tgoop.com/Jaryaann/7143
Create:
Last Update:
Last Update:
✨ صفحهٔ «فلات ایران» در توئیتر در سلسه پرسشهایی در مورد خاطرات کاربران از شهرهای گوناگون ایران از آنها پرسیده است: «چه خاطرهای از شهر سنندج دارید؟» و یک کاربر پاسخ داده است:
یه وسیلهای از دیوار تو سنندج دیدیم و به توافق رسیدیم و رفتیم برای خرید. جدا از استقبال گرم، موقع برگشت زنگ زد، ما گفتیم لابد مشکلی پیش آمده. گفت: خواستم ببینم به سلامت رسیدید یا نه!
بعد از یک سال به پولش نیاز داشتیم آگهیش کردیم دیوار، همون فرد زنگ زد! پرسید: جنس من مشکلی داره؟ گفتیم: نه. فقط به پولش نیاز داریم!
گفت: من تو همین کارم به خودم بفروشید!
گفتیم: نه این چه حرفیه؟ زحمت شما نمیدیم
گفت: برای خودم، میام میبرم.
پول رو واریز کرد، زنگ زدیم،پرسیدیم وسیله رو چیکار کنیم؟
گفت: بمونه استفاده کنید هر وقت فروختم میان ازتون میبرن!
تا چند ماه بود و بالاخره با اصرار ما برد!
زیر این روایت پر است از خاطرات مشابه از کاربران دیگر از جمله یک کاربر دیگر نوشته:
مریوان ماشینم تسمه دینام پاره کرد، یک آقایی با تویوتا آمد بکسل کرد تا دم مکانیکی؛ بعدش هم با مکانیک کردی صحبت کرد و موند تا ماشین درست بشه. مکانیک که پول نگرفت، اون آقا هم اصراراصرار که الا و بلا شب بیاید بریم خانه من.
آقای ادحم اسدی هر جا هستی خدا پشت و پناهت. 🌺🌺🌺😘😘
🔗 منبع
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
@Jaryaann
BY جریانـ
Share with your friend now:
tgoop.com/Jaryaann/7143