tgoop.com/JavadTaba/188
Last Update:
اشارات نابهنگام در تاریخ نویسی ایرانی
تاریخ نویسی جدید ایرانی در بهترین حالت آن، تقلیدی از شیوه های شرق شناسی و ایران شناسی و اسلوب تاریخ نویسی غربی است و آنچه از سدهای پیش، تاریخ نویسان ایرانی دربارهٔ تاریخ و تاریخ اندیشه در ایران نوشته اند، نوعی گرته برداری از نوشته های اروپایی است.
تاریخ نگاری کهن ایرانی به دنبال انحطاط تاریخی و زوال اندیشه در ایران، نتوانست به تاریخ نویسی جدید تحول پیدا کند و تکوین نیافتن آگاهی تاریخی جدید موجب شد که اندیشهٔ تاریخی جدید تدوین نشود و از این رو بسیاری از مفاهیم و مقولاتی که برای تبیین تاریخ ایران به کار گرفته میشود، ناچار یکسره وام گرفته از تاریخ نویسی جدید غربی است.
وانگهی، فقدان اندیشهٔ تاریخی موجب شده است که بررسی نقادانه کاربرد دستگاه مفاهیم و مقولاتی که بر پایهٔ مواد تاریخ اروپایی تدوین شده امکان پذیر نباشد. نویسندگان تاریخ و تاریخ اندیشه در ایران در نوشته های خود، به تقلید از تاریخ نویسان و ایران شناسان اروپایی مقولات و مفاهیم اروپایی را در مورد مواد تاریخ ایران به کار برده اند و تاکنون این پرسش مطرح نشده است که آیا میتوان آن مواد را به محک این مفاهیم زد و آن مواد را با ضابطه های این مفاهیم تحلیل کرد؟ تردیدی نیست که این شیوه بررسی تاریخ و تاریخ و اندیشه در ایران را نخست ایران شناسان و تاریخ نویسان اروپایی رواج دادند از آن پس برخی از شاگردان ایرانی ،آنان به تقلید این شیوه را دنبال کردند.
این شیوه تبیین تاریخ ایران در نوشته های تاریخ نویسان اروپایی توجیهی می توانست داشته باشد آنان کوشش میکردند تاریخ و تاریخ اندیشه در ایران را در درون مجموعهٔ دانش غربی بفهمند و بدین سان تبیین مواد تاریخ ایران به جزئی از منظومۀ دانش غربی تبدیل میشد و معنایی پیدا می کرد.
بی اعتنایی نویسندگان غربی به این پرسش را نمیتوان از ایرادهای عمدهٔ ایران شناسی یا اسلام شناسی به شمار آورد؛ چنانکه اشاره شد، اصل در ایران شناسی و اسلام شناسی غربی شناخت ایران و اسلام است و این امر برای غربیان جز در درون مقولات و مفاهیم اندیشۀ غربی امکان پذیر نمیشود اما ایرانی نمیتواند در مواد تاریخ و تاریخ اندیشۀ خود از پشت شیشه کبود ایران شناسی نظر کند و «هویت» خود را از مجرای آگاهی انسان غربی دریابد.
اینکه امروز به هر حال چنانکه در جای دیگری گفته ایم تنها میتوانیم از پشت این شیشهٔ کبود در آگاهی گذشته خود نظر کنیم و چنانکه «احمد فردید» به مناسبت دیگری و از دیدگاه متفاوتی میگفت «صدر تاریخ خود را ذیل تاریخ غربی» بدانیم، قولی است که ناچار نمیتوان درباره آن تردید کرد اما اینکه باید به این وضع تن در داد، سخن دیگری است.
بحران کنونی در وجدان ایرانی و آگاه تاریخی که ریشه در این بحران دارد، ناچار نمی تواند به تردیدهایی در این باره دامن نزند.
جواد طباطبایی، مکتب تبریز و مقدمات تجددخواهی، چاپ دوم ۱۳۸۶، انتشارات ستوده، تبریز
@JavadTaba 🌲
BY سرو ایرانشهر🌲بایگانی طباطبایی
Share with your friend now:
tgoop.com/JavadTaba/188