tgoop.com/OnPersianLanguage/1312
Last Update:
▫️
🗞 چند یادآوری دربارهی شعر یاد آر
میرزا جهانگیرخان شیرازی، مبارز جنبش مشروطه «در صبح ۲۴ جمادیالاول ۱۳۲۶ [۳ تیر ۱۳۸۷] به سن سیودو سالگی» (صور اسرافیل، ش۳، ص۴) به شیوهی هولناکی کشته شد. کمتر از یک ماه دیگر، دهخدا از ایران میرود و به یاری ابوالحسن معاضدالسلطنه در اِیوِردُن، سوییس روز از نو آغاز میکند. شعر یاد آر در شمارهی سوم صور اسرافیل به تاریخ ۱۵ صفر ۱۳۲۷/ ۱۷ اسفند ۱۲۸۷ به چاپ رسید؛ درست نه ماه پس از مرگ جهانگیر خان.
بر پایهی یادداشتِ دهخدا در دیباچهی یاد آر، نوشتن شعر ناگهان رخ داد، «در همان اوقات شبی ... جهانگیرخان را به خواب دیدم در جامهء سپید ... و به من گفت: چرا نگفتی او جوان افتاد! ... و بلافاصله در خواب این جمله به خاطر من آمد: یاد آر ز شمع مرده، یاد آر! ...»؛ آن گفتوگو، تلنگری به جان شاعر میزند، «در این حال بیدار شدم و چراغ را روشن کردم و تا نزدیک صبح سه قطعه ... را ساختم، و فردا ... دو قطعهء دیگر بر آن افزودم و در شماره اولِ صور اسرافیل ... چاپ شد.» گویی نبایستی میان نوشتن شعر و چاپ آن، روزهای چندانی گذشته باشد.
شمارهی اول صور اسرافیل در سوییس، غرهی محرمالحرام ۱۳۲۷/ ۳ بهمن ۱۲۸۷ درآمد؛ اما شعر در سومین شماره به چاپ رسید، ۱۷ اسفند. گویا در آن نه ماه، روزهای میان مرگ جهانگیرخان تا چاپ شعر، دهخدا با آشوب درونی و بیتابی سرایش شعر روبهرو بوده است. عبدالرحیم تبریزی، طالبوف در نامه (سانتیابر روسی ۱۹۰۸) به دهخدا نوشت: «احیای نام شهید وطن میرزا جهانگیرخان مرحوم واجب است» (بهار، ش۹، ص۵۴۷).
در همآن روزها، دهخدا به معاضدالسلطنه نوشت: «وصیتنامهء مرحوم جهانگیرخان را که بنا بود به شعر بسازم تمام کردهام، حاضر است» (نامههای سیاسی، ص۲۹). نامه، تاریخ ندارد، ایرج افشار (ویراستار نامهها) گمان میکند که دهخدا آن را در پاسخ به نامهی سوم ژانویهی ۱۹۰۹ از سوی معاضدالسلطنه نوشته است، از این رو، تاریخ آن را چهارم یا پنجم ژانویه میخواند. تاریخ نامه به خوانش ویراستار، نوشتن شعر را دستِ کم به دو ماه پیش از چاپ آن بازمیگرداند، پیش از ۱۵ دی ۱۲۸۷. این جابهجایی، روشناییِ دریافتها از روند ناگهانی سرایش شعر را تیره میکند.
دهخدا، در همآن نامه به معاضدالسلطنه نوشت: «به نظر خودم تقریباً در ردیفِ اولِ شعرهای اروپایی است (اگرچه دختری را که ننش تعریف کند برای داییش خوب است).» از این یادآوری درمییابیم، دهخدا شعر یاد آر را با نگاهی سرشار از خواندن شعرهای اروپایی نوشته است. همچنان که نیما گفته است، در برخورد با برگردانهای کمدیهای مولیر به فارسی، شیوهها و گونههای شعر فارسی روی به دگرگونی نهاد. اما نمونههای پدیدآمده در آغاز، هنوز نارسا، خُنک و کوچهبازاری بودند. نیما سرودههای دهخدا را نمونههای برتر دگرگونی میداند. او روش نوین بازتاب احساس اجتماعی را در نوشتارها (چرندپرند) و شعرهای نخستین خود نشان داد و بهویژه شعر یاد آر او، نمونهی «روشن و جلوهدارِ» این گونه شعرها بود (مجلهی موسیقی، ۱۳۱۹، ش۹، ص ۹ـ۱۰).
نخستینبار، ادوارد براون (1914) در کتاب The Press and Poetry of Modern Persia ، از نشانههای تکنیکِ اروپایی در ساختِ شعر دهخدا پرده برداشت. او نوشت:
It will be noticed that this poem, in the arrangement of its rhymes, shows strong traces of European influence (p. 201).
«شیوه این شعر، از حیث ترتیب قافیه، تأثیر عمیق (ادبیات منظوم) اروپایی را نشان میدهد» (تاریخ مطبوعات ۱، ص ۱۵۶).
دهخدا به پیروی از چینش قافیه در شعرهای اروپایی، لختهای یک و سه و پنج و هفتِ مسمط را با یکدیگر همقافیه کرد، و قافیهی دیگری برای لختهای دو و چهار و شش و هشت برگزید. این کار به معنای نوآوری در ریختِ شعر بود. یحیی آریانپور با نگاه به هماین سخن نوشته است: شعر یاد آر، «گویا نخستین شعر فارسی است که آثار مشخص اشعار اروپایی را دارد» (از صبا..۲، ص ۹۴)، با این همه، او فراتر از نوآوری ریختِ شعر، ویژگیهای نمادین و زبان استوار شعر دهخدا را نیز میستاید. افزون بر آن، آرینپور، مسمط دهخدا را از دید وزن و لحن، با "وقتا که گلوب بهار، یکسر"، سرودهی رجاییزاده محمود اکرم بیگ میسنجد (از صبا تا نیما ۲، ص۹۵).
👉یاد آر زِ شمعِ مرده یاد آر
● در پویهی زبان فارسی
گزیدهی یادداشتها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/
BY در پویهی زبان فارسی ● هادی راشد
Share with your friend now:
tgoop.com/OnPersianLanguage/1312