Telegram Web
🔘 رخدادهای تکان‌دهنده‌ای مانند دنیاگیری ویروس #کرونا و #جنگ اخیر فرصت‌هایی برای به میان آمدن پرسش‌های وجودی و تردیدهای بنیادین است.

هنگامی که مجبور باشی ناگهان کار خود را به‌خاطر حفظ جانت تعطیل کنی، ناخودآگاه از خود می‌پرسی من در زندگی چه کار می‌کنم؟ و بود و نبود کار و شغل من در جهان هستی چه تأثیری دارد؟ و هنگامی که می‌بینی افراد زیادی به علت نیاز اقتصادی اساساً چنین گزینه و اختیاری ندارند که با وجود تمام خطرات جانی، بتوانند دیگر سر کار خود نیایند، موضوع نابرابری برایت پررنگ می‌شود.

هنگامی که خانه‌ و کاشانه‌ات را بخاطر تداوم جنگ و گسترش حملات به محلات مسکونی تخلیه می‌کنی و از شهر و دیارت دور می‌شوی و نمی‌دانی که هنگامی که باز می‌گردی خانه‌ات سالم و برقرار است یا نه، از خود می‌پرسی از انبوه وسایلی که در این سال‌ها جمع کرده‌ای به کدامش نیاز واقعی داری و کدام را می‌خواهی با خود برداری و به جای امنی ببری؟ و کدام وسایلت فقط باری بوده‌اند که سال‌ها با خود حمل کرده‌ای و از آن‌ها مراقبت کرده‌ای و بیش از آنکه آن‌ها به کار تو بیایند تو در خدمت آن‌ها بوده‌ای.

وقتی چند روز پیاپی با شنیدن صدای جنگنده‌ها و پهپادها و ضدهوایی‌ها و انفجارها، مدام از فرارسیدن مرگ می‌ترسی لحظه‌ای هم با خود فکر می‌کنی چه بسا آن‌چیزی که فرساینده و هراسناک است نه مرگ، که هراس از مرگ است.

افراد بی‌گناه زیادی در جنگ کشته می‌شوند و آسیب‌ها و ویرانی‌های زیادی در جنگ به بار می‌آید اما جنگ در کنار تمام هولناکی‌اش، شاید فرصتی برای بازاندیشی در #زندگی و #مرگ و چگونه زیستن نیز باشد.
#جنگ_دوازده‌روزه
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ترانه گلم ای
آواز و سه‌تار: مهدی تفکری

مو که از پاکی دلم چی آسمونه
ندونم سیچه چینون وام سرگرونه
سیچینون وام سرگرونه
سر به صحرا بنم از بی همزبونی
سخته تهنا مندن و درد زمونه
تهنا با درد زمونه
دل گرونیم همه جا به هر دیاره
ار کویر سهده‌یه ار لاله‌زاره
ار چی اورا ندرای به آسمونم
دشت جونم تشنه و بی چشمه‌ساره

🔗 منبع

نسخه اصلی این آهنگ سوزناک را در آلبوم «مال كنون» (كوچ) که مجموعه‌ای از #موسیقی بختیاری است، با تنظیم مرحوم عطاء جنگوک و صدای بی‌نظیر مسعود بختیاری می‌توانید از اینجا بشنوید. بهمن علاءالدین مشهور به مسعود بختیاری (۱۳۱۹ مسجدسلیمان - ۱۳۸۵ کرج) خواننده، ترانه‌سُرا و آهنگ‌ساز موسیقی لری بختیاری بود.
@Jaryaann
آرش کمان‌گیر در ادبیات قدیم

قدیم‌ترین مأخذی که از آرش یاد کرده یَشت هشتم یا تِشتَر یشت اوستاست که به تیر یشت نیز مشهور است. بند ششم از این یشت به تیری اشاره می‌کند که آرش از کوه اَیریو خشَوثه به کوه خوَنوَنت پرتاب کرد. صورت اوستایی نام این پهلوان رخشه است و همراه با صفات «تیزتیر» و «تیزتیرترینِ ایرانیان» از او یاد شده است. چنین می‌نماید که افسانۀ آرش در زمان تدوین تیر یشت، همچون بسیاری از افسانه‌های دیگر که در یشت‌های اوستا آمده، به‌حدّی زبانزد بوده که مورد تمثیل قرار می‌گرفته و تنها اشاره‌ای بدان برای شنونده کفایت می‌کرده است.
از آرش در ادبیات پهلوی نشان بسیاری بر جای نمانده است. تنها در رسالۀ ماه فروردین روز خرداد (بند ۲۲) آمده است که در روز خرداد (روز ششم) از ماه فروردین منوچهر و «ایرَشِ شیباگ‌تیر» زمین [ایران] را از افراسیاب بازستدند.
اهمّ اطلاعات ما از تاریخ و فرهنگ ساسانی، از طریق کتاب‌های عربی و فارسی سده‌های نخستین هجری است و داستان تیراندازی آرش از روی منابع اسلامی بر ما آشکار می‌شود. بر اساس این منابع شرح واقعۀ کمان‌گیری آرش چنین است:
پس از آنکه افراسیاب تورانی منوچهر، پادشاه پیشدادی، را در طبرستان محصور کرد، سرانجام هر دو به صلح گراییدند و منوچهر از افراسیاب درخواست کرد که به اندازۀ یک تیر پرتاب از خاک او را به وی برگرداند. افراسیاب این درخواست او را پذیرفت. فرشته‌ای که نامش در آثار الباقیه «اسفندارمذ» یاد شده است، حاضر شد و به منوچهر امر کرد که تیر و کمان خاصی بسازد. بنابر روایت غرر السیر چوب و پر و پیکان این تیر و کمان، هر کدام از جنگل و عقاب و معدن معیّنی تهیه شد. چون تیر و کمان آماده گشت به آرش، که تیرانداز ماهری بود، دستور دادند تیری بیفکند. بنابر روایت بیرونی آرش برهنه شد و تن خود را به مردم نشان داد و گفت: «بنگرید که تن من عاری از هر جراحت و بیماری است، لیکن پس از افکندن این تیر نابود خواهم شد». پس بی‌درنگ کمان را کشید و خود پاره‌پاره شد.
خداوند باد را فرمان داد تا تیر آرش را از کوه رویان بردارد و به اقصای خراسان، میان فرغانه (احتمالاً فرخار) و طبرستان (ظاهراً طخارستان یا طالقان) برساند. تیر رفت تا بر درخت گردوی تناوری نشست. بنابر روایت ثعالبی این تیر که افراسیاب بر آن نشانه‌ای از خود نهاده بود، در هنگام طلوع آفتاب رها شد و از طبرستان به بادغیس رسید. همین که نزدیک فرود آمدن بود به فرمان خداوند فرشته‌ای («باد» بنابر روایت بیرونی و مقدسی) آن تیر را به پرواز درآورد تا به زمین خُلم در بلخ رسید و آنجا در محلی به نام کوزین (مصحّف گَوزبُن) در هنگام غروب آفتاب فرود آورد. سپس تیر را از خُلم به طبرستان نزد افراسیاب بازآوردند و بدین سان مرز ایران و توران معیّن شد.

✍🏼 #احمد_تفضلی

به‌نقل از:
«آرش کمان‌گیر»، احمد تفضّلی و ویلیام هَنُوی، ترجمۀ حبیب برجیان، نامۀ پارسی، سال هفتم، شمارۀ ۳، پاییز ۱۳۸۱، ص ۴۳-۴۵.
#آرش #اسطوره
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️ «سیزدهم تیرماه روز ملّی دماوند»

📽 ویدئو: علیرضا لوایی

این ویدئوی ۷۷ ثانیه‌ای از گزینش حدود ۹۰۰۰ عکس از ده‌ها سفر به دامنه‌های #دماوند تهیه شده و موسیقی آن، اثر حسین بیدگُلی و نگار رضایی به نام «برخواهیم گشت» است.
🔗 برگهٔ میراث فرهنگی | برگهٔ خالق اثر
@Jaryaann
امروز باخبر شدم که دکتر عزیزی، متخصص گوش، حلق و بینی و عضو فرهنگستان علوم پزشکی هم از کشته‌شدگان انفجارهای اسرائیل بوده‌اند. صرفا رهگذری بوده در تجریش که بی‌گناه کشته شده.

دلم خون بود و خون‌تر شد.

دکتر عزیزی پزشک فرهیخته‌ای بود، ایران‌گرا و عاشق زبان و ادببات فارسی. اولین بار که به مطبش مراجعه کردم و اسمم را دید، گفت: من شما را می‌شناسم و مقالاتتان را در مجله‌ی بخارا می‌خوانم. از همانجا صحبتمان گل انداخت و هربار خودم یا دخترم به مطبش رجوع می‌کردیم، ضمن طبابتش، که در آن هم حاذق بود، مدت‌ها درباره‌ی زبان و ادبیات گپ می‌زدیم. در قفسه‌ی پشت سرش به‌جای مدارک و مجلات پزشکی، نشریات ادبی روز را چیده بود و اگر تنگنای وقت مراجعان دیگر نبود، دل سیری از شعر و تاریخ و زبان صحبت می‌کردیم.
[…]
روحش شاد، و لعنت ابدی بر باعثان این مصیبت باد.
✍🏼 #سایه_اقتصادی‌نیا
🔗 کانال سایه‌سار
آشنایی بیشتر با دکتر محمدحسین عزیزی
#جنگ_دوازده‌روزه
@Jaryaann
آن_موشک_همه_تردیدهایم_را_برطرف_کرد.pdf
104.9 KB
🔸 آن موشک همه تردیدهایم را برطرف کرد 🔸

آن موشک و اتفاقات بعدش همه تردیدهای چندساله‌ام نسبت به تصمیمی که گرفته بودم را برطرف کرد. من باید به احترام "همه کسانی که می‌توانستند مهاجرت کنند، ... (ولی)؛ با همه مشکلات ماندند و سختی کشیدند تا امروز وضعمان بدتر نباشد" در این سرزمین بمانم و به قدر دانش و توان ولو اندکم برای "کاهش رنج امروز و فردای این کشور و این تاریخ" تلاش کنم و این معنایی برای زندگی است که آن کشور دیگر هیچ‌وقت نمی‌توانست به من بدهد.


✍🏼 دکتر سیدمهدی حسینی مدرس
استادیار دانشکده حقوق دانشگاه بهشتی

🔺متن کامل یادداشت در فایل پیوست

🔗 دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
#دم_از_وطن #ما_ایرانیها #مهاجرت #معنا #جنگ_دوازده‌روزه #میهن‌دوستی
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 در این ویدئو که در فضای مجازی پربیننده شده، دختران افغانستانی‌تبار که زاده و پروردهٔ ایران، و در واقع فرزندان ایرانند، هنگام ترک اجباری ایران و ورود به #افغانستان با وجود پرسش‌های شیطنت‌آمیز خبرنگار، جز به مهر، از ایران و ایرانیان نمی‌گویند؛ به‌ویژه لحظه‌ای که یکی از آن‌ها در پاسخ به این پرسش که «چه چیز از کشور ایران به یادتان مانده؟» با ذوق آمیخته به حسرت می‌گوید: «همه چیز!»

کاش این دختران و پسران، روزی نه چندان دور، دوباره بتوانند به زادگاه خود بازگردند.
#ریشه‌های_مشترک
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌱 میل به زندگی در میانه جنگ
🎙به روایت #نعمت‌الله_فاضلی (انسان‌شناس)
در گفت‌وگو با #پانوراما

مفهوم ایران در ضمیر آشکار و پنهان ما ایرانی‌ها زندگی می‌کند. جنگ ۱۲ روزه رخداد حقیقتی بود که مهم‌ بودن مفاهیمی چون ایران، وطن، زادگاه و خانواده را دوباره برملا کرد.

🗓 ۵ تیرماه ۱۴۰۴ خورشیدی
👈🏼 شنیدن نسخه شنیداری این گفت‌وگو
دیدن ویدئوی کامل در کانال یوتیوب پانوراما
#ایران #زندگی #جنگ_دوازده‌روزه
@Jaryaann
👤 زخم‌های بدن

▪️ظاهراً این جنگ هم رد خودش را بر حافظه بدن‌های ما جا گذاشته است: از جا پریدن، تپش قلب، گرفتگی قفسه سینه، حسرت، بغض، دلواپسی، سرگشتگی، نزدیک‌بینی شدید در حد همین هفته و همین ماه و غلیظ‌تر شدن مه آینده...زخم‌اش را جا گذاشته مثل کرونا، مثل مرگ عزیز، مثل فقدان، مثل خیانت‌دیدن، مثل شکست در عشق. بدن ما از هر کدام، دردی، مرضی، شوکی، بغضی، حساسیتی، بیماری خودایمنی‌ای چیزی برای‌مان بایگانی کرده و خودش را تطبیق داده.

▪️هربار انگار از خودمان کنده می‌شویم و باز به خودمان برمی‌گردیم که با اینکه خود من است، همان من که می‌شناختم نیست. چیزهایی به ما اضافه شده، چیزهایی کم شده. هربار چهره‌ جدیدی از حقیقت ِشکنندگی زندگی ما میرایان بر زمین، با بدن‌های نحیف و برمرزمرگ‌مان نمایان می‌شود.

▪️حافظه بدن‌های ما هوشیارتر و مشکوک‌تر شده به صداها و بوها، همان‌طور که به عطسه‌ها و سرفه‌ها شده بود و همان‌طور که به «تو با همه فرق داری‌»ها.

بدن فقط «تحمل» نمی‌کند که «ذخیره» می‌کند و «به‌یاد» می‌آورد.


آنچه بر بدن رفته اثر دارد بر همه ابعاد بودن‌ انسان. بر طور نفس کشیدن ما، جای خوابیدن‌مان، حساسیت شنوایی‌مان، ریتم ضربان قلب مان. اثر دارد بر شدت دلتنگی و دوست‌داشتن ما. بر چیزهایی که می‌پوشیم یا می‌خوریم. چیزهایی که به آن‌ها فکر می‌کنیم و نحوه فکر کردن‌مان. حتی جوری که این کتاب درباره مفهومی در تاریخ «ادبیات فارسی» را می‌خوانی یا جوری که فکری می‌کنی درمورد تاریخ، زبان و تک تک کلماتی که برای نوشتن انتخاب کردی...چه میراثی...چه میراثی ... و بغض و حبس‌نفس!

▪️بدن‌مان باز تجربه کرده، باتجربه‌تر شده و حالا زمان و مکان را متفاوت می‌فهمد. انگار همه چیز از نو و با واحد جدیدی قیمت‌گذاشته شود.

▪️گاهی به‌نظرم می‌رسد در این شرایط بدن است که با همه زخم‌ها برای بودن مقاومت می‌کند و آن‌ها که با بدن آشناتر و آشتی‌ترند بهتر می‌توانند به خودشان و دیگران کمک کنند برای بودن و نه فقط تحمل کردن.
آن کس که چای صبحگاهی دم می‌کند، آن کس که می‌رقصد، آن کس که می‌دود، آن‌کس که می‌بوسد و در آغوش می‌گیرد، آن‌کس که راحت‌تر می‌خندد، آن‌کس که باغبانی می‌کند، آن‌کس که خوش‌روتر و خوشبوتر از همیشه سرکار حاضر می‌شود، آن کس که با کودکان بازی می‌کند...

آن کس که حالا و اینجا در بدن خودش قرار می‌گیرد و به دیگران هم قرار می‌بخشد.

✍🏼 #مریم_نصر_اصفهانی
🔗 منبع
#بدن #جنگ #حالات_تن #حال‌آگاهی
@Jaryaann
همیاری مردمی در کمک‌رسانی به مهاجران در حال اخراج

این روزها در #سیستان_و_بلوچستان مردم در نزدیکی ارودگاه الغدیر زاهدان و میلک هیرمند به‌صورت خودجوش ایستگاهی برای جمع‌آوری کمک‌های مردمی به مهاجران افغانستانی راه‌اندازی کرده‌اند و با بسته‌بندی اقلام ضروری و رساندن آن‌ها به دست مهاجرانی که ردّ مرز می‌شوند، حتی در تاریکی شب نیز در حال کمک‌رسانی‌اند.

طی روز‌های اخیر در جریان طرح اخراج اتباع #افغانستان، بسیاری از این مهاجرین که از شهرها و شهرستان‌های گوناگون به اردوگاه الغدیر در زاهدان منتقل شده‌اند بدون امکانات اولیه و در شرایطی نامناسب در این اردوگاه نگهداری می‌شوند. بسیاری از مردم منطقه با وجود دست تنگ خود با یاری‌رسانی، می‌کوشند از رنج این خانواده‌ها کاسته و پشتیبانی انسانی خود از آن‌ها را نشان دهند.

نمونهٔ #خودساماندهی در #همیاری

#ما_ایرانیها
@Jaryaann
داریوش رجبیان، روزنامه‌نگار اهل #تاجیکستان پس از فرسته‌ انتقادی خود به مواضع افغان‌ستیزانه یک کاربر در توئیتر، در توئیت بعدی خود، با تأکید بر #ریشه‌های_مشترک مردم این مناطق، این توضیح حسرت‌آلود و آکنده از #ایران‌دوستی را نوشته است.
#ایرانشهر
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▫️سویا جونز، جهانگرد ایرلندی که با دوچرخه از ایرلند به‌راه افتاده و پس از گذر از اروپا، ترکیه، ارمنستان، ایران و افغانستان به تاجیکستان رسیده این گزارش (نامه) را از سفر به #ایران_زیبا و مواجهه با #مردم_ایران در اینستاگرام خود همرسانی کرده است.

🔺ترجمه و زیرنویس: مجله گردشگری ابر و باد

@Jaryaann
⚫️ چند روزیست روی شیشه‌ها و بدنهٔ خودروها در پایتخت ردّی از خاک نشسته است. حالا دیگر چند سالی می‌شود که #آلودگی_هوا در کشور محدود به پاییز و زمستان و پدیده وارونگی هوا و مازوت‌سوزی نیست. در روزهایی که اخبار جنگ و آتش‌بس با اسرائیل سرخط خبرهای کشور است، از کنار این سه خبر نباید به سادگی گذشت:

۱. درگیری ۲۰ استان با پدیده گردوغبار در تابستان
تا وقتی باران نبارد، غبار می‌ماند.

۲.
آلودگی هوا دومین عامل مرگ‌ومیر در کشور
اگر ماسک ندارید دهان و بینی را بپوشانید.

۳.
تالاب خشکیده صالحیه منشأ گرد و غبار تهران

این #وضعیت و این مرگ تدریجی شهروندان، نتیجه سال‌ها نادیده گرفتن اهمیت #محیط_زیست در کشور است؛ حاصل این‌که نهادهای مسئول و دست‌اندرکاران کشور به‌جای مدیریت و حفاظت از منابع آب و خاک و جنگل‌ها و تالاب‌ها، چشم بر کوه‌خواری و #جنگل‌زدایی و دادن مجوز حفر چاه بستند و چه بسا بخشی از آن‌ها در این غارت طبیعت و سرمایه‌های ملی همدستی نیز کرده‌اند. این وضعیت نتیجهٔ بی‌ارزش دانستن #جان_شیرین شهروندان و تندرستی آنان است؛ نتیجهٔ فراموش کردن اولویت‌ها در کشورداری، و سپردن اداره امور به آنانی‌ست که به‌جای این‌که قلب‌شان برای این آب و خاک و این مردم بتپد، یا مشغول شعار دادن و نمایش و ریاکاری بودند یا در حال پر کردن جیب‌های خود ...

و در شرایطی که ما همه در حال خفه شدنیم مدیر شرکت کنترل کیفیت هوای تهران می‌گوید:
گرد و غبار سال‌ها در کشور تداوم خواهد داشت.


ولی ما به این کشتار خاموش عادت نخواهیم کرد و همچنان فریاد می‌زنیم:
هر چه زودتر فکری به حال این فاجعه کنید!
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ زیست در بحران
❗️هشدار: دیدن ویدئو که یادآور صداهای انفجار جنگ است شاید برای برخی ناخوشایند باشد.

داوود آزاد (نوازنده و آهنگساز) با همرسانی این ویدئو در برگۀ اینستاگرامش از واکنش خود و حسن نادرعلی (نقاش) به بمباران تهران در هنگام همخوانی آواز نوشته است:
کلمه هنوز تو هوا بود که شیشه‌ها لرزید.

#جنگ_دوازده‌روزه
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آکیرا_کوروساوا در آخرین فیلم از هشت‌گانۀ «رویاها» که پایان زیبایی برای این مجموعه است، تصویری از جهانی انسانی را به نمایش می‌گذارد؛ روستایی خیالی و در هماهنگی کامل با طبیعت؛ جایی که زمان به آرامی می‌گذرد و انسان‌ها بخشی جدایی‌ناپذیر از چرخۀ هستی‌اند. این فیلم کوتاه، بازتابی از رؤیاهای شخصی کوروساوا و بیانیه‌ای هنرمندانه در دفاع از سادگی، صلح و احترام به زمین است. کوروساوا با ظرافت تضاد بین زندگی صنعتی و آرامش روستایی را به تصویر می‌کشد. او در این اثر با تلخیِ آمیخته به حسرت، تصویری از "آنچه می‌توانست باشد" را ترسیم می‌کند؛ سنگ محکی برای سنجش تمام آنچه در #مدرنیته از دست داده‌ایم.

ترکیب نقاشی‌وار رنگ‌ها، حرکت‌های موزون دوربین، استفاده نمادین از عناصر طبیعی و دقت به جزئیات، هر قاب «دهکدۀ آسیاب‌های آبی» را به تابلویی زنده تبدیل کرده است. این اثر گوشزد این پیام برای هر انسان دغدغه‌مندی است:
"شاید راه نجات بشریت در بازگشت به اصول ساده‌ای باشد که قرن‌هاست فراموش کرده‌ایم."

Dreams(1990) Village of the Watermills
Akira Kurosawa
🔗 کنجکاوی‌ها
#سینما #زندگی #ساده‌زیستی #طبیعت
@Jaryaann
2025/08/26 11:53:45
Back to Top
HTML Embed Code: