Telegram Web
حرفهای ما هنوز ناتمام
تا نگاه می کنی
وقت رفتن است
بازهم همان حکایت همیشگی
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود
آی…
ناگهان
چقدر زود
دیر می شود
کاهش لذت مطالعه با ظهور هوش مصنوعی

پژوهشگران می‌گویند ابزارهای هوش مصنوعی می‌توانند خلاصه سازی و تحلیل متون را انجام دهند و حتی پرسش‌های هوشمند برای کلاس‌ها تولید کنند، اما این روند ممکن است تجربه شخصی، لذت خواندن و رشد فکری ناشی از تعامل مستقیم با متن را کاهش دهد.
سال اول دبستان بود. كلاس بزرگ بود: يك اطاق پنجدری. و روشن بود. آفتاب آمده بود تو. بيرون پاييز بود. دست ما به پاييز نمی‌رسيد. شكوه بيرون كلاس بر ما حرام بود. سرهای ما تو كتاب بود. معلم درس پرسيده بود. و گفته بود: دوره كنيد. نمي‌شد سربلند كرد. تماشای آفتاب تخلف بود. ديدن كاج حيات جريمه داشت: از نمره گرفته, دو نمره كم مي‌شد.
ما دور تا دور اطاق روی نيمكت نشسته بوديم. ميان اطاق خالی بود. و چه پهنه‌ای برای چوب و فلك. تخته‌ی سياه بدجایی بود: ضد نور بود. روی چند شيشه را گرفته بود: نصف يك درخت را حرام كرده بود. با تكه‌ای از آسمان. نوشته‌ی روی تخته‌ی سياه خوب ديده نمی‌شد: برگ, مرگ خوانده می‌شد. همان روز حسن «خوب» را «چوب» خوانده بود. و چوب خوبی از دست معلم خورده بود.

اطاق آبی - سهراب سپهری
@aeshraq
عيب تو اين است كه نقاشی می‌كنی

جای من نزديك معلم بود. پشت ميزش نشسته بود و ذكر می‌كرد. وجودش بطلان ذكر بود. آدمی بی رؤيا بود. پيدا بود زنجره را نمی‌فهمد, خطمی را نمی‌شناسد, و قصه بلد نيست. می‌شد گفت هيچ‌وقت پرپرچه نداشته است. در حضور او خيالات من چروك می‌خورد. وقتی وارد كلاس مي‌شد, ما از اوج خيال می‌افتاديم. در تن خود حاضر مي‌شديم. پرهای ما ريخته بود. انگار سرنگون بوديم. تركه‌ی روی ميز ادامه‌ی اخلاق او بود. بی‌تركه شمايل او ناتمام می‌نمود. و تركه هميشه بود. حضور ابدی داشت.
كتاب من باز بود. چيزی نمی‌خواندم. دفترچه‌ام را روی كتاب باز كرده بودم. و نقاشی می‌كردم. درخت را تمام كرده بودم. رفتم بالای يك كوه يك تكه‌ابر نشان بدهم, داشتم يك تكه‌ابر می‌كشيدم, رسيده بودم به كوه, كه باران ضربه بر سرم فرود آمد, فرياد معلم بلند بود: «كودن, همه‌ی درس‌هايت خوب است. عيب تو اين است كه نقاشی می‌كنی». كاش زنده بود و می‌ديد هنوز اين عيب را دارم. تازه, نقاشی هنر است. هنر نفی عيب است. و نمی‌توان به كسی گفت: «عيب تو اين است كه هنر داری»

اطاق آبی - سهراب سپهری
@aeshraq
صخره زیبای بیروت امشب زیباتر شد....
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ز اندوه کی بیرون آید آن‌که مصائب بر وی متواتر گردد؟!
ای بدبختی🤦‍♂
ایشون مثلا مورخ هستند!

کدام فرهنگ غرب؟!
غرب تا بوده دستش تا مرفق به خون کشورهای مستضعف آلوده بوده...
اگر منظور از فرهنگ همان زرق و برق و ثروت‌اندوزی است که با غارت و چپاول منابع طبیعی و انسانیِ مستعمره هایشان به دست آورده...

خدایا پناه می بریم به تو از علمی که سودی برای صاحبش ندارد!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهید یحیی سنوار: آیا دنیا از ما انتظار دارد که قربانیان خوش‌رفتاری باشیم در حالی که کشته می‌شویم؟
تو یکی از مدارس ابتدایی قم معلم به دانش‌آموزا گفته می تونید برای زنگ ورزش بازی فکری بیارید...
پسرک اومده خونه میگه بیشتر بچه‌ها پاسور آورده بودند!
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
طوری نیست! طلبه را نهی از معروف کردن🙃
اشراق 🌿
طوری نیست! طلبه را نهی از معروف کردن🙃
وقتی امر به معرف نکنی
امر به منکر می کنند

وقتی نهی از منکر نکنی
نهی از معروف می کنند!
و این گونه دین خدا وارونه می شود
ایران پسا مکانیسم‌ ماشه در شبیه‌ترین حالت به لبنان قرار داره
یه گروه مدام با اسراییل درگیر هستن
یه گروه دائما در حال عشق و حال تو جاده‌های شمال و کافه‌های بالا شهر
اقتصاد فروپاشیده
دولت هم عقیم و خنثی به جای حل مشکلات معیشتی دنبال محود کردن قدرت دفاعی!
2025/10/20 02:32:12
Back to Top
HTML Embed Code: