tgoop.com/JavadTaba/253
Last Update:
در ستایش اندیشه و قلم
در تاریخ اندیشه ایرانزمین، نامی چون جواد طباطبایی چونان مشعلی در ظلمت رخ مینماید. او نه صرف ناقل تاریخ، که معمار بنایی بود که در آن، گذشته و اکنون در آینهای متقابل به تأمل نشستهاند. آثار او، از «تأملی درباره ایران» تا «تاریخ اندیشه سیاسی»، نه فقط کتاب، که میدانگاهی است برای مواجهه با پرسشهایی که قرنها در پستوی ذهن ایرانی خفته بود: ما کجاییم؟ چگونه انحطاط اینچنین بر ما چیره گشت؟ و چگونه میتوان از این گرداب به امکان رهایی یافت؟
طباطبایی، با قلم خویش که گاه شمشیری بود و گاه ترازویی، به کندوکاو در بنیادهای فکری ایران پرداخت. او تاریخ را نه چون روایتی خطی، که چون سپهری از اندیشهها نگریست؛ جایی که هگل و ابنخلدون در کنار زرتشت و خواجه نصیر به گفتوگو مینشینند.
این کوشش، بیگمان، یادآور حماسهای دیگر است: کوشش حکیم توس، فردوسی بزرگ. اگر فردوسی با «شاهنامه» کوشید تا زبان پارسی را از گزند فراموشی و انحطاط برهاند و هویت قوم پارسی را در قالب ابیات جاودان بازسازی کند، طباطبایی نیز با نثر فلسفی خویش، هویت فکری ایران را از زیر آوار غفلت و تحریف بیرون کشید.
فردوسی، با رنج سیساله، بنای زبانی ساخت که آیندگان در آن سکنی گزینند؛ طباطبایی اما، با تأملات عمیق خویش، بنای اندیشهای برافراشت که در آن، تاریخ نه صرفاً گذشته، که آینهای برای فهم اکنون و آینده باشد. هر دو، در برابر انحطاط ایستادند: یکی با احیای حماسه و اسطوره، و دیگری با بازخوانی فلسفه و سیاست.
اگر فردوسی، ایران را در برابر تازش بیگانه به شعر درآورد، طباطبایی ایران را در برابر خویشتن خویش نهاد تا خود را بیازماید.
این قیاس نه از سر تعارف، که از سر حقیقت است. هر دو، در روزگار خویش، بهسان نگهبانانی بودند که در برابر فروپاشی ایستادگی کردند. فردوسی، پارسی را از مرگ زبان رهانید و طباطبایی، اندیشه ایرانی را از مرگ تأمل.
آثار طباطبایی، چونان «شاهنامه»، نه متعلق به زمانه خویش، که متعلق به همه زمانهاست؛ زیرا پرسشهایی که او طرح کرد، پرسشهایی ابدیاند. او با ما سخن گفت از «ایرانشهر» و «امکان تفکر»، و این سخن، دعوتی است به برخاستن از خواب غفلت، به تأمل در خویشتن، و به بازسازی آنچه در گذر ایام از کف دادهایم.
پس، در ستایش او باید گفت: طباطبایی، چونان فردوسی، نه فقط اندیشمند که حماسهسرای اندیشه بود. قلم او، که گاه تلخ بود و گاه دشوار، آیینهای است که ما را به خویش میخواند؛ و این، شاید بزرگترین خدمت او به ایران باشد.
@JavadTaba 🌲
BY سرو ایرانشهر🌲بایگانی طباطبایی
Share with your friend now:
tgoop.com/JavadTaba/253