BEKHODNOTES Telegram 540
نه هر سکوتی از رضاء است!

چند روز پیش دوستی مطلبی را که نوشتۀ خودش هم بود برایم فرستاد نقل به این مضمون که چرا مدعیان فرهنگ، و خصوصن کسانیکه در زمان انتخابات به نفع رئیس جمهور فعلی طومار امضاء میکردند و دیگران را تشویق به رای دادن به ایشان میکردند اکنون، به تعبیر من، خفه خون گرفته اند؟ من دربارۀ دیگران و اینکه چرا بقیه سکوت کرده اند خیلی نمیتوانم اظهار نظری کنم چون نیتِ افراد برای تشویق دیگران به رای دادن به حسن روحانی و مبنای قضاوتشان برای انتخاب ایشان میتواند متفاوت بوده باشد. اما در اینجا قصد دارم کمی دربارۀ سکوتِ خود در اینباره چیزی بگویم.

من خود از کسانی بودم که به نفع حسن روحانی طومار امضاء کردم و حتی دیگران را نیز تشویق به رای دادن به ایشان کردم، چه در کانالهای تلگرامی، چه در فیسبوک و چه در دنیای واقعی. اما ملاک من برای حمایت از روحانی نه وعده های انتخاباتیِ او بلکه کارنامۀ چهارسال اول و همچنین صلاحیتِ او در نسبت با دیگر کاندیداها بود. من هیچگاه به شعارهای انتخاباتی خوشبین نبوده و نیستم و آنها را جز در حد شعار برای رای جمع کردن نمیبینم، از همین رو تصمیم خود برای رای دادن به روحانی را هم مبتنی بر شعارهای او نکرده بودم، بلکه بیشتر کارنامۀ کاری چهارسال اول ریاست جمهوریِ او و سهل گیری های سیاسی اش من را به این سمت سوق داده بود که در میان کاندیداهای دور دوم بهترین گزینه (یا به تعبیری گزینۀ بد در مقابل گزینه های بدتر) است. اما برگ طور دیگری رقم خورد و اکنون میدانیم که این روحانی با روحانیِ چهار سال اول زمین تا آسمان فرق دارد. شاید یکی از دلایلِ این تفاوتِ مواضع، شکست برجامی باشد که برگ برنده و دستاورد دولت او محسوب میشد، و یا شاید هم دلایلِ دیگری . . .! اما یک چیز را اکنون خیلی خوب میدانیم و آن اینکه با توجه به مواضع روحانیِ دوم، سیاستهای داخلی اش و حتی خارجی اش و . . . عملن تفاوتی نمیکرد که او رئیس جمهور بشود یا دیگر کاندیداها. از نظر من کاری که روحانی کرد از بین بردن همین تمایز میان انتخاب بین بد و بدتر بود؛ او خود تبدیل به یکی از همان گزینه های بدتر شد! رئیس جمهوری که تنها کاری که از عهده اش بر می آید انتقاد کردن از شرایط و محدودیتهای قدرتش است انگار نه انگار که او انتخاب شده است که همین محدودیتها را پشت سر بگذارد، چون اگر به انتقاد بود هریک از ما اکنون به بزرگترین ناقدان تبدیل شده ایم. رئیس جمهوری که حتی در حوزه هایی که مستقیمن مربوط به حیطۀ قدرتیِ اوست بدترین انتخابها را کرده و کمترین اعتناها را متوجه منتقدانش کرده است؛ یک نمونۀ کوچک رئیس سازمان محیط زیست است که به رغم انتقادات بسیاری از سوی فعالین محیط زیست به خاطر انتخاب شدنش، هیچ تغییری در تغییر او صورت نگرفت و وضعیت محیط زیستی کشور هم که خود گویای ماجراست؛ یا پیگیری سیاستهای وحشتناکِ کنونی در حوزۀ خودرو، ارز، مسکن و . . . ..

من نه خود را یک فعال سیاسی میدانم و نه اینکه در این زمینه سررشته ای دارم، تنها به عنوان فردی با دغدغه های فلسفی-اخلاقی تلاش داشتم در آن زمان بهترین گزینه (یا گزینۀ بد در مقابل گزینه های بدتر) را انتخاب کنم و نظرم را هم با دیگران در این زمینه به اشتراک بگذارم که متاسفانه باید اعتراف کنم انتخابم انتخاب خطایی بوده است. البته این خطا هم چیزی نیست که بتوان جلوی آنرا گرفت، وقتی پی بردن به نیت انسانها چندان آسان نیست و ما مجبوریم انتخابمان را از افراد بر اساس سوابقشان، دیدگاههایشان و مشی فکریشان صورت دهیم. وقتی فردی به یکباره از مواضع سابق خودش عدول میکند و به نوعی به اعتماد همۀ افرادی دهن کجی میکند که او را انتخاب کرده اند، به نظر میرسد تقصیر اصلی بر گردن اعتمادکنندگان نیست، همچون مسافرانی که از روی اعتماد به راننده اتوبوس و شرکت مسافربری به خاطر سابقۀ خوبش، سوار بر اتوبوس میشوند اما فارغ از اینکه راننده شب قبلش به درستی نخوابیده و شرکت هم این مطلب را به درستی بررسی نکرده که همین امر باعث تصادف سهمگینی میشود. دستکم اینجا تقصیر بر گردن هرکه باشد برگردن مسافران نیست چون در زندگیِ واقعی راهِ دیگری برای اعتماد به دیگران وجود ندارد مگر با مراجعه به کارنامه یا سوابق افراد یا شرکتها؛ در غیر اینصورت باید مشی بی عملی در پیش گرفت و به هیچکس اعتماد نکرد!

آری، این سکوت نه از رضاء، بلکه به خاطر این حس بود که انگار به منِ اعتمادکننده خیانت شده بود. انگار همۀ چهار سال اول قدرت برنامه ای بود برای چهارسال دوم قدرتگیری برای مقاصدی غیر از آنچه در دورۀ اول انجام شده بود. این سکوت از روی شرمساری از چنین انتخابی بود نه از سر رضاء . . .

@BeKhodnotes



tgoop.com/Bekhodnotes/540
Create:
Last Update:

نه هر سکوتی از رضاء است!

چند روز پیش دوستی مطلبی را که نوشتۀ خودش هم بود برایم فرستاد نقل به این مضمون که چرا مدعیان فرهنگ، و خصوصن کسانیکه در زمان انتخابات به نفع رئیس جمهور فعلی طومار امضاء میکردند و دیگران را تشویق به رای دادن به ایشان میکردند اکنون، به تعبیر من، خفه خون گرفته اند؟ من دربارۀ دیگران و اینکه چرا بقیه سکوت کرده اند خیلی نمیتوانم اظهار نظری کنم چون نیتِ افراد برای تشویق دیگران به رای دادن به حسن روحانی و مبنای قضاوتشان برای انتخاب ایشان میتواند متفاوت بوده باشد. اما در اینجا قصد دارم کمی دربارۀ سکوتِ خود در اینباره چیزی بگویم.

من خود از کسانی بودم که به نفع حسن روحانی طومار امضاء کردم و حتی دیگران را نیز تشویق به رای دادن به ایشان کردم، چه در کانالهای تلگرامی، چه در فیسبوک و چه در دنیای واقعی. اما ملاک من برای حمایت از روحانی نه وعده های انتخاباتیِ او بلکه کارنامۀ چهارسال اول و همچنین صلاحیتِ او در نسبت با دیگر کاندیداها بود. من هیچگاه به شعارهای انتخاباتی خوشبین نبوده و نیستم و آنها را جز در حد شعار برای رای جمع کردن نمیبینم، از همین رو تصمیم خود برای رای دادن به روحانی را هم مبتنی بر شعارهای او نکرده بودم، بلکه بیشتر کارنامۀ کاری چهارسال اول ریاست جمهوریِ او و سهل گیری های سیاسی اش من را به این سمت سوق داده بود که در میان کاندیداهای دور دوم بهترین گزینه (یا به تعبیری گزینۀ بد در مقابل گزینه های بدتر) است. اما برگ طور دیگری رقم خورد و اکنون میدانیم که این روحانی با روحانیِ چهار سال اول زمین تا آسمان فرق دارد. شاید یکی از دلایلِ این تفاوتِ مواضع، شکست برجامی باشد که برگ برنده و دستاورد دولت او محسوب میشد، و یا شاید هم دلایلِ دیگری . . .! اما یک چیز را اکنون خیلی خوب میدانیم و آن اینکه با توجه به مواضع روحانیِ دوم، سیاستهای داخلی اش و حتی خارجی اش و . . . عملن تفاوتی نمیکرد که او رئیس جمهور بشود یا دیگر کاندیداها. از نظر من کاری که روحانی کرد از بین بردن همین تمایز میان انتخاب بین بد و بدتر بود؛ او خود تبدیل به یکی از همان گزینه های بدتر شد! رئیس جمهوری که تنها کاری که از عهده اش بر می آید انتقاد کردن از شرایط و محدودیتهای قدرتش است انگار نه انگار که او انتخاب شده است که همین محدودیتها را پشت سر بگذارد، چون اگر به انتقاد بود هریک از ما اکنون به بزرگترین ناقدان تبدیل شده ایم. رئیس جمهوری که حتی در حوزه هایی که مستقیمن مربوط به حیطۀ قدرتیِ اوست بدترین انتخابها را کرده و کمترین اعتناها را متوجه منتقدانش کرده است؛ یک نمونۀ کوچک رئیس سازمان محیط زیست است که به رغم انتقادات بسیاری از سوی فعالین محیط زیست به خاطر انتخاب شدنش، هیچ تغییری در تغییر او صورت نگرفت و وضعیت محیط زیستی کشور هم که خود گویای ماجراست؛ یا پیگیری سیاستهای وحشتناکِ کنونی در حوزۀ خودرو، ارز، مسکن و . . . ..

من نه خود را یک فعال سیاسی میدانم و نه اینکه در این زمینه سررشته ای دارم، تنها به عنوان فردی با دغدغه های فلسفی-اخلاقی تلاش داشتم در آن زمان بهترین گزینه (یا گزینۀ بد در مقابل گزینه های بدتر) را انتخاب کنم و نظرم را هم با دیگران در این زمینه به اشتراک بگذارم که متاسفانه باید اعتراف کنم انتخابم انتخاب خطایی بوده است. البته این خطا هم چیزی نیست که بتوان جلوی آنرا گرفت، وقتی پی بردن به نیت انسانها چندان آسان نیست و ما مجبوریم انتخابمان را از افراد بر اساس سوابقشان، دیدگاههایشان و مشی فکریشان صورت دهیم. وقتی فردی به یکباره از مواضع سابق خودش عدول میکند و به نوعی به اعتماد همۀ افرادی دهن کجی میکند که او را انتخاب کرده اند، به نظر میرسد تقصیر اصلی بر گردن اعتمادکنندگان نیست، همچون مسافرانی که از روی اعتماد به راننده اتوبوس و شرکت مسافربری به خاطر سابقۀ خوبش، سوار بر اتوبوس میشوند اما فارغ از اینکه راننده شب قبلش به درستی نخوابیده و شرکت هم این مطلب را به درستی بررسی نکرده که همین امر باعث تصادف سهمگینی میشود. دستکم اینجا تقصیر بر گردن هرکه باشد برگردن مسافران نیست چون در زندگیِ واقعی راهِ دیگری برای اعتماد به دیگران وجود ندارد مگر با مراجعه به کارنامه یا سوابق افراد یا شرکتها؛ در غیر اینصورت باید مشی بی عملی در پیش گرفت و به هیچکس اعتماد نکرد!

آری، این سکوت نه از رضاء، بلکه به خاطر این حس بود که انگار به منِ اعتمادکننده خیانت شده بود. انگار همۀ چهار سال اول قدرت برنامه ای بود برای چهارسال دوم قدرتگیری برای مقاصدی غیر از آنچه در دورۀ اول انجام شده بود. این سکوت از روی شرمساری از چنین انتخابی بود نه از سر رضاء . . .

@BeKhodnotes

BY دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی


Share with your friend now:
tgoop.com/Bekhodnotes/540

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Just at this time, Bitcoin and the broader crypto market have dropped to new 2022 lows. The Bitcoin price has tanked 10 percent dropping to $20,000. On the other hand, the altcoin space is witnessing even more brutal correction. Bitcoin has dropped nearly 60 percent year-to-date and more than 70 percent since its all-time high in November 2021. Clear It’s yet another bloodbath on Satoshi Street. As of press time, Bitcoin (BTC) and the broader cryptocurrency market have corrected another 10 percent amid a massive sell-off. Ethereum (EHT) is down a staggering 15 percent moving close to $1,000, down more than 42 percent on the weekly chart. Your posting frequency depends on the topic of your channel. If you have a news channel, it’s OK to publish new content every day (or even every hour). For other industries, stick with 2-3 large posts a week. Those being doxxed include outgoing Chief Executive Carrie Lam Cheng Yuet-ngor, Chung and police assistant commissioner Joe Chan Tung, who heads police's cyber security and technology crime bureau.
from us


Telegram دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی
FROM American