tgoop.com/Minavash/1199
Last Update:
📘یادداشتهای روزانه نیما یوشیج
📝نیما یوشیج
یکی از آثار علی اسفندیاری، معروف به نیما یوشیج (۱۲۷۴-۱۳۳۸)، که از اهمیّت بسزایی برخوردار است و به کمک آن میتوان با افکار این شاعر نامدار آشنا شد، کتاب «یادداشتهای روزانه نیما یوشیج» است. کتابی که حاصل دستنوشتههای کوتاه و پراکنده و شامل داوریهای صریح نیما یوشیج پیرامون بسیاری از مقولهها و شخصیّتهاست. کتابی که ابتدا توسّط سیروس طاهباز ذیل یکی از فصول «برگزیدۀ آثار نیما یوشیج» به چاپ رسید و سپس متن کاملتر آن توسّط فرزند نیما، شراگیم یوشیج، منتشر شد.
شراگیم در پایان یادداشتهای روزانه، سیروس طاهباز را به خیانت در امانت متّهم کرده و معتقد است که طاهباز تمام کارهایی که او و همسرش انجام داده بودند با نام خود و بهعنوان گردآورندۀ آثار نیما یوشیج به چاپ رساند و سالها از این راه حقّ تألیف میگرفت (یوشیج، ۱۳۸۸: ۳۳۴ الی۳۳۶).
نیما یوشیج در این کتابِ خود متعرّض افراد متعدّدی چون مصدق، دشتی، توللی، نادرپور، حمیدی، شاملو، همایی، فروزانفر، طبری، بزرگ علوی، پرویز ناتل خانلری، مرتضی کیوان و شجاعالدین شفا میشود. هرچند در کنار این نقدها و شکوهها، از برخی افراد مانند صادق هدایت، صادق چوبک، پروین اعتصامی، علامه قزوینی، محمد معین، عباس اقبال آشتیانی، شهریار، سید موسی صدر و مرتضی مطهری به نیکی یاد میکند و هدایت را بهترین نویسندۀ ایران میشمرد (همان: ۱۷۹-۲۱۹) و از دوست خود، شهریار، بهعنوان تنها شاعری در ایران یاد میکند که دیده است (همان: ۳۳۸).
نیما یوشیج همچنین خود را شیفتۀ اسلام و علی بن ابیطالب نشان میدهد و مینویسد:
اسلام فوق همهچیز خواهد بود. اسلام هم راجع به زندگی مادی فکر کرده است و هم راجع به زندگی معنوی (همان: ۵۰). مذهب اسلام همهچیز را برای مردم گفته است (همان: ۵۱). پیامبر اسلام و علی (ع) آزادهترین مردمان جهان هستند (همان: ۷۱). من محبّ علی (ع) هستم. هر دانشمندی هر فهمیدهای هر فیلسوفی به هر عنوانی که اسلام را نشناخت و رفت، زندگی را نشناخت و رفت (همان: ۸۷). علی (ع) انسانی کبیر است بعد از هزار سال و اینهمه بزرگان فکر و ذوق علی را ستایش کردهاند. احمقِ مستشرق تو امروز رد میکنی (همان: ۲۷)؟!
من پسرِ سیّد ملایی [جلال آلاحمد] را میشناسم که رسول اکرم (ص) را کنار گذاشته و او را قبول ندارد، اما ژید را قبول دارد. کازانوا نامی را که ضدّ پیغمبر است ترجمه کرده و قبول دارد (همان: ۳۱-۲۰۷). من لعنت میکنم به کسی که به شعائر اسلامی با نظر بد نگاه میکند. من پست میدانم و بدتر از سگ که به ائمه - ائمۀ معصومین و مطهرین (همان: ۸۰) - به نظر حقارت نگاه میکنند (همان: ۹۵). من عبادت نماز و روزه و امثال آنها را برای عوام مناسب میدانم، اما دیگران گناهی ندارند. من به ائمه و انبیاء و نیّت پاک آنها بسیار اعتقاد دارم و بس، و همین عبادت من است (همان: ۲۰۸).
نیما در وصیّتنامۀ خویش محمد معین، محبوبی که هرگز وی را ندیده بود، وصیّ اول آثارش قرار داد. ضمن آنکه خواسته بود ابوالقاسم جنتی عطایی و جلال آلاحمد نیز در این کار به شرطی که هر دو با هم باشند با دکتر معین همکاری کنند (همان: ۳۳۳). وصیّتی که بنابر گفتۀ شراگیم یوشیج عملاً اجرا نشد؛ چراکه دکتر محمد معین خود را در مقابل کوهی تصوّر کرد، آلاحمد با صراحت خود را صادق هدایتی معرّفی نمود که زیر پرچم نیما نمیآید و دکتر جنتی عطایی هم میخواست وانت بیاورد و آثار نیما را یکجا با خودش ببَرد و همان بلایی را بیاورد که چند سال پیش بر سرِ مجموعه اشعار نیما آورد و مغلوط و دَرهم چاپ کرد (همان: ۳۳۴).
این شاعرِ تنها که خود را فاقد دوست و معاشر میدانست (همان: ۲۲)، از مادر و خواهر خویش نیز گلایه داشت و آنان را خیانتکار میخواند (همان: ۱۰۴). نیما یوشیج خوشحال است که عضو هیچ حزبی نبوده (همان: ۵۰) و معتقد است فحشی از این بدتر در این کشور ندیدم که به من تودهای بگویند (همان: ۲۰۹).
نیما یوشیج بر آن باور است که اگر رباعیاتش نبود، شاید به مهلکهای ورود میکرد. در رباعیات بهطور مجمل به بیان احوال خودش پرداخته و به حقیقت و طریقت مسلک خویش اشاره کرده است (همان: ۲۰۷).
https://www.tgoop.com/Minavash
BY میناوش

Share with your friend now:
tgoop.com/Minavash/1199