" و حتی "دوستان" شان هم جایی برای اردبیل نمی بینند. جایگزین هر شبکه ای چون خانواده، میتواند با شبکه ای دیگر که سامان شهری آن را فراهم می کند، تغذیه شود، اما برای آنان اردبیل وطن و جایگزین عاطفی خانواده شان نبوده و هیچ تعلق وطنی به آن نیافته و همه ی دلسوزی و هویت شان برای شهرهای مبدأ مهاجرت شان صرف می شود. آن ها همدیگر را هم محله و همشهری نمی دانند و این واژه ها را در نوستالژی هایی از شهرهای مبدأشان به خاطر دارند. در زمان تبدیل شدن اردبیل به مرکز استان، تنها به توسعه ی اداری آن توجه شده و توسعه ی اجتماعی و زمینه سازی برای تداوم یا برساخت هویتی آن مانند فرهنگ های محله ای و هویت های جدید شهری مورد توجه قرار نگرفته است.

در اردبیل نان های مختلف شهرهای مختلف فروخته می شود و از زنجان، مشکین، ارومیه و ... فرهنگ های غذایی به اردبیل آمده است. اگرچه همین تعامل فرهنگی هم به خودی خود مشکلی نداشته و موجب تنوع ذائقه ی مردم می شود، اما مهم این است که در این انبوه مواد غذایی، سهم خود اردبیل از بین می رود. "نان" یکی از نشانه های اساسی فرهنگ هر منطقه ای است که با چنین تنوعات ناشی از فرهنگ های مهاجرت شغلی به تدریج از بین می رود. حال، نان یکی از مهم ترین موضوعات مربوط به مصرف مردم است، یکی دیگر از آن، سفرها و فراغت هایی است که پیشتر ذکر شد، هیچ تعلقی به اردبیل ندارد. اردبیل سرشار از فرهنگ های مهاجری است که با شلوغی خود جو غالب آن را به دست گرفته اند.

در نتیجه ی این چنین شلوغی، فرهنگ اردبیل از بین رفته، انسجامی که باید به فرهنگ های مهاجر سامان دهد، میسر نشده و شهر در مرور زمان، با ساخته شدن خانه های بسیار، به فرهنگی شلوغ، ناهمبسته و نابسامان تبدیل شده است. شبکه های اجتماعی که بتواند به ساکنان این شهر تعلق و همبستگی ببخشد، شکل نگرفته و با اعطای خانه ها بدون شکل دادن به محله و هویت های اجتماعی، ساکنان شهر را به صورت « غریبه های - در -کنار –هم » در کوچه و خیابان های شهر انباشته کرده است. شهر در مفهوم اجتماعی آن، عبارت از سازمانی است از محله ها، مناطق و کلیت انسانی آن، اما اردبیل، چنین سازمان بندی ای که در گذشته داشت را در بافت جدید نداشته و به انبوه شلوغی از « خانه های - در - کنار - هم » تحت عنوان « شهرک »ها تبدیل شده است.

مردم در بازارهای جدید، شرکت ها و تعلقات سازمانی، آن چنان که باید احساس تعلق سازمانی به شهر نداشته و اردبیل را آن "خود"ی که درون شان را سرشار از تعلق و عضویت کند، نمی دانند. اغلب ساکنان این شهر، به صورت میهمانانی هفتگی زندگی کرده و وطن اصلی شان را در آخر هفته می جویند. یک جان شان این جا و در کار و مدرسه کودک شان است و یک جان شان در شهری است که به صورت دوری در آن جا جمعه های خود را سپری می کنند. اردبیل اصالت آنان نیست و آن ها ضرورتی برای دلسوزی به شهر، مشتریان بومی، نمادها و هویت شهر احساس نمی کنند. چنین می شود که یک « استاد تمام » یا عنوان پرطمطراق « پروفسور » دانشگاه مادر اردبیل، تعلق به جامعه ی پیرامون همین دانشگاه که باید منشأ و منبع تغذیه ی مسئله های تحقیقاتی اش باشد را نداشته و پس از گذر چندسال زندگی آموزشی از اردبیل مهاجرت می کنند. البته تبعات این مسئله بسیار بیش از این است که نیازمند بررسی های عمیق و بیشتر می باشد.

@ardabilnote



tgoop.com/ardabilnote/210
Create:
Last Update:

با خود بیگانگی مردم اردبیل
محمد زینالی اُناری، پژوهشگر فرهنگ عامه

توسعه ی اردبیل در سی سال گذشته، موجب شد بسیاری از نهادهای اداری و دانشگاهی آن، نیروهای انسانی خود را از طریق امتحان های استخدامی برگزیند. به این صورت بسیاری از کارکنانی که وارد سازه های اداری این شهر شدند، متعلق به شهرهای پیرامون اردبیل و حتی از شهرهای اهر، سراب، تبریز، ارومیه، آستارا، تالش و ... بود. بسیاری از کارکنان و حتی اساتید که باید تعلق به شهر داشته و برای آن دلسوزی کنند، از شبکه های اجتماعی شهر غریبه هستند و آن انسجامی که بتواند به آن ها عضویت و تعلق ببخشد نیز در شهر وجود نداشته است. افرادی که هیچ تعلقی به اردبیل ندارند، با آن غریبه و جدا از تعلق هستند و در نتیجه هر هفته به دنبال این هستند که از این شهر رها شده و به سوی زادگاه هایشان و تجدید دیدار با خانواده هایشان بروند.

اردبیل هیچ مصداقی برای تعلق اجتماعی آنان نداشته و جای خالی تعلقات خانوادگی آنان به شدت احساس می شود. آن ها در "من"، "خود" و حتی "دوستان" شان هم جایی برای اردبیل نمی بینند. جایگزین هر شبکه ای چون خانواده، میتواند با شبکه ای دیگر که سامان شهری آن را فراهم می کند، تغذیه شود، اما برای آنان اردبیل وطن و جایگزین عاطفی خانواده شان نبوده و هیچ تعلق وطنی به آن نیافته و همه ی دلسوزی و هویت شان برای شهرهای مبدأ مهاجرت شان صرف می شود. آن ها همدیگر را هم محله و همشهری نمی دانند و این واژه ها را در نوستالژی هایی از شهرهای مبدأشان به خاطر دارند. در زمان تبدیل شدن اردبیل به مرکز استان، تنها به توسعه ی اداری آن توجه شده و توسعه ی اجتماعی و زمینه سازی برای تداوم یا برساخت هویتی آن مانند فرهنگ های محله ای و هویت های جدید شهری مورد توجه قرار نگرفته است.

در اردبیل نان های مختلف شهرهای مختلف فروخته می شود و از زنجان، مشکین، ارومیه و ... فرهنگ های غذایی به اردبیل آمده است. اگرچه همین تعامل فرهنگی هم به خودی خود مشکلی نداشته و موجب تنوع ذائقه ی مردم می شود، اما مهم این است که در این انبوه مواد غذایی، سهم خود اردبیل از بین می رود. "نان" یکی از نشانه های اساسی فرهنگ هر منطقه ای است که با چنین تنوعات ناشی از فرهنگ های مهاجرت شغلی به تدریج از بین می رود. حال، نان یکی از مهم ترین موضوعات مربوط به مصرف مردم است، یکی دیگر از آن، سفرها و فراغت هایی است که پیشتر ذکر شد، هیچ تعلقی به اردبیل ندارد. اردبیل سرشار از فرهنگ های مهاجری است که با شلوغی خود جو غالب آن را به دست گرفته اند.

در نتیجه ی این چنین شلوغی، فرهنگ اردبیل از بین رفته، انسجامی که باید به فرهنگ های مهاجر سامان دهد، میسر نشده و شهر در مرور زمان، با ساخته شدن خانه های بسیار، به فرهنگی شلوغ، ناهمبسته و نابسامان تبدیل شده است. شبکه های اجتماعی که بتواند به ساکنان این شهر تعلق و همبستگی ببخشد، شکل نگرفته و با اعطای خانه ها بدون شکل دادن به محله و هویت های اجتماعی، ساکنان شهر را به صورت « غریبه های - در -کنار –هم » در کوچه و خیابان های شهر انباشته کرده است. شهر در مفهوم اجتماعی آن، عبارت از سازمانی است از محله ها، مناطق و کلیت انسانی آن، اما اردبیل، چنین سازمان بندی ای که در گذشته داشت را در بافت جدید نداشته و به انبوه شلوغی از « خانه های - در - کنار - هم » تحت عنوان « شهرک »ها تبدیل شده است.

مردم در بازارهای جدید، شرکت ها و تعلقات سازمانی، آن چنان که باید احساس تعلق سازمانی به شهر نداشته و اردبیل را آن "خود"ی که درون شان را سرشار از تعلق و عضویت کند، نمی دانند. اغلب ساکنان این شهر، به صورت میهمانانی هفتگی زندگی کرده و وطن اصلی شان را در آخر هفته می جویند. یک جان شان این جا و در کار و مدرسه کودک شان است و یک جان شان در شهری است که به صورت دوری در آن جا جمعه های خود را سپری می کنند. اردبیل اصالت آنان نیست و آن ها ضرورتی برای دلسوزی به شهر، مشتریان بومی، نمادها و هویت شهر احساس نمی کنند. چنین می شود که یک « استاد تمام » یا عنوان پرطمطراق « پروفسور » دانشگاه مادر اردبیل، تعلق به جامعه ی پیرامون همین دانشگاه که باید منشأ و منبع تغذیه ی مسئله های تحقیقاتی اش باشد را نداشته و پس از گذر چندسال زندگی آموزشی از اردبیل مهاجرت می کنند. البته تبعات این مسئله بسیار بیش از این است که نیازمند بررسی های عمیق و بیشتر می باشد.

@ardabilnote

BY یادداشت


Share with your friend now:
tgoop.com/ardabilnote/210

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Although some crypto traders have moved toward screaming as a coping mechanism, several mental health experts call this therapy a pseudoscience. The crypto community finds its way to engage in one or the other way and share its feelings with other fellow members. Members can post their voice notes of themselves screaming. Interestingly, the group doesn’t allow to post anything else which might lead to an instant ban. As of now, there are more than 330 members in the group. Healing through screaming therapy Some Telegram Channels content management tips The main design elements of your Telegram channel include a name, bio (brief description), and avatar. Your bio should be:
from us


Telegram یادداشت
FROM American