ONPERSIANLANGUAGE Telegram 1345
▫️
🔍 ادبیات چیست و چه چیز را باید آموخت؟
(پاره‌ی نخست)

سردرگمیِ نگاه پایه‌گذاران به رشته‎ی ادبیات
پیشینه‌ی رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی در ایران از سده‌ی گذشته فراتر نمی‌رود. دارالمعلمین مرکزی (۱۲۹۷ خورشیدی)، دو شاخه بود. شاخه‌ی ابتدایی برای دانش‌آموزانی که دوره‌ی ابتدایی را گذرانده بودند؛ و شاخه‌ی عالی برای دانش‌آموزانی که سه سال از آموزش‌های متوسطه (دارالمعلمین ابتدایی) را به پایان می‌رساندند. دانش‌آموختگان در شاخه‌ی عالی یکی از چهار گواهی‌نامه را دریافت می‌کردند که نخستین آن، «تصدیق‌نامه معلمی در فنون ادبی متضمن علوم عربیه و ادبیات فارسی و تاریخ و جغرافیا» بود (سال‌نامه وزارت معارف و اوقاف، یونت ئیل ۱۲۹۷). با راه‌اندازی دارالمعلمین عالی، ادبیات از تاریخ و جغرافیا کنده شد و به فلسفه پیوست (سال‌نامه دارالمعلمین عالی، ۱۳۱۲). تا این‌که در سال‌ ۱۳۱۲ از درون رشته‌ی تازه، دو رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی، و فلسفه و علوم تربیتی را بیرون کشیدند.
نگرش به ادبیات در جای یک رشته‌ی آموزشی، چه هم‌راه با تاریخ و جغرافی، یا، در پیوند با فلسفه، و سپس گسسته از آن‌ها، به معنای نشان کردن چیزی برای آموختن بود. از این رو، می‌بایستی، جایی به این پرسش، پاسخ داده شود که ادبیات چیست؟ چرا باید ادبیات فارسی خواند؟ و کدام دسته از نوشته‌های پیشینیان، ادبیات است؟ پایه‌گذاران آموزش نوین در ایران، این پرسش‌ها را هرگز به روشنی پیش نکشیدند، و پاسخ روشنی نیز برای این پرسش‌ها نداشتند. هم‌این که ادبیات فارسی را نخست در کنار تاریخ و جغرافی، و سپس در کنار فلسفه می‌آموزاندند، می‌رساند که پاسخ به این پرسش‌ها آسان نبود. با این همه، از روی پاره‌ای یادداشت‌ها، می‌توان پاسخ آنان را بازسازی کرد.

فروغی و نوسازی زبان
محمدعلی فروغی در پی آن بود که نگرش به زبان فارسی را از سرچشمه به شاه‌راه درست برگرداند. از دید او، رشته‌ی کار به دست کسانی بود که زبان فارسی را در مدرسه‌ها می‌آموزانند. پس رویِ سخن او با گردانندگان دانش‌سرای عالی و دانش‌کده‌ی ادبیات بود. او می‌گفت در کتاب‌ها برای فارسی‌خوانی و فارسی‌نویسی باید تاریخ وصاف، تاریخ معجم را کنار بگذارند، نه از آن رو که تاریخ‌اند، چون عربی‌نویسانه فارسی‌اند؛ یا می‌گفت چون از کلیله و دمنه بهرامشاهی و گلستان سعدی نمی‌توان گذشت، خوب است پاره‌هایی از آن را برگزینند برای دانش‌آموزان متوسطه (دارالمعلمین ابتدایی) و برای نوجوانان، کتاب‌های تازه‌ای بنویسند. او هم‌چنین به آموزش زبان فارسی از روی شعر در برابر نثر برتری می‌بخشید. «زبان فارسیِ تمام عیار همان زبان شعرای ماست» (پیام به فرهنگستان).
از سخنان فروغی پیداست که او، دستِ کم، یکی از کارویژه‌های آموزش زبان و ادبیات فارسی را نوسازی زبان فارسی می‌دانست. زبان فارسی در رویارویی با فرهنگ و دانش‌های نوین، می‌بایست دوباره از نو ساخته شود.

دانش گذشته و راه آینده
یادداشت فروزان‌فر در سال‌نامه‌ی دانش‌سرای عالی (۱۳۱۴ـ۱۳۱۵)، نور دیگری بر نگرش به زبان فارسی در آن روزها می‌تاباند. فروزان‌فر سخن خود را با دست نهادن بر «پیوند علمی میان دانش‌کده‌ی معقول و منقول و دانش‌سرای عالی» سرگرفت. از دید فروزان‌فر، ایرانیان در آستانه‌ی برپایی «تمدن» (مجدد و موجد تمدن) اند؛ با در پیش داشتن چنین آینده‌ای، ناگزیر باید با آن گذشته آشنا باشند، و روش‌های پیوند فکری میان این دو دوره را به کار بندند. بر کنار از این که چگونه می‌توان با مرده‌ریگ بازمانده از دانش گذشته، تمدن نو ساخت؛ این پرسش در میان بود که روشِ پیوند چیست؟ سخن فروزان‌فر از آرزوها و اندیشه‌های دل‌خواهانه فراتر نمی‌رفت: «باید همواره رجالی تربیت کنند که از علوم و معارف پیشینیان آگهی و اطلاع وافی داشته و نماینده‌ی گذشتگان باشند و آینده را به گذشته پیوسته دارند» (ص۴۲). بر پایه‌ی دیدگاه فروزان‌فر، شاگردان ادبیات فارسی نیز می‌بایست نماینده‌ی گذشته باشند. این نمایندگی را نباید به نگاهی واپس‌گرا فروکاست. فروزان‌فر آن اندازه هشیار بود که بداند «حفظ ارتباط گذشته با آینده تنها به نظر در آثار و علوم زمان دیرین میسر نیست، بلکه همراهی با حرکت تدریجی تمدن کنونی نیز شرط وصول بدین مقصد می‌باشد.»

👉پاره‌ی دیگر هم‌این یادداشت

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/



tgoop.com/OnPersianLanguage/1345
Create:
Last Update:

▫️
🔍 ادبیات چیست و چه چیز را باید آموخت؟
(پاره‌ی نخست)

سردرگمیِ نگاه پایه‌گذاران به رشته‎ی ادبیات
پیشینه‌ی رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی در ایران از سده‌ی گذشته فراتر نمی‌رود. دارالمعلمین مرکزی (۱۲۹۷ خورشیدی)، دو شاخه بود. شاخه‌ی ابتدایی برای دانش‌آموزانی که دوره‌ی ابتدایی را گذرانده بودند؛ و شاخه‌ی عالی برای دانش‌آموزانی که سه سال از آموزش‌های متوسطه (دارالمعلمین ابتدایی) را به پایان می‌رساندند. دانش‌آموختگان در شاخه‌ی عالی یکی از چهار گواهی‌نامه را دریافت می‌کردند که نخستین آن، «تصدیق‌نامه معلمی در فنون ادبی متضمن علوم عربیه و ادبیات فارسی و تاریخ و جغرافیا» بود (سال‌نامه وزارت معارف و اوقاف، یونت ئیل ۱۲۹۷). با راه‌اندازی دارالمعلمین عالی، ادبیات از تاریخ و جغرافیا کنده شد و به فلسفه پیوست (سال‌نامه دارالمعلمین عالی، ۱۳۱۲). تا این‌که در سال‌ ۱۳۱۲ از درون رشته‌ی تازه، دو رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی، و فلسفه و علوم تربیتی را بیرون کشیدند.
نگرش به ادبیات در جای یک رشته‌ی آموزشی، چه هم‌راه با تاریخ و جغرافی، یا، در پیوند با فلسفه، و سپس گسسته از آن‌ها، به معنای نشان کردن چیزی برای آموختن بود. از این رو، می‌بایستی، جایی به این پرسش، پاسخ داده شود که ادبیات چیست؟ چرا باید ادبیات فارسی خواند؟ و کدام دسته از نوشته‌های پیشینیان، ادبیات است؟ پایه‌گذاران آموزش نوین در ایران، این پرسش‌ها را هرگز به روشنی پیش نکشیدند، و پاسخ روشنی نیز برای این پرسش‌ها نداشتند. هم‌این که ادبیات فارسی را نخست در کنار تاریخ و جغرافی، و سپس در کنار فلسفه می‌آموزاندند، می‌رساند که پاسخ به این پرسش‌ها آسان نبود. با این همه، از روی پاره‌ای یادداشت‌ها، می‌توان پاسخ آنان را بازسازی کرد.

فروغی و نوسازی زبان
محمدعلی فروغی در پی آن بود که نگرش به زبان فارسی را از سرچشمه به شاه‌راه درست برگرداند. از دید او، رشته‌ی کار به دست کسانی بود که زبان فارسی را در مدرسه‌ها می‌آموزانند. پس رویِ سخن او با گردانندگان دانش‌سرای عالی و دانش‌کده‌ی ادبیات بود. او می‌گفت در کتاب‌ها برای فارسی‌خوانی و فارسی‌نویسی باید تاریخ وصاف، تاریخ معجم را کنار بگذارند، نه از آن رو که تاریخ‌اند، چون عربی‌نویسانه فارسی‌اند؛ یا می‌گفت چون از کلیله و دمنه بهرامشاهی و گلستان سعدی نمی‌توان گذشت، خوب است پاره‌هایی از آن را برگزینند برای دانش‌آموزان متوسطه (دارالمعلمین ابتدایی) و برای نوجوانان، کتاب‌های تازه‌ای بنویسند. او هم‌چنین به آموزش زبان فارسی از روی شعر در برابر نثر برتری می‌بخشید. «زبان فارسیِ تمام عیار همان زبان شعرای ماست» (پیام به فرهنگستان).
از سخنان فروغی پیداست که او، دستِ کم، یکی از کارویژه‌های آموزش زبان و ادبیات فارسی را نوسازی زبان فارسی می‌دانست. زبان فارسی در رویارویی با فرهنگ و دانش‌های نوین، می‌بایست دوباره از نو ساخته شود.

دانش گذشته و راه آینده
یادداشت فروزان‌فر در سال‌نامه‌ی دانش‌سرای عالی (۱۳۱۴ـ۱۳۱۵)، نور دیگری بر نگرش به زبان فارسی در آن روزها می‌تاباند. فروزان‌فر سخن خود را با دست نهادن بر «پیوند علمی میان دانش‌کده‌ی معقول و منقول و دانش‌سرای عالی» سرگرفت. از دید فروزان‌فر، ایرانیان در آستانه‌ی برپایی «تمدن» (مجدد و موجد تمدن) اند؛ با در پیش داشتن چنین آینده‌ای، ناگزیر باید با آن گذشته آشنا باشند، و روش‌های پیوند فکری میان این دو دوره را به کار بندند. بر کنار از این که چگونه می‌توان با مرده‌ریگ بازمانده از دانش گذشته، تمدن نو ساخت؛ این پرسش در میان بود که روشِ پیوند چیست؟ سخن فروزان‌فر از آرزوها و اندیشه‌های دل‌خواهانه فراتر نمی‌رفت: «باید همواره رجالی تربیت کنند که از علوم و معارف پیشینیان آگهی و اطلاع وافی داشته و نماینده‌ی گذشتگان باشند و آینده را به گذشته پیوسته دارند» (ص۴۲). بر پایه‌ی دیدگاه فروزان‌فر، شاگردان ادبیات فارسی نیز می‌بایست نماینده‌ی گذشته باشند. این نمایندگی را نباید به نگاهی واپس‌گرا فروکاست. فروزان‌فر آن اندازه هشیار بود که بداند «حفظ ارتباط گذشته با آینده تنها به نظر در آثار و علوم زمان دیرین میسر نیست، بلکه همراهی با حرکت تدریجی تمدن کنونی نیز شرط وصول بدین مقصد می‌باشد.»

👉پاره‌ی دیگر هم‌این یادداشت

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/

BY در پویه‌ی زبان فارسی ● هادی راشد


Share with your friend now:
tgoop.com/OnPersianLanguage/1345

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Add up to 50 administrators It’s easy to create a Telegram channel via desktop app or mobile app (for Android and iOS): The public channel had more than 109,000 subscribers, Judge Hui said. Ng had the power to remove or amend the messages in the channel, but he “allowed them to exist.” Hashtags are a fast way to find the correct information on social media. To put your content out there, be sure to add hashtags to each post. We have two intelligent tips to give you:
from us


Telegram در پویه‌ی زبان فارسی ● هادی راشد
FROM American