tgoop.com/ardabilnote/196
Last Update:
گونه شناسی کنش اجتماعی در اردبیل، صفحه ی اول
🖊محمد زینالی اُناری
مردم اردبیل از نقطه نظر کنش اجتماعی دچار رکود هستند. یعنی کنش اجتماعی در اردبیل صورت نمی گیرد و در نتیجه، اغلب ساحت های کنش دچار رخوت می شود. کنش اقتصادی، کنش سیاسی، کنش اقتصادی کنش تربیتی و کنش فرهنگی در آن دچار مشکل و انسداد می شود. برای داشتن امکان کنش اقتصادی، نیازمند امکان کنش می باشد و ضرورت های آن ساختمند بودن کنش است. در حالی که شرایط موجود برای کنش اقتصادی میسر نبوده و بیشتر کنشگر را به تبعیت از ساخت اقتصادی موجود دعوت می کند. حال آن که کنشگر اقتصادی تنها به سختی ممکن است چنین کاری را صورت بخشد.
شرایط شکل گرفتن کنش اقتصادی، قدرت چانه زنی کنشگرانی است که به صورت متحد به این عرصه وارد شوند. اما در جامعه ای که امکان تفاهم و شکل دادن انجمن و گفت و گو به ویژه امکان اعتماد و امنیت اجتماعی پایین است، چگونه می توان اتحادی صورت داد؟ به ویژه این که در چنین جامعه ای آدم ها بیشتر دنبال نتایج بی دردسر بوده و قدرت کار جدی تولیدی را نداشته باشند، چگونه ممکن است به اصل کنش اقتصادی فکر کرد؟ این ملاک ها برای کنش فرهنگی و ... نیز دردسرساز بوده و اجازه ی شکل دادن به کنش اجتماعی که برآیندی از کنشگری در خرده نظام های اقتصادی، فرهنگی و ... است، نخواهد داد.
اما گروه هایی که باید کنش اجتماعی صورت دهند، سه دسته اند.
نخست گروه هایی هستند که امکان یا قابلیت کنش اجتماعی را دارند و در فرصت های موجود به صورت فردی اقداماتی انجام داده اند اما نتیجه ی اقدامات فردی طبیعتاً چیزی جز شکست و حذف شدن از عرصه ی اجتماعی بوده و هزینه های سرسام آوری برای کنشگران ایجاد کرده است.
گروه دوم، افرادی هستند که در زمانه ای که کنش اجتماعی مسدود است، به ظاهر نشان می دهند که کنش اجتماعی می کنند و تنها پشتیبانی و بهره مندی افرادی که او را باور دارند و با او در نتیجه ی کنشگری وی سهیم اند، جدی گرفته می شوند.
گروه سوم افرادی هستند که چند بار چنین اقدامهایی برای نفع شخصی یا جمع تحت حمایت خود انجام داده، سپس از عرصه ی کنشگری حذف شده اند و یقین دارند که آن چه که بوده، کنشگری قشری بوده و معلوم است. طبیعی است که آن ها حذف شدن را مناسب خود ندانسته و همواره نسبت به کنشگری دیگران هم خوش بین نیستند چرا که سهمی از این دستآورد برای خود نمی یابند.
هر سه ی این گروه ها ویژگی شخصیتی خاصی دارند. گروه اول، افرادی شجاع و درستکار هستند اما به ندرت مانند آن ها پیدا می شود. گروه دوم، افرادی هستند که فقط خود و گروه خودی را فهمیده و می شناسند و متوجه سایر اعضای جامعه نیستند، یا این که ساخت شبکه های اجتماعی شهری حال حاضر طوری است که فرصتی برای رسیدن به دیگران ندارند. اما افراد گروه سوم که دست شان از سبد خالی شده است، به گروه اول که طرد شده اند می پیوندند و نسبت به کنشگری اجتماعی، آن طور که خود تجربه کرده اند، بی میل و بدبین اند.
سیاست کنش اجتماعی در شهر اردبیل اغلب در دست دو گروه خودبین و بدبین گرفتار بوده و این دو گروه یا در صدرند و بدون توجه به نظر دیگران به نوعی دست چندم از کنش اجتماعی انجام دهند. گروه بدبین هم به کار خاصی کار ندارند و آن قدر از دست گروه اول ناراحت و بدبین هستند که «اینجا هیچ وقت درست نخواهد شد»، «هر کس موقعیتی دستش می افتد، هر کاری می کند» و ... که در نهایت باید گفت کنش اجتماعی خاصی در شهر اردبیل رخ نمی دهد.
تنها چیزی که رخ می دهد، نمایشی سیرک وار در جامعه است که اغلب گروه خودبین اجرا می کند و مردم را متوجه کارهای اعجاب انگیز خود می کند. اما واقعیت این است که هر دو اعضای این شکلی اردبیل تقریباً از یک سنخ اولیه نشأت می گیرد و می توان آن را متناظر افسردگی فردی که بسته به شرایط و برآورده شدن مطالبات فرد، در دو طیف خودشیفتگی و پرخاشگری دیده می شود. هر قرد فرد مورد توجه باشد یا حالات جسمی وی مساعد باشد، احساس لذت و پذیرش می کند و شاد است، اما اگر حالش بد شود یا پذیرش نشود، به شدت پرخاشگری خواهد کرد.
@ardabilnote
ادامه در صفحه دوم👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
BY یادداشت
Share with your friend now:
tgoop.com/ardabilnote/196