tgoop.com/ansar_alaghidah/6880
Last Update:
💢محاکمه علمای تبریر (توجیه کنندگان تمرد عمر بن خطاب در رزیة الخميس) (۱)
💠این قسمت: ابوسلیمان خطابی
یکی از وقایع مهم تاریخی که می شود گفت شروع تحول در تاریخ مسلمین بوده، و از مهم ترین عوامل زرع فتنه و انشقاق در بین مسلمین، و راس هرم در اعلان تمرد صحابه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است، قضیه رزیة الخمیس است.
رزیة الخمیس و ما ادراك ما رزیة الخمیس!
ملا یعقوب لاهوری از شراح صحیح بخاری می گوید:
"لا شک في أن رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم رأی المصلحة في کتابة الکتاب، بدلیل قوله صلی الله علیه وآله: (لن تضلوا بعدي). ولا شک ایضا: أن عمر نهی الاصحاب عن إحضار الدواة والکتف"
📚الخیر الجاري في شرح صحیح البخاري
ترجمه: "شکی نیست که رسول خدا صلی الله علیه وآله مصلحت را در نوشتن این کتاب دید، به دلیل کلام ایشان که فرمودند: ( بعد از من گمراه نشوید). وهمچنین شکی نیست که عمر، اصحاب را از احضار کتف و دوات نهی کرد."
این موقف عمر بن خطاب در رزیة الخمیس باعث شد که عمریون دست به کار شوند برای توجیه و تبریر موقف عمر.
عمریون أکثر من عمر کما ملکیون أکثر من الملک.
عمری ها کاسه داغ تر از آش شدند برای دفاع از خود عمر
یکی از این تبریرات و توجیهات این است که عمر بن خطاب مانع کتابت شد، تا باب اجتهاد مفتوح باشد و فضیلتش از بین نرود!
🔺ابوسلیمان خطابی از علمای بزرگ مخالفین است و اتفاقا خودش از نسل زید بن خطاب، برادر عمر است این تبریر را ذکر کرده است:
"قَالَ الْخَطَّابِيُّ إِنَّمَا ذَهَبَ عُمَرُ إِلَى أَنَّهُ لَوْ نَصَّ بِمَا يُزِيلُ الْخِلَافِ لَبَطَلَتْ فَضِيلَة الْعلمَاء وَعدم الِاجْتِهَاد"
ترجمه: "موقف عمر به این علت بود که اگر پیامبر بر چیزی تصریح کند که موجب از بین رفتن اختلاف شود، فضیلت علماء و اجتهاد باطل می شود."
📚فتح الباری لابن حجر ج1 ص219
🔸مفهوم کلام خطابی این است که عمر مانع نص نبوی شد، تا اجتهاد از بین نرود!
◾️اشکالاتی که اینجا می توان نسبت به توجیه خطابی مطرح کرد بدین قرار است:
1⃣فضیلت مجتهدین برای چیست؟ آیا غیر از این است که مجتهدین تلاش و کوشش می کنند تا موجب هدایت امت شوند؟ وقتی پیامبر می فرماید این هدف با کتاب من حاصل می شود، دیگر چه نیازی به غیر است؟
2⃣ تنصیص پیامبر بر یک شیء یا اشیاء مخصوص، چگونه باعث بطلان فضیلت مجتهدین می شود؟ چرا که حوادث بی حد و حصر وجود دارند و برای مجتهدین مجال بسیار است تا در آن حوادث جهد و کوشش کنند.
3⃣ دستور پیامبر برای آوردن قلم و دوات، نص صریح و واضح است. آیا با وجود چنین دستور صریحی، مجالی برای اجتهاد صحابه وجود دارد؟ چرا که ما می دانیم، اجتهاد با وجود نص، جائز نیست.
🌐کانال رسمی أنصار العقیدة فی الاهواز
https://www.tgoop.com/ansar_alaghidah
❥✦༅✿༅✦❥═༅༅═┅──
BY کانال انصار العقیده فی الاهواز

Share with your friend now:
tgoop.com/ansar_alaghidah/6880