MINAVASH Telegram 1220
📘سیدارتا

📝هرمان هسه

یکی از کتاب‌های مشهور هرمان هسه (۱۸۷۷-۱۹۶۲)، داستان «سیدارتا» است. داستانی که در آن سیدارتای برهمن‌زاده درمی‌یابد که آموزه‌های سنّتی و مناسک برهمنان سیرابش نمی‌کند. از این‌رو خانۀ پدر را ترک کرده و به شمن‌ها و مرتاضان می‌پیوندد تا شاید بتواند با تحمّل درد و اندوه و عبور از خود، از رنجِ جهان برهد. هرچند آزمون‌های او در این مسیر به شک می‌انجامد و پس از سه سال متوجه می‌شود که با پذیرش رنج و مشقت نمی‌تواند راه به‌جایی ببرد.

آهسته گفت: مراقبت چیست؟ ترک تن چیست؟ روزه‌داری چیست؟ این‌همه گریز از خود است، فراغت کوتاهی است از رنجِ من بودن، کرختی کوتاهی در برابر درد و پوچی زندگی. مرد گاوچران هم در میخانه با نوشیدن یکی دو پیاله شرابِ برنج یا شهد نارگیلِ تخمیرشده، از این کرختی، از این گریز نصیب می‌برد (هسه، ۱۳۹۶: ۱۱۳).
سیدارتا در ادامۀ راه به دیدار بودا می‌رود اما به‌رغم ستایش از او و پذیرش این‌که بودا به‌مقصد رسیده است، از بودا نیز می‌گذرد و راه خود را پیش می‌گیرد؛ چراکه نسبت به سخنان آموزگاران بی‌اعتقاد شده (همان: ۱۱۸) و معتقد است که از راه آموزش نمی‌توان به رهایی رسید (همان: ۱۲۵)؛ پس به زندگی رو می‌آورد و تقریباً بیست سال به ثروت‌اندوزی و خوش‌گذرانی سرگرم می‌شود. هرچند در ادامه از این راه هم مأیوس می‌گردد و به دامان طبیعت پناه می‌برد. او در کنار یک رود و یک مرد بی‌سواد تولّدی دوباره را تجربه می‌کند و کم‌کم درمی‌یابد که آنچه می‌جسته است چیزی جز شناخت خود و رسیدن به وحدتِ وجود و نفی زمان نبوده است (همان: ۱۹۸-۱۹۹).
سیدارتا از خود پرسید: راستی آن چیست که می‌خواستی از درس و آموزگاران بیاموزی؟ آن چیست که آنانی که این‌همه به تو آموختند، نتوانستند به تو بیاموزند؟ و با خود گفت: آن چیز «من» بود که می‌خواستم معنا و مفهومش را بیاموزم... راستی که در این جهان شناختم از خود، از سیدارتا، کمتر از هر پدیدۀ دیگریست (همان: ۱۲۸). آن‌کس که به راستی می‌خواهد بیابد، هیچ آیینی را نمی‌تواند بپذیرد. اما آن‌کس که یافته است می‌تواند هر آیینی را، آری، هر آیینی را، هر راهی را، هر مقصدی را تأیید کند (همان: ۱۷۶-۱۷۷).
کتاب سیدارتا بارها با نام سیذارتا توسط مترجمان مختلفی به فارسی برگردانده شده و گویی تلفظ صحیح آن در آلمانی سیدارتا است و در لغت به معنای کسی است که به هدف خود رسیده است. ترجمۀ این داستان مشهور را می‌توان از زبان اصلی آن به همراه دو مجموعۀ دیگر با عناوین کلاین و واگنر» و گشت‌وگذار به‌قلم علی‌اصغر حداد مطالعه کرد.

منبع:

_ هسه، هرمان، ۱۳۹۶، سیدارتا، ترجمه علی‌اصغر حداد، تهران، ماهی.
https://www.tgoop.com/Minavash
3👌1



tgoop.com/Minavash/1220
Create:
Last Update:

📘سیدارتا

📝هرمان هسه

یکی از کتاب‌های مشهور هرمان هسه (۱۸۷۷-۱۹۶۲)، داستان «سیدارتا» است. داستانی که در آن سیدارتای برهمن‌زاده درمی‌یابد که آموزه‌های سنّتی و مناسک برهمنان سیرابش نمی‌کند. از این‌رو خانۀ پدر را ترک کرده و به شمن‌ها و مرتاضان می‌پیوندد تا شاید بتواند با تحمّل درد و اندوه و عبور از خود، از رنجِ جهان برهد. هرچند آزمون‌های او در این مسیر به شک می‌انجامد و پس از سه سال متوجه می‌شود که با پذیرش رنج و مشقت نمی‌تواند راه به‌جایی ببرد.

آهسته گفت: مراقبت چیست؟ ترک تن چیست؟ روزه‌داری چیست؟ این‌همه گریز از خود است، فراغت کوتاهی است از رنجِ من بودن، کرختی کوتاهی در برابر درد و پوچی زندگی. مرد گاوچران هم در میخانه با نوشیدن یکی دو پیاله شرابِ برنج یا شهد نارگیلِ تخمیرشده، از این کرختی، از این گریز نصیب می‌برد (هسه، ۱۳۹۶: ۱۱۳).
سیدارتا در ادامۀ راه به دیدار بودا می‌رود اما به‌رغم ستایش از او و پذیرش این‌که بودا به‌مقصد رسیده است، از بودا نیز می‌گذرد و راه خود را پیش می‌گیرد؛ چراکه نسبت به سخنان آموزگاران بی‌اعتقاد شده (همان: ۱۱۸) و معتقد است که از راه آموزش نمی‌توان به رهایی رسید (همان: ۱۲۵)؛ پس به زندگی رو می‌آورد و تقریباً بیست سال به ثروت‌اندوزی و خوش‌گذرانی سرگرم می‌شود. هرچند در ادامه از این راه هم مأیوس می‌گردد و به دامان طبیعت پناه می‌برد. او در کنار یک رود و یک مرد بی‌سواد تولّدی دوباره را تجربه می‌کند و کم‌کم درمی‌یابد که آنچه می‌جسته است چیزی جز شناخت خود و رسیدن به وحدتِ وجود و نفی زمان نبوده است (همان: ۱۹۸-۱۹۹).
سیدارتا از خود پرسید: راستی آن چیست که می‌خواستی از درس و آموزگاران بیاموزی؟ آن چیست که آنانی که این‌همه به تو آموختند، نتوانستند به تو بیاموزند؟ و با خود گفت: آن چیز «من» بود که می‌خواستم معنا و مفهومش را بیاموزم... راستی که در این جهان شناختم از خود، از سیدارتا، کمتر از هر پدیدۀ دیگریست (همان: ۱۲۸). آن‌کس که به راستی می‌خواهد بیابد، هیچ آیینی را نمی‌تواند بپذیرد. اما آن‌کس که یافته است می‌تواند هر آیینی را، آری، هر آیینی را، هر راهی را، هر مقصدی را تأیید کند (همان: ۱۷۶-۱۷۷).
کتاب سیدارتا بارها با نام سیذارتا توسط مترجمان مختلفی به فارسی برگردانده شده و گویی تلفظ صحیح آن در آلمانی سیدارتا است و در لغت به معنای کسی است که به هدف خود رسیده است. ترجمۀ این داستان مشهور را می‌توان از زبان اصلی آن به همراه دو مجموعۀ دیگر با عناوین کلاین و واگنر» و گشت‌وگذار به‌قلم علی‌اصغر حداد مطالعه کرد.

منبع:

_ هسه، هرمان، ۱۳۹۶، سیدارتا، ترجمه علی‌اصغر حداد، تهران، ماهی.
https://www.tgoop.com/Minavash

BY میناوش




Share with your friend now:
tgoop.com/Minavash/1220

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

2How to set up a Telegram channel? (A step-by-step tutorial) Although some crypto traders have moved toward screaming as a coping mechanism, several mental health experts call this therapy a pseudoscience. The crypto community finds its way to engage in one or the other way and share its feelings with other fellow members. “[The defendant] could not shift his criminal liability,” Hui said. Choose quality over quantity. Remember that one high-quality post is better than five short publications of questionable value. The creator of the channel becomes its administrator by default. If you need help managing your channel, you can add more administrators from your subscriber base. You can provide each admin with limited or full rights to manage the channel. For example, you can allow an administrator to publish and edit content while withholding the right to add new subscribers.
from us


Telegram میناوش
FROM American