BEKHODNOTES Telegram 503
☘️ خدمت اجباری و نبرد
جنسیت پرستیِ دوم (تبعیض جنسیتی علیه مردان)

✍️ دیوید بِناتار
مترجم: بهنام خداپناه

در آندسته جوامعی که در آنها تبعیض جنسی به عنوان امری خطا درنظر گرفته شده است، واکنش به این شکل تبعیض آندسته نگرشها و رویه هایی را هدف قرار داده است که (عمدتا) به ضرر زنان و دختران بوده است. در بالاترین شکل، تنها توجه بسیار اندکی به آندسته نمودهایی از تبعیض جنسی صورت گرفته است که قربانیان اصلیِ آنها مردان و پسران بوده اند. بازشناسیِ اندکی که نسبت به تبعیض علیه مردان وجود داشته است بسیار به ندرت به اصلاحات و بهبودی در این زمینه منتج شده است. بنا به این دلایل، ما می توانیم به تبعیض علیه مردان، با اتخاذ عبارت مشهور سیمون دوبوار ، به عنوان «جنسیت پرستیِ دوم» اشاره کنیم. جنسیت پرستیِ دوم جنسیت پرستیِ مغفول است، جنسیت پرستی یی که حتی بوسیله اکثر کسانی که مخالف تبعیض جنسیتی هستند (یا دستکم ادعای چنین مخالفتی را دارند) نیز به جد گرفته نمی شود. این نه تنها به خاطر استلزاماتش برای تبعیضِ جاری علیه مردان بلکه همچنین به خاطر اینکه تبعیض علیه زنان نمی تواند بدون توجه به همه اَشکالِ جنسیت پرستی به خوبی مطرح شود مایه تاسف است.

شاید آشکارترین نمونه برای وضع نامناسب مردان، تاریخ طولانی مدتِ فشارهای اجتماعی و قانونی روی مردان، و نه زنان، برای ورود به ارتش و مبارزه در جنگ بوده است، که به موجب آن زندگیِ خود و سلامتِ روانی خود را به خطر بیاندازند. آنجا که فشار برای پیوستن به ارتش شکل خدمت اجباری را به خود گرفته است، هزینه های خودداری از این کار عبارت بوده از: تبعید تحمیل شده بر خود، زندانی کردن، حمله فیزیکی یا در شدیدترین شرایط اعدام. میلیونها مرد به خدمت اجباری گرفته شده و وادار به جنگیدن شده اند. خیلیهای دیگر نیز به زور به خدمت در نیروی دریایی واداشته می شدند. درحالیکه خدمت اجباری در شمار رو به رشدی از کشورها - دستکم تا به امروز- فسخ شده است، همچنان، به اشکال مختلفی، در بیش از 80 کشور جهان بکار بسته می شود. این کشورها شامل بسیاری از لیبرال دموکراسیهای توسعه یافته هستند که در آنها موانع قانونی برای پیشرفت زنان (تقریبا) به طور کامل از میان برداشته شده است.

در زمانها و کشورهایی که فشار بر مردان برای پیوستن به ارتش اجتماعی و نه قانونی بوده است، هزینه های نام نویسی نکردن از سوی مردان یا شرمساری بوده و یا محرومیت از بسیاری از حقوق اجتماعی. چه بسا برای مردم در کشورهای معاصر غربی فهم این مطلب دشوار باشد که آن نیروها در بسترهای دیگر از چه قدرتی برخوردار بوده اند. اما، مردان جوان، و حتی پسرها، احساس کرده اند، و حتی این احساس در آنها بوجود آورده شده که مردانگی شان زیرسوال خواهد رفت اگر نتوانند برای خدمت در ارتش نام نویسی کنند. به عبارت دیگر، اگر آنها از پاسخ به فراخوان برای پیوستن به ارتش کوتاهی می کردند ترسو خوانده می شدند. زنان، بی توجه نسبت به مزیت خود در معاف شدن از چنین فشارها و انتظاراتی، گاهی در شرمسار کردنِ مردانی که همین زنان فکر می کردند که آنها باید برای نام نویسی داوطلب می شدند، پیشگام بوده اند.

اینطور نیست که همه مردانی که به خدمت سربازی می روند شاهد جنگ باشند، اما خدمت سربازی حتی در نبودِ جنگ نیز یک زیانِ شایان توجه است. کسانی که به خدمت می روند روند زندگی شان دچار انقطاع می شود. سربازان از خانواده شان جدا می شوند. در معرض انواع هتک حرمتها نسبت به حریم خصوصی شان، محدودیتها بر آزادی شان، رفتارهای تحقیرآمیز و نظم و تادیب شدید قرار می گیرند. حتی امروزه، برای مثال در ارتش روسیه، «نظامی توهین آمیز از تادیب که به عنوان dedovshchina شناخته می شود» مورد اعمال قرار می گیرد. همه ساله هزاران مورد گزارش می شود و شماری از سربازان همه ساله در نتیجه این تادیب جان می دهند. صدها نفر نیز تن به خودکشی می دهند.


متن کامل 👇
goo.gl/dYP1f8
🌾 @sedanet | @Bekhodnotes



tgoop.com/Bekhodnotes/503
Create:
Last Update:

☘️ خدمت اجباری و نبرد
جنسیت پرستیِ دوم (تبعیض جنسیتی علیه مردان)

✍️ دیوید بِناتار
مترجم: بهنام خداپناه

در آندسته جوامعی که در آنها تبعیض جنسی به عنوان امری خطا درنظر گرفته شده است، واکنش به این شکل تبعیض آندسته نگرشها و رویه هایی را هدف قرار داده است که (عمدتا) به ضرر زنان و دختران بوده است. در بالاترین شکل، تنها توجه بسیار اندکی به آندسته نمودهایی از تبعیض جنسی صورت گرفته است که قربانیان اصلیِ آنها مردان و پسران بوده اند. بازشناسیِ اندکی که نسبت به تبعیض علیه مردان وجود داشته است بسیار به ندرت به اصلاحات و بهبودی در این زمینه منتج شده است. بنا به این دلایل، ما می توانیم به تبعیض علیه مردان، با اتخاذ عبارت مشهور سیمون دوبوار ، به عنوان «جنسیت پرستیِ دوم» اشاره کنیم. جنسیت پرستیِ دوم جنسیت پرستیِ مغفول است، جنسیت پرستی یی که حتی بوسیله اکثر کسانی که مخالف تبعیض جنسیتی هستند (یا دستکم ادعای چنین مخالفتی را دارند) نیز به جد گرفته نمی شود. این نه تنها به خاطر استلزاماتش برای تبعیضِ جاری علیه مردان بلکه همچنین به خاطر اینکه تبعیض علیه زنان نمی تواند بدون توجه به همه اَشکالِ جنسیت پرستی به خوبی مطرح شود مایه تاسف است.

شاید آشکارترین نمونه برای وضع نامناسب مردان، تاریخ طولانی مدتِ فشارهای اجتماعی و قانونی روی مردان، و نه زنان، برای ورود به ارتش و مبارزه در جنگ بوده است، که به موجب آن زندگیِ خود و سلامتِ روانی خود را به خطر بیاندازند. آنجا که فشار برای پیوستن به ارتش شکل خدمت اجباری را به خود گرفته است، هزینه های خودداری از این کار عبارت بوده از: تبعید تحمیل شده بر خود، زندانی کردن، حمله فیزیکی یا در شدیدترین شرایط اعدام. میلیونها مرد به خدمت اجباری گرفته شده و وادار به جنگیدن شده اند. خیلیهای دیگر نیز به زور به خدمت در نیروی دریایی واداشته می شدند. درحالیکه خدمت اجباری در شمار رو به رشدی از کشورها - دستکم تا به امروز- فسخ شده است، همچنان، به اشکال مختلفی، در بیش از 80 کشور جهان بکار بسته می شود. این کشورها شامل بسیاری از لیبرال دموکراسیهای توسعه یافته هستند که در آنها موانع قانونی برای پیشرفت زنان (تقریبا) به طور کامل از میان برداشته شده است.

در زمانها و کشورهایی که فشار بر مردان برای پیوستن به ارتش اجتماعی و نه قانونی بوده است، هزینه های نام نویسی نکردن از سوی مردان یا شرمساری بوده و یا محرومیت از بسیاری از حقوق اجتماعی. چه بسا برای مردم در کشورهای معاصر غربی فهم این مطلب دشوار باشد که آن نیروها در بسترهای دیگر از چه قدرتی برخوردار بوده اند. اما، مردان جوان، و حتی پسرها، احساس کرده اند، و حتی این احساس در آنها بوجود آورده شده که مردانگی شان زیرسوال خواهد رفت اگر نتوانند برای خدمت در ارتش نام نویسی کنند. به عبارت دیگر، اگر آنها از پاسخ به فراخوان برای پیوستن به ارتش کوتاهی می کردند ترسو خوانده می شدند. زنان، بی توجه نسبت به مزیت خود در معاف شدن از چنین فشارها و انتظاراتی، گاهی در شرمسار کردنِ مردانی که همین زنان فکر می کردند که آنها باید برای نام نویسی داوطلب می شدند، پیشگام بوده اند.

اینطور نیست که همه مردانی که به خدمت سربازی می روند شاهد جنگ باشند، اما خدمت سربازی حتی در نبودِ جنگ نیز یک زیانِ شایان توجه است. کسانی که به خدمت می روند روند زندگی شان دچار انقطاع می شود. سربازان از خانواده شان جدا می شوند. در معرض انواع هتک حرمتها نسبت به حریم خصوصی شان، محدودیتها بر آزادی شان، رفتارهای تحقیرآمیز و نظم و تادیب شدید قرار می گیرند. حتی امروزه، برای مثال در ارتش روسیه، «نظامی توهین آمیز از تادیب که به عنوان dedovshchina شناخته می شود» مورد اعمال قرار می گیرد. همه ساله هزاران مورد گزارش می شود و شماری از سربازان همه ساله در نتیجه این تادیب جان می دهند. صدها نفر نیز تن به خودکشی می دهند.


متن کامل 👇
goo.gl/dYP1f8
🌾 @sedanet | @Bekhodnotes

BY دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی




Share with your friend now:
tgoop.com/Bekhodnotes/503

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

It’s yet another bloodbath on Satoshi Street. As of press time, Bitcoin (BTC) and the broader cryptocurrency market have corrected another 10 percent amid a massive sell-off. Ethereum (EHT) is down a staggering 15 percent moving close to $1,000, down more than 42 percent on the weekly chart. The best encrypted messaging apps The creator of the channel becomes its administrator by default. If you need help managing your channel, you can add more administrators from your subscriber base. You can provide each admin with limited or full rights to manage the channel. For example, you can allow an administrator to publish and edit content while withholding the right to add new subscribers. The SUCK Channel on Telegram, with a message saying some content has been removed by the police. Photo: Telegram screenshot. To edit your name or bio, click the Menu icon and select “Manage Channel.”
from us


Telegram دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی
FROM American