«تقدیم به پرواز ۷۵۲ اوکراین»

آهنگ: واریاسیونی بر روی یک ملودی قدیمی


تنظیم کننده: پیمان براری

خواننده و تهیه کننده: دکتر فرید صدوقی فر
ویولن: حمید فرتاش، پیمان براری
ویولنسل: مجید اسماعیلی
فلوت: ناصر رحیمی
ابوا: فرشید حفظی فر
کلارینت: محمدحسین پورمعین
پیانو: پیمان براری

@Peymanbararimusic

«کوچ پرستوها»

پیمان براری، دکتر فرید صدوقی فر

@Peymanbararimusic

مقایسه دو بیت از حافظ با بیتی از جامی در جلسه سلمان‌خوانی به تاریخ ۲۵ دی ۱۳۹۸

حافظ:
قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع
که نیست با کسم از بهر مال و جاه نزاع
***
به جان پیر خرابات و حق صحبت او
که نیست در سر من جز هوای خدمت او

جامی:
قسم به صَفْوت جام و صفای جوهر می
که نیست در سر من جز هوای ساغر می

#حافظ_پادشاه_عریان_شعر
#مولانا_عبدالرحمان_جامی

🆔 @abolfazl_radjabi

🔴 پالایشگاه و نیروگاه شازند، عامل اصلی بوی نامطبوع دیشب در اراک ❌

مدیر "حفاظت محیط زیست استان مرکزی" گفت: دیشب «حرکت آلودگی، ناشی از فعالیت پالایشگاه» و «استفاده از سوخت مازوت در نیروگاه» به‌سمت اراک باعث انتشار بوی نامطبوع در این شهر شد.

رضا میرزایی: میزان انتشار آلودگی در فصول سرد و گرم یکسان است، اما درفصل سرد آلودگی درسطح زمین باقی می‌ماند و دیشب اتفاق بدلیل شدت سرمای اراک رخ داد.

میرزایی بیان کرد: شب گذشته، از 72 مشعل نیروگاه 10 مشعل، سوخت مازوت مصرف کردند و سرمای هوا باعث شد که بو به‌سمت اراک بیاید، که البته میزان بو از ساعت ۲۴ کمتر شد. پایش دیشب ما، تا ۲:۳۰ بامداد ادامه داشت.
.
.
لازم به ذکر است که مهر و موم شیر مازوت نیروگاه شازند در دستور کار دولت قرار دارد...

@ArakiBass

🔴🔴🔴 فوری و مهم: مدارس ابتدایی اراک فردا سه شنبه تعطیل شد

🔸بنابر تصمیم کمیته اضطرار آلودگی هوای اراک به دلیل پیش بینی هواشناسی مبنی بر افزایش آلودگی هوا، فردا سه شنبه ۸ بهمن ماه مدارس ابتدایی شهرستان اراک در شهر و روستا در نوبت صبح تعطیل خواهد بود./عصرمرکزی

@ArakiBass

۱۵ ثانیه تا مرگ

نیروگاه شازند عزیزشون...

با سپاس از مسئولینی که نگرانن و اف بر مسئولینی که مصداق متن فیلم هستند...

@arakibass

#شاعران_اراک

(( سوالی از شهرداری و شورای شهر اراک ))

گذشته هفته ای از برف و بوران
نشد خالی ز برف این شهر ویران!!

به هر کوچه نشانی باشد از یخ
به هر گوشه بود محنت فراوان

کسی در فکر چاله چوله ها نیست
که باشد در ره پیر و جوانان

زن و‌مرد از خلایق در عذابند
به هنگام عبور از کوچه هاشان

ز طفلش مادر اندر اضطراب است
اگر خواهد رود سوی دبستان

بلغزد عابری گر در یخ و برف
دهد سرمایه ی خود بهر تاوان

ز مسئولین شهر و شهرداری
سوالی دارم اینک از دل و جان

چرا غافل ز حال مردمانید
پس از یکهفته از آن برف و بوران؟!

چرا دستی به همیاری ندارید
در این سرما و این فصل زمستان؟!

شما را بهر خدمت آفریدند
نه بهر خوردن و‌ خفتن رفیقان!

در این ویرانه کان را نام شهر است
شما یاری رسان باشید عزیزان

کمی هم فکر خلق خویش باشید
که شهر آید عزیزانم به سامان

✍محتشم مومنی #سامان اراک-بهمن۹۸

@ArakiBass

#شاعران_اراک

کلانشهر😔اراک👇


خوش بحال آن قدیما شهرمون

ذره ای آلودگی در سَر نداشت

روی دوشش بار سنگینی نبود

تاج سنگین کلانشهر سَر نداشت

آسمانش آبیِ فیروزه ای

اینهمه بیمار بَد مَنظر نداشت

سکته نادر بود و بیماران قلیل

زندگی اینگونه دَرد سَر نداشت

شد مطب ها پُر ز بیماران و شهر

در تَعجب بود و خود باور نداشت

باغ و بُستانش چنان بلعیده شد

گوئیا انگار کِشت و زرع نداشت

واژه ی بیکاری اندر شهر ما

از عجایب بود و کَس باور نداشت

کاش جای اینهمه پُل های شیک

یکنفر بیکاره اندر شهر نداشت

شد کلان شهر ؛ عاقبت اما دریغ

از کلانشهری کُلاه بر سَر نداشت

✍ #محمدنبی_انصاری


@ArakiBass

شما اخلاق پیسسسی‌ که دارید چیشیه؟

میراث یه رقمی شده هر کی ماخا از خودش تعریف کنه میگه: مو یه اخلاق پیسسسی که داروم....

یا هر وقت یکی جمله‌اش را با این شروع کرد که گفت: حالا تعریف از خودوم نباشه.... اونجو دقیقن دره شروع میکنه که از خودش تعریف کنه😆

@ArakiBass

والا وژدانن😂

موژدوا همسامون

دهم بهمن ماه ،
جشن سده بر شما و تمامی ایرانیان و ایران دوستان مبارک💐💐💐

@ArakiBass

‍ #رسم_و_رسوم_استان_مرکزی

🔴 اشاره ای مختصر به آداب و رسوم گذشته ی مردم اراک (از آغاز زمستان تا فرارسیدن بهار)

💎 کلید واژه : #شب_چله #چله_بزرگ #چله_کوچک #چارچار #کوسه_ناقالی #شب_گزنه #اسفندار_مذ #طلسم_خرفستران #رشکی_ماسی

🔵 در دوران گذشته ، مردم توابع اراک امروزی که شامل کرج ابودلف ، شرا ، فراهان می شد در روز اول دی ماه ، "شب چله" را جشن می گرفتند که این آغاز "چله بزرگ" به مدت 40 روز بود (اول دی ماه تا 10 بهمن ماه) و بعد از آن چله کوچک که 20 روز بود (10 تا 30 بهمن ماه) را سر می گرفتند و بدین طریق ایام زمستان خود را سپری می نمودند . میان چله بزرگ و چله کوچک ایامی دیگر بود که آنرا "چارچار" می گفتند که 4 روز انتهایی چله بزرگ و چهار روز ابتدایی چله کوچک را شامل می شد . در این ایام زمستانی مردم کشاورز و دامدار جشن هایی را می گرفتند که از ذکر تمامی آن در اینجا خودداری می شود ولی معروف ترین آن در ایام چارچار بود که "کوسه ناقالی" به میان مردم می آمد و پایان چله بزرگ و آغاز چله کوچک را برای مردمان جار می زد . ایامی که اوج سرمای یک سال بود و ابوریحان بیرونی می گوید : اهالی کرج ابودلف آنرا "شب گزنه" می گویند .
🔵 پس از پایان این ایام زمستانی و برگزاری آداب و رسوم مختلف که چیزی جز جشن و سرور نبود در نواحی تابعه اصفهان و ری که منطقه اراک امروزی شامل آن می شد در 5 اسفند ماه جشنی به نام اسفندارمذ (اسپندار مزدگان) برگزار می شد که این روز را روز عقلانیت و بردباری می دانستند و اعتقاد داشتند اسفندارمذ فرشته ای فرستاده ی خداست که برای زن ها فرستاده شده است . پس در این روز که عید زنان محسوب می شد مردان به آنها هدایایی را می دادند . که به گزارش ابوریحان بیرونی این رسم از دوران پیش از ورود اسلام به ایران انجام می شده و تا قرن 4 هـ .قـ . از آن باقی مانده است . همچنین در این روز مردم کشمش و دانه انار را می کوبیدند تا شکلی خمیر مانند پیدا کند و آنرا بر کاغذ نوشته ای که روز اسفندارمذ را شکر می کرد قرار می دادند و این طلسم را بر 3 سوی خانه ی خود به جز طرف چهارم که سمت ورودی خانه بود قرار می دادند تا از گزند خرفستران (عقرب و مار و ...) در امان باشند .
🔵 چند روزی از اسفندارمذ (عید زنان) سپری می شد که نوبت "رشکی ماسی" می رسید و او به کوچه ها و محله ها می آمد و به مردم نوید بهار و ایام نوروز را می داد .

🔴 منابع :
- کتاب آثار الباقیه نوشته ابوریحان بیرونی
- کتاب اراک نامه نوشته یوسف نیک فام
- کتاب تا۵ریخچه تئاتر و نمایش در اراک نوشته صدیقه حسن زاده

✍️ #عرفان_ساوه_ای

https://www.tgoop.com/joinchat-BhG_3zwc6l9GVEZnbZhGLw

‍ ‍ #رسم_و_رسوم_استان_مرکزی
#باورهای_مردمی
#رشکی_ماسی #ناقالی


🔸#چله_کوچیکه 🔸 مبارک❄️💐

آخرا چله بزرگه که مردم دیه فکر میکردن زمستون خلاصه...چله کوچیکه با قیل و قال و سرما و برف رووعه از راه میرسید.

ناقالیا با داریه و دمبک و مزقون جلو جلو خبرشا میاوردن...

" ناقالی گُنده گُنده چل رفته پنجاه مُنده "

"چله کوچیکه از 10 بهمن تا 30 بهمن "

از قدیم میگفتن که چله کوچیکه وقتی که از راه میرسه و بنا میکنه به باریدن میگه اگه فرصت چله بزرگیا داشتوم کاری میکردوم که کره اسب تو شکم ننش قندیل ببنده,حیف که پشت سرم شلله و جلی خلاص میشُم...
خلاصه حسابی زورشا میزنه عو یه برف لحه ترنگی میاره رو پشت بونا که باگوعه ما عوم هنی هسیم آما جلی خلاص میشه و پسه حسین سیا میا و سنگشا میکوعه به زیمین و از خو بیدارش میکنه و میگه وخیس...
وخسا که مو رفتوم و رو سیاهی موندا به زغال...

@ArakiBass

🔸ناقالی گونده گونده
🔸چل رفته پنجاه مونده
🔸چیزی به عید نمونده
🔸ما سالی یبار میاییم
🔸دعا گوی شماعیم
🔸هر کس دیه بیایه
🔸آقاش سگ سیایه
🔸خانم بالا شمایی
🔸از خونه در نیایی
🔸عرق داری میچائی

🔸رشکى و ماسى اومده
🔸اونى که مى‌خواستى اومده
🔸روده و پوده اومده
🔸هرچى که بوده اومده
🔸خال‌خال زنگى اومده
🔸على دورنگى اومده
🔸به زير قندى اومده
🔸بچه فرنگى اومده
🔸از همه رنگى اومده 😊

https://www.tgoop.com/joinchat-BhG_3zwc6l9GVEZnbZhGLw

💠 #باورهای_مردمی 💠

سالیان متمادی است که از دهم بهمن(چله کوچیکه) آئین قدیمی #ناقالی در اراک و اکثر شهرهای استان مرکزی برگزار میگردد.
رسم ناقالی از زبان ناقالی در #بازار_اراک
@ArakiBass

" . . . و اما در پایان این گفتار بایسته است اشاره ای هم داشته باشم به سه جشن سده که در ایران پس از اسلام، با شکوه فراوان بر پا شد، بزرگ ترین و با شکوه ترین جشن سده ای که پس از یورش عربان به ایران تا به اینک برگزار شده توسط مرداویج زیاری بوده است ( به سال 313 خورشیدی/‌323 مهشیدی)در شهر سپاهان.
دومین جشن با شکوه را سلطان مسعود غزنوی بر گزار کرد که داستان آن در تاریخ بیهقی آمده است و سومین را به روایتی ملک شاه سلجوقی در سال 471 خورشیدی /484 مهشیدی در بغداد بر گزار کرد.
از دوست داران جشن سده یاد شد، بایسته است یادی هم شود از یکی از دشمنانش، امام محمد غزالی یکی از دشمنان پر و پا قرص جشن های باستانی و ملی ایران زمین به ویژه سده بود، او درکتاب خود ( کیمیای سعادت) دشمنی خود را با نوروز و سده این گونه آشکار کرده است : " نوروز و سده باید که مندرس شود و کسی نام آن نبرد شب سده چراغ فرا نباید گرفت ، تا اصلا آتش نبیند و نشاید که نام این روز برند به هیچ وجه ، بلکه با روزهای دیگر برابر باید داشت و شب جشن سده همچنین، چنان که از او ، خود نام و نشانی نماند ".
گفتار خود را با سروده ای از استاد محمد دبیر سیاقی به پایان می برم ( با این یاد آوری که مصرع دوم بیت دوم از منو چهری دامغانی است ) : "
آتش جشن سده آتش مهر وطن است
کاندرین ملک نخواهد که شب تار بود
خرم است این سده و شادروان باد که گفت
شب جشن سده را حرمت بسیار بود "

✍استاد #محمد_مددی
( بر گرفته از سخنان ام در در جشن سده ی سال 1385)
@ArakiBass

‍ #خاطره

سال ِ انقلاب، برف زیادی در اراک بارید. پارو ها را برداشتیم و به بالای بام رفتیم. آن موقع، خانه مان ابتدای خیابان جهانگیری بود.
چشمانم را می بندم و خیابان های اراک ِ سال ۵۷ را تجسم می کنم:
صبح ها کامیون ها پر می شد از طرفداران شاه. عصرها کامیون ها پر می شد از مخالفان شاه.

سر خیابان قائم مقام، مغازه ای بود که همه چیز داشت. از عکس شاه بگیر تا لیوان سفالی.
یک روز صبح، دور از چشم بابا، به آن مغازه رفتم. عکس شاه را خریدم. سوار یکی از کامیون ها شدم. "جاوید شاه" می گفتم.

سال ِ انقلاب، برف زیادی بارید. بالای بام بودم. دست هام یخ زده بود. بالای بام، چای نبود. همیشه در بالاها، چای و چیزهای خوشمزه نیست.

یک روز عصر، دور از چشم بابا، به همان مغازه رفتم. این بار عکس رهبر انقلاب را خریدم. سوار کامیون شدم. "مرگ بر شاه" گفتم.

یک روز عصر، تلفن زنگ خورد. جواب دادم. صدای  خشنی گفت"ای طاغوتی ها ! امشب می ریزیم خونه تونو آتیش می زنیم!"

ترسیدم. پناه بردم به مامان. مامان سر نماز بود. چادر سفیدش را محکم گرفتم.
مامان، طاغوتی ها را معنی کرد. گفت چون بابات تو ژاندارمری کار می کنه به ما میگن طاغوتی.

شب شد. عکس شاه، زیر فرش بود، کنار ِ عکس رهبر انقلاب. هر دو عکس، زیر گلهای قالی خوابیده بودند.

شب، ماجرای تلفن را به بابا گفتم. بابا آن موقع ها خیلی قوی بود. چهارشانه و محکم. هر روز ، ریش هایش را می تراشید. هر روز کفش هایش را واکس می زد. ولی، وقتی حرف من را شنید به گلهای قالی نگاه کرد و سکوت کرد. چند لحظه نگاه کرد. شاید چند دقیقه. شاید شش ماه. شاید تا حالا....

سال ِ انقلاب، هوا خیلی سرد بود. برف زیادی بارید.
آخر ِشب همه خوابیدند. ولی من خوابم نمی برد. به پنجره ی آشپزخونه نگاه می کردم. احساس می کردم آدمهای انقلابی  لابد خیلی زرنگ هستند. فکر می کردم  یهو از پنجره می ریزند تو خونه و کبریت می کشند به خانه و زندگی.
چشمان بابا و مامان بسته بود.
با چشمان ِ باز ، به سقف و پنجره نگاه می کردم.
صبح شد. بابا گفت بچه ها نترسید.
بابا با لباس های نظامی اش، در ِخانه را باز کرد و رفت. مامان به بابا نگاه کرد. ما در سال اول انقلاب، خیلی تنها بودیم، شاید چون خیلی طاغوتی بودیم.

سال ِ انقلاب، همدم ما برف بود و آدمک های برفی...آدمک هایی که خیلی خیلی،  زود  آب می شدند...

📝 #رضا_مهدوی_هزاوه
📸 #استاد_جمالزاده

@ArakiBass

⁠🌀 محبت امروز شما نوزادای را سیر و سیراب می کند .
همه انسان های آزاده دنیا وقتی داستان تشنگی حضرت علی اصغر علیه السلام ، طفل شیرخوار واقعه کربلا را می شنوند به یاد گلویی که تشنه با تیر سه شعبه پاره پاره شد در اندیشه سیراب کردن غرق می شوند. با حمایت شما نذری سیراب کردن نوزادان محروم از شیر مادر را محقق می کنیم.


تغذیه با شیر مادر یک مزیت نیست، ضرورتی است که بخشی طبیعی از تغذیهٔ یک نوزاد محسوب می‌شود. اما گاهی شیر مادر برای رفع نیاز یک نوزاد کافی نیست و تلاش‌ها برای رفع مشکلات موجود شیردهی نیز پاسخ نمی‌دهد یا مادرانی که دو یا چندقلو دارند، امکان تأمین شیر کافی برای نوزادان خود را ندارند. در این شرایط تغذیه از شیرهای موجود در بانک شیر مادران می‌تواند راهکار مفیدی برای داشتن یک شیردهی موفق باشد.


با تلاش و پشتیبانی مالی خیر محترم حوزه سلامت جناب آقای حسن حسینی کار ساختمانی بانک شیر به سرانجام رسیده و در ادامه با یاری شما بزودی بانک شیر مادران در بیمارستان طالقانی اراک تجهیز و به بهره برداری خواهد رسید.

ضرورت ایجاد بانک شیر مادران :
بانک شیر مادر مسئول جمع آوری و آماده سازی شیر مادر برای اهدا برای نوزادانی بیمار و یا نارس است.
اگر فردی دارای شیر کم و یا نوزاد چند قلو باشد، بانک شیر مادران تامین شیر و تغذیه نوزاد را برعهده می‌گیرد و شیر مادرانی که به این مرکز اهدا شده، به طور پاستوریزه و بهداشتی در اختیار نوزادان قرار می‌گیرد.
مادرانی که با کمبود شیر مواجه هستند، می توانند نیاز نوزاد به شیر را از بانک شیر تامین کنند، افزود: با مراجعه مادران به بانک شیر، تغذیه نوزاد به طور کامل تامین می‌شود.
میزان مرگ و میر نوزادان و بیماری‌های عفونتی و مشکلات گوارشی نوزادان کاهش چشمگیری یافته است.
در این بانک، شیر مادرانی که شیر خود را اهدا می کنند، جمع آوری می شود و در مراحلی با پاستوریزه کردن و انجام آزمایش های لازم، برای نوزادان نارس که از شیر مادر محروم هستند مورد استفاده قرار می گیرد.
یکی از مشکلات بزرگ نوزادان نارس مشکلات گوارشی است و ممکن است روده آنها دچار مشکل شود و آنچه که می تواند کمک کننده باشد در این زمینه شیر مادر است و اگر نوزاد نارس شیر خشک دریافت کند ممکن است مشکلات گوارشی آن بیشتر شود اما شیر مادر پیشگیری کننده است.
تبریز نخستین استان کشور در زمینه راه اندازی بانک شیر مادران در کشور بوده و اکنون استان مرکزی نیز با همت خیرین گرانقدر به جرگه استانهای دارای بانک شیر خواهد پیوست.
احداث افزون بر 600 بانک شیر در جهان گواهی بر اهمیت شیر مادر در تغذیه و رشد نوزادان است به طوری که اکنون این بانک در بسیاری از کشورهای جهان به داد نوزادان نارس و بیماری که به هر دلیلی از نعمت شیر مادر محروم هستند رسیده و دغدغه فعالان سازمان جهانی بهداشت را در زمینه یافتن جایگزینی مناسب برای شیر خشک پاسخ داده است.
نخستین بانک شیر جهان در سال 1909 میلادی در شهر وین کشور اتریش راه اندازی شد و بعد از آن سایر کشورها از جمله ایران به این مهم پرداخت.


در ادامه برای آشنایی با بانک شیر مادر به معرفی آن در قالب چند سوال پرداخته ایم .

بانک شیر مادر چیست؟بانک شیر مادر یک موسسهٔ بدون سودرسانی مالی است که با هدف تأمین شیر مادران پاستوریزه‌شده طی فرایند اهدای شیر، انجام فرایند غربالگری، ذخیره کردن و توزیع شیر اهدایی بر اساس قوانین موجود فعالیت می‌کند. شیر پاستوریزه‌شده مادران صرفاً باید توسط مراقبان بهداشتی کارشناس و دارای مدرک تجویز شود.
شیر اهدایی مادر چیست؟شیری است که توسط زنان شیرده برای شیرخواران دیگر اهدا می‌شود و با استفاده از روش پاستوریزاسیون نگهدارنده (Holder)، پاستوریزهشده و عاری از آلودگی است که در اختیار نوزاد دیگری غیر از کودک خود مادر اهداکننده قرار می‌گیرد.
اهدای شیر مادر چیست؟فعالیتی که طی آن یک مادر شیر خود را در اختیار افراد و در واقع، نوزادان دیگر، بدون دریافت پول قرار می‌دهد.
جمع‌آوری و نگهداری شیر اهدایی مادر چیست؟مراکز و سازمان‌های مورد تأیید بانک شیر مادر (Donor Human Milk Depot)، که کارشان جمع‌‌آوری و نگهداری شیر مادر اهداشده قبل از انتقال به بانک شیر مادر است.

🌻 خیرین فرهنگ و سلامت فرزانگان(مجمع خیرین بیمارستان طالقانی اراک)#مادرانه_بیاندیشیم#همه_باهم_میتوانیم

✨ آیت الله بهجت(ره) : خوب است انسان در هر کار خیری حتی اندکی مشارکت کند، زیرا معلوم نیست کدام عمل در نزد خدا پذیرفته میشود.
🔗 لطفا در راستای نذر معنوی این پیام را به 5 نفر نشر دهید.

✅ لینک پرداخت مستقیم (بدون کسر کارمزد) :
https://pay.beheshwww.tgoop.com/24316?utm_source=tlg

کارتونیست : #وحید_علیمحمدی‌‌
#کرونا
#اراک

@ArakiBass

‍ ‍ #دل_نوشته

قُرُقِ دیوانه گی ام
امروز ، روزِ من و حیرانی بود ، روز دیوانگی من و بازار ؛
#بازار تاریخی #اراک ، قُرُقِ من بود امروز ، قرق دیوانگی ام ،
نمی دانستم کدام سرا را باید بروم، باید بدَوَم .
مغازه ها محو شده بودند و هیاهوی آدمها فروکش کرده بود ؛ اشتیاق اما ، چونان سرما ، جانم را به آتش می کشید.

می چرخیدم ؛ می دویدم ، می نوشتم ؛
چه باید نوشت ، چگونه باید نوشت ؟
چگونه می توان زیبایی و تاریخ را از جامِ کلمات ریخت و سر کشید این پیمانه را .

که من بودم به گاه عبور از میان کوهساران پُر از برف، وقتی که روزگار، غارِ افلاطون شده بود ؛ زنجیر رها کرده ، به بازار گریختم ؛ دیگر این "من" نبود ؛ که بی زمان شده بودم ،
آن شیدایی دیرین ، آن آتش خفته در خاکستر فراموشی ، امروز به یکباره زبانه کشید، که هنر ، دروازه های فلسفه را می گشود و تاریخ ، آینه دار بود تناسبات طلایی را ، زیبایی اما ، حیرانی را به آغوش کشیده بود و می چرخید ، صدای خنده شان ، از سرای نوذری بیرون می دوید ؛ می دوید به سَرسرای چهارسوق .

به شوق آمده بودم از نیلوفری نور ، که مُماس بر منحنی تاریکی ، مرا از عالَمی به عالَم دیگر می بُرد ....
#بازار_اراک را پیشتر و بیشتر دیده بودم اما ندیده بودمش انگار تا به امروز
امروز بازار برای من بود ، برای من و دیوانگی ام

از دست شده بودم به گاهِ غروب ...
روحم را به دار قالی ای آویختم ، گرهش زدم به زلف سقاخانه ...

از دست شده بودم به گاه بازگشت ...
که دست این شوریدگی را مولانای جان آمد و گرفت ؛
"این بار من یکبارگی در عاشقی پیچیده ام
این بار من یکبارگی از عافیت ببریده ام
دوران کنون دوران من ،
گردون کنون حیران من،
در لامکان سَیرانِ من "
که قُرُقِ من بود امروز ، قرق دیوانگی ام.

#بازار_تاریخی_اراک
#بازار #اراک
#اراکی_باس

✍#رضوان_میرمحمدی
📸 #مجید_گازرانی


@ArakiBass

‍ دلتنگي شبيه اشك نيمه شبه تولداست...
شبيه لمس باران شمال از پنجره اتوبوس
مثل ميز دو نفره كافه با يك صندلي خالي...
دلتنگي شبيه خانه ايست
كه صدايي براي پاسخ حرف هايت ندارد
ومثل هر جاييست
كه تنها مي توان خيره نگاه كرد
تا با تصور تو پر شود
هر جا كه نيستي
يك صندلي خالي
درست كنار من
براي دلتنگي
پيدا ميشود
@rezabarati54
@deklamehaye_rezabarati



#رضابراتی
#دکلمه_های_رضا_براتی
#سیاوش_رنجبر
#آوای_جاودان
#گویندگی #موسیقی #رادیوهفت
#دکلمه #نریشین #تیزر

دعوتید به شنیدن در کانال 👇👇

@deklamehaye_rezabarati


🎼🎼🎼🎼🎼

#شاعران_اراک

« زنده ی اجباری »


من که همچون خون به رگهای حقیقت جاریم
از چه رو شالوده و پالوده ی پرکاریم ؟

گر چه در بیداریم هرگز نبودم تحفه ای
خواب میدیدم پریشب حاجی ِ بازاریم !

روزها هُشیارم و سرباز جانباز وطن
نصفه شبها مستم و در مسند تیمساریم !

مخلص بنّای پیر و فعله ی آبادیم
کشته ی گچّ و ملات و خرقه ی معماریم !

در خیالم از جهالت در کمال سادگی
صاحب شغلی وزین در مهد استانداریم !

گر چه لایق نیستم اما به صد سوز و گداز
عاشق سربندم و دلداده ی سرداریم !!

گاه مداحم ، گهی مطرب ، گهی آوازه خوان
گه گداری هم عزیزان در مجالس قاریم !!

بی خبر از ماجراهای برنج و محسنم !
با همه اینها ولی همسایه ی بوجاریم !!

مدتی دلال آهن ، مدتی دلال گوشت
مدتی هم لاجرم دور و بر سمساریم!

اُشتر لوکم که با خار مغیلان زنده ام
بوالعجب رسمی که تن فرسوده ی عصاریم !!

من که عمر خود به پای درس و مکتب داده ام
پادوی اوستا یداللهم ، جک سوسماریم !!

رهرو پندار نیکم ، پیرو کردار پاک
( از تهی سرشارم ) و از مال و مکنت عاریم !!

در میان گرگها و لشکر کفتارها
یحتمل خرمغزِ خنگی یا الاغ گاریم؟!

بر خلاف طینت و طبع و سرشت آدمی
دائماً در حال مویه یا که اشک و زاریم !

تا بیان از ماده صد در گفته ها باشد عیان
نوکر و عبد و عبید و تابع شهرداریم !!

بهر قوت لا یموتی من به جولانم ولی
همسرم با طعنه گوید اسوه ی بیگاریم !!

با همه هوش و دَها هرگز نمی دانم هنوز
جوجه ام من ؟ مرغکم من ؟ یا خروس لاریم !!

عقل ناقص را بپرسیدم که ای بی خاصیت !
کی ؟ کجا ؟ یک پهلوان آخِر نماید یاریم ؟!

دلخوش مستقبَل و پا بسته ی ماضی بعید!
لیک مدتهاست اندر حال استمراریم !!

از ازل تا بی نهایت تازگی پی برده ام
متصل در چرخش یک چرخه ی تکراریم!!

مرده ام من در درون و با همه شرمندگی
در میان زنده جانان زنده ی اجباریم !!

#محمد_علمدار
بهمن ۹۸

@ArakiBass