ONPERSIANLANGUAGE Telegram 1415
▫️
📚 گونه‌های دریافت
اندیشه‌های نوری سهروردی (۲)
‏. . . . . . .
هادی راشد

پرسش آغازین
سهروردی در دیباچه کتاب خود، جایی که سخن از فزونی درخواست برادران (کثره اقتراح) برای نوشتن حکمه‌الاشراق است، می‌نویسد: «تلتسمون منی ان اکتب لکم کتاباً اذکر فیه ماحصل لی بالذوق فی خلواتی و منازلاتی.» (از من می‌خواهید آن‌چه را که برای من از راه ذوق در خلوات و منازلات به دست آمده، در کتابی بنویسم). چه چیز از راه ذوق در خلوات به دست آمده است؟

شیوه‌ی سخن گفتن سهروردی چنان است که گویی، پیشاپیش گوشه‌ای از اندریافته‌های خود را برای دیگران بازگفته، آن‌گاه با درخواست آنان برای نوشتن کتاب روبه‌رو شده است. سپس به آنان می‌گوید، آن‌چه از من می‌خواهید در کتابی بنویسم، از راه ذوق پدید آمده است. چیزی که به آگاهی درخواست‌کنندگان راه یافته، و سهروردی دشواری بازگویی آن را به یادشان می‌آورد (فانّ فیه من الصعوبه ماتعلمون)، درون‌مایه‌های به نگارش درآمدنی است. آیا در این‌جا به راستی با دو چیز روبه‌رو هستیم؟: اندریافته‌های سهروردی، و آن‌چه به کوتاهی برای دیگران بازگفته است و اکنون از او می‌خواهند آن‌ها را در کتابی بنویسد. آنان به میانجی زبان، گفتار و سپس نوشته‌های سهروردی با چیزهایی روبه‌رو شده‌ بودند، که خود سهروردی نیز تنها به یاری ذوق در تنهایی و گوشه‌نشینی و بریدن از دل‌بستگی‌ها، به آن پیکربندی زبانی و روش بازگویی رسیده بود. این دوگانگی، پایه‌ی خوانشِ دیباچه‌ی کتاب حکمه‌الاشراق سهروردی است.

اندریافته‌ها
صوفیان بر پایه‌ی باورهای خود، هم‌واره میان روش دریافت و شیوه‌های بازگویی آن مرزبندی می‌کنند. ابی‌نصر سراج طوسی می‌گوید: «العلم متی ما کان فی القلب، فهو باطن فیه الی ان یجری، و یظهر علی اللسان فاذا جری علی اللسان، فهو ظاهر ...»؛ علم آن‌گاه که در قلب است، در آن پوشیده است تا هنگامی که به زبان درآید، و هنگامی که به زبان درآید، آن علم ظاهر است (اللمع، ویرایش نیکلسون ۱۹۱۴، صـ۲۳).
اندریافته‌ها در زیست صوفیانه، دریافتی درونی از گونه‌ی فروزش ایزدی است. آن را گاه به یادآوریِ هم‌واره (ذکر مدام)، یا آشکارا (دعا) می‌خواهند و به آن می‌رسند؛ و گاه، بی‌آن که به یادآورند و بخواهند، به آنان داده می‌شود. پس اندریافت‌ها، چیزی است، و بیرون آوردن آن، چیز دیگری. این دوگانگی که می‌توان نشانه‌ی آن را در سخن سهروردی هم بازیافت، در زیست صوفیانه بسیار شناخته است. عین‌القضات همدانی، کنش‌واکنش میان زبان و دل را به روشنی بازمی‌گوید، آن‌جا که دل از زبان بشنود، بسیار می‌توان نوشت؛ اما اگر زبان را دل به نوشتن برانگیزاند، نویسنده را آن‌های شگفت درمی‌رباید و دیگر نمی‌یارست گفتن یا نوشتن (تمهیدات، صـ۱۶).
فروزش ایزدی گاه از راه مکاشفه ــ‌فکر، حدس، یا سانح غیبی (م.م.۴، کلمة التصوف، صـ۱۳۶)، و گاه در خواب می‌رسد. خواب دیدن در زیست صوفیانه یا از گونه‌ی مژده‌ی چیزی ارج‌مند است، یا بیم‌ دادن و ترسانیدن به آن‌چه رخ خواهد داد (التعرف، برگردان فارسی، صـ۶۳۵). نزد صوفیان، خواب هرچند که ناپایدار است (حالِ خواب، حالِ شک باشد)، میان حقیقت و یقین می‌گردد.
سهروردی خواب را فرآیند اندریافت ایزدی می‌داند، چنان‌چه خواب‌بین آمادگی آن را یابد، «انواری بر او اندازند ... در حس مشترک روشنایی افتد، روشن‌تر از آفتاب، ... این نور روشن‌روانان را ملکه شود.» از دید او، این فروزش‌ها، نه علم یا صورتی عقلی، که پرتوهایی ایزدی است و روان پاکان را درخشان می‌کند. سهروردی دانستن حکمت را یکی از پیش‌نیازهای رسیدن به رده‌ی فر کیانی می‌داند. دارنده‌ی فر، کسی است که خواب و دریافت‌های ناگهانی‌اش به بلندای بالندگی می‌گراید (م.م.۳، پرتونامه، صـ۸۱).
نمونه‌ای از اندریافت‌های ناگهانی در زیست صوفیانه، گزارش ابن‌عربی از چگونگی گرفتن (خذه و اخرج به إلی الناس) کتاب فصوص و بردن آن به میان مردم است. ابن‌عربی در گزارشی که از مایه‌های ناسازگار تهی نیست، دیدن پیامبرصـ را «فی مبشرة أُریتُها» بازمی‌گوید که با خواب دیدن در بیداری، به گونه‌ای که صوفیان از آن سخن می‌گویند، هم‌خوانی دارد. در گزارش ابن‌عربی نیز، میان فرآیند دریافت چیزی و بیرون فرستادن آن مرزبندی شده است. با این‌همه او می‌نویسد کتاب را بی‌کم و کاست (غیر زیاده و لا نقصان)، بر همگان آشکار ساخته است. پس زبان و شیوه‌ی درست‌انگاری را نیز به او رسانده‌اند. او از القا (رسانش، فما أُلقی إلا ما یُلقی إلیَّ) و أُنزل/ ینزل (و لا أُنزل ... الا ما ینزّل)، سخن می‌گوید؛ اما هنگامی که به شیوه‌ی پیکربندی کتاب در زبان می‌نگریم، پیوندهای آن را با انگاره‌های پیشین درمی‌یابیم. بیرون از گرده‌ی صوفیان، بسیاری سخنان او را نپذیرفتند و بر آن خرده‌ها گرفتند.

👉بازگشت به پاره‌ی آغازین

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/



tgoop.com/OnPersianLanguage/1415
Create:
Last Update:

▫️
📚 گونه‌های دریافت
اندیشه‌های نوری سهروردی (۲)
‏. . . . . . .
هادی راشد

پرسش آغازین
سهروردی در دیباچه کتاب خود، جایی که سخن از فزونی درخواست برادران (کثره اقتراح) برای نوشتن حکمه‌الاشراق است، می‌نویسد: «تلتسمون منی ان اکتب لکم کتاباً اذکر فیه ماحصل لی بالذوق فی خلواتی و منازلاتی.» (از من می‌خواهید آن‌چه را که برای من از راه ذوق در خلوات و منازلات به دست آمده، در کتابی بنویسم). چه چیز از راه ذوق در خلوات به دست آمده است؟

شیوه‌ی سخن گفتن سهروردی چنان است که گویی، پیشاپیش گوشه‌ای از اندریافته‌های خود را برای دیگران بازگفته، آن‌گاه با درخواست آنان برای نوشتن کتاب روبه‌رو شده است. سپس به آنان می‌گوید، آن‌چه از من می‌خواهید در کتابی بنویسم، از راه ذوق پدید آمده است. چیزی که به آگاهی درخواست‌کنندگان راه یافته، و سهروردی دشواری بازگویی آن را به یادشان می‌آورد (فانّ فیه من الصعوبه ماتعلمون)، درون‌مایه‌های به نگارش درآمدنی است. آیا در این‌جا به راستی با دو چیز روبه‌رو هستیم؟: اندریافته‌های سهروردی، و آن‌چه به کوتاهی برای دیگران بازگفته است و اکنون از او می‌خواهند آن‌ها را در کتابی بنویسد. آنان به میانجی زبان، گفتار و سپس نوشته‌های سهروردی با چیزهایی روبه‌رو شده‌ بودند، که خود سهروردی نیز تنها به یاری ذوق در تنهایی و گوشه‌نشینی و بریدن از دل‌بستگی‌ها، به آن پیکربندی زبانی و روش بازگویی رسیده بود. این دوگانگی، پایه‌ی خوانشِ دیباچه‌ی کتاب حکمه‌الاشراق سهروردی است.

اندریافته‌ها
صوفیان بر پایه‌ی باورهای خود، هم‌واره میان روش دریافت و شیوه‌های بازگویی آن مرزبندی می‌کنند. ابی‌نصر سراج طوسی می‌گوید: «العلم متی ما کان فی القلب، فهو باطن فیه الی ان یجری، و یظهر علی اللسان فاذا جری علی اللسان، فهو ظاهر ...»؛ علم آن‌گاه که در قلب است، در آن پوشیده است تا هنگامی که به زبان درآید، و هنگامی که به زبان درآید، آن علم ظاهر است (اللمع، ویرایش نیکلسون ۱۹۱۴، صـ۲۳).
اندریافته‌ها در زیست صوفیانه، دریافتی درونی از گونه‌ی فروزش ایزدی است. آن را گاه به یادآوریِ هم‌واره (ذکر مدام)، یا آشکارا (دعا) می‌خواهند و به آن می‌رسند؛ و گاه، بی‌آن که به یادآورند و بخواهند، به آنان داده می‌شود. پس اندریافت‌ها، چیزی است، و بیرون آوردن آن، چیز دیگری. این دوگانگی که می‌توان نشانه‌ی آن را در سخن سهروردی هم بازیافت، در زیست صوفیانه بسیار شناخته است. عین‌القضات همدانی، کنش‌واکنش میان زبان و دل را به روشنی بازمی‌گوید، آن‌جا که دل از زبان بشنود، بسیار می‌توان نوشت؛ اما اگر زبان را دل به نوشتن برانگیزاند، نویسنده را آن‌های شگفت درمی‌رباید و دیگر نمی‌یارست گفتن یا نوشتن (تمهیدات، صـ۱۶).
فروزش ایزدی گاه از راه مکاشفه ــ‌فکر، حدس، یا سانح غیبی (م.م.۴، کلمة التصوف، صـ۱۳۶)، و گاه در خواب می‌رسد. خواب دیدن در زیست صوفیانه یا از گونه‌ی مژده‌ی چیزی ارج‌مند است، یا بیم‌ دادن و ترسانیدن به آن‌چه رخ خواهد داد (التعرف، برگردان فارسی، صـ۶۳۵). نزد صوفیان، خواب هرچند که ناپایدار است (حالِ خواب، حالِ شک باشد)، میان حقیقت و یقین می‌گردد.
سهروردی خواب را فرآیند اندریافت ایزدی می‌داند، چنان‌چه خواب‌بین آمادگی آن را یابد، «انواری بر او اندازند ... در حس مشترک روشنایی افتد، روشن‌تر از آفتاب، ... این نور روشن‌روانان را ملکه شود.» از دید او، این فروزش‌ها، نه علم یا صورتی عقلی، که پرتوهایی ایزدی است و روان پاکان را درخشان می‌کند. سهروردی دانستن حکمت را یکی از پیش‌نیازهای رسیدن به رده‌ی فر کیانی می‌داند. دارنده‌ی فر، کسی است که خواب و دریافت‌های ناگهانی‌اش به بلندای بالندگی می‌گراید (م.م.۳، پرتونامه، صـ۸۱).
نمونه‌ای از اندریافت‌های ناگهانی در زیست صوفیانه، گزارش ابن‌عربی از چگونگی گرفتن (خذه و اخرج به إلی الناس) کتاب فصوص و بردن آن به میان مردم است. ابن‌عربی در گزارشی که از مایه‌های ناسازگار تهی نیست، دیدن پیامبرصـ را «فی مبشرة أُریتُها» بازمی‌گوید که با خواب دیدن در بیداری، به گونه‌ای که صوفیان از آن سخن می‌گویند، هم‌خوانی دارد. در گزارش ابن‌عربی نیز، میان فرآیند دریافت چیزی و بیرون فرستادن آن مرزبندی شده است. با این‌همه او می‌نویسد کتاب را بی‌کم و کاست (غیر زیاده و لا نقصان)، بر همگان آشکار ساخته است. پس زبان و شیوه‌ی درست‌انگاری را نیز به او رسانده‌اند. او از القا (رسانش، فما أُلقی إلا ما یُلقی إلیَّ) و أُنزل/ ینزل (و لا أُنزل ... الا ما ینزّل)، سخن می‌گوید؛ اما هنگامی که به شیوه‌ی پیکربندی کتاب در زبان می‌نگریم، پیوندهای آن را با انگاره‌های پیشین درمی‌یابیم. بیرون از گرده‌ی صوفیان، بسیاری سخنان او را نپذیرفتند و بر آن خرده‌ها گرفتند.

👉بازگشت به پاره‌ی آغازین

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/

BY در پویه‌ی زبان فارسی ● هادی راشد


Share with your friend now:
tgoop.com/OnPersianLanguage/1415

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Private channels are only accessible to subscribers and don’t appear in public searches. To join a private channel, you need to receive a link from the owner (administrator). A private channel is an excellent solution for companies and teams. You can also use this type of channel to write down personal notes, reflections, etc. By the way, you can make your private channel public at any moment. A vandalised bank during the 2019 protest. File photo: May James/HKFP. Done! Now you’re the proud owner of a Telegram channel. The next step is to set up and customize your channel. Informative While some crypto traders move toward screaming as a coping mechanism, many mental health experts have argued that “scream therapy” is pseudoscience. Scientific research or no, it obviously feels good.
from us


Telegram در پویه‌ی زبان فارسی ● هادی راشد
FROM American