tgoop.com/OnPersianLanguage/1346
Last Update:
▫️
🔍 ادبیات چیست و چه چیز را باید آموخت؟
(پارهی دوم و پایانی، 👈پارهی نخست)
یادآوری فروزانفر، تنها دربارهی زبان فارسی نبود. او رشتههای گوناگون دانشکدههای علوم و ادبیات و معقول و منقول را میدید. از دید او، بالندگی آموزشِ حکمت و فقه و اصول و ادبیات عرب، نیازمند بازنگری در اندیشهها و همکاری آموزگاران و شاگردان دو دانشکده بود و با این نگاه، از آنان میخواست «مانند اعضاء بدن و چرخهای ماشین در انجام این مقصود دستیار و مددکار یکدیگر باشند.»
سخن او اندیشههای شناور در فضای سیاسی آن روزها را بازتاب میداد. تازگی کار فروزانفر در آن بود که او این سخنان را از جایگاه یک استاد به گسترهی فرهنگی دانشکده میکشاند.
پژوهش در ادبیات
پایهگذاری رشتهی ادبیات فارسی در ایران، همگام بود با بالاگرفتن تکاپوها بر سر شناختِ چیستیِ ادبیات در میان نویسندگان روس و اروپایی. آنان در این راه بسیار کوشیده بودند. روزنامهی کاوه که در آغاز دومین خیز چاپوپخش، نویسهی «ترویج تمدن اروپایی» در ایران را پرچم خود کرده بود، و تنها بر پایهی پژوهشهای نویسندگان اروپایی به شناساندن شاعران ایرانی میپرداخت، از آن جنبش پیشرو در ادبیات اروپایی فرسنگها دور بود، و بالاترین ردهی پژوهش در ادبیات را کارهای براون و همکاران او میدانست.
تقیزاده در آن روزها بر آن بود که ایرانیان از هزار سال گذشته تا امروز، نه تنها در علوم دنیا کار بزرگی نکردهاند و در شناخت علوم و زبان و فرهنگ پیش از اسلام، وابسته به پژوهشهای خاورشناساناند؛ در زمینهی ادبیات فارسی و دستور و واژهشناسی و تاریخ ادبیات فارسی نیز از رنجِ خاورشناسان خوشه برمیچینند. آنچه خود مینویسند به جای راهنمایی، مایهی گمراهی است. با این همه، در سالهای نزدیک، ایرانیان میتوانند سر خود را بالا بگیرند که در زمینهی ادبیات فارسی و عربی، محمد قزوینی، دوشادوش دانشوران خاورشناس با پژوهشهای خود در راه زنده کردن ادبیات ایران گام برمیدارد (کاوه، دوره جدید، شماره۱، ص۳).
قزوینی و رویکرد به خواندن متن
قزوینی در برابر پرسشی از سوی ابوالقاسم غنی، یار و همراه دیرین خود، نگرشی را به ادبیات فارسی پیش کشید که تا امروز میتوانست راهنمای خواندن زباننوشتههای فارسی باشد. به نوشتهی قزوینی، غنی پرسید: «میخواهم بدانم عقیدهی شما درباب شعراء درجه دوم و سوم و هکذا به پایین چیست و کدامها از این شعرا را به عقیده شما شخص باید برای مطالعه و حفظ انتخاب نماید و کدامها را کنار بگذارد؟» (تاریخ عصر حافظ، ۱۳۸۳، زوار، ص۱۱). قزوینی در پاسخ از رویکردهای گوناگون به خواندن نوشتارها سخن میگوید. خواندن برای بهرهی زیباییشناسی، نخستین نگاه است؛ اما پژوهندگان از خواندنِ نوشتهها چیزهای دیگری را میجویند. برای نمونه، جستوجو در ساخت دستوری زبان، رویکرد دیگری است؛ یا آن کسی که در نوشتهها، روش کاربرد و معنای واژهها را میجوید، با رویکرد دیگری به نوشته مینگرد. قزوینی همچنین از خواندن برای پی بردن به تاریخ پدیدآمدن زبان فارسی سخن میگوید. در هر رویکرد، نوشتهها به روش دیگری دستهبندی میشود. آنکه در پی بهرههای زیباییشناسی است، شاهکارها را جستوجو میکند؛ اما آنکه در نوشتهها فراز و فرودِ در زمانیِ زبان را بازمیجوید، تنها به شاهکارها نمینگرد. همچنین، آنکه ساخت دستوری زبان را میکاود، چه بسا دگرگونیها را نه در نوشتههای تراز، که با خواندن نوشتههای فروتر نیک درمییابد.
پاسخ قزوینی به آن پرسشها، نشانهای از پشت سر گذاشتن نگرش سنتی به ادبیات، و کوشش برای نزدیک شدن به نگرش پیشرو در ادبیاتشناسی آن روزها بود. آموزگاران دانشکدهی ادبیات، اما از نگاه سنتی خود، پا پس نمیکشیدند. برای نمونه، آنان دستور پنج استاد را تنها بر پایهی چند نوشتار استانده و برتر زبان فارسی نوشتند. از این رو، فرجام کار آنان، نوشتن دستوری ناهمخوان با سرشت بالندهی زبان، پر از ناسازهها بود که نمیتوانست ساخت زبان فارسی را به روشنی بازنمایی کند.
از نگاه سنتی، ادبیات چیزی بیش از خوشه برگرفتن از شاخههای گوناگون دانش نبود. بهاءالدین عاملی از سخن ابنقتیبه آورده است: «هر که بخواهد دانشمند شود، باید فنی را نیکو بیاموزد؛ و هر که خواهد ادیب شناخته شود، باید در دانشهای گوناگون جوینده باشد» (المِخلاه، ۱۹۹۷، ص۳۵۶). در چارچوب هماین نگرش، فارابی کتاب احصاءالعلوم را سنجهای برای ارزیابی دانایی کسی که دانشی را نیک آموخته، و سخندانی که از هر دانشی توشهای برگرفته میدانست (برگردان فارسی، ص۴۰). رویکرد قزوینی به خواندن متن، نشانهی گذر از سخندانی چونان آگاهی سرسری از دانشهای گوناگون بود.
👉محمد قزوینی راهگشای...ـ
● در پویهی زبان فارسی
گزیدهی یادداشتها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/
BY در پویهی زبان فارسی ● هادی راشد
Share with your friend now:
tgoop.com/OnPersianLanguage/1346