tgoop.com/Bekhodnotes/629
Last Update:
سه سال پیش چنین روز و تقریبن دَم دَمهای شب بود که پا به فنلاند گذاشتم. آن روز صدمین سال استقلال فنلاند از روسیه بود و امروز صد و سومین سالگرد. وقتی به زمان پیش از ورودم به فنلاند نگاه میکنم تا به امروز بیشتر متوجه میشوم که چقدر خیلی چیزها عوض شده، انگار برای این همه تغییر یک دورۀ صد ساله نیاز است، اما واقعیت این است که همۀ اینها در مدت سه سال روی دادند. دیگر نه این ایران پژمرده آن ایرانِ پرامیدِ سه سال پیش است و نه این جهان آن جهان و نه من آن من، حتی این فنلاند هم دیگر آن فنلاند سه سال پیش نیست. در دو سال نخست که ظاهرن شرایط آب و هوایی اینجا طبق روال معمول بود، به یاد دارم که گرمترین دمای هوا در زمستان معمولن حدود منفی ده بود و متوسط دمای هوا معمولن منفی پانزده، شانزده. چندبار هم دمای منفی سی را تجربه کردم. اما از زمستان سال گذشته دمای هوا به شکل خیلی محسوسی تغییر کرد و سردترین روزهای زمستان به ندرت تا منفی هفت و هشت رسید. کرونا هم که خیلی از چیزهای مرسوم و متعارف را در مقیاس جهانی تغییر داد. و خُب، من هم دیگر آن منِ سابق نیستم. زندگی در کشوری با آب و هوای نسبتن عجیب و غریب، که زمستانهایش معمولن تاریک و تابستانهایش برعکس همیشه روشن است، و روابط اجتماعیِ خیلی محدودتر، که هم حاصل سبک زندگیِ اینجاست هم حاصل خُلق و خوی فردیِ خودم و هم شرایط کرونا، هرچه بیشتر مرا با خودم مواجه کرد و آن جنبه های مخفی و معمولن تاریکترِ شخصیتی ام را برایم برملا کرد، جنبه هایی که همین تنهاییهای ظاهری و مواجهه های بیشتر با خودم نشانم داد که تا چه اندازه برای نوعی بازگشت به خود، نیاز به تغییراتِ اساسی تر و بنیادی تری است، چیزی که طبیعتِ زیبای اینجا هم میتواند نقش کاتالیزور را برای آن ایفاء کند. این روزها بیش از پیش خود را شبیه به یک «گوشه نشینی» احساس میکنم که لذتش کتاب خواندن و نوشتن است و مراقبه اش گوش سپردن به شاهکارهای زنده یاد لطفی!
**تصویر هم مربوط است به دریاچه نزدیک به محل سکونت به نام «مولی یَروی» [Myllyjärvi]
@BeKhodnotes
BY دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی

Share with your friend now:
tgoop.com/Bekhodnotes/629