DRHOSSEINMAHMOUDI Telegram 1138
- در سالی که گذشت،‌ بسیاری از انسان‌ها با دیدن نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی خشمی فروخورده همواره جانشان را در هم می‌فشرد. آیا کسی از تعداد این کسان خبر دارد؟
- در سالی که گذشت،‌ بودند اندیشمندانی که از بیان اندیشه خود در جامعه‌ای که نابردباری و عدم تحمل را آموزش می‌دهد، هراس داشتند. این‌ها یا سکوت را برگزیدند و یا سخن گفتن در ابهام را.
- در سالی که گذشت، بودند اندیشمندانی که در برج عاج خود نشسته بودند و نسبت به درد اجتماع خویش بی‌‌توجه بودند.
- در سالی که گذشت،‌ بسیاری از انسانها با سودای تأمین معیشت خود و خانواده‌هایشان جامۀ ریا پوشیدند و به دوام حکومت‌های ظالم کمک کردند.
- در سالی که گذشت، بودند دانشجویان یا پژوهشگرانی که مقاله‌های سفارشی نوشتند و منتشر کردند. مقاله‌هایی که خودشان به محتوای آن هیچ باور نداشتند.
- در سالی که گذشت، سر بی‌گناهانی بر دار رفت.
- در سالی که گذشت، بودند کسانی که نان در خون دیگر انسانها آغشتند و نوش جان کردند.
- در سالی که گذشت،‌ بودند انسان‌‌هایی که طعم تلخ و گزندۀ تحقیر را چشیدند.
- در سالی که گذشت، بودند انسان‌هایی که نتوانستند حق خود را از حکومت‌های جبار بستانند.
- در سالی که گذشت، تعدادی از انسانها که از رانت‌های ویژه برخوردار بودند ثروت‌های کلان به هم زدند.
- در سالی که گذشت،‌ صداهایی خفه شد. فریادهایی شنیده نشد. رنج هایی بر زبان نیامدند اما در درون ماندند به جانکاهی خود ادامه دادند.
- در سالی که گذشت،‌ عشق‌هایی ابراز نشد. عاشقانی ناکام ماندند. کودکانی از مادران خود جدا شدند.

اما سخن آخر،
این جهان پر از خوشی‌ها و ناخوشی‌هاست و سالها هیچ تفاوتی با هم ندارند. تقویم‌ها قراردادی هستند که ما برای تنظیم برنامه‌ها و مناسبات خود وضع کرده‌ایم. هیچ تحول و اتفاق کیهانی در کار نیست و درست گفتند آن حکیمان باستان که: زیر این آسمان بلند، هیچ چیز تازه‌ای وجود ندارد.
پس چه چیز مهم است؟
مهم شاید این است که ما در کدام مسیر گام بر می‌داریم. آیا می‌توانیم تصمیم بگیریم که در سال آتی از درد و رنج انسان‌های بیشتری بکاهیم؟
بگذریم. یک تجربه از ناکامی شخصی خود بگویم و تمام.
هفته گذشته برای خرید مایحتاج روزمره به فروشگاهی رفتم و سبدی پر شد. هنگام خروج زنی که با دستان خالی در فروشگاه می‌چرخید و فقط به قفسه‌ها و قیمت‌ اجناس نگاه می‌کرد، نگاهی به سبد خریدم و خودم انداخت. آن هنگام نگاهش برایم عجیب بود و معنایش را درنیافتم. اما یاد نگاه عجیبش دست از سرم بر نداشت. آیا او در حسرت توانایی خرید فقط یکی از اقلامی نبود که من خریده بودم؟
آیا من نباید به خاطر این کندی در فهمیدن معنای یک نگاه خودم را سرزنش کنم؟ آیا من نباید به سرعت معنی نگاهش را در می‌یافتم و دست کم مایحتاج یک هفته او را تأمین می‌کردم؟ آیا غرور او اجازه می‌داد که درخواست من را برای کمک کردن بپذیرد؟
اگر این کتابهایی که من می‌خوانم و معرفتی که به زعم خود می‌اندوزم و می‌آموزانم نتواند به فهم معنای یک نگاه کمک کند، دیگر چه سودی دارد؟ آیا تلاش برای فهمیدن نگاه انسان‌ها و انجام اقدامی به‌هنگام ارزشی کمتر از تلاش برای فهمیدن دشوارترین آثار فیلسوفان دارد؟ معرفتی را که نتواند به موقع بفهمد و اقدام کند، چه سود؟
اشکی که پس از اقدام ناکرده بر چشم جاری شود چه سود یا ارزشی دارد؟ اکنون این بی‌خوابیم را چه سود؟
آری! من در حال سرزنش خویشم.
هنگامی که شروع به نوشتن این متن کردم گمانم بر این بود که به جای تأکید بر تاریکی‌ها بر روشنی‌های نادیده و از یاد رفته و در آمارها نیامده اشاره کنم. اما حجم تاریکی‌ها نیز آنچنان انبوه است که چنانچه عامدانه و مغرضانه چشم بر آنها نبندیم، از در و دیوار بر ما خواهند بارید. این چنین بود که تأملم مرا باز به مسیر برد که اندوهی عمیق در پی داشت. به همین جهت بود که بازگشتم و سخنم را به دو گام روشنی‌ها و تاریکی‌ها بخش‌بندی کردم و در میانۀ متن چنین نگاشتم که:
هشدار! این متن از این پس غم انگیز است.



tgoop.com/DrHosseinMahmoudi/1138
Create:
Last Update:

- در سالی که گذشت،‌ بسیاری از انسان‌ها با دیدن نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی خشمی فروخورده همواره جانشان را در هم می‌فشرد. آیا کسی از تعداد این کسان خبر دارد؟
- در سالی که گذشت،‌ بودند اندیشمندانی که از بیان اندیشه خود در جامعه‌ای که نابردباری و عدم تحمل را آموزش می‌دهد، هراس داشتند. این‌ها یا سکوت را برگزیدند و یا سخن گفتن در ابهام را.
- در سالی که گذشت، بودند اندیشمندانی که در برج عاج خود نشسته بودند و نسبت به درد اجتماع خویش بی‌‌توجه بودند.
- در سالی که گذشت،‌ بسیاری از انسانها با سودای تأمین معیشت خود و خانواده‌هایشان جامۀ ریا پوشیدند و به دوام حکومت‌های ظالم کمک کردند.
- در سالی که گذشت، بودند دانشجویان یا پژوهشگرانی که مقاله‌های سفارشی نوشتند و منتشر کردند. مقاله‌هایی که خودشان به محتوای آن هیچ باور نداشتند.
- در سالی که گذشت، سر بی‌گناهانی بر دار رفت.
- در سالی که گذشت، بودند کسانی که نان در خون دیگر انسانها آغشتند و نوش جان کردند.
- در سالی که گذشت،‌ بودند انسان‌‌هایی که طعم تلخ و گزندۀ تحقیر را چشیدند.
- در سالی که گذشت، بودند انسان‌هایی که نتوانستند حق خود را از حکومت‌های جبار بستانند.
- در سالی که گذشت، تعدادی از انسانها که از رانت‌های ویژه برخوردار بودند ثروت‌های کلان به هم زدند.
- در سالی که گذشت،‌ صداهایی خفه شد. فریادهایی شنیده نشد. رنج هایی بر زبان نیامدند اما در درون ماندند به جانکاهی خود ادامه دادند.
- در سالی که گذشت،‌ عشق‌هایی ابراز نشد. عاشقانی ناکام ماندند. کودکانی از مادران خود جدا شدند.

اما سخن آخر،
این جهان پر از خوشی‌ها و ناخوشی‌هاست و سالها هیچ تفاوتی با هم ندارند. تقویم‌ها قراردادی هستند که ما برای تنظیم برنامه‌ها و مناسبات خود وضع کرده‌ایم. هیچ تحول و اتفاق کیهانی در کار نیست و درست گفتند آن حکیمان باستان که: زیر این آسمان بلند، هیچ چیز تازه‌ای وجود ندارد.
پس چه چیز مهم است؟
مهم شاید این است که ما در کدام مسیر گام بر می‌داریم. آیا می‌توانیم تصمیم بگیریم که در سال آتی از درد و رنج انسان‌های بیشتری بکاهیم؟
بگذریم. یک تجربه از ناکامی شخصی خود بگویم و تمام.
هفته گذشته برای خرید مایحتاج روزمره به فروشگاهی رفتم و سبدی پر شد. هنگام خروج زنی که با دستان خالی در فروشگاه می‌چرخید و فقط به قفسه‌ها و قیمت‌ اجناس نگاه می‌کرد، نگاهی به سبد خریدم و خودم انداخت. آن هنگام نگاهش برایم عجیب بود و معنایش را درنیافتم. اما یاد نگاه عجیبش دست از سرم بر نداشت. آیا او در حسرت توانایی خرید فقط یکی از اقلامی نبود که من خریده بودم؟
آیا من نباید به خاطر این کندی در فهمیدن معنای یک نگاه خودم را سرزنش کنم؟ آیا من نباید به سرعت معنی نگاهش را در می‌یافتم و دست کم مایحتاج یک هفته او را تأمین می‌کردم؟ آیا غرور او اجازه می‌داد که درخواست من را برای کمک کردن بپذیرد؟
اگر این کتابهایی که من می‌خوانم و معرفتی که به زعم خود می‌اندوزم و می‌آموزانم نتواند به فهم معنای یک نگاه کمک کند، دیگر چه سودی دارد؟ آیا تلاش برای فهمیدن نگاه انسان‌ها و انجام اقدامی به‌هنگام ارزشی کمتر از تلاش برای فهمیدن دشوارترین آثار فیلسوفان دارد؟ معرفتی را که نتواند به موقع بفهمد و اقدام کند، چه سود؟
اشکی که پس از اقدام ناکرده بر چشم جاری شود چه سود یا ارزشی دارد؟ اکنون این بی‌خوابیم را چه سود؟
آری! من در حال سرزنش خویشم.
هنگامی که شروع به نوشتن این متن کردم گمانم بر این بود که به جای تأکید بر تاریکی‌ها بر روشنی‌های نادیده و از یاد رفته و در آمارها نیامده اشاره کنم. اما حجم تاریکی‌ها نیز آنچنان انبوه است که چنانچه عامدانه و مغرضانه چشم بر آنها نبندیم، از در و دیوار بر ما خواهند بارید. این چنین بود که تأملم مرا باز به مسیر برد که اندوهی عمیق در پی داشت. به همین جهت بود که بازگشتم و سخنم را به دو گام روشنی‌ها و تاریکی‌ها بخش‌بندی کردم و در میانۀ متن چنین نگاشتم که:
هشدار! این متن از این پس غم انگیز است.

BY دکتر حسین محمودی


Share with your friend now:
tgoop.com/DrHosseinMahmoudi/1138

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The channel also called on people to turn out for illegal assemblies and listed the things that participants should bring along with them, showing prior planning was in the works for riots. The messages also incited people to hurl toxic gas bombs at police and MTR stations, he added. "Doxxing content is forbidden on Telegram and our moderators routinely remove such content from around the world," said a spokesman for the messaging app, Remi Vaughn. The court said the defendant had also incited people to commit public nuisance, with messages calling on them to take part in rallies and demonstrations including at Hong Kong International Airport, to block roads and to paralyse the public transportation system. Various forms of protest promoted on the messaging platform included general strikes, lunchtime protests and silent sit-ins. 1What is Telegram Channels? Public channels are public to the internet, regardless of whether or not they are subscribed. A public channel is displayed in search results and has a short address (link).
from us


Telegram دکتر حسین محمودی
FROM American