tgoop.com/aeshraq/5046
Last Update:
انیشتین خلق کردن را به تخم گذاشتن مرغ تشبیه کرد!
Kieks – auf einmal ist es da
قد قد قدا؛ و یکهو میبینی که خلق شده البته که شأن اینشتین بالاتر از چنین خوشمزهبازیهایی بوده. (و البته که اینشتین قصد نداشته خوشمزهبازی در بیاورد.)
از اندک چیزهایی که دربارهی نوشتن میدانم یکی این است: هر چه داری خرج کن، بریزش وسط، قمار کن و بباز، همهاش را! هر بار، همیشه. چیزی را احتکار نکن به این خیال که شاید جایی جلوتر در همین کتاب، یا در کتابی دیگر، به کارت بیاید. خرجش کن برود، همهاش را ، همین حالا. نهیبی که میگوید «نگهش دار، شاید جای بهتری به کارت بیاید» بهترین نشانه است برای آنکه همین حالا خرجش کنی. برای بعداً چیزهای بیشتری خواهد بود و چیزهای بهتر. این چیزها جایگزین میشوند، از جایی در اعماق وجودت؛ مثل چاهی که هر قدر آب از آن برداری، باز از پایین میجوشد و پر میشود. این نهیب هم که «آموختههایت را نگه دار برای روز مبادا» خجالتآور که هیچ، نابودکننده است. هر آنچه سرخوش و دستودلباز خرجش نکنی، از کفَت خواهد رفت. درِ گنجه را باز میکنی و میبینی همه چیز دود شده و به هوا رفته.
پس از مرگ میکل آنژ، در کارگاهش کاغذی پیدا کردند که روی آن یادداشتی بود؛ یادداشتی با دستخط دوران سالخوردگیاش. برای خانهشاگردش نوشته بود «نقاشی کن، آنتونیو، نقاشی کن، آنتونیو، نقاشی کن و وقت را تلف نکن.»
بریدهای از «بنویس تا از نفس بیفتی» نوشتهی آنی دیلارد و ترجمهی محمدرضا عبداللهی
@aeshraq
BY اشراق 🌿
Share with your friend now:
tgoop.com/aeshraq/5046
