tgoop.com/Bekhodnotes/1007
Last Update:
دنیای بیوفا سربسر آزار موری نیرزد
شیخ نجمالدین رازی در اثر گرانسنگ خود با عنوان مرصاد العباد، درباره بیوفایی دنیا با نثر مسجع و به غایت زیبای خود چنین میگوید:
"پادشاه خردمند صاحب سعادت موید از حضرت جلت آن است که بنور فراست شاهانه نظر کند اندر احوال زمانه که این گنده پیر غدّار و این بیوفای مکار از ابتدای عهد فلک دوّار تا انتهای کار روزگار، چندین هزار بُرنای چون نگار و جوان چون نوبهار را شوهر گرفت و بیک دست هریک را بهزاران نشاط و ناز در برمیکشد و بدیگر دست خنجر قهرباز برمیکشد. کدامین سر بر بالین خود یافت که نبرید؟ کدام شکم پر کرد که ندرید؟ آنک او را بشناخت گفت:
کسی کاندر تو دل بندد همی بر خویشتن خندد
که جز بی معنیی چون تو چو تو دلدار نپسندد
اگر نوکیسه عشقی را تو از شوخی بدست آری
قباها کز تو بر دوزد کمرها کز تو بربندد
اگر تو خود نهای جز جان چنان بستانم از تو دل
که یک چشمت همی گرید دگر چشمت همی خندد
کدام دوست را بخواند که نه بدر دشمنی بیرون راند؟ کدام عزیز را بنواخت که نه بمذلتش بگداخت؟ کدام بیچاره را امیر کرد که نه عاقبتش اسیر کرد؟ کرا در مملکت وزیر گردانید که نه چون مملکتش زبر و زیر گردانید؟ کرا بشهریاری بر تخت شاهی نشاند که نه چون تخته شطرنجش با شاه برافشاند؟
تا چون بدیده اعتبار بدعهدی دنیای ناپایدار و بیوفایی سپهر مکار مشاهده کند به رِسَن غرور او فراچاه نشود و بزخارف [زینت] جاه و مال و تنعم دو روزه فانی گمره نگردد. و یقین شناسد که چون با دیگران وفا نکرد با او هم نکند. پس بر خود و بر خلق خدای از بهر جهان عاریتی ستم نکند که دنیای بیوفا سربسر آزار موری نیرزد چرا عاقل از بهر او آزار خدای و خلق بورزد." (مرصاد العباد، تصحیح محمدامین ریاحی، صص. ۴۴-۴۴۲)
@BeKhodnotes
BY دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی
Share with your friend now:
tgoop.com/Bekhodnotes/1007