BEKHODNOTES Telegram 595
تجاوز به مثابه دروغ!

بهنام خداپناه

این روزها تقریبن هر صفحه ای را که در رسانه های جمعی باز میکنی، بعید است که خبری درباره مسئلۀ «تجاوز» نیامده باشد. تقریبن همه رسانه ها و خبرگزاریها به نوعی اشباع شده از خبرها و ماجراهای مربوط به روایتهای تجاوز و اتهامهایی علیه اشخاص گوناگون هستند. و تقریبن همه این روایتها دارای یک کلیشۀ مشترکند و آن تقابل خیر و شر، یا ظالم و مظلوم، که در یک طرف مردی هوسران ایستاده که به نحوی از موقعیت و جایگاه خود سوءاستفاده کرده و در طرف مقابل او زن یا دختری معصوم که به لطایف الحیلی فریب این مرد هوسران را خورده، به او اعتماد کرده و نهایتن مورد آزار و یا تجاوز قرار گرفته. این دستکم چیزی بوده که من از این روایتها دیده ام. شخصن علاقه ای به شنیدن روایتهای یک-طرفه ندارم، خصوصن اگر این روایتها درخصوص مسائل عاطفی و احساسی افراد باشند، چه اینکه چنین روایتهایی از جمله غیرقابل اعتمادترین روایتها به شمار میروند، خصوصن وقتی مسئله شهرت و شهوت و همه به هم گره خورده باشد. اما فارغ از درستی یا نادرستی این روایتها، اینجا چند نکته به نظرم میرسد که باید در تحلیل اینگونه از مسائل آنرا درنظر گرفت.

شاید تحلیل کردار ناراست اخلاقی یی همچون «دروغ» بتواند به تحلیل این مسئله کمک کند. به نظرم میتوانیم از دوگونه دروغ نام ببریم: الف) دروغی که به شکلی نظام مند توسط فرد دروغگو گفته میشود. چنین فردی صرفنظر از اینکه در کجاست و با چه کسی طرف است همواره دروغ خواهد گفت.تقریبن تکلیف چنین فردی مشخص است. این فرد احتمالن در اثر اختلالی در شخصیتش که میتواند دلایل گوناگونی داشته باشد همواره در اکثر موارد مقصر است، چه اینکه فارغ از شرایطی که در آن هست همواره ناراست میگوید. همه ما چنین فردی را نکوهش میکنیم. ب) دروغی که گهگاه و بنا به شرایط و اقتضائاتی توسط افراد گفته میشود.این وضعیتی است که تقریبن همه ما آنرا تجربه کرده، میکنیم و احتمالن خواهیم کرد. در این نوع دوم دروغ اما، فقط این ما نیستیم که مقصریم. شنونده دروغ هم میتواند به نوعی مقصر باشد. کودکی را درنظر بگیرید که از ترس اخم و تَخم پدر و احتمالن کتک خوردن به پدرش دروغ میگوید که مدرسه بوده درحالیکه با دوستانش فوتبال بازی میکرده؛ یا مردی که از ترس قهر زنش به او دروغ میگوید که مثلن شب را با دوستانش گذرانده. مثالهای بسیاری میتوان زد. در چنین شرایطی هرچند دروغ را نهایتن فرد دروغگو میگوید، و به تعبیری ماشۀ دروغ را او میچکاند، اما نباید فرایندی که فرد در آن اقدام به عمل دروغگویی کرده را نادیده گرفت و صرفن روی فعل یا کردار صادر شده از عامل تمرکز کرد. در اینجا هم دروغگو و هم شنونده دروغ مقصرند. کردارهای صادر شده از شنونده دروغ همانقدر در دروغگوییِ فرد دروغگو حائز اهمیتند که فعل شخص دروغگو در انجام آن. چه اینکه همین فرد مثلن در مواجهه با افراد دیگر قلب واقعیت نمیکند. مثلن کودک مثالمان احتمالن به مادربزرگش راستش را خواهد گفت که او نه مدرسه که به بازی فوتبال رفته بوده است. در واقع، آنچه فرد را در اینجا به سوی فعل خطا سوق داده، انتظاراتِ فرد مقابل از اوست.

حال به عنوان تجاوز برمیگردیم. به همین ترتیب هم به نظرم میتوان از دو نوع گوناگون تجاوز سخن گفت: الف) کسی که به شکلی نظام مند و نیتمند طعمه های گوناگون را می یابد و هیچ ابایی هم از همخوابگی، دستمالی یا ... به زور با افراد ندارد. خطای آشکار این مورد را همچون مورد اول دروغ کمتر انسان دارای عقل سلیمی است که رد کند و فرد عامل را محکوم نکند. ب) نوع دوم اما نه به شکلی سیستماتیک و نظام مند توسط فردی بیمار، بلکه میتواند به شکلی موردی توسط برخی انسانهای معمولی هم روی دهد، مادامیکه مردی با زنی با هم دارای نوعی از ارتباط/ رابطه هستند چه بسا رابطه‌شان به نوعی مستعد این نوع از مناسبات باشد. همچون نوع دوم دروغ، اینجا اگر مرد فعل خطایی را انجام میدهد که نباید آنرا انجام میداده، و مرزهای رابطه را بیش از حد انتظار فراخ تصور کرده، خطاکار تنها او نیست، بلکه فرد مورد خطاشونده هم در شکل دهی به فرایندی که منجر به صدور آن فعل از مرد ماجرای ما شده کم مقصر نیست. دستکم در آندسته از روایتهایی که من به شخصه دیدم، زنان روایتهایی را از ورود به حریم خصوصی مرد مورد نظر و روابط بسیار نزدیک و صمیمانه با او به دست داده اند، مثل نوشیدن الکل و ... . در بستر روابط اجتماعی مرسوم، ورود به حریم خصوصی یک مرد توسط یک زن به خودیِ خود به اندازه کافی میتواند عاملیت و ارادۀ مرد را سست کرده و توسط مرد حمل بر چراغ سبز زن برای شروع رابطه‌ای نزدیک گردد، و این چیزی است که بعید میدانم کمتر زنی آنرا نداند، دیگر صمیمیتهای بسیار و نوشیدن الکل و غیره جای خود دارد! اینکه چرا این زنان دعوت مردان را در پیوستن به آنها در حریم خصوصی شان پذیرفته اند چیزی است که خود آنها باید بدان پاسخ گویند! اما رویهم رفته،چیزی که



tgoop.com/Bekhodnotes/595
Create:
Last Update:

تجاوز به مثابه دروغ!

بهنام خداپناه

این روزها تقریبن هر صفحه ای را که در رسانه های جمعی باز میکنی، بعید است که خبری درباره مسئلۀ «تجاوز» نیامده باشد. تقریبن همه رسانه ها و خبرگزاریها به نوعی اشباع شده از خبرها و ماجراهای مربوط به روایتهای تجاوز و اتهامهایی علیه اشخاص گوناگون هستند. و تقریبن همه این روایتها دارای یک کلیشۀ مشترکند و آن تقابل خیر و شر، یا ظالم و مظلوم، که در یک طرف مردی هوسران ایستاده که به نحوی از موقعیت و جایگاه خود سوءاستفاده کرده و در طرف مقابل او زن یا دختری معصوم که به لطایف الحیلی فریب این مرد هوسران را خورده، به او اعتماد کرده و نهایتن مورد آزار و یا تجاوز قرار گرفته. این دستکم چیزی بوده که من از این روایتها دیده ام. شخصن علاقه ای به شنیدن روایتهای یک-طرفه ندارم، خصوصن اگر این روایتها درخصوص مسائل عاطفی و احساسی افراد باشند، چه اینکه چنین روایتهایی از جمله غیرقابل اعتمادترین روایتها به شمار میروند، خصوصن وقتی مسئله شهرت و شهوت و همه به هم گره خورده باشد. اما فارغ از درستی یا نادرستی این روایتها، اینجا چند نکته به نظرم میرسد که باید در تحلیل اینگونه از مسائل آنرا درنظر گرفت.

شاید تحلیل کردار ناراست اخلاقی یی همچون «دروغ» بتواند به تحلیل این مسئله کمک کند. به نظرم میتوانیم از دوگونه دروغ نام ببریم: الف) دروغی که به شکلی نظام مند توسط فرد دروغگو گفته میشود. چنین فردی صرفنظر از اینکه در کجاست و با چه کسی طرف است همواره دروغ خواهد گفت.تقریبن تکلیف چنین فردی مشخص است. این فرد احتمالن در اثر اختلالی در شخصیتش که میتواند دلایل گوناگونی داشته باشد همواره در اکثر موارد مقصر است، چه اینکه فارغ از شرایطی که در آن هست همواره ناراست میگوید. همه ما چنین فردی را نکوهش میکنیم. ب) دروغی که گهگاه و بنا به شرایط و اقتضائاتی توسط افراد گفته میشود.این وضعیتی است که تقریبن همه ما آنرا تجربه کرده، میکنیم و احتمالن خواهیم کرد. در این نوع دوم دروغ اما، فقط این ما نیستیم که مقصریم. شنونده دروغ هم میتواند به نوعی مقصر باشد. کودکی را درنظر بگیرید که از ترس اخم و تَخم پدر و احتمالن کتک خوردن به پدرش دروغ میگوید که مدرسه بوده درحالیکه با دوستانش فوتبال بازی میکرده؛ یا مردی که از ترس قهر زنش به او دروغ میگوید که مثلن شب را با دوستانش گذرانده. مثالهای بسیاری میتوان زد. در چنین شرایطی هرچند دروغ را نهایتن فرد دروغگو میگوید، و به تعبیری ماشۀ دروغ را او میچکاند، اما نباید فرایندی که فرد در آن اقدام به عمل دروغگویی کرده را نادیده گرفت و صرفن روی فعل یا کردار صادر شده از عامل تمرکز کرد. در اینجا هم دروغگو و هم شنونده دروغ مقصرند. کردارهای صادر شده از شنونده دروغ همانقدر در دروغگوییِ فرد دروغگو حائز اهمیتند که فعل شخص دروغگو در انجام آن. چه اینکه همین فرد مثلن در مواجهه با افراد دیگر قلب واقعیت نمیکند. مثلن کودک مثالمان احتمالن به مادربزرگش راستش را خواهد گفت که او نه مدرسه که به بازی فوتبال رفته بوده است. در واقع، آنچه فرد را در اینجا به سوی فعل خطا سوق داده، انتظاراتِ فرد مقابل از اوست.

حال به عنوان تجاوز برمیگردیم. به همین ترتیب هم به نظرم میتوان از دو نوع گوناگون تجاوز سخن گفت: الف) کسی که به شکلی نظام مند و نیتمند طعمه های گوناگون را می یابد و هیچ ابایی هم از همخوابگی، دستمالی یا ... به زور با افراد ندارد. خطای آشکار این مورد را همچون مورد اول دروغ کمتر انسان دارای عقل سلیمی است که رد کند و فرد عامل را محکوم نکند. ب) نوع دوم اما نه به شکلی سیستماتیک و نظام مند توسط فردی بیمار، بلکه میتواند به شکلی موردی توسط برخی انسانهای معمولی هم روی دهد، مادامیکه مردی با زنی با هم دارای نوعی از ارتباط/ رابطه هستند چه بسا رابطه‌شان به نوعی مستعد این نوع از مناسبات باشد. همچون نوع دوم دروغ، اینجا اگر مرد فعل خطایی را انجام میدهد که نباید آنرا انجام میداده، و مرزهای رابطه را بیش از حد انتظار فراخ تصور کرده، خطاکار تنها او نیست، بلکه فرد مورد خطاشونده هم در شکل دهی به فرایندی که منجر به صدور آن فعل از مرد ماجرای ما شده کم مقصر نیست. دستکم در آندسته از روایتهایی که من به شخصه دیدم، زنان روایتهایی را از ورود به حریم خصوصی مرد مورد نظر و روابط بسیار نزدیک و صمیمانه با او به دست داده اند، مثل نوشیدن الکل و ... . در بستر روابط اجتماعی مرسوم، ورود به حریم خصوصی یک مرد توسط یک زن به خودیِ خود به اندازه کافی میتواند عاملیت و ارادۀ مرد را سست کرده و توسط مرد حمل بر چراغ سبز زن برای شروع رابطه‌ای نزدیک گردد، و این چیزی است که بعید میدانم کمتر زنی آنرا نداند، دیگر صمیمیتهای بسیار و نوشیدن الکل و غیره جای خود دارد! اینکه چرا این زنان دعوت مردان را در پیوستن به آنها در حریم خصوصی شان پذیرفته اند چیزی است که خود آنها باید بدان پاسخ گویند! اما رویهم رفته،چیزی که

BY دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی


Share with your friend now:
tgoop.com/Bekhodnotes/595

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

A Hong Kong protester with a petrol bomb. File photo: Dylan Hollingsworth/HKFP. Unlimited number of subscribers per channel There have been several contributions to the group with members posting voice notes of screaming, yelling, groaning, and wailing in different rhythms and pitches. Calling out the “degenerate” community or the crypto obsessives that engage in high-risk trading, Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared this group on his Twitter. He wrote: “hey degen, are you stressed? Just let it out all out. Voice only tg channel for screaming”. Ng was convicted in April for conspiracy to incite a riot, public nuisance, arson, criminal damage, manufacturing of explosives, administering poison and wounding with intent to do grievous bodily harm between October 2019 and June 2020. A few years ago, you had to use a special bot to run a poll on Telegram. Now you can easily do that yourself in two clicks. Hit the Menu icon and select “Create Poll.” Write your question and add up to 10 options. Running polls is a powerful strategy for getting feedback from your audience. If you’re considering the possibility of modifying your channel in any way, be sure to ask your subscribers’ opinions first.
from us


Telegram دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی
FROM American