Forwarded from مرکز فرهنگی شهرکتاب
" آخرین روز از برنامه یک هفته با داستایفسکی"
درششمین وآخرین روز از برنامه" یک هفته با داستایفسکی "امروزپنجشنبه بیستم آبان ؛ سخنان، مقالات و یادداشتهای صاحبنظران به ترتیب ذیل ارایه میشود:
-حسین محمودی باعنوان"نسبت رنج و خوشبختی از نگاه داستایفسکی"
- مسعود زنجانی دربارهی " راز داستایفسکی"
- نعیمه پورمحمدی با عنوان"آقای پروخارچین داستایفسکی"
- میترا نظریان با عنوان" داستان کوتاهی که کوتاه نماند"
فایل های تصویری ، مقالات ویادداشتهای روزششم دراختیارشماست:
@Bookcitycc
درششمین وآخرین روز از برنامه" یک هفته با داستایفسکی "امروزپنجشنبه بیستم آبان ؛ سخنان، مقالات و یادداشتهای صاحبنظران به ترتیب ذیل ارایه میشود:
-حسین محمودی باعنوان"نسبت رنج و خوشبختی از نگاه داستایفسکی"
- مسعود زنجانی دربارهی " راز داستایفسکی"
- نعیمه پورمحمدی با عنوان"آقای پروخارچین داستایفسکی"
- میترا نظریان با عنوان" داستان کوتاهی که کوتاه نماند"
فایل های تصویری ، مقالات ویادداشتهای روزششم دراختیارشماست:
@Bookcitycc
👍1
Forwarded from مرکز فرهنگی شهرکتاب
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان دکترحسین محمودی باعنوان"نسبت رنج و خوشبختی از نگاه داستایفسکی"
@Bookcitycc
@Bookcitycc
الهیات عملی و داوری درباره رنج دیگران
شاید تا کنون با این مسأله مواجه شده باشید كه وقتي برای شخصي حادثهای ناگوار پیش میآید، یا به بيماريِ سختي دچار میشود، و یا به هر نحو با رنجي مواجه ميشود، دیگران و یا حتی خود شخص دربارۀ وضعیت رخ داده چنين داوری میکنند که: "حتماً این رنج به موجب ارتکاب گناهي و یا عمل اخلاقی ناشایستی رقم خورده است. در واقع چنین افرادی رنج پیش آمده را مصداقی از کیفر عمل خود و یا دیگری میشمارند. در این نشست با رویکردی نقادانه نشان میدهیم که چنین داوریهایی ریشه در برخی تفسیرهای غلط و خرافی دارد که گاه ریشه در بدفهمی آموزههای دینی دارد.
لینک ورود:
http://practicaltheologyfa.irip.ac.ir/news_67.html
حضور برای همه عزیزان آزاد است.
@DrHosseinMahmoudi
شاید تا کنون با این مسأله مواجه شده باشید كه وقتي برای شخصي حادثهای ناگوار پیش میآید، یا به بيماريِ سختي دچار میشود، و یا به هر نحو با رنجي مواجه ميشود، دیگران و یا حتی خود شخص دربارۀ وضعیت رخ داده چنين داوری میکنند که: "حتماً این رنج به موجب ارتکاب گناهي و یا عمل اخلاقی ناشایستی رقم خورده است. در واقع چنین افرادی رنج پیش آمده را مصداقی از کیفر عمل خود و یا دیگری میشمارند. در این نشست با رویکردی نقادانه نشان میدهیم که چنین داوریهایی ریشه در برخی تفسیرهای غلط و خرافی دارد که گاه ریشه در بدفهمی آموزههای دینی دارد.
لینک ورود:
http://practicaltheologyfa.irip.ac.ir/news_67.html
حضور برای همه عزیزان آزاد است.
@DrHosseinMahmoudi
Forwarded from کانال اندیشکده هرم پی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نشست 172 از سلسله نشست های هرم پی ” آموزش میان رشته ای ارشد معماری “
یکصد و هفتاد و دومین نشست از سلسله نشست های اندیشکده هرم پی با موضوع
« آموزش میان رشته ای ارشد معماری »
نشست های علمی تخصصی هنر، معماری و شهرسازی عصر پنجشنبه ها
پاییز ۱۴۰۰
اعضای میزگرد :
داراب دیبا: دکتری معماری، عضو هیئت علمی دانشگاه هنرهای زیبا
اسماعیل مبلغ حسینی : کارشناس برق و الکترونیک ، عضو هیئت مدیره آتک ، مدیر طرح پروژه های فازهای مطالعاتی و طراحی
حسین محمودی: دکتری فلسفه، پروهشگر، مدرس فلسفه
دبیر میزگرد :
محمدمهدی محمودی: بنیان گذار مهندسین مشاور هرم پی و عضو هئیت علمی دانشکده معماری هنرهای زیبا
یکصد و هفتاد و دومین نشست از سلسله نشست های اندیشکده هرم پی با موضوع
« آموزش میان رشته ای ارشد معماری »
نشست های علمی تخصصی هنر، معماری و شهرسازی عصر پنجشنبه ها
پاییز ۱۴۰۰
اعضای میزگرد :
داراب دیبا: دکتری معماری، عضو هیئت علمی دانشگاه هنرهای زیبا
اسماعیل مبلغ حسینی : کارشناس برق و الکترونیک ، عضو هیئت مدیره آتک ، مدیر طرح پروژه های فازهای مطالعاتی و طراحی
حسین محمودی: دکتری فلسفه، پروهشگر، مدرس فلسفه
دبیر میزگرد :
محمدمهدی محمودی: بنیان گذار مهندسین مشاور هرم پی و عضو هئیت علمی دانشکده معماری هنرهای زیبا
Forwarded from کانال اندیشکده هرم پی
سلام وقت بخیر
لینک های مرتبط با نشست ۱۷۲ از سلسله نشست های عصر پنجشنبه اندیشکده هرم پی با موضوع «آموزش میان رشته ای ارشد معماری »
سلسله نشست های معماری اندیشکده هرم پی
اینستاگرام بخش اول نشست
https://www.instagram.com/tv/CXQxgTOoaHC/?utm_medium=copy_link
اینستاگرام بخش دوم نشست
https://www.instagram.com/iwan_magazine/tv/CXQx-Q-qvn0/?utm_medium=copy_link
آپارات
https://aparat.com/v/lGsWa
یوتیوب
https://youtu.be/wweMwVZEp3g
کانال اندیشکده هرم پی
https://www.tgoop.com/thursdays_herampey_evenings/2467
لینک های مرتبط با نشست ۱۷۲ از سلسله نشست های عصر پنجشنبه اندیشکده هرم پی با موضوع «آموزش میان رشته ای ارشد معماری »
سلسله نشست های معماری اندیشکده هرم پی
اینستاگرام بخش اول نشست
https://www.instagram.com/tv/CXQxgTOoaHC/?utm_medium=copy_link
اینستاگرام بخش دوم نشست
https://www.instagram.com/iwan_magazine/tv/CXQx-Q-qvn0/?utm_medium=copy_link
آپارات
https://aparat.com/v/lGsWa
یوتیوب
https://youtu.be/wweMwVZEp3g
کانال اندیشکده هرم پی
https://www.tgoop.com/thursdays_herampey_evenings/2467
سفرم به شیراز با دیدار دوست اندیشمند و بزرگوارم، کاوه بهبهانی عزیز، بسیار پربارتر شد.
در یک نشست فلسفی با همراهی ایشان، در موسسه فرهنگی هنری شیرازه در خدمت دوستان و علاقهمندان به مباحث فلسفی هستیم.
مشتاقم که در این نشست نیز همچون همیشه از این پژوهشگر ارجمند، نکتهها بیاموزم.
نشست فلسفی:
کاوه بهبهانی: کمالگرایی و ذهن تنآلوده
@kavehbehbahani
حسین محمودی: دوگانه باوری و منتقدانش
شنبه، ۲۷ آذرماه ۱۴۰۰
ساعت ۱۷
موسسه فرهنگی و هنری شیرازه
@shirazehbookstore
#شیراز #فارس #فلسفه #فلسفه_ذهن
در یک نشست فلسفی با همراهی ایشان، در موسسه فرهنگی هنری شیرازه در خدمت دوستان و علاقهمندان به مباحث فلسفی هستیم.
مشتاقم که در این نشست نیز همچون همیشه از این پژوهشگر ارجمند، نکتهها بیاموزم.
نشست فلسفی:
کاوه بهبهانی: کمالگرایی و ذهن تنآلوده
@kavehbehbahani
حسین محمودی: دوگانه باوری و منتقدانش
شنبه، ۲۷ آذرماه ۱۴۰۰
ساعت ۱۷
موسسه فرهنگی و هنری شیرازه
@shirazehbookstore
#شیراز #فارس #فلسفه #فلسفه_ذهن
مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم
تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم
به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم
نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی
گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم
ندارم دستت از دامن به جز در خاک و آن دم هم
که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم
فرو رفت از غم عشقت دمم دم میدهی تا کی
دمار از من برآوردی نمیگویی برآوردم
شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز میجستم
رخت میدیدم و جامی هلالی باز میخوردم
کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت
نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم
تو خوش میباش با حافظ برو گو خصم جان میده
چو گرمی از تو میبینم چه باک از خصم دم سردم
تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم
به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم
نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی
گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم
ندارم دستت از دامن به جز در خاک و آن دم هم
که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم
فرو رفت از غم عشقت دمم دم میدهی تا کی
دمار از من برآوردی نمیگویی برآوردم
شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز میجستم
رخت میدیدم و جامی هلالی باز میخوردم
کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت
نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم
تو خوش میباش با حافظ برو گو خصم جان میده
چو گرمی از تو میبینم چه باک از خصم دم سردم
دکتر محمودی
Asus
دوگانهانگاری و منتقدانش، دکتر حسین محمودی، شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۰
کمال گرایی
Asus
کمالگرایی و ذهن تنآلوده، کاوه بهبهانی، ۲۷ آذر ۱۴۰۰
Forwarded from دکتر محمدرضا سرگلزایی drsargolzaei
#تحلیل_فیلم
گروه هماندیشیهای بهسوی سیمرغ تقدیم میکند:
تحلیل فیلم سینمایی
* "انجمن شاعران مرده"*
کارگردان: پیتر ویر
محصول ۱۹۸۹
حضور در این همایش برای همراهان وفادار هماندیشیهای بهسوی سیمرغ رایگان است.
دیگر علاقمندان میتوانند با پرداخت یکصدهزار تومان در این همایش شرکت کنند.
موضوع تحلیل:
*دکتر محمدرضا سرگلزایی:
سفر قهرمانی کارول پیرسون
*دکتر محسن یارمحمدی:
دوزخ آموزش و پرورش
* دکتر حسین محمودی:
مرگآگاهی و آزادی اگزیستانس
زمان: *جمعه سوم دیماه*
ساعت ۱۸ تا ۲۱:۳۰
(سه ساعت و نیم)
#drsargolzaei
@drsargolzaei
گروه هماندیشیهای بهسوی سیمرغ تقدیم میکند:
تحلیل فیلم سینمایی
* "انجمن شاعران مرده"*
کارگردان: پیتر ویر
محصول ۱۹۸۹
حضور در این همایش برای همراهان وفادار هماندیشیهای بهسوی سیمرغ رایگان است.
دیگر علاقمندان میتوانند با پرداخت یکصدهزار تومان در این همایش شرکت کنند.
موضوع تحلیل:
*دکتر محمدرضا سرگلزایی:
سفر قهرمانی کارول پیرسون
*دکتر محسن یارمحمدی:
دوزخ آموزش و پرورش
* دکتر حسین محمودی:
مرگآگاهی و آزادی اگزیستانس
زمان: *جمعه سوم دیماه*
ساعت ۱۸ تا ۲۱:۳۰
(سه ساعت و نیم)
#drsargolzaei
@drsargolzaei
Forwarded from Frame_Movie
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from دکتر محمدرضا سرگلزایی drsargolzaei
#سمینار_آنلاین
پرونده بازخوانی هویت ایرانی
"دین و بیدینی ایرانیان"
دکتر محمدرضا سرگلزایی
دکتر محسن یارمحمدی
دکتر حسین محمودی
پنجشنبه ۲۳ دیماه
ساعت ۱۸ تا ۲۱:۳۰
جمعه ۲۴ دی ماه
ساعت ۱۰ تا ۱۳:۳۰
کلینیک روانشناسی آرامینتا
ثبتنام تلفنی و واتساپ:
۰۹۹۰۹۴۵۶۳۸۶
#drsargolzaei
@drsargolzaei
پرونده بازخوانی هویت ایرانی
"دین و بیدینی ایرانیان"
دکتر محمدرضا سرگلزایی
دکتر محسن یارمحمدی
دکتر حسین محمودی
پنجشنبه ۲۳ دیماه
ساعت ۱۸ تا ۲۱:۳۰
جمعه ۲۴ دی ماه
ساعت ۱۰ تا ۱۳:۳۰
کلینیک روانشناسی آرامینتا
ثبتنام تلفنی و واتساپ:
۰۹۹۰۹۴۵۶۳۸۶
#drsargolzaei
@drsargolzaei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لعنت به سالی که گذشت، یا تبریک سال نو؟ یا هیچکدام؟
بهانه ای برای تأملی دوباره.
بهانه ای برای تأملی دوباره.
سال ۲۰۲۲ میلادی آغاز شد. معمولا در چنین روزهایی شاهد نگاهی کلی به کارنامه سالی که گذشت هستیم. فصل ارائۀ آمارها فرارسیده است. آنچه بیش از همه به چشم میخورد فهرستی از ناکامی ها و اتفاقات ناگوار است که در سالی که پشت سر گذاشته ایم، رخ داده اند. آمار مرگ و میرهای رخ داده، جنگها، منازعات سیاسی و ...
اما آمارها به برخی چیزها توجهی ندارند و برخی موارد دیگر نیز آنچنان نگاه کلی دارد که حقیقت هایی از جنس روشنایی، زیبایی و خیر، و گاه از جنس تاریکی و رنج از چشم ما پنهان میمانند. من در دو گام از شما دعوت میکنم به این نکات توجه کنید.
در گام نخست بیایید نگاهی به نیمۀ پر لیوان بیاندازیم و به اتفاقات خوب بیشماری فکر کنیم که آمارها به آنها بی توجهند، به این چند نمونه توجه کنید:
- در سالی که گذشت، کشف واکسن کرونا و توزیع آن به بازار که جان میلیون ها نفر را نجات داد. به تعداد این انسان های نجات یافته در کمتر آماری اشاره می شود. هر روزه آمار درگذشتگان اعلام میشود، اما آمار نجات یافتگان نه. ناگفته نماند که تمامی ما نجات یافتگان جان خود را مدیون علم نوین تجربی و تلاش دانشمندان دانش پزشکی هستیم که حتی آنها را به نام ندیده ایم و نمی شناسیم و نه هیچ نیروی ماورایی و یا مدعیان دسترسی به عالم غیب. شاید خود شما هم یکی از کسانی باشید که به خاطر واکسیناسیون علیرغم درگیر شدن با این بیماری نجات یافته اید و یا دست کم در نزدیکی خود کسانی را سراغ داشته باشید که اینچنین از دام مرگ رسته باشند. اکنون بسیاری انسان ها هستند که در صورت واکسینه نشدن ممکن بود دیگر در میان ما نباشند. البته داستان مدیریت معیوب و همراه با تأخیر همین واکسیناسیون در برخی از کشورها منجر به از دست رفتن جان بسیاری از انسان ها شد که این موضوع به نوبه خود جای توجه ویژه دارد و البته باید در همان فهرست ناکامی ها از آن یاد شود.
- در سالی که گذشت، خواندن کتابهایی یا دیدن فیلمهایی توانست به عمق نگاه بسیاری از انسان ها به زندگی بیافزاید و تأثیرات مثبتی در زندگی آنها داشته باشد. در هیچ کدام از آمارها نمیتوانید نشانهای از این موارد بیابید.
- در سالی که گذشت، انسانهایی بخشی از وقت یا درآمد خود را صرف رسیدگی به مشکلات دیگر همنوعان خود کردند و در جهت کاستن از رنج آنها گام برداشتند.
- در سالی که گذشت، ایدۀ خلق آثار بسیار زیبای هنری در ذهن هنرمندانی شکل گرفته است که در سال آینده قرار است ما نیز در بهره بردن از این زیبایی با آنها سهیم شویم.
- در سالی که گذشت، انسانهایی علیرغم احساس پوچی و بیمعنایی و یا باوجود رنج های فراوان جسمی یا عاطفی، با یافتن معنایی هرچند کوچک و موقتی همچنان تصمیم گرفتند که به زندگی ادامه دهند.
می بینید؟ در آمارها به چنین مواردی اشاره نمی شود. حال آن که همه می دانیم اینها نیز اتفاقات خوبی هستند که در همین سالی که گذشت اتفاق افتاده اند.
اما در گام دوم، توجه به جنبههای تاریک زندگی و رنجهایی است که در آمارها غایبند.
اما پیش از آن یک هشدار! این متن از این پس غم انگیز است و شاید تکان دهنده. جان های نازکی که نمیخواهند در هنگام جشن سال نو بر خاطرشان نم اندوهی بنشیند، باقی این متن را نخوانند.
- در سالی که گذشت، انسانهای بسیاری گرفتار رنج فقر و گرسنگی بودند. در آمارها سخن از اعداد و ارقام اقتصادی و نرخ تورم و ... می رود و تعداد کسانی که زیر خط فقر به سر می برند و تعداد کسانی که در این سال به زیر این خط سر خورده اند. اما شنیدن این آمارها مسلما به این اندازه تأثیرگذار نیست که به حال تک تک کسانی بیاندیشیم که همین امشب که من این متن را می نگارم و همین هنگامی که شما این متن را می خوانید گرفتار رنج گرسنگی خود و فرزندانشان هستند. نه! آنها به خواب نمیروند، خواب مال من و شماست. آنها از فرط گرسنگی، بیجان میشوند. چنین رنجهایی در دل آمارها معنای حقیقی خود را از دست میدهند، باید آنها را با جزئیات تصور کنیم. در سالی که میآید این وضعیت چقدر تغییر خواهد کرد؟
- در سالی که گذشت، بسیاری از انسانها به هر دلیلی موفق به تهیه داروی حیاتی مورد نیاز خود یا یکی از اعضای خانواده شان نشدند. سال آینده چطور؟
- در سالی که گذشت، بسیاری از انسانها همواره در اضطراب بالا رفتن کرایه خانه در سال بعد بودند و این که از پرداخت آن ناتوان خواهند بود و یا معیشتشان سختتر و تنگتر از پیش خواهد شد. در سال آتی مضطرب چه چیز خواهند بود؟
اما آمارها به برخی چیزها توجهی ندارند و برخی موارد دیگر نیز آنچنان نگاه کلی دارد که حقیقت هایی از جنس روشنایی، زیبایی و خیر، و گاه از جنس تاریکی و رنج از چشم ما پنهان میمانند. من در دو گام از شما دعوت میکنم به این نکات توجه کنید.
در گام نخست بیایید نگاهی به نیمۀ پر لیوان بیاندازیم و به اتفاقات خوب بیشماری فکر کنیم که آمارها به آنها بی توجهند، به این چند نمونه توجه کنید:
- در سالی که گذشت، کشف واکسن کرونا و توزیع آن به بازار که جان میلیون ها نفر را نجات داد. به تعداد این انسان های نجات یافته در کمتر آماری اشاره می شود. هر روزه آمار درگذشتگان اعلام میشود، اما آمار نجات یافتگان نه. ناگفته نماند که تمامی ما نجات یافتگان جان خود را مدیون علم نوین تجربی و تلاش دانشمندان دانش پزشکی هستیم که حتی آنها را به نام ندیده ایم و نمی شناسیم و نه هیچ نیروی ماورایی و یا مدعیان دسترسی به عالم غیب. شاید خود شما هم یکی از کسانی باشید که به خاطر واکسیناسیون علیرغم درگیر شدن با این بیماری نجات یافته اید و یا دست کم در نزدیکی خود کسانی را سراغ داشته باشید که اینچنین از دام مرگ رسته باشند. اکنون بسیاری انسان ها هستند که در صورت واکسینه نشدن ممکن بود دیگر در میان ما نباشند. البته داستان مدیریت معیوب و همراه با تأخیر همین واکسیناسیون در برخی از کشورها منجر به از دست رفتن جان بسیاری از انسان ها شد که این موضوع به نوبه خود جای توجه ویژه دارد و البته باید در همان فهرست ناکامی ها از آن یاد شود.
- در سالی که گذشت، خواندن کتابهایی یا دیدن فیلمهایی توانست به عمق نگاه بسیاری از انسان ها به زندگی بیافزاید و تأثیرات مثبتی در زندگی آنها داشته باشد. در هیچ کدام از آمارها نمیتوانید نشانهای از این موارد بیابید.
- در سالی که گذشت، انسانهایی بخشی از وقت یا درآمد خود را صرف رسیدگی به مشکلات دیگر همنوعان خود کردند و در جهت کاستن از رنج آنها گام برداشتند.
- در سالی که گذشت، ایدۀ خلق آثار بسیار زیبای هنری در ذهن هنرمندانی شکل گرفته است که در سال آینده قرار است ما نیز در بهره بردن از این زیبایی با آنها سهیم شویم.
- در سالی که گذشت، انسانهایی علیرغم احساس پوچی و بیمعنایی و یا باوجود رنج های فراوان جسمی یا عاطفی، با یافتن معنایی هرچند کوچک و موقتی همچنان تصمیم گرفتند که به زندگی ادامه دهند.
می بینید؟ در آمارها به چنین مواردی اشاره نمی شود. حال آن که همه می دانیم اینها نیز اتفاقات خوبی هستند که در همین سالی که گذشت اتفاق افتاده اند.
اما در گام دوم، توجه به جنبههای تاریک زندگی و رنجهایی است که در آمارها غایبند.
اما پیش از آن یک هشدار! این متن از این پس غم انگیز است و شاید تکان دهنده. جان های نازکی که نمیخواهند در هنگام جشن سال نو بر خاطرشان نم اندوهی بنشیند، باقی این متن را نخوانند.
- در سالی که گذشت، انسانهای بسیاری گرفتار رنج فقر و گرسنگی بودند. در آمارها سخن از اعداد و ارقام اقتصادی و نرخ تورم و ... می رود و تعداد کسانی که زیر خط فقر به سر می برند و تعداد کسانی که در این سال به زیر این خط سر خورده اند. اما شنیدن این آمارها مسلما به این اندازه تأثیرگذار نیست که به حال تک تک کسانی بیاندیشیم که همین امشب که من این متن را می نگارم و همین هنگامی که شما این متن را می خوانید گرفتار رنج گرسنگی خود و فرزندانشان هستند. نه! آنها به خواب نمیروند، خواب مال من و شماست. آنها از فرط گرسنگی، بیجان میشوند. چنین رنجهایی در دل آمارها معنای حقیقی خود را از دست میدهند، باید آنها را با جزئیات تصور کنیم. در سالی که میآید این وضعیت چقدر تغییر خواهد کرد؟
- در سالی که گذشت، بسیاری از انسانها به هر دلیلی موفق به تهیه داروی حیاتی مورد نیاز خود یا یکی از اعضای خانواده شان نشدند. سال آینده چطور؟
- در سالی که گذشت، بسیاری از انسانها همواره در اضطراب بالا رفتن کرایه خانه در سال بعد بودند و این که از پرداخت آن ناتوان خواهند بود و یا معیشتشان سختتر و تنگتر از پیش خواهد شد. در سال آتی مضطرب چه چیز خواهند بود؟
- در سالی که گذشت، بسیاری از انسانها با دیدن نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی خشمی فروخورده همواره جانشان را در هم میفشرد. آیا کسی از تعداد این کسان خبر دارد؟
- در سالی که گذشت، بودند اندیشمندانی که از بیان اندیشه خود در جامعهای که نابردباری و عدم تحمل را آموزش میدهد، هراس داشتند. اینها یا سکوت را برگزیدند و یا سخن گفتن در ابهام را.
- در سالی که گذشت، بودند اندیشمندانی که در برج عاج خود نشسته بودند و نسبت به درد اجتماع خویش بیتوجه بودند.
- در سالی که گذشت، بسیاری از انسانها با سودای تأمین معیشت خود و خانوادههایشان جامۀ ریا پوشیدند و به دوام حکومتهای ظالم کمک کردند.
- در سالی که گذشت، بودند دانشجویان یا پژوهشگرانی که مقالههای سفارشی نوشتند و منتشر کردند. مقالههایی که خودشان به محتوای آن هیچ باور نداشتند.
- در سالی که گذشت، سر بیگناهانی بر دار رفت.
- در سالی که گذشت، بودند کسانی که نان در خون دیگر انسانها آغشتند و نوش جان کردند.
- در سالی که گذشت، بودند انسانهایی که طعم تلخ و گزندۀ تحقیر را چشیدند.
- در سالی که گذشت، بودند انسانهایی که نتوانستند حق خود را از حکومتهای جبار بستانند.
- در سالی که گذشت، تعدادی از انسانها که از رانتهای ویژه برخوردار بودند ثروتهای کلان به هم زدند.
- در سالی که گذشت، صداهایی خفه شد. فریادهایی شنیده نشد. رنج هایی بر زبان نیامدند اما در درون ماندند به جانکاهی خود ادامه دادند.
- در سالی که گذشت، عشقهایی ابراز نشد. عاشقانی ناکام ماندند. کودکانی از مادران خود جدا شدند.
اما سخن آخر،
این جهان پر از خوشیها و ناخوشیهاست و سالها هیچ تفاوتی با هم ندارند. تقویمها قراردادی هستند که ما برای تنظیم برنامهها و مناسبات خود وضع کردهایم. هیچ تحول و اتفاق کیهانی در کار نیست و درست گفتند آن حکیمان باستان که: زیر این آسمان بلند، هیچ چیز تازهای وجود ندارد.
پس چه چیز مهم است؟
مهم شاید این است که ما در کدام مسیر گام بر میداریم. آیا میتوانیم تصمیم بگیریم که در سال آتی از درد و رنج انسانهای بیشتری بکاهیم؟
بگذریم. یک تجربه از ناکامی شخصی خود بگویم و تمام.
هفته گذشته برای خرید مایحتاج روزمره به فروشگاهی رفتم و سبدی پر شد. هنگام خروج زنی که با دستان خالی در فروشگاه میچرخید و فقط به قفسهها و قیمت اجناس نگاه میکرد، نگاهی به سبد خریدم و خودم انداخت. آن هنگام نگاهش برایم عجیب بود و معنایش را درنیافتم. اما یاد نگاه عجیبش دست از سرم بر نداشت. آیا او در حسرت توانایی خرید فقط یکی از اقلامی نبود که من خریده بودم؟
آیا من نباید به خاطر این کندی در فهمیدن معنای یک نگاه خودم را سرزنش کنم؟ آیا من نباید به سرعت معنی نگاهش را در مییافتم و دست کم مایحتاج یک هفته او را تأمین میکردم؟ آیا غرور او اجازه میداد که درخواست من را برای کمک کردن بپذیرد؟
اگر این کتابهایی که من میخوانم و معرفتی که به زعم خود میاندوزم و میآموزانم نتواند به فهم معنای یک نگاه کمک کند، دیگر چه سودی دارد؟ آیا تلاش برای فهمیدن نگاه انسانها و انجام اقدامی بههنگام ارزشی کمتر از تلاش برای فهمیدن دشوارترین آثار فیلسوفان دارد؟ معرفتی را که نتواند به موقع بفهمد و اقدام کند، چه سود؟
اشکی که پس از اقدام ناکرده بر چشم جاری شود چه سود یا ارزشی دارد؟ اکنون این بیخوابیم را چه سود؟
آری! من در حال سرزنش خویشم.
هنگامی که شروع به نوشتن این متن کردم گمانم بر این بود که به جای تأکید بر تاریکیها بر روشنیهای نادیده و از یاد رفته و در آمارها نیامده اشاره کنم. اما حجم تاریکیها نیز آنچنان انبوه است که چنانچه عامدانه و مغرضانه چشم بر آنها نبندیم، از در و دیوار بر ما خواهند بارید. این چنین بود که تأملم مرا باز به مسیر برد که اندوهی عمیق در پی داشت. به همین جهت بود که بازگشتم و سخنم را به دو گام روشنیها و تاریکیها بخشبندی کردم و در میانۀ متن چنین نگاشتم که:
هشدار! این متن از این پس غم انگیز است.
- در سالی که گذشت، بودند اندیشمندانی که از بیان اندیشه خود در جامعهای که نابردباری و عدم تحمل را آموزش میدهد، هراس داشتند. اینها یا سکوت را برگزیدند و یا سخن گفتن در ابهام را.
- در سالی که گذشت، بودند اندیشمندانی که در برج عاج خود نشسته بودند و نسبت به درد اجتماع خویش بیتوجه بودند.
- در سالی که گذشت، بسیاری از انسانها با سودای تأمین معیشت خود و خانوادههایشان جامۀ ریا پوشیدند و به دوام حکومتهای ظالم کمک کردند.
- در سالی که گذشت، بودند دانشجویان یا پژوهشگرانی که مقالههای سفارشی نوشتند و منتشر کردند. مقالههایی که خودشان به محتوای آن هیچ باور نداشتند.
- در سالی که گذشت، سر بیگناهانی بر دار رفت.
- در سالی که گذشت، بودند کسانی که نان در خون دیگر انسانها آغشتند و نوش جان کردند.
- در سالی که گذشت، بودند انسانهایی که طعم تلخ و گزندۀ تحقیر را چشیدند.
- در سالی که گذشت، بودند انسانهایی که نتوانستند حق خود را از حکومتهای جبار بستانند.
- در سالی که گذشت، تعدادی از انسانها که از رانتهای ویژه برخوردار بودند ثروتهای کلان به هم زدند.
- در سالی که گذشت، صداهایی خفه شد. فریادهایی شنیده نشد. رنج هایی بر زبان نیامدند اما در درون ماندند به جانکاهی خود ادامه دادند.
- در سالی که گذشت، عشقهایی ابراز نشد. عاشقانی ناکام ماندند. کودکانی از مادران خود جدا شدند.
اما سخن آخر،
این جهان پر از خوشیها و ناخوشیهاست و سالها هیچ تفاوتی با هم ندارند. تقویمها قراردادی هستند که ما برای تنظیم برنامهها و مناسبات خود وضع کردهایم. هیچ تحول و اتفاق کیهانی در کار نیست و درست گفتند آن حکیمان باستان که: زیر این آسمان بلند، هیچ چیز تازهای وجود ندارد.
پس چه چیز مهم است؟
مهم شاید این است که ما در کدام مسیر گام بر میداریم. آیا میتوانیم تصمیم بگیریم که در سال آتی از درد و رنج انسانهای بیشتری بکاهیم؟
بگذریم. یک تجربه از ناکامی شخصی خود بگویم و تمام.
هفته گذشته برای خرید مایحتاج روزمره به فروشگاهی رفتم و سبدی پر شد. هنگام خروج زنی که با دستان خالی در فروشگاه میچرخید و فقط به قفسهها و قیمت اجناس نگاه میکرد، نگاهی به سبد خریدم و خودم انداخت. آن هنگام نگاهش برایم عجیب بود و معنایش را درنیافتم. اما یاد نگاه عجیبش دست از سرم بر نداشت. آیا او در حسرت توانایی خرید فقط یکی از اقلامی نبود که من خریده بودم؟
آیا من نباید به خاطر این کندی در فهمیدن معنای یک نگاه خودم را سرزنش کنم؟ آیا من نباید به سرعت معنی نگاهش را در مییافتم و دست کم مایحتاج یک هفته او را تأمین میکردم؟ آیا غرور او اجازه میداد که درخواست من را برای کمک کردن بپذیرد؟
اگر این کتابهایی که من میخوانم و معرفتی که به زعم خود میاندوزم و میآموزانم نتواند به فهم معنای یک نگاه کمک کند، دیگر چه سودی دارد؟ آیا تلاش برای فهمیدن نگاه انسانها و انجام اقدامی بههنگام ارزشی کمتر از تلاش برای فهمیدن دشوارترین آثار فیلسوفان دارد؟ معرفتی را که نتواند به موقع بفهمد و اقدام کند، چه سود؟
اشکی که پس از اقدام ناکرده بر چشم جاری شود چه سود یا ارزشی دارد؟ اکنون این بیخوابیم را چه سود؟
آری! من در حال سرزنش خویشم.
هنگامی که شروع به نوشتن این متن کردم گمانم بر این بود که به جای تأکید بر تاریکیها بر روشنیهای نادیده و از یاد رفته و در آمارها نیامده اشاره کنم. اما حجم تاریکیها نیز آنچنان انبوه است که چنانچه عامدانه و مغرضانه چشم بر آنها نبندیم، از در و دیوار بر ما خواهند بارید. این چنین بود که تأملم مرا باز به مسیر برد که اندوهی عمیق در پی داشت. به همین جهت بود که بازگشتم و سخنم را به دو گام روشنیها و تاریکیها بخشبندی کردم و در میانۀ متن چنین نگاشتم که:
هشدار! این متن از این پس غم انگیز است.
.
پرونده بازخوانی «هویت ایرانی»
دین و بیدینی ایرانیان
هویت ملی چیست؟
آیا دین میتواند به عنوان یک عنصر جامع و مانع تشکیل دهنده هویت ما ایرانیان باشد؟
در طول تاریخ ایران، دین چه نسبتی با هویت ایرانی داشته است؟
دنبال کردن پروژه دین به مثابه هویت ایرانی با چه موانع و چالشهایی مواجه است و در صورت موفقیت چه آثار و نتایجی بر آن مترتب است؟
نظریههای رقیب برای هویت دینی کدامند؟
ایرانیان حول کدام محور دین، زبان، نژاد، قومیت یا ... میتوانند به یک هویت ملی فراگیر دست یابند؟
آیا می توان یکبار و برای همیشه به یک تعریف قطعی درباب هویت ملی دست یافت؟
در فرصتی که در این وبینار در اختیار من قرار گرفته است، تلاش میکنم به تأمل درباب پرسشهایی نظیر موارد فوق بپردازم.
پنج شنبه ۲۳ دی ماه ساعت ۱۸ تا ۲۱:۳۰
جمعه ۲۴ دی ماه- ساعت ۱۰ تا ۱۳:۳۰
کلینیک روانشناسی آرامینتا
ثبت نام تلفتی واتس اپ:
09909456386
پرونده بازخوانی «هویت ایرانی»
دین و بیدینی ایرانیان
هویت ملی چیست؟
آیا دین میتواند به عنوان یک عنصر جامع و مانع تشکیل دهنده هویت ما ایرانیان باشد؟
در طول تاریخ ایران، دین چه نسبتی با هویت ایرانی داشته است؟
دنبال کردن پروژه دین به مثابه هویت ایرانی با چه موانع و چالشهایی مواجه است و در صورت موفقیت چه آثار و نتایجی بر آن مترتب است؟
نظریههای رقیب برای هویت دینی کدامند؟
ایرانیان حول کدام محور دین، زبان، نژاد، قومیت یا ... میتوانند به یک هویت ملی فراگیر دست یابند؟
آیا می توان یکبار و برای همیشه به یک تعریف قطعی درباب هویت ملی دست یافت؟
در فرصتی که در این وبینار در اختیار من قرار گرفته است، تلاش میکنم به تأمل درباب پرسشهایی نظیر موارد فوق بپردازم.
پنج شنبه ۲۳ دی ماه ساعت ۱۸ تا ۲۱:۳۰
جمعه ۲۴ دی ماه- ساعت ۱۰ تا ۱۳:۳۰
کلینیک روانشناسی آرامینتا
ثبت نام تلفتی واتس اپ:
09909456386