JAVADTABA Telegram 253
در ستایش اندیشه و قلم


در تاریخ اندیشه ایران‌زمین، نامی چون جواد طباطبایی چونان مشعلی در ظلمت رخ می‌نماید. او نه صرف ناقل تاریخ، که معمار بنایی بود که در آن، گذشته و اکنون در آینه‌ای متقابل به تأمل نشسته‌اند. آثار او، از «تأملی درباره ایران» تا «تاریخ اندیشه سیاسی»، نه فقط کتاب، که میدانگاهی است برای مواجهه با پرسش‌هایی که قرن‌ها در پستوی ذهن ایرانی خفته بود: ما کجاییم؟ چگونه انحطاط این‌چنین بر ما چیره گشت؟ و چگونه می‌توان از این گرداب به امکان رهایی یافت؟
طباطبایی، با قلم خویش که گاه شمشیری بود و گاه ترازویی، به کندوکاو در بنیادهای فکری ایران پرداخت. او تاریخ را نه چون روایتی خطی، که چون سپهری از اندیشه‌ها نگریست؛ جایی که هگل و ابن‌خلدون در کنار زرتشت و خواجه نصیر به گفت‌وگو می‌نشینند.
این کوشش، بی‌گمان، یادآور حماسه‌ای دیگر است: کوشش حکیم توس، فردوسی بزرگ. اگر فردوسی با «شاهنامه» کوشید تا زبان پارسی را از گزند فراموشی و انحطاط برهاند و هویت قوم پارسی را در قالب ابیات جاودان بازسازی کند، طباطبایی نیز با نثر فلسفی خویش، هویت فکری ایران را از زیر آوار غفلت و تحریف بیرون کشید.
فردوسی، با رنج سی‌ساله، بنای زبانی ساخت که آیندگان در آن سکنی گزینند؛ طباطبایی اما، با تأملات عمیق خویش، بنای اندیشه‌ای برافراشت که در آن، تاریخ نه صرفاً گذشته، که آینه‌ای برای فهم اکنون و آینده باشد. هر دو، در برابر انحطاط ایستادند: یکی با احیای حماسه و اسطوره، و دیگری با بازخوانی فلسفه و سیاست.
اگر فردوسی، ایران را در برابر تازش بیگانه به شعر درآورد، طباطبایی ایران را در برابر خویشتن خویش نهاد تا خود را بیازماید.
این قیاس نه از سر تعارف، که از سر حقیقت است. هر دو، در روزگار خویش، به‌سان نگهبانانی بودند که در برابر فروپاشی ایستادگی کردند. فردوسی، پارسی را از مرگ زبان رهانید و طباطبایی، اندیشه ایرانی را از مرگ تأمل.
آثار طباطبایی، چونان «شاهنامه»، نه متعلق به زمانه خویش، که متعلق به همه زمان‌هاست؛ زیرا پرسش‌هایی که او طرح کرد، پرسش‌هایی ابدی‌اند. او با ما سخن گفت از «ایرانشهر» و «امکان تفکر»، و این سخن، دعوتی است به برخاستن از خواب غفلت، به تأمل در خویشتن، و به بازسازی آنچه در گذر ایام از کف داده‌ایم.
پس، در ستایش او باید گفت: طباطبایی، چونان فردوسی، نه فقط اندیشمند که حماسه‌سرای اندیشه بود. قلم او، که گاه تلخ بود و گاه دشوار، آیینه‌ای است که ما را به خویش می‌خواند؛ و این، شاید بزرگ‌ترین خدمت او به ایران باشد.

@JavadTaba 🌲



tgoop.com/JavadTaba/253
Create:
Last Update:

در ستایش اندیشه و قلم


در تاریخ اندیشه ایران‌زمین، نامی چون جواد طباطبایی چونان مشعلی در ظلمت رخ می‌نماید. او نه صرف ناقل تاریخ، که معمار بنایی بود که در آن، گذشته و اکنون در آینه‌ای متقابل به تأمل نشسته‌اند. آثار او، از «تأملی درباره ایران» تا «تاریخ اندیشه سیاسی»، نه فقط کتاب، که میدانگاهی است برای مواجهه با پرسش‌هایی که قرن‌ها در پستوی ذهن ایرانی خفته بود: ما کجاییم؟ چگونه انحطاط این‌چنین بر ما چیره گشت؟ و چگونه می‌توان از این گرداب به امکان رهایی یافت؟
طباطبایی، با قلم خویش که گاه شمشیری بود و گاه ترازویی، به کندوکاو در بنیادهای فکری ایران پرداخت. او تاریخ را نه چون روایتی خطی، که چون سپهری از اندیشه‌ها نگریست؛ جایی که هگل و ابن‌خلدون در کنار زرتشت و خواجه نصیر به گفت‌وگو می‌نشینند.
این کوشش، بی‌گمان، یادآور حماسه‌ای دیگر است: کوشش حکیم توس، فردوسی بزرگ. اگر فردوسی با «شاهنامه» کوشید تا زبان پارسی را از گزند فراموشی و انحطاط برهاند و هویت قوم پارسی را در قالب ابیات جاودان بازسازی کند، طباطبایی نیز با نثر فلسفی خویش، هویت فکری ایران را از زیر آوار غفلت و تحریف بیرون کشید.
فردوسی، با رنج سی‌ساله، بنای زبانی ساخت که آیندگان در آن سکنی گزینند؛ طباطبایی اما، با تأملات عمیق خویش، بنای اندیشه‌ای برافراشت که در آن، تاریخ نه صرفاً گذشته، که آینه‌ای برای فهم اکنون و آینده باشد. هر دو، در برابر انحطاط ایستادند: یکی با احیای حماسه و اسطوره، و دیگری با بازخوانی فلسفه و سیاست.
اگر فردوسی، ایران را در برابر تازش بیگانه به شعر درآورد، طباطبایی ایران را در برابر خویشتن خویش نهاد تا خود را بیازماید.
این قیاس نه از سر تعارف، که از سر حقیقت است. هر دو، در روزگار خویش، به‌سان نگهبانانی بودند که در برابر فروپاشی ایستادگی کردند. فردوسی، پارسی را از مرگ زبان رهانید و طباطبایی، اندیشه ایرانی را از مرگ تأمل.
آثار طباطبایی، چونان «شاهنامه»، نه متعلق به زمانه خویش، که متعلق به همه زمان‌هاست؛ زیرا پرسش‌هایی که او طرح کرد، پرسش‌هایی ابدی‌اند. او با ما سخن گفت از «ایرانشهر» و «امکان تفکر»، و این سخن، دعوتی است به برخاستن از خواب غفلت، به تأمل در خویشتن، و به بازسازی آنچه در گذر ایام از کف داده‌ایم.
پس، در ستایش او باید گفت: طباطبایی، چونان فردوسی، نه فقط اندیشمند که حماسه‌سرای اندیشه بود. قلم او، که گاه تلخ بود و گاه دشوار، آیینه‌ای است که ما را به خویش می‌خواند؛ و این، شاید بزرگ‌ترین خدمت او به ایران باشد.

@JavadTaba 🌲

BY سرو ایرانشهر🌲بایگانی طباطبایی


Share with your friend now:
tgoop.com/JavadTaba/253

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared the group Tuesday morning on Twitter, calling out the "degenerate" community, or crypto obsessives that engage in high-risk trading. In the next window, choose the type of your channel. If you want your channel to be public, you need to develop a link for it. In the screenshot below, it’s ”/catmarketing.” If your selected link is unavailable, you’ll need to suggest another option. Content is editable within two days of publishing Matt Hussey, editorial director at NEAR Protocol also responded to this news with “#meIRL”. Just as you search “Bear Market Screaming” in Telegram, you will see a Pepe frog yelling as the group’s featured image. Commenting about the court's concerns about the spread of false information related to the elections, Minister Fachin noted Brazil is "facing circumstances that could put Brazil's democracy at risk." During the meeting, the information technology secretary at the TSE, Julio Valente, put forward a list of requests the court believes will disinformation.
from us


Telegram سرو ایرانشهر🌲بایگانی طباطبایی
FROM American