ONPERSIANLANGUAGE Telegram 1405
▫️
📚 پرسش‌ها و یادآوری‌ها
اندیشه‌های نوری سهروردی (۱)
‏. . . . .
هادی راشد

۱. درآمد
شهاب‌الدین یحیی سهروردی در نوشته‌های‎ خود، به‌ویژه حکمة ‌الاشراق، بارها جایی که می‌خواهد پیشینه و تبار اندیشه‌های‎اش را یادآوری کند، نام اندیش‌مندان یونانی و فرزانگان هندی و ایرانی (حکماء الفرس) را بر زبان می‌آورد. کارِ هر یک از آنان در روند ساخت‌یابی اندیشه‌ی اشراقی چه بود؟ بی‌گمان، هیچ‌یک از اندیش‌مندانی که سهروردی از آنان نام می‌برد، اندیشه‌ی اشراقی را چونان یک دست‌گاهِ شناخت انسان، جهان و آفرینش گسترش نداده بودند. آیا این دست‌گاهِ اندیشگی، نوآوری خود سهروردی بود، یا می‌توان پیکربندی آن را در کار دیگران بازجست؟ اندیش‌مندانی که از دید سهروردی پنهان بودند، یا او از بردن نام آنان خودداری کرد. برای پاسخ به این پرسش، چند یادآوری دربایسته است:

یکم. رویارویی با نور، داستان‌پردازی درباره‌ی آن، پروراندن اسطوره‌ها و پاره‌های اندیشه‌ی نوری، ویژه‌ی این یا آن تمدن نیست. نخستین یافته‌ها از بیش‌تر گروه‌های انسانی در ژرفای تاریخ، آگاهی‌هایی از نگرش آنان درباره‌ی نور به دست می‌دهد. از این دیدگاه، پررنگیِ یادآوری سهروردی در باره‌ی سخنان نوری فرزانگان مصری و ایرانی به تنهایی، چگونگی پدید آمدن دست‌گاهِ اندیشه‌ی اشراقی را بازگو نمی‌کند.

دوم. سهروردی در دیباچه‌ی حکمت‌الاشراق، سربسته یادآوری می‌کند این مایه‌ها بر او نه از راه اندیشیدن که از راه دیگری (بأمر آخر) پدید آمده است. سپس می‌کوشد تا فرآیند درست‌انگاری آن‌ها را بازسازی کند. سهروردی در دیباچه از روش ذوقی و مکاشفات و مشاهدات سخن گفته است. از این رو، شهرزوری و قطب‌الدین، بازخوانی‌کنندگان اندیشه‌های سهروردی، راه دیگر را «کشف و ذوق» خواندند.

سوم. برخی نویسندگان با دست نهادن بر پاره‌ای از نوشته‌های پورِ سینا درباره‌ی اندیشه‌ی مشرقی (الحکمة المشرقیة)، کوشیدند تا او را پوینده در راه اندیشه‌ی نوری (اشراقی) بشناسند، و به گمان خود بر دیرپایی اندیشه‌ی اشراقی، گواه بیاورند. این نویسندگان فراموش می‌کنند که سهروردی خود، تکاپوهای پورِ سینا را در منطق مشرقیة بر هم‌آن روش ارسطویی بازمی‌شناسد. با این نگاه، از نوشته‌های بوعلی نمی‌توان تبارنامه‌ی دیرینگی اندیشه‌ی اشراقی را بیرون کشید.

چهارم. یادآوری سهروردی درباره‌ی مایه‌های رمزی سخنان بزرگان اندیشه و ستون‌های دانش، مانند افلاطون، و پیشینیان‌اش: انباذقلس، فیثاغورس و دیگران، (و کلماتُ الاوّلین مرموزة و ما رُدّ علیهم؛ و در دنباله: فلا رُدّ علی الرمز)، به شیوه‌ی دریافت او از سخنان آنان پرتو می‌افکند. از دید او، دریافت سخنان رمزی دشوار است. هرچه درباره‌ی آن بگویند، تنها با پوسته‌ی آن سازگار است، و به هسته‌ی درونی سخن آنان راه نمی‌برد.

پنجم. سهروردی، اندیشه‌ی اشراقی را با فرشته‌شناسی درآمیخت. او با یادآوری‌های روشن، و نیز گذاردن نام‌های پارسی بر میانجی‌ها، این انگاره را پیش می‌کشد که گویی کار او در بخش گسترده‌ای بر اندیشه‌ی باستانی در ایران استوار است. با این همه، هیچ نشانه‌ای از این که اندیشه‌ی نوری پیوسته با فرشته‌شناسی، هم‌چون یک دست‌گاهِ سازمان‌یافته در میان ایرانیان باستان شناخته بود، در دست نیست. هیچ‌یک از نویسندگانِ پیش از سهروردی (مانند کندی، فارابی و پورِ ‌سینا) نیز، چنین اندیشه‌ی گسترده و سازمان‌یافته‌ای را یادآوری نکردند.

ششم. بن‌مایه‌ی اندیشه‌ی اشراقی بر چگونگی گذار از کیهان‌شناسی به یزدان‌شناسی، استوار است. اندیشه‌ی کیهان‌شناسی، ـ‌استوار به یادآوری‌های زبانی‌ـ بر منطق ارسطویی نهاده بود. اما سهروردی نمی‌توانست این گذار را بی‌آن که از تنگ‎ناهای منطق ارسطویی بیرون رود، به سامان رساند. بر زمینه‌ی هم‌این ناگزیری درمی‌یابیم که چرا سهروردی در برابر منطق ارسطویی ایستاد.

هفتم. یک راه‌کار سهروردی برای برون‌جست از تنگناهای منطق ارسطویی، روی‌کرد به روش‌شناسی ارسطو و ارزش نهادن بر دریافت حسی، به ویژه دیدن (شهود) بود. ارسطو در متافیزیک، دریافت حسی را در رده‌ی فُرودینِ شناختِ انگارشی (نظری) می‌گنجاند، و چنین می‌پنداشت که تکاپوهای ریزنگرانه، نمی‌تواند چرایی چیزها و رخ‌دادها را دریابد و به پیکربندی دانش راه برد. سهروردی کوشید تا ساختار ارسطویی شناخت را درهم بریزد، و از درون آن، ارزش دریافت حسی را برکشد. پافشاری سهروردی بر این که، دریافت حسی را فراتر از چیزهای دیدنی و پیکرمند، برای دیدن راستینِ (مشاهده‌ی حقه) چیزهای نادیدنی (روحانی) به کار اندازد، ناسازه‌ی بزرگی در اندیشه‌ی اشراقی پدید آورد.

✔️ یادداشت‌ درباره‌ی پیکربندی اندیشه‌ی نوری را با نوشتن درباره‌ی درون‌مایه‌ها و روش اندیشه‌ی اشراقی (راه دیگر، زبان رمزی، فرشته‌شناسی، و گذار از منطق ارسطویی) پی خواهم گرفت.

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/



tgoop.com/OnPersianLanguage/1405
Create:
Last Update:

▫️
📚 پرسش‌ها و یادآوری‌ها
اندیشه‌های نوری سهروردی (۱)
‏. . . . .
هادی راشد

۱. درآمد
شهاب‌الدین یحیی سهروردی در نوشته‌های‎ خود، به‌ویژه حکمة ‌الاشراق، بارها جایی که می‌خواهد پیشینه و تبار اندیشه‌های‎اش را یادآوری کند، نام اندیش‌مندان یونانی و فرزانگان هندی و ایرانی (حکماء الفرس) را بر زبان می‌آورد. کارِ هر یک از آنان در روند ساخت‌یابی اندیشه‌ی اشراقی چه بود؟ بی‌گمان، هیچ‌یک از اندیش‌مندانی که سهروردی از آنان نام می‌برد، اندیشه‌ی اشراقی را چونان یک دست‌گاهِ شناخت انسان، جهان و آفرینش گسترش نداده بودند. آیا این دست‌گاهِ اندیشگی، نوآوری خود سهروردی بود، یا می‌توان پیکربندی آن را در کار دیگران بازجست؟ اندیش‌مندانی که از دید سهروردی پنهان بودند، یا او از بردن نام آنان خودداری کرد. برای پاسخ به این پرسش، چند یادآوری دربایسته است:

یکم. رویارویی با نور، داستان‌پردازی درباره‌ی آن، پروراندن اسطوره‌ها و پاره‌های اندیشه‌ی نوری، ویژه‌ی این یا آن تمدن نیست. نخستین یافته‌ها از بیش‌تر گروه‌های انسانی در ژرفای تاریخ، آگاهی‌هایی از نگرش آنان درباره‌ی نور به دست می‌دهد. از این دیدگاه، پررنگیِ یادآوری سهروردی در باره‌ی سخنان نوری فرزانگان مصری و ایرانی به تنهایی، چگونگی پدید آمدن دست‌گاهِ اندیشه‌ی اشراقی را بازگو نمی‌کند.

دوم. سهروردی در دیباچه‌ی حکمت‌الاشراق، سربسته یادآوری می‌کند این مایه‌ها بر او نه از راه اندیشیدن که از راه دیگری (بأمر آخر) پدید آمده است. سپس می‌کوشد تا فرآیند درست‌انگاری آن‌ها را بازسازی کند. سهروردی در دیباچه از روش ذوقی و مکاشفات و مشاهدات سخن گفته است. از این رو، شهرزوری و قطب‌الدین، بازخوانی‌کنندگان اندیشه‌های سهروردی، راه دیگر را «کشف و ذوق» خواندند.

سوم. برخی نویسندگان با دست نهادن بر پاره‌ای از نوشته‌های پورِ سینا درباره‌ی اندیشه‌ی مشرقی (الحکمة المشرقیة)، کوشیدند تا او را پوینده در راه اندیشه‌ی نوری (اشراقی) بشناسند، و به گمان خود بر دیرپایی اندیشه‌ی اشراقی، گواه بیاورند. این نویسندگان فراموش می‌کنند که سهروردی خود، تکاپوهای پورِ سینا را در منطق مشرقیة بر هم‌آن روش ارسطویی بازمی‌شناسد. با این نگاه، از نوشته‌های بوعلی نمی‌توان تبارنامه‌ی دیرینگی اندیشه‌ی اشراقی را بیرون کشید.

چهارم. یادآوری سهروردی درباره‌ی مایه‌های رمزی سخنان بزرگان اندیشه و ستون‌های دانش، مانند افلاطون، و پیشینیان‌اش: انباذقلس، فیثاغورس و دیگران، (و کلماتُ الاوّلین مرموزة و ما رُدّ علیهم؛ و در دنباله: فلا رُدّ علی الرمز)، به شیوه‌ی دریافت او از سخنان آنان پرتو می‌افکند. از دید او، دریافت سخنان رمزی دشوار است. هرچه درباره‌ی آن بگویند، تنها با پوسته‌ی آن سازگار است، و به هسته‌ی درونی سخن آنان راه نمی‌برد.

پنجم. سهروردی، اندیشه‌ی اشراقی را با فرشته‌شناسی درآمیخت. او با یادآوری‌های روشن، و نیز گذاردن نام‌های پارسی بر میانجی‌ها، این انگاره را پیش می‌کشد که گویی کار او در بخش گسترده‌ای بر اندیشه‌ی باستانی در ایران استوار است. با این همه، هیچ نشانه‌ای از این که اندیشه‌ی نوری پیوسته با فرشته‌شناسی، هم‌چون یک دست‌گاهِ سازمان‌یافته در میان ایرانیان باستان شناخته بود، در دست نیست. هیچ‌یک از نویسندگانِ پیش از سهروردی (مانند کندی، فارابی و پورِ ‌سینا) نیز، چنین اندیشه‌ی گسترده و سازمان‌یافته‌ای را یادآوری نکردند.

ششم. بن‌مایه‌ی اندیشه‌ی اشراقی بر چگونگی گذار از کیهان‌شناسی به یزدان‌شناسی، استوار است. اندیشه‌ی کیهان‌شناسی، ـ‌استوار به یادآوری‌های زبانی‌ـ بر منطق ارسطویی نهاده بود. اما سهروردی نمی‌توانست این گذار را بی‌آن که از تنگ‎ناهای منطق ارسطویی بیرون رود، به سامان رساند. بر زمینه‌ی هم‌این ناگزیری درمی‌یابیم که چرا سهروردی در برابر منطق ارسطویی ایستاد.

هفتم. یک راه‌کار سهروردی برای برون‌جست از تنگناهای منطق ارسطویی، روی‌کرد به روش‌شناسی ارسطو و ارزش نهادن بر دریافت حسی، به ویژه دیدن (شهود) بود. ارسطو در متافیزیک، دریافت حسی را در رده‌ی فُرودینِ شناختِ انگارشی (نظری) می‌گنجاند، و چنین می‌پنداشت که تکاپوهای ریزنگرانه، نمی‌تواند چرایی چیزها و رخ‌دادها را دریابد و به پیکربندی دانش راه برد. سهروردی کوشید تا ساختار ارسطویی شناخت را درهم بریزد، و از درون آن، ارزش دریافت حسی را برکشد. پافشاری سهروردی بر این که، دریافت حسی را فراتر از چیزهای دیدنی و پیکرمند، برای دیدن راستینِ (مشاهده‌ی حقه) چیزهای نادیدنی (روحانی) به کار اندازد، ناسازه‌ی بزرگی در اندیشه‌ی اشراقی پدید آورد.

✔️ یادداشت‌ درباره‌ی پیکربندی اندیشه‌ی نوری را با نوشتن درباره‌ی درون‌مایه‌ها و روش اندیشه‌ی اشراقی (راه دیگر، زبان رمزی، فرشته‌شناسی، و گذار از منطق ارسطویی) پی خواهم گرفت.

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/

BY در پویه‌ی زبان فارسی ● هادی راشد


Share with your friend now:
tgoop.com/OnPersianLanguage/1405

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The Channel name and bio must be no more than 255 characters long ZDNET RECOMMENDS Telegram is a leading cloud-based instant messages platform. It became popular in recent years for its privacy, speed, voice and video quality, and other unmatched features over its main competitor Whatsapp. Don’t publish new content at nighttime. Since not all users disable notifications for the night, you risk inadvertently disturbing them. You can invite up to 200 people from your contacts to join your channel as the next step. Select the users you want to add and click “Invite.” You can skip this step altogether.
from us


Telegram در پویه‌ی زبان فارسی ● هادی راشد
FROM American