FREEINTERNETMASTER4 Telegram 5200
#حسنا_بارکزی✎
#معجزهٔ_عشق
#پارت_بیستم


از مادر جدا شدم رفتم داخل حیاط …
بعد ازیکه موتر خو روشن کدم  کاکا محمد در سرا باز کدن و همزمان مادر خدی خاله بیامدن و سوار موتر شدن….

خاله مهتاب دم خونه اینا پیاده کدم و فعلا هم مهسا از سرا خو بیرون شده و  طرف موتر میایه
به صندلی ‌جلو مادر مه بودن
بهمی خاطر مهسا به دنبال شیشت بعد جا بجا شدن مهسا سلام کرد
مادر و مهسا مصروف احوال پرسی بودن که مم از فرصت استفاده کدم و آهنگ پلی کدم

Novan: Rafighe Man

آهنگ پلی کدم و از آیینه راهنما دیشتم به مهسا میفهموندم که مخاطبم تونی او هم با سر تأیید کرد که با صدا مادر متوجه راننده‌گی خو شدم
مادر-هوش تو کجایه؟ حالی میزدی به بغل سکیلی بدبخت…
-باشه مادر جان متوجه نشدم
مادر-به مهسا جان بگفتی که اول کجا میریم؟
-نوچ شما بگین مه مگری متوجه رانندگی خو باشم😁
مادر-خبه😒
مادر شروع کدن به توضیح دادن به مهسا که چی رقم میریم ، اول کجا میریم و او هم با خوشرویی قبول کرد….
دم سرا حجی ننه جان موتر خو پارک کدم و همزمان هر سه ما پیاده شدیم بعد ازیکه قفل مرکزی زدم به طرف سرا رفتم چون مادر کلید دیشتن نیاز نبود پشت در معتل باشیم تا در وا کنن بما😒😂

داخل سرا شدم و در هم پشت سر خو بسته کدم
وقتی طرف مهسا دیدم مر خنده گیرفت
طفلی خیلی ذوق کده بود از دیدن حیاط  ننه جان مه😂
حیاط حجی ننه مه خیلی کلون بود تمام حیاط  به سلیقه ماما مه گل کاری و سرک کشی شده بود یعنی به معنای واقعی کلمه بی نظیر بود

چند قدم وردیشتم و فاصله که بین ما بود پر کدم وقتی به پهلو یو قرار گریفتوم گف:
مهسا-حجی ننه جان شما عروس نمایم😢😁😂
-غشش ن نماین ولی خاله کارگر خیلی سخت لازم دارن
مهسا که از شدت عصبانیت کبود شده بود با یک حرکت دماغ مه محکم کش کد
-آخخ روانی بکند دماغ مه 😩
مهسا-دگ تو باشی که گپ مفت بزنی 😏
-خو راس میگم خره
به همی گیرودار بودیم که مادر مآر صدا کدن
و ماهم برفتیم داخل سالون
از داخل خونه هم که هر چی بگم کمه
دو طبقه دوبلیکس بود به هر طبق چهار اتاق دیشت وتمام دیکوری ها و ست مبل سالون به رنگ طلایی سفید بود
مهسا-اوووه شیت
-بیا بشین ایقذر کارا نادیده ها نکو هر کی ندونه میگه البد عه پشت کوه آوردن ایررر😌😂
مهسا-مقصد خیلی حیف شد که عروس حجی ننه تو نشدم😂
-غشش چوپ کو تور به خدا بسه😂
مهسا-والا



tgoop.com/FreeInternetMaster4/5200
Create:
Last Update:

#حسنا_بارکزی✎
#معجزهٔ_عشق
#پارت_بیستم


از مادر جدا شدم رفتم داخل حیاط …
بعد ازیکه موتر خو روشن کدم  کاکا محمد در سرا باز کدن و همزمان مادر خدی خاله بیامدن و سوار موتر شدن….

خاله مهتاب دم خونه اینا پیاده کدم و فعلا هم مهسا از سرا خو بیرون شده و  طرف موتر میایه
به صندلی ‌جلو مادر مه بودن
بهمی خاطر مهسا به دنبال شیشت بعد جا بجا شدن مهسا سلام کرد
مادر و مهسا مصروف احوال پرسی بودن که مم از فرصت استفاده کدم و آهنگ پلی کدم

Novan: Rafighe Man

آهنگ پلی کدم و از آیینه راهنما دیشتم به مهسا میفهموندم که مخاطبم تونی او هم با سر تأیید کرد که با صدا مادر متوجه راننده‌گی خو شدم
مادر-هوش تو کجایه؟ حالی میزدی به بغل سکیلی بدبخت…
-باشه مادر جان متوجه نشدم
مادر-به مهسا جان بگفتی که اول کجا میریم؟
-نوچ شما بگین مه مگری متوجه رانندگی خو باشم😁
مادر-خبه😒
مادر شروع کدن به توضیح دادن به مهسا که چی رقم میریم ، اول کجا میریم و او هم با خوشرویی قبول کرد….
دم سرا حجی ننه جان موتر خو پارک کدم و همزمان هر سه ما پیاده شدیم بعد ازیکه قفل مرکزی زدم به طرف سرا رفتم چون مادر کلید دیشتن نیاز نبود پشت در معتل باشیم تا در وا کنن بما😒😂

داخل سرا شدم و در هم پشت سر خو بسته کدم
وقتی طرف مهسا دیدم مر خنده گیرفت
طفلی خیلی ذوق کده بود از دیدن حیاط  ننه جان مه😂
حیاط حجی ننه مه خیلی کلون بود تمام حیاط  به سلیقه ماما مه گل کاری و سرک کشی شده بود یعنی به معنای واقعی کلمه بی نظیر بود

چند قدم وردیشتم و فاصله که بین ما بود پر کدم وقتی به پهلو یو قرار گریفتوم گف:
مهسا-حجی ننه جان شما عروس نمایم😢😁😂
-غشش ن نماین ولی خاله کارگر خیلی سخت لازم دارن
مهسا که از شدت عصبانیت کبود شده بود با یک حرکت دماغ مه محکم کش کد
-آخخ روانی بکند دماغ مه 😩
مهسا-دگ تو باشی که گپ مفت بزنی 😏
-خو راس میگم خره
به همی گیرودار بودیم که مادر مآر صدا کدن
و ماهم برفتیم داخل سالون
از داخل خونه هم که هر چی بگم کمه
دو طبقه دوبلیکس بود به هر طبق چهار اتاق دیشت وتمام دیکوری ها و ست مبل سالون به رنگ طلایی سفید بود
مهسا-اوووه شیت
-بیا بشین ایقذر کارا نادیده ها نکو هر کی ندونه میگه البد عه پشت کوه آوردن ایررر😌😂
مهسا-مقصد خیلی حیف شد که عروس حجی ننه تو نشدم😂
-غشش چوپ کو تور به خدا بسه😂
مهسا-والا

BY نت رایگان 𝑴𝒂𝒔𝒕𝒆𝒓⚡


Share with your friend now:
tgoop.com/FreeInternetMaster4/5200

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

To edit your name or bio, click the Menu icon and select “Manage Channel.” The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture. Hashtags There have been several contributions to the group with members posting voice notes of screaming, yelling, groaning, and wailing in different rhythms and pitches. Calling out the “degenerate” community or the crypto obsessives that engage in high-risk trading, Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared this group on his Twitter. He wrote: “hey degen, are you stressed? Just let it out all out. Voice only tg channel for screaming”. How to build a private or public channel on Telegram?
from us


Telegram نت رایگان 𝑴𝒂𝒔𝒕𝒆𝒓⚡
FROM American