JAVADTABA Telegram 209
در مورد جلال آل احمد

جواد طباطبایی
نویسندگان غوغایی مانند جلال آل احمد سخنان بی معنای بسیاری درباره وضع دانشگاه در ایران گفته و نوشته اند، اما آنچه ناگفته مانده است این است که در شرایط تاریخی زمان تأسیس دانشگاه در ایران، اگر به معجزه اعتقاد نداشته باشیم که گویا باب آن تا اطلاع ثانوی مسدود است، جز آن دانشگاه نمی توانست تأسیس شود. در رأس آن غوغائیان جلال آل احمد قرار داشت که به ویژه در غربزدگی سخنان یاوه بسیاری درباره دانشگاه گفته است. او بر آن بود که دانشکده های ادبیات در ایران «نبش قبر کن» تربیت می‌کنند و از این حیث نوشت که «دانشکده های ادبیات را نیز باید جزو آن دسته از دانشکده ها شمرد که سر-و-کارشان با حقوق و معارف اسلامی و فرهنگ ایران و تتبع و تحقیق در آنهاست، یعنی دانشکده «حقوق و معقول ومنقول». او آنگاه درباره نقش این دانشکده می نویسد: «درست همچون مدارس اسلامی که ذکرشان گذشت و دیدم که گمان می‌کردند که تنها با تدریس و تبلیغ دین و اصول دینی میتوان از خطر بی دینی، که تنها یکی از عوارض غربزدکی است، جلوگرفت. دانشکده های حقوق و معقول و منقول ما گمان کرده اند که با پناه بردن به عربیّت و ادبیّت و عنعنات و سنن، جلوی همین خطر را میتوان گرفت. این است که مثلا دانشکده های ادبیات با همه فضلای استادانش تمام همّ و غم خود را مصروف نبش قبر و غور در گذشته ها و به تحقیق در عن الفلان و الفلان میکنند» (غربزدگی، تهران، رواق، 1356، 183-184).
آل احمد تنها سطح علمی یکی از دانشکده های ایران را قابل قبول می‌دانست و دربارۀ آن نیز نوشت: «شاید بتوان گفت که دانشکده طب نیز در سطح بین المللی چندان دست کمی از دیگر دانشکده های طب .ندارد ولی فوراً باید بیفزایم که این رجحان خود را مدیون نسبت بسیار بالای مرگ و میر در این ولایت است(آل احمد، همان، ص ۱۸۲ ).
گویا آل احمد که نه دانشگاه رفته بود و چنانکه از این عبارت‌ها میتوان دریافت نه می‌دانست که دانشگاه چیست پیشرفت علمی دانشکده پزشکی را از رونق غسالخانه قیاس می‌گرفت که شمار مردگان دلیل بر آن باشد این نظریه بدیع در توضیح سطح علمی یک دانشکده که تصور نمی‌کنم به مخیله هیچ گسسته خرد دیگری خطور کرده باشد از مهمترین دستاوردهای نظریه غربزدگی است. یکی از پی آمدهای این نوع منفی بافی درباره دانشگاه پناه بردن به افیون تعهد برای تصفیه حساب با تخصص بود که نتیجه ای جز هبوط در تفنّن نمی‌توانست داشته باشد این که آل احمد نمی دانست که در دانشکدۀ حقوق تبلیغ دینی نمی‌کنند و هیچ ملتی نمی تواند دربارۀ میراث گذشته خود تحقیق نکند دلیل این است که او دانشگاه نرفته بود اما این که نظریه پرداز غربزدگی در پایان رساله خود گمان کند که فیلم مُهر هفتم اینگمار برگمن، رمان طاعون آلبر کامو و ... ابزارهای شکستن طلسم غربزدگی هستند مبین این است که او یا تا این حد نادان بود یا مغرض!
دانشگاه زمانی تأسیس شد که سده ها پیش از آن نهادهای «تولید علم تعطیل شده بودند این خود داستانی طولانی دارد که چگونه در کشورهایی مانند ایران علم به قهقرا رفت و تعطیل شد غوغاییان که هر واقعه ای را با توطئه بیگانگان و دست نشانده های داخلی آنان توضیح می دهند دریافت درستی از نسبت علّت و معلول پیدا نکرده اند و البته ایدئولوژی آنان نیز مانعی بزرگ در برابر فهم درست این معضل است در این بخش از جهان پیش از آنکه قدرتهای بیگانه سلطه خود را اعمال کنند علم تعطیل شده بود؛ به خلاف آن چه کسانی مانند ادوارد سعید که تاریخ جهان اسلام را بسیار اندک میدانست اما سنگ آن را بسیار بر سینه می زد، گفته اند سلطه خارجی علت تعطیل علم نبود، بلکه معلول آن بود. شرق‌شناسی زمانی به تنها افق فهمیدن شرق تبدیل شد که شرق، علمی تولید نمی‌کرد و خود را نیز نمی فهمید.

جواد طباطبایی، تأملی در ترجمه متن های اندیشه سیاسی جدید، مورد شهریار ماکیاوللی، انتشارات مینوی خرد.

@JavadTaba 🌲



tgoop.com/JavadTaba/209
Create:
Last Update:

در مورد جلال آل احمد

جواد طباطبایی
نویسندگان غوغایی مانند جلال آل احمد سخنان بی معنای بسیاری درباره وضع دانشگاه در ایران گفته و نوشته اند، اما آنچه ناگفته مانده است این است که در شرایط تاریخی زمان تأسیس دانشگاه در ایران، اگر به معجزه اعتقاد نداشته باشیم که گویا باب آن تا اطلاع ثانوی مسدود است، جز آن دانشگاه نمی توانست تأسیس شود. در رأس آن غوغائیان جلال آل احمد قرار داشت که به ویژه در غربزدگی سخنان یاوه بسیاری درباره دانشگاه گفته است. او بر آن بود که دانشکده های ادبیات در ایران «نبش قبر کن» تربیت می‌کنند و از این حیث نوشت که «دانشکده های ادبیات را نیز باید جزو آن دسته از دانشکده ها شمرد که سر-و-کارشان با حقوق و معارف اسلامی و فرهنگ ایران و تتبع و تحقیق در آنهاست، یعنی دانشکده «حقوق و معقول ومنقول». او آنگاه درباره نقش این دانشکده می نویسد: «درست همچون مدارس اسلامی که ذکرشان گذشت و دیدم که گمان می‌کردند که تنها با تدریس و تبلیغ دین و اصول دینی میتوان از خطر بی دینی، که تنها یکی از عوارض غربزدکی است، جلوگرفت. دانشکده های حقوق و معقول و منقول ما گمان کرده اند که با پناه بردن به عربیّت و ادبیّت و عنعنات و سنن، جلوی همین خطر را میتوان گرفت. این است که مثلا دانشکده های ادبیات با همه فضلای استادانش تمام همّ و غم خود را مصروف نبش قبر و غور در گذشته ها و به تحقیق در عن الفلان و الفلان میکنند» (غربزدگی، تهران، رواق، 1356، 183-184).
آل احمد تنها سطح علمی یکی از دانشکده های ایران را قابل قبول می‌دانست و دربارۀ آن نیز نوشت: «شاید بتوان گفت که دانشکده طب نیز در سطح بین المللی چندان دست کمی از دیگر دانشکده های طب .ندارد ولی فوراً باید بیفزایم که این رجحان خود را مدیون نسبت بسیار بالای مرگ و میر در این ولایت است(آل احمد، همان، ص ۱۸۲ ).
گویا آل احمد که نه دانشگاه رفته بود و چنانکه از این عبارت‌ها میتوان دریافت نه می‌دانست که دانشگاه چیست پیشرفت علمی دانشکده پزشکی را از رونق غسالخانه قیاس می‌گرفت که شمار مردگان دلیل بر آن باشد این نظریه بدیع در توضیح سطح علمی یک دانشکده که تصور نمی‌کنم به مخیله هیچ گسسته خرد دیگری خطور کرده باشد از مهمترین دستاوردهای نظریه غربزدگی است. یکی از پی آمدهای این نوع منفی بافی درباره دانشگاه پناه بردن به افیون تعهد برای تصفیه حساب با تخصص بود که نتیجه ای جز هبوط در تفنّن نمی‌توانست داشته باشد این که آل احمد نمی دانست که در دانشکدۀ حقوق تبلیغ دینی نمی‌کنند و هیچ ملتی نمی تواند دربارۀ میراث گذشته خود تحقیق نکند دلیل این است که او دانشگاه نرفته بود اما این که نظریه پرداز غربزدگی در پایان رساله خود گمان کند که فیلم مُهر هفتم اینگمار برگمن، رمان طاعون آلبر کامو و ... ابزارهای شکستن طلسم غربزدگی هستند مبین این است که او یا تا این حد نادان بود یا مغرض!
دانشگاه زمانی تأسیس شد که سده ها پیش از آن نهادهای «تولید علم تعطیل شده بودند این خود داستانی طولانی دارد که چگونه در کشورهایی مانند ایران علم به قهقرا رفت و تعطیل شد غوغاییان که هر واقعه ای را با توطئه بیگانگان و دست نشانده های داخلی آنان توضیح می دهند دریافت درستی از نسبت علّت و معلول پیدا نکرده اند و البته ایدئولوژی آنان نیز مانعی بزرگ در برابر فهم درست این معضل است در این بخش از جهان پیش از آنکه قدرتهای بیگانه سلطه خود را اعمال کنند علم تعطیل شده بود؛ به خلاف آن چه کسانی مانند ادوارد سعید که تاریخ جهان اسلام را بسیار اندک میدانست اما سنگ آن را بسیار بر سینه می زد، گفته اند سلطه خارجی علت تعطیل علم نبود، بلکه معلول آن بود. شرق‌شناسی زمانی به تنها افق فهمیدن شرق تبدیل شد که شرق، علمی تولید نمی‌کرد و خود را نیز نمی فهمید.

جواد طباطبایی، تأملی در ترجمه متن های اندیشه سیاسی جدید، مورد شهریار ماکیاوللی، انتشارات مینوی خرد.

@JavadTaba 🌲

BY سرو ایرانشهر🌲بایگانی طباطبایی


Share with your friend now:
tgoop.com/JavadTaba/209

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Ng Man-ho, a 27-year-old computer technician, was convicted last month of seven counts of incitement charges after he made use of the 100,000-member Chinese-language channel that he runs and manages to post "seditious messages," which had been shut down since August 2020. The court said the defendant had also incited people to commit public nuisance, with messages calling on them to take part in rallies and demonstrations including at Hong Kong International Airport, to block roads and to paralyse the public transportation system. Various forms of protest promoted on the messaging platform included general strikes, lunchtime protests and silent sit-ins. “Hey degen, are you stressed? Just let it all out,” he wrote, along with a link to join the group. On Tuesday, some local media outlets included Sing Tao Daily cited sources as saying the Hong Kong government was considering restricting access to Telegram. Privacy Commissioner for Personal Data Ada Chung told to the Legislative Council on Monday that government officials, police and lawmakers remain the targets of “doxxing” despite a privacy law amendment last year that criminalised the malicious disclosure of personal information. While some crypto traders move toward screaming as a coping mechanism, many mental health experts have argued that “scream therapy” is pseudoscience. Scientific research or no, it obviously feels good.
from us


Telegram سرو ایرانشهر🌲بایگانی طباطبایی
FROM American