BEKHODNOTES Telegram 736
مغالطه ترکیب فلسفه عربی و متفکران عرب!

خیلی وقت ها برای اینکه به اهمیت و زیبایی یک چیز پی ببریم، نیاز داریم به اینکه آن چیز را از نمای دور و از چشم اندازی دیگر نظاره کنیم. همچنانکه زیبایی و عظمت یک کوه را و یا زیبایی و عظمت یک کهکشان را از فاصله دور می توانیم دریابیم. در واقع، خیلی وقت ها هرچه از نزدیک با یک پدیده مواجه می شویم کمتر زیبایی آن را و عظمتش را درک خواهیم کرد. عظمت یک کوه یا عظمت یک کهکشان زمانی مشخص می شود که از فاصله های دور و در گستره ای عظیم بدان نگریسته شود،خصوصاً وقتی که در کنار و در مقایسه با دیگر پدیده های مشابه اطراف خود بدان نگاه شود. مثلا وقتی که به قله دماوند از دوردست و در مقایسه با دیگر قله های اطراف بدان نگریسته شود می توان به عظمت آن پی برد، یا وقتی کهکشان راه شیری در مقایسه با کهکشان همسایه اش یعنی کهکشان آندرومدا نگریسته می شود، می‌توان به کوچکی آن در مقایسه با کهکشان آندرومدا پی برد.

فرهنگ هم همین گونه است. در واقع خیلی وقت ها نزدیکی بیش از اندازه به یک فرهنگ مانع از دیدن زیباییها و بزرگی های آن می‌شود. خیلی وقت ها برای آن که عظمت و بزرگی یک فرهنگ و شخصیت های آن را بفهمیم باید از آن فاصله بگیریم و بدان فرهنگ از دور دست و از چشم اندازی دیگر نظر افکنیم.

خود وقتی در ایران بودم  توجه به مراتب کمتری نسبت به شخصیت‌های فرهنگی خودمان داشتم، اما فاصله گرفتن از ایران و قرار گرفتن در چشم اندازی متفاوت، یعنی قرار گرفتن در یک فضای فرهنگی متفاوت، و مطالعه این شخصیت های تاریخی در زمینه ای متفاوت به من نشان داد که چقدر داشتن شخصیت های فرهنگیِ تاثیرگذار و داشتن تاریخی ژرف می‌تواند برای یک فرهنگ امتیاز و افتخارآمیز باشد. ابن سینا یکی از این شخصیت هاست که تاثیر ژرفی بر فلسفه، روانشناسی و طب در عالم قدیم و جدید داشته است و همچنان بسیاری از آراء و آثار فلسفی او در مغرب زمین با دقت فراوانی خوانده می شود و مورد بحث و فحص جدی قرار می گیرد.

اما آنچه مایه تاسف است بی توجهی به فرهنگی است که متفکرانی از این دست در آن بالیدن گرفته‌اند، یعنی فرهنگ ایرانی. از آنجایی که زبان علمی در دوران این متفکران زبان عربی بوده است، و بیشتر قلم فرسایی‌های این اندیشمندان به زبان عربی انجام گرفته است، باعث شده که این متفکران در مغرب زمین به عنوان متفکران عرب، و اندیشه و فلسفه‌شان به عنوان فلسفه عربی شناخته شود،‌ این در حالی است که اکثر متفکران بزرگ و تاریخ‌سازی که در حوزه فلسفه در جهان اسلام قلم زده اند و آن را به پیش برده اند متفکران ایرانی بوده اند که ابن سینا یکی از این بزرگان است. به عبارت دیگر، عرب خواندن این متفکران به واسطه نگارش آثارشان به زبان عربی همان قدر خطاست که امروزه نویسندگانی که زبان مادریشان غیر-انگلیسی است اما به زبان انگلیسی کتاب یا مقاله می نویسند را نویسندگان و متفکران انگلیسی بخوانیم. از طرف دیگر، مسئله وقتی بغرنج تر میگردد که نویسنده مذکور آثار بسیار مهمی هم به زبان مادری خود یعنی زبان فارسی نگاشته باشد. به عنوان مثال وقتی کتاب دانشنامه علایی ابن سینا را می خوانیم متوجه دغدغه‌های زبانی این نویسنده نیز میشویم. دانشنامه علایی که می توان آن را نسخه فارسی چکیده کتاب شفای او خواند مجموعه ایست که ابن سینا در آن می کوشد به زبان فارسی فلسفه‌ورزی کند. به عبارت دیگر، ابن سینا در این کتاب در تلاش است تا ظرفیت های زبان فارسی را برای واژگان فلسفی محک زده و نشان دهد که می‌توان به فارسی ناب هم فلسفه ورزی کرد. و جای تاسف اینجاست که به آثار فارسی او او نه تنها در مغرب زمین که حتی در کشور خودمان هم توجه شایانی نمی‌شود. همین بی‌توجهی من را بر آن داشت که ترجمه چند مورد از آثار فارسی او به زبان انگلیسی را مورد توجه قرار دهم، که هم توجه‌ها در غرب به سوی اهمیت زبان فارسی در سنت فلسفی ما که دغدغه خود ابن سینا هم بوده است معطوف شود، و هم نادرستی اصطلاحاتی همچون فلسفه عربی یا متفکران عربی بیش از پیش نشان داده شود.

از همین رو، ترجمه انگلیسی چند اثر فارسی ابن سینا را در برنامه کار خود قرار دادم. رساله نفس، بخش دانش جان (علم النفس) دانشنامه علایی، و رساله ای منسوب به ابن سینا با عنوان درباره کیفیت سلسله مراتب موجودات. اخیرن، ترجمه انگلیسی رساله نفس را تمام کردم و اکنون در حال بازبینی متن ترجمه انگلیسی هستم. امید دارم که در آینده نیز دو اثر بعدی را به زبان انگلیسی برگردانم، تا شاید اندکی از بی توجهی به آثار فارسی فیلسوفان و بزرگان اندیشه ما کاسته شود. این که یک فرهنگ دارای سنت فکری و فلسفی باشد موهبت بسیار بزرگیست که بسیاری از کشورها آرزوی داشتنش را میکنند. حال آنکه ما از این موهبت برخورداریم اما قدر آن را آنگونه که شایسته و بایسته آن است نمی‌دانیم، جای بسی تأسف دارد. امید است که با کارهای مشابه اندکی از خلاء موجود کاسته شود.



tgoop.com/Bekhodnotes/736
Create:
Last Update:

مغالطه ترکیب فلسفه عربی و متفکران عرب!

خیلی وقت ها برای اینکه به اهمیت و زیبایی یک چیز پی ببریم، نیاز داریم به اینکه آن چیز را از نمای دور و از چشم اندازی دیگر نظاره کنیم. همچنانکه زیبایی و عظمت یک کوه را و یا زیبایی و عظمت یک کهکشان را از فاصله دور می توانیم دریابیم. در واقع، خیلی وقت ها هرچه از نزدیک با یک پدیده مواجه می شویم کمتر زیبایی آن را و عظمتش را درک خواهیم کرد. عظمت یک کوه یا عظمت یک کهکشان زمانی مشخص می شود که از فاصله های دور و در گستره ای عظیم بدان نگریسته شود،خصوصاً وقتی که در کنار و در مقایسه با دیگر پدیده های مشابه اطراف خود بدان نگاه شود. مثلا وقتی که به قله دماوند از دوردست و در مقایسه با دیگر قله های اطراف بدان نگریسته شود می توان به عظمت آن پی برد، یا وقتی کهکشان راه شیری در مقایسه با کهکشان همسایه اش یعنی کهکشان آندرومدا نگریسته می شود، می‌توان به کوچکی آن در مقایسه با کهکشان آندرومدا پی برد.

فرهنگ هم همین گونه است. در واقع خیلی وقت ها نزدیکی بیش از اندازه به یک فرهنگ مانع از دیدن زیباییها و بزرگی های آن می‌شود. خیلی وقت ها برای آن که عظمت و بزرگی یک فرهنگ و شخصیت های آن را بفهمیم باید از آن فاصله بگیریم و بدان فرهنگ از دور دست و از چشم اندازی دیگر نظر افکنیم.

خود وقتی در ایران بودم  توجه به مراتب کمتری نسبت به شخصیت‌های فرهنگی خودمان داشتم، اما فاصله گرفتن از ایران و قرار گرفتن در چشم اندازی متفاوت، یعنی قرار گرفتن در یک فضای فرهنگی متفاوت، و مطالعه این شخصیت های تاریخی در زمینه ای متفاوت به من نشان داد که چقدر داشتن شخصیت های فرهنگیِ تاثیرگذار و داشتن تاریخی ژرف می‌تواند برای یک فرهنگ امتیاز و افتخارآمیز باشد. ابن سینا یکی از این شخصیت هاست که تاثیر ژرفی بر فلسفه، روانشناسی و طب در عالم قدیم و جدید داشته است و همچنان بسیاری از آراء و آثار فلسفی او در مغرب زمین با دقت فراوانی خوانده می شود و مورد بحث و فحص جدی قرار می گیرد.

اما آنچه مایه تاسف است بی توجهی به فرهنگی است که متفکرانی از این دست در آن بالیدن گرفته‌اند، یعنی فرهنگ ایرانی. از آنجایی که زبان علمی در دوران این متفکران زبان عربی بوده است، و بیشتر قلم فرسایی‌های این اندیشمندان به زبان عربی انجام گرفته است، باعث شده که این متفکران در مغرب زمین به عنوان متفکران عرب، و اندیشه و فلسفه‌شان به عنوان فلسفه عربی شناخته شود،‌ این در حالی است که اکثر متفکران بزرگ و تاریخ‌سازی که در حوزه فلسفه در جهان اسلام قلم زده اند و آن را به پیش برده اند متفکران ایرانی بوده اند که ابن سینا یکی از این بزرگان است. به عبارت دیگر، عرب خواندن این متفکران به واسطه نگارش آثارشان به زبان عربی همان قدر خطاست که امروزه نویسندگانی که زبان مادریشان غیر-انگلیسی است اما به زبان انگلیسی کتاب یا مقاله می نویسند را نویسندگان و متفکران انگلیسی بخوانیم. از طرف دیگر، مسئله وقتی بغرنج تر میگردد که نویسنده مذکور آثار بسیار مهمی هم به زبان مادری خود یعنی زبان فارسی نگاشته باشد. به عنوان مثال وقتی کتاب دانشنامه علایی ابن سینا را می خوانیم متوجه دغدغه‌های زبانی این نویسنده نیز میشویم. دانشنامه علایی که می توان آن را نسخه فارسی چکیده کتاب شفای او خواند مجموعه ایست که ابن سینا در آن می کوشد به زبان فارسی فلسفه‌ورزی کند. به عبارت دیگر، ابن سینا در این کتاب در تلاش است تا ظرفیت های زبان فارسی را برای واژگان فلسفی محک زده و نشان دهد که می‌توان به فارسی ناب هم فلسفه ورزی کرد. و جای تاسف اینجاست که به آثار فارسی او او نه تنها در مغرب زمین که حتی در کشور خودمان هم توجه شایانی نمی‌شود. همین بی‌توجهی من را بر آن داشت که ترجمه چند مورد از آثار فارسی او به زبان انگلیسی را مورد توجه قرار دهم، که هم توجه‌ها در غرب به سوی اهمیت زبان فارسی در سنت فلسفی ما که دغدغه خود ابن سینا هم بوده است معطوف شود، و هم نادرستی اصطلاحاتی همچون فلسفه عربی یا متفکران عربی بیش از پیش نشان داده شود.

از همین رو، ترجمه انگلیسی چند اثر فارسی ابن سینا را در برنامه کار خود قرار دادم. رساله نفس، بخش دانش جان (علم النفس) دانشنامه علایی، و رساله ای منسوب به ابن سینا با عنوان درباره کیفیت سلسله مراتب موجودات. اخیرن، ترجمه انگلیسی رساله نفس را تمام کردم و اکنون در حال بازبینی متن ترجمه انگلیسی هستم. امید دارم که در آینده نیز دو اثر بعدی را به زبان انگلیسی برگردانم، تا شاید اندکی از بی توجهی به آثار فارسی فیلسوفان و بزرگان اندیشه ما کاسته شود. این که یک فرهنگ دارای سنت فکری و فلسفی باشد موهبت بسیار بزرگیست که بسیاری از کشورها آرزوی داشتنش را میکنند. حال آنکه ما از این موهبت برخورداریم اما قدر آن را آنگونه که شایسته و بایسته آن است نمی‌دانیم، جای بسی تأسف دارد. امید است که با کارهای مشابه اندکی از خلاء موجود کاسته شود.

BY دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی


Share with your friend now:
tgoop.com/Bekhodnotes/736

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

How to create a business channel on Telegram? (Tutorial) How to Create a Private or Public Channel on Telegram? Telegram channels fall into two types: Clear Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared the group Tuesday morning on Twitter, calling out the "degenerate" community, or crypto obsessives that engage in high-risk trading.
from us


Telegram دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی
FROM American