Forwarded from وبلاگ آثار
حسن میلانی:
«علی در این جا خدا است! یعنی آن -خدمت شما عرض شود- علم خدا، اراده خدا -نه این که علی که خدا نمیشود؛ آن ذات بلا زمان و مکان است؛ این مخلوق خدا است- ولی اراده او، حرکات او -خدمت شما عرض شود- دقیقاً همان چیزی است که خدا میخواهد.» (جلسه ۹ غلوپژوهی)
ببینید کمکم تا کجا پیش خواهند رفت!
#علم_غیب
@Alasar_1
«علی در این جا خدا است! یعنی آن -خدمت شما عرض شود- علم خدا، اراده خدا -نه این که علی که خدا نمیشود؛ آن ذات بلا زمان و مکان است؛ این مخلوق خدا است- ولی اراده او، حرکات او -خدمت شما عرض شود- دقیقاً همان چیزی است که خدا میخواهد.» (جلسه ۹ غلوپژوهی)
ببینید کمکم تا کجا پیش خواهند رفت!
#علم_غیب
@Alasar_1
🌐 برخی از کانالهای ما:
🔸متعلم آل محمد (ص)
https://www.tgoop.com/Elmamoozi
🔹وثائق عن حقيقية الوهابية
https://www.tgoop.com/antiwahabism
🔸تراث الإمامية في الحديث وعلومه
https://www.tgoop.com/hadithshia
🔹صحف مطهرة
https://www.tgoop.com/sohof2
🔸وبلاگ آثار
https://www.tgoop.com/Alasar_1
🔹معرفة الرجال و الآثار
https://www.tgoop.com/Al_Rijal
🔸السبورة
https://www.tgoop.com/Alsabbura
🔹غلوپژوهی
https://www.tgoop.com/gholow2
🔸متعلم آل محمد (ص)
https://www.tgoop.com/Elmamoozi
🔹وثائق عن حقيقية الوهابية
https://www.tgoop.com/antiwahabism
🔸تراث الإمامية في الحديث وعلومه
https://www.tgoop.com/hadithshia
🔹صحف مطهرة
https://www.tgoop.com/sohof2
🔸وبلاگ آثار
https://www.tgoop.com/Alasar_1
🔹معرفة الرجال و الآثار
https://www.tgoop.com/Al_Rijal
🔸السبورة
https://www.tgoop.com/Alsabbura
🔹غلوپژوهی
https://www.tgoop.com/gholow2
Telegram
متعلم آل محمّد ص
فرصتی برای آموختن
شروع کانال:
https://www.tgoop.com/Elmamoozi/2
شروع کانال:
https://www.tgoop.com/Elmamoozi/2
Forwarded from غلوپژوهی
🏴 لعن الله قاتلی امیر المؤمنين علیه السلام
- ستایش قاتل امیرالمؤمنین ع در کلام غالیان و صوفیان
- ارادت حسین بن حمدان خصیبی به ابن ملجم و نمود آن در الهدایة الکبری
- ستایش قاتل امیرالمؤمنین ع در کلام غالیان و صوفیان
- ارادت حسین بن حمدان خصیبی به ابن ملجم و نمود آن در الهدایة الکبری
... اللَّهُمَّ اسْلُكْ بِنَا عَلَى يَدَيْهِ مِنْهَاجَ الْهُدَى وَ الْمَحَجَّةَ الْعُظْمَى وَ الطَّرِيقَةَ الْوُسْطَى الَّتِي يَرْجِعُ إِلَيْهَا الْغَالِي وَ يَلْحَقُ بِهَا التَّالِي وَ قَوِّنَا عَلَى طَاعَتِهِ وَ ثَبِّتْنَا عَلَى مُشَايَعَتِهِ وَ امْنُنْ عَلَيْنَا بِمُتَابَعَتِهِ وَ اجْعَلْنَا فِي حِزْبِهِ الْقَوَّامِينَ بِأَمْرِهِ الصَّابِرِينَ مَعَهُ الطَّالِبِينَ رِضَاكَ بِمُنَاصَحَتِهِ حَتَّى تَحْشُرَنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِي أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ مُقَوِّيَةِ سُلْطَانِهِ اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْ ذَلِكَ لَنَا خَالِصاً مِنْ كُلِّ شَكٍّ وَ شُبْهَةٍ وَ رِيَاءٍ وَ سُمْعَةٍ حَتَّى لاَ نَعْتَمِدَ بِهِ غَيْرَكَ وَ لاَ نَطْلُبَ بِهِ إِلاَّ وَجْهَكَ وَ حَتَّى تُحِلَّنَا مَحَلَّهُ وَ تَجْعَلَنَا فِي اَلْجَنَّةِ مَعَهُ ...
@Gholow2
@Gholow2
خَلُّوا سَبِيلَ الْجَاهِدِ الْمُجَاهِدِ
فِي اللَّهِ ذِي الْكُتبِ وَذِي الْمَشَاهِدِ
فِي اللَّهِ لَا يَعْبُدُ غَيْرَ الْوَاحِدِ
وَيُوقِظُ النَّاسَ إِلَى الْمَسَاجِدِ
➖➖ ➖➖ ➖➖
اشْدُدْ حَيَازِيمَكَ لِلْمَوْتِ فَإِنَّ الْمَوْتَ لَاقِيكَا
وَلَا تَجْزَعْ مِنَ الْمَوْتِ إِذَا حَلَّ بِوَادِيكَا
@Gholow2
فِي اللَّهِ ذِي الْكُتبِ وَذِي الْمَشَاهِدِ
فِي اللَّهِ لَا يَعْبُدُ غَيْرَ الْوَاحِدِ
وَيُوقِظُ النَّاسَ إِلَى الْمَسَاجِدِ
➖➖ ➖➖ ➖➖
اشْدُدْ حَيَازِيمَكَ لِلْمَوْتِ فَإِنَّ الْمَوْتَ لَاقِيكَا
وَلَا تَجْزَعْ مِنَ الْمَوْتِ إِذَا حَلَّ بِوَادِيكَا
@Gholow2
🔹آیت الله دوزدوزانی و پذیرش دلالت صریح چهار آیه از آیات نفی علم غیب🔹
میرزا یدالله دوزدوزانی در کتاب «خمس در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله و پاسخ به برخى شبهات» بحث کوتاهی درباره علم غیب دارد. او بسیار همدلانه با معتقدان به علم مطلق وارد بحث میشود؛ از کاربرد اصطلاح علم غیب احتراز ندارد و در نهایت میپذیرد که معصوم علم فعلی مطلق ندارد؛ بلکه علم شأنی دارد:
«اين علم لزوماً علم بالفعل نيست- به اين معنا كه" علم ما كان وما يكون" را در هر لحظه حاضر داشته باشند.» (خمس در عصر پیامبر ص، ص۱۳۰)
و نظر نهایی ایشان چنین است:
«رسول خدا (ص) و ائمه اطهار عليهم السلام هر زمانى كه اراده مىفرمودند از منبع فيض الهى، علمى را كه مىخواستند به دست مىآوردند، همانطور كه در روايات آمده است كه "إنّ الإمام إذا شاء أن يعلم علم"» (خمس در عصر پيامبر ص، ص۱۱۴).
با وجود این که موضع ایشان کاملاً نرم و همدلانه است، دست کم چهار آیه از آیات نفی علم غیب را صریح دانسته و آنها را با تقسیم به ذاتی و غیر ذاتی قابل توجیه نمیداند.
مثلاً ذیل آیه «لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ» مینویسد:
«به اعتقاد ما، اين اشكال بر اين تفسير وارد است كه در جلوگيرى از گرفتار شدن، فرقى بين علم ذاتى يا عرضى نيست. به همين دليل اين معنا قابل قبول نيست. شايد به همين دليل باشد كه علامه مقرّم رحمه الله در بحث علم امام، در كتابش اين آيه را نياورده است.» (خمس در عصر پيامبر ص، ص۱۱۵).
درباره آیات دیگر نیز مینویسد:
«آيه سوم: "عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ"
يعنى خداى متعال به پيامبر گرامى خويش مىفرمايد كه چرا پيش از روشن شدن راستى و نادرستى ايشان به آنان اذن دادى؟! يعنى ايشان از صدق و كذب مدعيان آگاه نبوده است.
آيه چهارم: "وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ"
اين آيه نيز صراحت بر اين دارد كه پيامبر اكرم (ص) نفاق اشخاص مورد نظر را نمىدانسته است.
به بيانى كه ذيل آيه دوم عرض كرديم، آيات سوم و چهارم نيز با تفكيك بين علم بالذات و علم بالعرض قابل توجيه نيست.
آيه پنجم: "قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ"
در اين آيه پيامبر (ص) صريحاً مىفرمايند كه من نمىدانم سرنوشت شما يا من چه مىشود؟» (خمس در عصر پیامبر ص، ص۱۱۶).
ایشان ضمن این که دلالت صریح این آیات را میپذیرد و آن را قابل توجیه با تقسیم ذاتی و غیر ذاتی نمیداند، در نهایت با تقسیم علم به فعلی و شأنی، این آیات را با روایات جمع میکند:
«به اعتقاد ما، وجه جمع بين آيات و روايات ذكر شده در اين بخش آن است كه معصومين عليهم السلام عالم به" ما كان وما يكون" هستند، ولى نه به علم فعلى، بلكه به علم شأنى، به اين معنا كه هر گاه اراده كنند و بخواهند، به الهام الهى علم به آن پيدا مىكنند؛ و البته در اين امر تابع خواست خدا مىباشند» (خمس در عصر پيامبر ص، ص۱۱۹)
#علم_غیب
@Gholow2
میرزا یدالله دوزدوزانی در کتاب «خمس در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله و پاسخ به برخى شبهات» بحث کوتاهی درباره علم غیب دارد. او بسیار همدلانه با معتقدان به علم مطلق وارد بحث میشود؛ از کاربرد اصطلاح علم غیب احتراز ندارد و در نهایت میپذیرد که معصوم علم فعلی مطلق ندارد؛ بلکه علم شأنی دارد:
«اين علم لزوماً علم بالفعل نيست- به اين معنا كه" علم ما كان وما يكون" را در هر لحظه حاضر داشته باشند.» (خمس در عصر پیامبر ص، ص۱۳۰)
و نظر نهایی ایشان چنین است:
«رسول خدا (ص) و ائمه اطهار عليهم السلام هر زمانى كه اراده مىفرمودند از منبع فيض الهى، علمى را كه مىخواستند به دست مىآوردند، همانطور كه در روايات آمده است كه "إنّ الإمام إذا شاء أن يعلم علم"» (خمس در عصر پيامبر ص، ص۱۱۴).
با وجود این که موضع ایشان کاملاً نرم و همدلانه است، دست کم چهار آیه از آیات نفی علم غیب را صریح دانسته و آنها را با تقسیم به ذاتی و غیر ذاتی قابل توجیه نمیداند.
مثلاً ذیل آیه «لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ» مینویسد:
«به اعتقاد ما، اين اشكال بر اين تفسير وارد است كه در جلوگيرى از گرفتار شدن، فرقى بين علم ذاتى يا عرضى نيست. به همين دليل اين معنا قابل قبول نيست. شايد به همين دليل باشد كه علامه مقرّم رحمه الله در بحث علم امام، در كتابش اين آيه را نياورده است.» (خمس در عصر پيامبر ص، ص۱۱۵).
درباره آیات دیگر نیز مینویسد:
«آيه سوم: "عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ"
يعنى خداى متعال به پيامبر گرامى خويش مىفرمايد كه چرا پيش از روشن شدن راستى و نادرستى ايشان به آنان اذن دادى؟! يعنى ايشان از صدق و كذب مدعيان آگاه نبوده است.
آيه چهارم: "وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ"
اين آيه نيز صراحت بر اين دارد كه پيامبر اكرم (ص) نفاق اشخاص مورد نظر را نمىدانسته است.
به بيانى كه ذيل آيه دوم عرض كرديم، آيات سوم و چهارم نيز با تفكيك بين علم بالذات و علم بالعرض قابل توجيه نيست.
آيه پنجم: "قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ"
در اين آيه پيامبر (ص) صريحاً مىفرمايند كه من نمىدانم سرنوشت شما يا من چه مىشود؟» (خمس در عصر پیامبر ص، ص۱۱۶).
ایشان ضمن این که دلالت صریح این آیات را میپذیرد و آن را قابل توجیه با تقسیم ذاتی و غیر ذاتی نمیداند، در نهایت با تقسیم علم به فعلی و شأنی، این آیات را با روایات جمع میکند:
«به اعتقاد ما، وجه جمع بين آيات و روايات ذكر شده در اين بخش آن است كه معصومين عليهم السلام عالم به" ما كان وما يكون" هستند، ولى نه به علم فعلى، بلكه به علم شأنى، به اين معنا كه هر گاه اراده كنند و بخواهند، به الهام الهى علم به آن پيدا مىكنند؛ و البته در اين امر تابع خواست خدا مىباشند» (خمس در عصر پيامبر ص، ص۱۱۹)
#علم_غیب
@Gholow2
⚜ملا احمد نراقی و علم امام
❖ ملا احمد نراقی (م ۱۲۴۵ق) صاحب کتاب «مستند الشیعة»، و از بزرگترین فقیهان تشیع و استاد بزرگانی چون شیخ مرتضی انصاری، این جهات را دربارهٔ علم امام ثابت میداند:
• از لوازم بشریت ایشان ثبوت جهل است؛
• علم و جهل از امور اضافیه است؛ پس ممکن است در پارهای از مسائل عالم بود و در موارد دیگر جاهل؛
• شکی نیست که انبیاء و ائمه در همه وقت عالم به هر چیزی نبودند؛
• آنا فآنا جهلی از ایشان زایل و علمی حاصل میشد؛
• پیش از زائد شدن علم جاهل به آن معلوم بودند؛
• به پیامبر ص خطاب شد [لو کنت اعلم الغیب لاستکثرت من الخیر ]*
• در احکام الهیه منتظر نزول وحی و جبرئیل بود و اگر همه را دانستی انتظار نکشیدی پس ایشان به امور بسیار جاهل* بودند.
📖رسائل و مسائل، ج۲، ص۱۹۹
←توجه: در این آیه، لو امتناعیه است و روایات مشعر به ثبوت سوء و شرّ و مغلوبیت و آلام برای حجج الهی نیز با دلالت آیه همسو است.
جهل در کلام نراقی به معنای صرف ندانستن است نه در مقابل عقل یا به معنای ندانستن اموری که دانستنش لازم است؛ بنابراین بار منفی ندارد.
منبع اصلی ⇇ تصحیح الاعتقاد (با تغییر و زیاده)
#علم_غیب
@Gholow2
❖ ملا احمد نراقی (م ۱۲۴۵ق) صاحب کتاب «مستند الشیعة»، و از بزرگترین فقیهان تشیع و استاد بزرگانی چون شیخ مرتضی انصاری، این جهات را دربارهٔ علم امام ثابت میداند:
• از لوازم بشریت ایشان ثبوت جهل است؛
• علم و جهل از امور اضافیه است؛ پس ممکن است در پارهای از مسائل عالم بود و در موارد دیگر جاهل؛
• شکی نیست که انبیاء و ائمه در همه وقت عالم به هر چیزی نبودند؛
• آنا فآنا جهلی از ایشان زایل و علمی حاصل میشد؛
• پیش از زائد شدن علم جاهل به آن معلوم بودند؛
• به پیامبر ص خطاب شد [لو کنت اعلم الغیب لاستکثرت من الخیر ]*
• در احکام الهیه منتظر نزول وحی و جبرئیل بود و اگر همه را دانستی انتظار نکشیدی پس ایشان به امور بسیار جاهل* بودند.
📖رسائل و مسائل، ج۲، ص۱۹۹
←توجه: در این آیه، لو امتناعیه است و روایات مشعر به ثبوت سوء و شرّ و مغلوبیت و آلام برای حجج الهی نیز با دلالت آیه همسو است.
جهل در کلام نراقی به معنای صرف ندانستن است نه در مقابل عقل یا به معنای ندانستن اموری که دانستنش لازم است؛ بنابراین بار منفی ندارد.
منبع اصلی ⇇ تصحیح الاعتقاد (با تغییر و زیاده)
#علم_غیب
@Gholow2
Forwarded from غلوپژوهی
🌿 آیا نوروز عیدی اسلامی است؟
یادداشتهای کانال غلوپژوهی دربارهٔ روایات نوروز:
www.tgoop.com/gholow2/1149
«بازخوانی سند نوروز در روایات اسلامی مطالعه موردی روایت مُعَلّی بن خنیس»
https://www.tgoop.com/gholow2/2587
یادداشتهای کانال غلوپژوهی دربارهٔ روایات نوروز:
www.tgoop.com/gholow2/1149
«بازخوانی سند نوروز در روایات اسلامی مطالعه موردی روایت مُعَلّی بن خنیس»
https://www.tgoop.com/gholow2/2587
Forwarded from وبلاگ آثار
نماز خواندن در شب قدر
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ سُلَيْمَانَ الْجَعْفَرِيِ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) [۱] صَلِّ لَيْلَةَ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ لَيْلَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ مِائَةَ رَكْعَةٍ تَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ عَشْرَ مَرَّاتٍ. (الكافي، ج۴، ص۱۵۵)
از امام کاظم -علیه السّلام- روایت شده است که فرمود: شب بیست و یکم و شب بیست و سوم [ماه رمضان] صد رکعت نماز بگزار و در هر رکعت ده بار «قل هو الله أحد» را بخوان. [۲]
_______
[۱] با توجه به نقل دیگر این حدیث (تهذیب الأحکام، ج۳، ص۶۱، ح۱۳) مقصود از ابو الحسن (ع) در این جا امام کاظم -علیه السلام- است.
[۲] این دستور در چندین روایت دیگر نیز آمده است و از اعمال مهم به شمار میرود.
@Alasar_1
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ سُلَيْمَانَ الْجَعْفَرِيِ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) [۱] صَلِّ لَيْلَةَ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ لَيْلَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ مِائَةَ رَكْعَةٍ تَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ عَشْرَ مَرَّاتٍ. (الكافي، ج۴، ص۱۵۵)
از امام کاظم -علیه السّلام- روایت شده است که فرمود: شب بیست و یکم و شب بیست و سوم [ماه رمضان] صد رکعت نماز بگزار و در هر رکعت ده بار «قل هو الله أحد» را بخوان. [۲]
_______
[۱] با توجه به نقل دیگر این حدیث (تهذیب الأحکام، ج۳، ص۶۱، ح۱۳) مقصود از ابو الحسن (ع) در این جا امام کاظم -علیه السلام- است.
[۲] این دستور در چندین روایت دیگر نیز آمده است و از اعمال مهم به شمار میرود.
@Alasar_1
▪️از وصیت امیر المؤمنین علی علیه السلام به فرزندانش
روایت است که هنگامی که ابن ملجم- که خدا لعنتش کند- او را ضربت زد، حضرتش به حسن و حسین علیهماالسلام چنین وصیت فرمود:
أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا ص يَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْأَيْتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُم...
شما را به تقوای الهی سفارش میکنم و اینکه در طلب دنیا برنیایید گر چه دنیا در طلب شما برآید؛ و بر آنچه از دنیا محروم ماندید اندوه و حسرت مبرید. و حق بگویید. و برای پاداش (اخروی) کار کنید. و دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید.
شما دو نفر و همه فرزندان و خانواده ام و هر کس را که نامه ام به او میرسد سفارش میکنم به تقوای الهی و نظم کارتان (یا انسجام امارتتان) و اصلاح میان خودتان، چرا که از جدتان شنیدم که میفرمود: اصلاح میان دو کس از انواع نماز و روزه برتر است.
از خدا بترسيد از خدا بترسيد دربارۀ يتيمان، پس براى دهنهاشان نوبت قرار ندهيد (گاه سير و گاه گرسنهشان مگذاريد) و در نزد شما (بر اثر گرسنگى و برهنگى و بىسرپرستى) فاسد و تباه نشوند، و از خدا بترسيد از خدا بترسيد در باره همسايگانتان كه آنان سفارش شده پيغمبرتان هستند، همواره دربارۀ ايشان سفارش مىفرمود تا گمان كرديم براى آنها (از همسايه) ميراث قرار دهد (در مالشان سهمى تعيين فرمايد) و بترسيد از خدا بترسيد از خدا دربارۀ قرآن كه ديگران با عمل به آن بر شما پيشى نگيرند...
📚نهج البلاغه، نامه47 ت صبحي صالح، ص422. اسناد امامی: الكافي ط - الإسلامية، ج7، ص52 به سند صحیح، تحف العقول، ص198، تهذيب الأحكام ت خرسان، ج9، ص177، به دو سند، الأمالي للطوسي، ص522 به سند دیگر.
و با تعابیر نزدیک: الفتوح، ج4، ص280؛ تاريخ الطبري، ج5، ص147؛ بخش ابتدای وصیت مسنداً: أمالي الزجاجي، ص176؛ تيسير المطالب في أمالي أبي طالب، ص216؛ مروج الذهب، ج2، ص413؛ بخش دوم: مقاتل الطالبيين، ص52 و...
(بنا بر مقایسه اسناد اخیر و اسناد امامی، به نظر میآید شاید در گزارش نهج البلاغه و الفتوح دو خبر وصیت امام به فرزندان و وصیت مکتوب امیرالمؤمنین ع ترکیب شده است. و یا آنکه حضرت ع فرازهایی از آن را شفاهاً نیز مطرح فرمودهاند.)
@gholow2
روایت است که هنگامی که ابن ملجم- که خدا لعنتش کند- او را ضربت زد، حضرتش به حسن و حسین علیهماالسلام چنین وصیت فرمود:
أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا ص يَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْأَيْتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُم...
شما را به تقوای الهی سفارش میکنم و اینکه در طلب دنیا برنیایید گر چه دنیا در طلب شما برآید؛ و بر آنچه از دنیا محروم ماندید اندوه و حسرت مبرید. و حق بگویید. و برای پاداش (اخروی) کار کنید. و دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید.
شما دو نفر و همه فرزندان و خانواده ام و هر کس را که نامه ام به او میرسد سفارش میکنم به تقوای الهی و نظم کارتان (یا انسجام امارتتان) و اصلاح میان خودتان، چرا که از جدتان شنیدم که میفرمود: اصلاح میان دو کس از انواع نماز و روزه برتر است.
از خدا بترسيد از خدا بترسيد دربارۀ يتيمان، پس براى دهنهاشان نوبت قرار ندهيد (گاه سير و گاه گرسنهشان مگذاريد) و در نزد شما (بر اثر گرسنگى و برهنگى و بىسرپرستى) فاسد و تباه نشوند، و از خدا بترسيد از خدا بترسيد در باره همسايگانتان كه آنان سفارش شده پيغمبرتان هستند، همواره دربارۀ ايشان سفارش مىفرمود تا گمان كرديم براى آنها (از همسايه) ميراث قرار دهد (در مالشان سهمى تعيين فرمايد) و بترسيد از خدا بترسيد از خدا دربارۀ قرآن كه ديگران با عمل به آن بر شما پيشى نگيرند...
📚نهج البلاغه، نامه47 ت صبحي صالح، ص422. اسناد امامی: الكافي ط - الإسلامية، ج7، ص52 به سند صحیح، تحف العقول، ص198، تهذيب الأحكام ت خرسان، ج9، ص177، به دو سند، الأمالي للطوسي، ص522 به سند دیگر.
و با تعابیر نزدیک: الفتوح، ج4، ص280؛ تاريخ الطبري، ج5، ص147؛ بخش ابتدای وصیت مسنداً: أمالي الزجاجي، ص176؛ تيسير المطالب في أمالي أبي طالب، ص216؛ مروج الذهب، ج2، ص413؛ بخش دوم: مقاتل الطالبيين، ص52 و...
(بنا بر مقایسه اسناد اخیر و اسناد امامی، به نظر میآید شاید در گزارش نهج البلاغه و الفتوح دو خبر وصیت امام به فرزندان و وصیت مکتوب امیرالمؤمنین ع ترکیب شده است. و یا آنکه حضرت ع فرازهایی از آن را شفاهاً نیز مطرح فرمودهاند.)
@gholow2
🔹برداشت شیخ حر عاملی از روایات «علم ما کان و ما یکون»🔹
«... مع أن العموم الوارد في علمهم بما كان وما يكون ونحو ذلك معارض بعدة اخبار تستلزم التخصيص فيتعين الجمع بحمل العموم على الأكثر بالنسبة إلى قدرة البشر أو على الإجمال دون التفاصيل أو على أحكام ما كان وما يكون شرعا مع أنه ما من عام إلا وقد خص حتى هذا العام.»
📚 الفوائد الطوسيّة، ص۱۱۴
بقیه سخنان شیخ حر عاملی در این موضوع:
https://www.tgoop.com/gholow2/2853
#علم_غیب
@Gholow2
«... مع أن العموم الوارد في علمهم بما كان وما يكون ونحو ذلك معارض بعدة اخبار تستلزم التخصيص فيتعين الجمع بحمل العموم على الأكثر بالنسبة إلى قدرة البشر أو على الإجمال دون التفاصيل أو على أحكام ما كان وما يكون شرعا مع أنه ما من عام إلا وقد خص حتى هذا العام.»
📚 الفوائد الطوسيّة، ص۱۱۴
بقیه سخنان شیخ حر عاملی در این موضوع:
https://www.tgoop.com/gholow2/2853
#علم_غیب
@Gholow2
🔹برداشت چند تن از دانشوران بزرگ شیعه از آیه ۱۰۱ سوره توبه🔹
پیشتر دیدگاه شیخ مفید و ابوالفتوح رازی را درباره آیه ۱۰۱ سوره توبه آوردیم.
https://www.tgoop.com/gholow2/2961
https://www.tgoop.com/gholow2/2962
همچنین سخن میرزا یدالله دوزدوزانی را درباره صراحت این آیه نقل کردیم:
https://www.tgoop.com/gholow2/2980
چنان که گفتیم این آیه، اطلاق علم پیامبر (ص) به احوال منافقان را رد میکند؛ هر چند دقیقاً روشن نکند که حدود آن چیست. در ادامه برداشتِ برخی دیگر از علمای بزرگ شیعه [۱] از این آیه ذکر میشود:
۱) شیخ طبرسی
«لا تَعْلَمُهُمْ» أَي: يَخْفَونَ عليكَ معَ فِطْنَتِكَ وصدقِ فَراستِكَ لفَرطِ تَنَوُّقِهِم في تحامِي ما يُشَكِّكُ في أَمرِهِم، ثمَّ قالَ: «نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ» أَي: لا يَعْلَمُهُم إِلَّا اللّهُ المطَّلِعُ علىالبواطِنِ، لأَنَّهم يُبْطِنُونَ الكفرَ في ضَمائرِهِمْ ويُظْهِرُونَ لك الإِيمانَ وظاهِرَ الإِخلَاصِ الَّذي لا تَشُكُّ معه في أَمرِهِمْ. (تفسیر جوامع الجامع، ج۲، ص۹۱)
۲) شیخ طوسی
«لا تَعْلَمُهُمْ» معناه لا تعرفهم يا محمّد «نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ» أي نعرفهم (التبيان في تفسير القرآن، ج۵، ص۲۸۹).
طبرسی نیز آن را در تفسیر خود آورده است (مجمع البيان، ج۵، ص۱۰۰).
۳) علامه حلی
... وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ، [فإذا] كان النبيّ عليه السّلام لا يعلمهم، و إنّما يعلمهم اللّه لا غير مع إقرارهم عند النبيّ عليه السّلام بالإسلام، فكيف يعلمهم غيره؟ ... (الألفين، ج۲، ص۳۱۶)
۴) سید عبد الحسین شرف الدین
«... فإن المنافقين على عهد النبي صلى الله عليه وآله كانوا كثيرين، وكان فيهم من يخفي نفاقه على عائشة، بل على رسول الله صلى الله عليه وآله : "ومن أهل المدينة مردوا على النفاق لا تعلمهم نحن نعلمهم" ...» (النص والإجتهاد، ۴۲۳؛ موسوعة الإمام السید عبدالحسین شرف الدین، ج۲، ص۳۴۵-۳۴۶؛ و نیز: ج۴، ص۴۷)
۵) قاضی نور الله شوشتری
همان افاداتِ شیخ مفید را در دو کتاب خود آورده است (الصوارم المُهرقة فی نقد الصواعق المُحرقة، ص۳۱۴؛ مصائب النواصب في الردّ علی نواقض الروافض، ج۱، ص۲۱۵).
.........
[۱] دو گروه از نشر دیدگاه واقعی علمای شیعه در قرون پیشین درباره علم امام ناخرسندند:
۱. مخالفان شیعه که میکوشند عقاید نوپدید و غلوآمیز را به همه شیعه تعمیم دهند و مفاسد و تناقضاتِ این عقاید را بر سر شیعه بکوبند.
۲. افراطیانِ شیعه که عقاید معتدل علمای بزرگ شیعه را تهدیدی برای عقاید غلوآمیز خود میدانند.
#علم_غیب
@Gholow2
پیشتر دیدگاه شیخ مفید و ابوالفتوح رازی را درباره آیه ۱۰۱ سوره توبه آوردیم.
https://www.tgoop.com/gholow2/2961
https://www.tgoop.com/gholow2/2962
همچنین سخن میرزا یدالله دوزدوزانی را درباره صراحت این آیه نقل کردیم:
https://www.tgoop.com/gholow2/2980
چنان که گفتیم این آیه، اطلاق علم پیامبر (ص) به احوال منافقان را رد میکند؛ هر چند دقیقاً روشن نکند که حدود آن چیست. در ادامه برداشتِ برخی دیگر از علمای بزرگ شیعه [۱] از این آیه ذکر میشود:
۱) شیخ طبرسی
«لا تَعْلَمُهُمْ» أَي: يَخْفَونَ عليكَ معَ فِطْنَتِكَ وصدقِ فَراستِكَ لفَرطِ تَنَوُّقِهِم في تحامِي ما يُشَكِّكُ في أَمرِهِم، ثمَّ قالَ: «نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ» أَي: لا يَعْلَمُهُم إِلَّا اللّهُ المطَّلِعُ علىالبواطِنِ، لأَنَّهم يُبْطِنُونَ الكفرَ في ضَمائرِهِمْ ويُظْهِرُونَ لك الإِيمانَ وظاهِرَ الإِخلَاصِ الَّذي لا تَشُكُّ معه في أَمرِهِمْ. (تفسیر جوامع الجامع، ج۲، ص۹۱)
۲) شیخ طوسی
«لا تَعْلَمُهُمْ» معناه لا تعرفهم يا محمّد «نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ» أي نعرفهم (التبيان في تفسير القرآن، ج۵، ص۲۸۹).
طبرسی نیز آن را در تفسیر خود آورده است (مجمع البيان، ج۵، ص۱۰۰).
۳) علامه حلی
... وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ، [فإذا] كان النبيّ عليه السّلام لا يعلمهم، و إنّما يعلمهم اللّه لا غير مع إقرارهم عند النبيّ عليه السّلام بالإسلام، فكيف يعلمهم غيره؟ ... (الألفين، ج۲، ص۳۱۶)
۴) سید عبد الحسین شرف الدین
«... فإن المنافقين على عهد النبي صلى الله عليه وآله كانوا كثيرين، وكان فيهم من يخفي نفاقه على عائشة، بل على رسول الله صلى الله عليه وآله : "ومن أهل المدينة مردوا على النفاق لا تعلمهم نحن نعلمهم" ...» (النص والإجتهاد، ۴۲۳؛ موسوعة الإمام السید عبدالحسین شرف الدین، ج۲، ص۳۴۵-۳۴۶؛ و نیز: ج۴، ص۴۷)
۵) قاضی نور الله شوشتری
همان افاداتِ شیخ مفید را در دو کتاب خود آورده است (الصوارم المُهرقة فی نقد الصواعق المُحرقة، ص۳۱۴؛ مصائب النواصب في الردّ علی نواقض الروافض، ج۱، ص۲۱۵).
.........
[۱] دو گروه از نشر دیدگاه واقعی علمای شیعه در قرون پیشین درباره علم امام ناخرسندند:
۱. مخالفان شیعه که میکوشند عقاید نوپدید و غلوآمیز را به همه شیعه تعمیم دهند و مفاسد و تناقضاتِ این عقاید را بر سر شیعه بکوبند.
۲. افراطیانِ شیعه که عقاید معتدل علمای بزرگ شیعه را تهدیدی برای عقاید غلوآمیز خود میدانند.
#علم_غیب
@Gholow2
Forwarded from میراث امامان (امیرحسن خوروش)
خطبه_امام_حسن_ع_پس_از_شهادت_امیرالمؤمنین_ع.pdf
1 MB
◼️خطبۀ امام حسن (ع) در روز شهادت امیرالمؤمنین (ع)؛ تحریرها، شواهد، و دلالتها
✍️امیرحسن خوروش
«قُبِضَ في هذه اللَّيلَةِ رَجُلٌ لم يَسبِقهُ الْأوَّلُون…»
خطبۀ امام حسن (ع) در صبح شهادت امیرالمؤمنین (ع) در میان کوفیان مضامین مهمی را مطرح کرده از جمله آنکه "کسی از پیشینیان بر علی (ع) سبقت نگرفت و کسی از پسینیان به او نخواهد رسید، پیامبر (ص) علی (ع) را میفرستاد و پرچم را بدو میسپرد و او بازنمیگشت تا آنکه خدا برایش فتح را رقم زند. در سمت راستِ علی (ع)، جبرئیل (ع) و سوی چپش میکائیل (ع) بود. علی (ع) جز 700درهم از خود باقی نگذاشت. او در شبی از دنیا رفت که عیسی بن مریم (ع) به آسمان رفت و یوشع بن نون (ع) -وصی موسی (ع)- از دنیا رفت". این خطبه در تحریرهای مختلفی باقی مانده و کوفیانی چون ابواسحاق سبیعی (د. حدود 129ق) در ترویج آن مؤثر بودهاند. در این مطالعه به بررسی تحریرهای مختلف این خطبه توجه میکنیم و شواهد اصالت آن را ارائه میدهیم. به نظر میرسد حداقل بخشی از این خطبه به امام حسن (ع) قابلانتساب باشد. علاوه بر این، احادیثی از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) دردست است که مؤید برخی مضامین این خطبه است.
@Al_Meerath
✍️امیرحسن خوروش
«قُبِضَ في هذه اللَّيلَةِ رَجُلٌ لم يَسبِقهُ الْأوَّلُون…»
خطبۀ امام حسن (ع) در صبح شهادت امیرالمؤمنین (ع) در میان کوفیان مضامین مهمی را مطرح کرده از جمله آنکه "کسی از پیشینیان بر علی (ع) سبقت نگرفت و کسی از پسینیان به او نخواهد رسید، پیامبر (ص) علی (ع) را میفرستاد و پرچم را بدو میسپرد و او بازنمیگشت تا آنکه خدا برایش فتح را رقم زند. در سمت راستِ علی (ع)، جبرئیل (ع) و سوی چپش میکائیل (ع) بود. علی (ع) جز 700درهم از خود باقی نگذاشت. او در شبی از دنیا رفت که عیسی بن مریم (ع) به آسمان رفت و یوشع بن نون (ع) -وصی موسی (ع)- از دنیا رفت". این خطبه در تحریرهای مختلفی باقی مانده و کوفیانی چون ابواسحاق سبیعی (د. حدود 129ق) در ترویج آن مؤثر بودهاند. در این مطالعه به بررسی تحریرهای مختلف این خطبه توجه میکنیم و شواهد اصالت آن را ارائه میدهیم. به نظر میرسد حداقل بخشی از این خطبه به امام حسن (ع) قابلانتساب باشد. علاوه بر این، احادیثی از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) دردست است که مؤید برخی مضامین این خطبه است.
@Al_Meerath
Forwarded from وبلاگ آثار
نماز خواندن در شب قدر
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ سُلَيْمَانَ الْجَعْفَرِيِ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) [۱] صَلِّ لَيْلَةَ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ لَيْلَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ مِائَةَ رَكْعَةٍ تَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ عَشْرَ مَرَّاتٍ. (الكافي، ج۴، ص۱۵۵)
از امام کاظم -علیه السّلام- روایت شده است که فرمود: شب بیست و یکم و شب بیست و سوم [ماه رمضان] صد رکعت نماز بگزار و در هر رکعت ده بار «قل هو الله أحد» را بخوان. [۲]
_______
[۱] با توجه به نقل دیگر این حدیث (تهذیب الأحکام، ج۳، ص۶۱، ح۱۳) مقصود از ابو الحسن (ع) در این جا امام کاظم -علیه السلام- است.
[۲] این دستور در چندین روایت دیگر نیز آمده است و از اعمال مهم به شمار میرود.
@Alasar_1
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ سُلَيْمَانَ الْجَعْفَرِيِ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) [۱] صَلِّ لَيْلَةَ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ لَيْلَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ مِائَةَ رَكْعَةٍ تَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ عَشْرَ مَرَّاتٍ. (الكافي، ج۴، ص۱۵۵)
از امام کاظم -علیه السّلام- روایت شده است که فرمود: شب بیست و یکم و شب بیست و سوم [ماه رمضان] صد رکعت نماز بگزار و در هر رکعت ده بار «قل هو الله أحد» را بخوان. [۲]
_______
[۱] با توجه به نقل دیگر این حدیث (تهذیب الأحکام، ج۳، ص۶۱، ح۱۳) مقصود از ابو الحسن (ع) در این جا امام کاظم -علیه السلام- است.
[۲] این دستور در چندین روایت دیگر نیز آمده است و از اعمال مهم به شمار میرود.
@Alasar_1
Forwarded from میراث امامان (امیرحسن خوروش)
روایت شده از محمد بن عیسی بن عبید (د. حدود 260ق) که روایت کرده به سندش از [یکی از] صالِحین (علیهم السلام) که فرمود:
این دعا را تکرار کن در شب بیستوسوم ماه رمضان، در حال سجده، ایستاده، نشسته، و در هر حالتی، و در تمام این ماه، و هر گونه که توانستی، و هر وقت از روزگار که این دعا به یادت آمد، بعد از حَمدِ خداوند -تبارك وتعالی- و صلواتفرستادن بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) بگو:
1. در روزگار ما، ولیّ خدا، حضرت حجة بن الحسن (عج) است؛ لذا در دعا میگوییم: اللهم کن لولیك الحجة بن الحسن...
@Al_Meerath
این دعا را تکرار کن در شب بیستوسوم ماه رمضان، در حال سجده، ایستاده، نشسته، و در هر حالتی، و در تمام این ماه، و هر گونه که توانستی، و هر وقت از روزگار که این دعا به یادت آمد، بعد از حَمدِ خداوند -تبارك وتعالی- و صلواتفرستادن بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) بگو:
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ فُلاَنِ بْنِ فُلاَنٍ[1] فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ، وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلاً وَ قَائِداً وَ عَوْناً وَ عَيْناً، حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلاً.خدایا، در این لحظه و در هر لحظه، برای ولیّت (فلانی پسر فلانی)، ولی، نگهبان، یاریدهنده، راهنما، پیشوا، یار، و چشم باش، تا زمانی که او را در زمینت از روی میلورغبت ساکن گردانی و برای مدتی طولانی او را در زمین بهرهمند سازی (الکافي، ج4، ص162).
1. در روزگار ما، ولیّ خدا، حضرت حجة بن الحسن (عج) است؛ لذا در دعا میگوییم: اللهم کن لولیك الحجة بن الحسن...
@Al_Meerath
Forwarded from وبلاگ آثار
فـلا والـلهِ لا أنـسَى عَـلـيّـاً
وحُسْنَ صَلاتِهِ في الرّاكـعينا
یکی از نشانههای شیعیان نخستین بسیار نماز خواندن بود. چنان که معقل جاسوس ابن زیاد، مسلم بن عوسجة را از نماز بسیارش شناخت:
«... نظر إلى رجل يكثر الصلاة إلى سارية من سوارى المسجد، فقال في نفسه: إن هؤلاء الشيعة يكثرون الصلاة، وأحسب هذا منهم ...» (الأخبار الطوال، ص۲۳۵)
و از امام باقر (ع) نیز روایت شده است که به جابر فرمود:
«... وَ مَا كَانُوا يُعْرَفُونَ يَا جَابِرُ إِلَّا بِالتَّوَاضُعِ وَ التَّخَشُّعِ وَ الْأَمَانَةِ وَ كَثْرَةِ ذِكْرِ اللَّهِ وَ الصَّوْمِ وَ الصَّلَاةِ وَ ...»
شیعیان شناخته نمیشدند مگر به تواضع، خشوع، امانتداری، زیاد خدا را یاد کردن، زیاد روزه گرفتن، زیاد نماز خواندن و ... (الكافی، ج۲، ص۷۴)
شیعیان این ویژگی را از مولای خود امیر المؤمنین (ع) به یادگار داشتند؛ چنان که از امام صادق علیه السلام نقل شده است که به ابوبصیر فرمود:
«... صَلِّ مَا اسْتَطَعْتَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ تَطَوُّعاً بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُصَلِّیَ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ أَلْفَ رَکْعَةٍ فَافْعَلْ إِنَّ عَلِیّاً علیه السلام فِی آخِرِ عُمُرِهِ کَانَ یُصَلِّی فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ أَلْفَ رَکْعَةٍ ...» (الکافی، ج۴، ص۱۵۴)
«... در ماه رمضان هر چه توانستی در شب و روز نماز مستحبی بخوان و اگر توانستی در شبانهروز هزار رکعت بخوانی، بخوان! همانا علی علیه السلام در آخر عمرش در هر شبانهروز هزار رکعت نماز میخواند ...»
ما نیز امشب بکوشیم با خواندن نمازهای شب قدر، خود را به رنگ امیرالمؤمنین (ع) و یارانش درآوریم.
«صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ» (البقرة : ۱۳۸)
@Alasar_1
وحُسْنَ صَلاتِهِ في الرّاكـعينا
یکی از نشانههای شیعیان نخستین بسیار نماز خواندن بود. چنان که معقل جاسوس ابن زیاد، مسلم بن عوسجة را از نماز بسیارش شناخت:
«... نظر إلى رجل يكثر الصلاة إلى سارية من سوارى المسجد، فقال في نفسه: إن هؤلاء الشيعة يكثرون الصلاة، وأحسب هذا منهم ...» (الأخبار الطوال، ص۲۳۵)
و از امام باقر (ع) نیز روایت شده است که به جابر فرمود:
«... وَ مَا كَانُوا يُعْرَفُونَ يَا جَابِرُ إِلَّا بِالتَّوَاضُعِ وَ التَّخَشُّعِ وَ الْأَمَانَةِ وَ كَثْرَةِ ذِكْرِ اللَّهِ وَ الصَّوْمِ وَ الصَّلَاةِ وَ ...»
شیعیان شناخته نمیشدند مگر به تواضع، خشوع، امانتداری، زیاد خدا را یاد کردن، زیاد روزه گرفتن، زیاد نماز خواندن و ... (الكافی، ج۲، ص۷۴)
شیعیان این ویژگی را از مولای خود امیر المؤمنین (ع) به یادگار داشتند؛ چنان که از امام صادق علیه السلام نقل شده است که به ابوبصیر فرمود:
«... صَلِّ مَا اسْتَطَعْتَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ تَطَوُّعاً بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُصَلِّیَ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ أَلْفَ رَکْعَةٍ فَافْعَلْ إِنَّ عَلِیّاً علیه السلام فِی آخِرِ عُمُرِهِ کَانَ یُصَلِّی فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ أَلْفَ رَکْعَةٍ ...» (الکافی، ج۴، ص۱۵۴)
«... در ماه رمضان هر چه توانستی در شب و روز نماز مستحبی بخوان و اگر توانستی در شبانهروز هزار رکعت بخوانی، بخوان! همانا علی علیه السلام در آخر عمرش در هر شبانهروز هزار رکعت نماز میخواند ...»
ما نیز امشب بکوشیم با خواندن نمازهای شب قدر، خود را به رنگ امیرالمؤمنین (ع) و یارانش درآوریم.
«صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ» (البقرة : ۱۳۸)
@Alasar_1
کدام یک بیانگر دیدگاه فقیه و محدث عالیقدر شیعه، شیخ حر عاملی درباره علم امام است؟
Anonymous Poll
27%
امام بر جمیع غیب اطلاع دارد و هیچ چیز از عالَم بر او مخفی نیست.
41%
امام لازم نیست بر هر چیزی که از چشم او پنهان است، علم داشته باشد؛ اگر چه نزدیک و مرتبط باشد.
8%
امام بر جمیع عالَم، احاطه ندارد ولی به همه جزئیات احوال انسانها و ریز و درشت امور آنها عالم است.
24%
امام باید به اموری که نزدیک و مرتبط با خود او است علم کامل داشته باشد اگر چه از دیدش پنهان باشد.