BEKHODNOTES Telegram 323
ما و نیروی تکنیکی

نقل به مضمون، روایت است (روایتی که البته من آنرا تاکنون به صورت مکتوب در جایی ندیده ام) که مارتین هایدگر برای سفری با هواپیما عازم پِرُوانس در فرانسه شد. در راه سفر و در هواپیما نظر او را درباره سفر با هواپیما پرسیدند و او (باز هم نقل به مضمون) نگرانی خود را از فرارسیدن روزی ابراز داشته بود که بجای آنکه این انسانها باشندکه از هواپیما استفاده میکنند این هواپیماها باشند که از انسانها استفاده خواهند کرد!

صرفنظر از درستی یا غلطی این روایت، به نظرم نکته ای که آن درصدد طرحش برمی آید، نکته ای درست و قطعی است: اینکه آیا ما از تکنولوژی استفاده میکنیم یا تکنولوژی از ما؟ (در این روایت هواپیما نمادی از تکنولوژی است)

من وقتی به خود، دوستان، آشنایان و تقریبن اکثر اطرافیانم و مردم کوچه و خیابان نگاه میکنم هرچه بیشتر متوجه بینش موجود در این روایت منسوب به هایدگر میشوم. افرادی که بیش از آنکه کاربران تکنولوژی باشند، تکنولوژی کاربرِ آنهاست و از آنها استفاده میکند. به تعبیر دیگر، این روزها دیگر ما نیستیم که از تکنولوژی و مظاهر آن بهره می بریم، بلکه تکنولوژی است که از ما چونان منبعی (و یگانه منبع) استفاده میکند که دوام و بقای آن به ما همین کاربران خودش وابسته است.

کافیست استفاده خود را از اینترنت و گوشیهای هوشمند درنظر بگیریم. این روزها دیگر ما نیستیم که از اینترنت و گوشیهایمان (و چه بسا درست تر این باشد که بگوییم مایی که به گوشیها تعلق داریم) استفاده میکنیم بلکه این گوشیها و اینترنت هستند که از ما به اَشکال مختلف بهره میبرند. ما در استفاده از این مظاهر تکنولوژیک دیگر کنترل خود را در استفاده از آنها از دست داده ایم آنچنانکه دیگر نیازهای واقعی مان در استفاده از آنها را تشخیص نمیدهیم. آنچنان شبانه روز به آنها خود را بند کرده ایم که تصور لحظه ای بدون آنها برایمان غیرممکن است. اینترنت و گوشی این روزها چه بسا از آب و نان شب برایمان حیاتی تر شده اند آنچنانکه به خاطر آوردن روزها و ساعتهایی که از این وسایل استفاده نمیکردیم تبدیل به خاطره ای آنچنان گنگ و مبهم گردیده که یادآوریش برایمان بسیار مشکل شده است. روزهایی که بجای آنکه وقت خود را صرف هرزگردی ها در محیط اینترنت یا بالا و پایین کردنهای وسواس گونه صفحه گوشیِ خود کنیم چه بسا به خاطر فراغت بال بیشتری صرف خواندن کتابی، بازی یی، گپ و گفتی با دوستان و آشنایان و خانواده و . . . میکردیم. ما دیگر آن انسانهای سابق نیستیم که هرازچندگاهی برای اینکه کارمان راه بیافتد مثلن برای زدن ایمیلی، برقراریِ تماسی، گرفتن مقاله یا کتابی و . . . به اینترنت یا گوشیهایمان رجوع میکردیم. ما این روزها، هرلحظه و هرزمان بدون نیازی واقعی درگیر این ابزار شده ایم. درحالیکه از یک انبردست به عنوان یک ابزار تنها زمانی استفاده میکنیم که کارمان بدان بیافتد، و در زمانهای عدم نیاز بدان هیچ توجهی بدان نمیکنیم، وضعیت کنونی ما مثل این شده است که مادام هر روز و هر لحظه و هر دقیقه این انبردست را به دست گرفته و خود را درگیرِ آن کنیم. ما دیگر معنای واقعیِ سکوت، در خود فرو رفتن و اندیشیدن به مسائل مختلف را نمیفهمیم. اینترنت و گوشیهای هوشمند جای همه اینها را گرفته اند. نه آنها، که ما ابزار دستِ آنها شده ایم.

تکنولوژی این روزها اینگونه شده که با نیازآفرینی های کاذب در ما روزبه روز خود را فربه تر و ما را نحیف تر و ضعیفتر میکند. ما این روزها ملعبه ها و اسبابِ دست و بردگان تکنولوژی و نیروی تکنولوژی شده ایم. ما به «وارستگی» و «خود-داریِ» بیشتری نیاز داریم که خود را از سیطره این نیروی تکنیکی برهانیم.

@BeKhodnotes



tgoop.com/Bekhodnotes/323
Create:
Last Update:

ما و نیروی تکنیکی

نقل به مضمون، روایت است (روایتی که البته من آنرا تاکنون به صورت مکتوب در جایی ندیده ام) که مارتین هایدگر برای سفری با هواپیما عازم پِرُوانس در فرانسه شد. در راه سفر و در هواپیما نظر او را درباره سفر با هواپیما پرسیدند و او (باز هم نقل به مضمون) نگرانی خود را از فرارسیدن روزی ابراز داشته بود که بجای آنکه این انسانها باشندکه از هواپیما استفاده میکنند این هواپیماها باشند که از انسانها استفاده خواهند کرد!

صرفنظر از درستی یا غلطی این روایت، به نظرم نکته ای که آن درصدد طرحش برمی آید، نکته ای درست و قطعی است: اینکه آیا ما از تکنولوژی استفاده میکنیم یا تکنولوژی از ما؟ (در این روایت هواپیما نمادی از تکنولوژی است)

من وقتی به خود، دوستان، آشنایان و تقریبن اکثر اطرافیانم و مردم کوچه و خیابان نگاه میکنم هرچه بیشتر متوجه بینش موجود در این روایت منسوب به هایدگر میشوم. افرادی که بیش از آنکه کاربران تکنولوژی باشند، تکنولوژی کاربرِ آنهاست و از آنها استفاده میکند. به تعبیر دیگر، این روزها دیگر ما نیستیم که از تکنولوژی و مظاهر آن بهره می بریم، بلکه تکنولوژی است که از ما چونان منبعی (و یگانه منبع) استفاده میکند که دوام و بقای آن به ما همین کاربران خودش وابسته است.

کافیست استفاده خود را از اینترنت و گوشیهای هوشمند درنظر بگیریم. این روزها دیگر ما نیستیم که از اینترنت و گوشیهایمان (و چه بسا درست تر این باشد که بگوییم مایی که به گوشیها تعلق داریم) استفاده میکنیم بلکه این گوشیها و اینترنت هستند که از ما به اَشکال مختلف بهره میبرند. ما در استفاده از این مظاهر تکنولوژیک دیگر کنترل خود را در استفاده از آنها از دست داده ایم آنچنانکه دیگر نیازهای واقعی مان در استفاده از آنها را تشخیص نمیدهیم. آنچنان شبانه روز به آنها خود را بند کرده ایم که تصور لحظه ای بدون آنها برایمان غیرممکن است. اینترنت و گوشی این روزها چه بسا از آب و نان شب برایمان حیاتی تر شده اند آنچنانکه به خاطر آوردن روزها و ساعتهایی که از این وسایل استفاده نمیکردیم تبدیل به خاطره ای آنچنان گنگ و مبهم گردیده که یادآوریش برایمان بسیار مشکل شده است. روزهایی که بجای آنکه وقت خود را صرف هرزگردی ها در محیط اینترنت یا بالا و پایین کردنهای وسواس گونه صفحه گوشیِ خود کنیم چه بسا به خاطر فراغت بال بیشتری صرف خواندن کتابی، بازی یی، گپ و گفتی با دوستان و آشنایان و خانواده و . . . میکردیم. ما دیگر آن انسانهای سابق نیستیم که هرازچندگاهی برای اینکه کارمان راه بیافتد مثلن برای زدن ایمیلی، برقراریِ تماسی، گرفتن مقاله یا کتابی و . . . به اینترنت یا گوشیهایمان رجوع میکردیم. ما این روزها، هرلحظه و هرزمان بدون نیازی واقعی درگیر این ابزار شده ایم. درحالیکه از یک انبردست به عنوان یک ابزار تنها زمانی استفاده میکنیم که کارمان بدان بیافتد، و در زمانهای عدم نیاز بدان هیچ توجهی بدان نمیکنیم، وضعیت کنونی ما مثل این شده است که مادام هر روز و هر لحظه و هر دقیقه این انبردست را به دست گرفته و خود را درگیرِ آن کنیم. ما دیگر معنای واقعیِ سکوت، در خود فرو رفتن و اندیشیدن به مسائل مختلف را نمیفهمیم. اینترنت و گوشیهای هوشمند جای همه اینها را گرفته اند. نه آنها، که ما ابزار دستِ آنها شده ایم.

تکنولوژی این روزها اینگونه شده که با نیازآفرینی های کاذب در ما روزبه روز خود را فربه تر و ما را نحیف تر و ضعیفتر میکند. ما این روزها ملعبه ها و اسبابِ دست و بردگان تکنولوژی و نیروی تکنولوژی شده ایم. ما به «وارستگی» و «خود-داریِ» بیشتری نیاز داریم که خود را از سیطره این نیروی تکنیکی برهانیم.

@BeKhodnotes

BY دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی




Share with your friend now:
tgoop.com/Bekhodnotes/323

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

To view your bio, click the Menu icon and select “View channel info.” The administrator of a telegram group, "Suck Channel," was sentenced to six years and six months in prison for seven counts of incitement yesterday. You can invite up to 200 people from your contacts to join your channel as the next step. Select the users you want to add and click “Invite.” You can skip this step altogether. Activate up to 20 bots Today, we will address Telegram channels and how to use them for maximum benefit.
from us


Telegram دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی
FROM American