tgoop.com/OnPersianLanguage/1230
Last Update:
▫️
🔹 سه رویکرد به خواندنِ شاهنامه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در گزیدهی کوتاه و بازنویسی شده 👉 از پیشگفتارِ فرهنگ شاهنامه (۱۳۹۰، فرهنگستان هنر)، استاد رواقی، روند روی آوردن خود به خواندن و پژوهشهای شاهنامه را یادآوری کرده است؛ اما این گزیده، بازگوی دیدگاههای او دربارهی خواندن شاهنامه نیست. در این یادداشت به سه رویکرد در خواندن شاهنامه میپردازم. خواندن شاهنامه در همبستگی این سه رویکرد با هم، کاری پویا و فرارونده است.
شناخت ویژگیهای کاربردی زبان فردوسی، چگونگی ساختیابی متن و گسترهی نگاه و بُردِ سخن، سه چالش اصلی در خواندن شاهنامه است. زبان کاربردی فردوسی همانا، گونهی زبانی استانده یا معیار فارسی است. بر پایهی بررسیهای گونهشناسی، شکافِ میان زبان کاربردی در گسترههای فرارود و خراسان را نمیتوان نادیده نهاد. رواقی با نمونههای فراوان و پذیرفتنی این تفاوتها را نشان میدهد. گونهی زبانی فرارودی بیشتر از واژگان زبانهای ایرانی میانهی شرقی به ویژه سغدی بهره گرفته است، اما گونهی زبانی فردوسی از سرچشمهی واژگان زبان پهلوی سرشار است. رواقی بر پایهی هماین نگرش به ارزیابی درستنویسی دستنویس فلورانس پرداخته و ارزش تاریخی آن را در جایگاهِ دستنویسِ پایه برای ویرایش شاهنامه به پرسش گرفته است.
برای آشنایی با زبان فردوسی، نخست باید با ویژگیهای گونهی زبانی خراسانی آشنا شد. این ویژگیها در گسترهی دگرگونیهای آوایی، واژگان، ساختهای واژگانی، گروههای دستوری و ساختهای دستوری (نحوی) شاخه شاخه میشوند. شناخت این ویژگیها، راه ویرایش متن شاهنامه و دریافت درست از شالودههای زبانی آن را هموار میکند. رواقی با بیش از شصت سال کار توانفرسا، گسترهی پژوهشی خود را زبان و بیان شاهنامه و زباننوشتههای فارسی شناسانده است، بدون آنکه چالشهای دیگر خواندن شاهنامه را نادیده انگارد.
چالش دیگر خواندن شاهنامه، آگاهی از روندهای ساختهشدن آن است. بخش بزرگی از شاهنامه از سرشت اساطیری سرگذشتِ ایرانیان مایه میگیرد. این مایههای اساطیری در گذر زمان، گاه از روشنایی به تاریکی فرورفتهاند، و گاه با درخششهای تازهای برگشتهاند. بخش پهلوانی شاهنامه نیز با سرشت اساطیری درآمیخته است. با درخشش دین بهی، اساطیر به آهنگ دیگری بر سپهر زندگی ایرانیان تابیدند.
بدون آگاهی از دگردیسیهای درونمایگان اساطیری و فرهنگ تاریخی شاهنامه، چگونگی ساختیابی سخن فردوسی و پیوند آن با ابرمتنهای کهن، ناشناخته میماند. مهرداد بهار یکی از برجستهترین گزارندگان فرهنگ تاریخی و درونمایههای اساطیری شاهنامه است. همکاری نزدیک علی رواقی و مهرداد بهار در گزینش سرودههای فردوسی برای نوجوانان و چاپ و پخش آنها، نماد همکاری و همآهنگی دو بال شاهنامهپژوهی در روزگار ماست. تا جایی که دیدهام، یک جلد آن، سالها پیش درآمد، و جلدهای دیگر، در دست تصویرسازی بود که بیماری مهرداد بهار اوج گرفت و به فغانِ از دست رفتن او انجامید. پس از آن دیگر، دستی پرتوان و دلی فراخ برای به سرانجام رساندن کار نماند.
خواندن شاهنامه، همچنین، گسترهی نگاه و نگرش را به روی خواننده باز میکند. از این دیدگاه، نویسندگانی مانند شاهرخ مسکوب با جستوجوها و جستارهای خود به چشماندازهای خواندن شاهنامه ژرفا بخشیدهاند. این نوشتارها به ما یادآوری میکنند چرا امروز و همواره شاهنامه خواندنی است؛ از شاهنامه چه چیزی میتوان آموخت؛ و چگونه خواندن شاهنامه، ما را در نگاه به گذشته، اکنون و آینده ـــآنهم در گسترهی فرهنگ جهانی،ـــ به یکدیگر پیوند میدهد.
هادی راشد
👈 خواندن شاهنامه
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/
BY در پویهی زبان فارسی ● هادی راشد
Share with your friend now:
tgoop.com/OnPersianLanguage/1230