ZENDEEGIESALEEM Telegram 34343
🔴از بدترین شرایط حمله طالبان به ما،با دوره‌ها معجزه ها در زندگیم رخ داد. با چالش چهارماهه باکسی نامزد شدم که از هر لحاظ لول بالایی داره، خیلی منو دوست داره و میگه تو خیلی قیمتی هستی تو منو رشد دادی و تغییر دادی و راز موفقیتم تویی.. از محل کارم اسمم جزو افرادی درامد که می‌تونستم همراه خانوادم خروج اضطراری داشته باشم و الان راهی آمریکا هستم.. رشد مالی داشتم و درآمدم در طول دو ماه به اندازه یک سال بالا رفت.توی اون شرایط نابه سامان کشور که اغلب نتونستن پول‌هایشان را از بانک بگیرند به طرز معجزه آسایی پول هام رو گرفتم

🔺من از نظر دیگران از هر لحاظ در اوج بودم ولی از درون خلا داشتم.. وقتی دوره‌ها رو گرفتم خیلی آرام شدم.. من از ایران‌نیستم .. رابطم با خدا خیلی خوب شد.. انگار یک گمشده پیدا کرده بودم.. هر روز ورزش میکنم.. خواب‌هام منظم شد.. عصبانیتم خیلی کم شده.. رابطم با همه خوب شد.. بین همکارام محبوب شدم.. کیفیت خواستگارام بالاتر رفته
🔺الان با کسی در ارتباطم که به من میگه تو‌ منو ساختی و تغییر دادی و به شدت منو دوست داره و قصدش ازدواجه به شدت رشد مالی داشته و میگه راز موفقیتم تویی و خیلی قیمتی هستی..
🔺رشد مالی بالایی داشتم.. طالبان که اومد همه وحشت داشتن ولی من قلبم آروم بود.. مادرم ترس داشت و ناامید بود و معجزه‌وار تونستیم مادرمو بفرستیم خارج از کشور.. من و پدرم نتونستیم بریم و میدونستم حتما دلیلی داره و اتفاقات خوبی برام افتاد که اگر بیرون از کشور بودم نمی‌تونستم اون کارها رو انجام بدم، تونستم پولهامو که توی بانک بود بگیرم که خیلیا نتونستن.. معجزه‌وار اسم من جزو کارمندایی در اومد که قرار شد خروج اضطراری داشته باشیم.. خدا رو شکر کردم و با اصرار من پدرم هم شامل این قضیه شد.
🔺درآمدم در طول دو ماه برابر یک سال کار کردنم بالا رفت.. امن بودن جهان برام هر روز بیشتر اثبات شد.. فقط خدا رو شکر میکردم.. الان راهی آمریکا هستیم.. سایه‌های زیادی از پدرم پیدا کردم.. از پدرم خیلی نفرت داشتم.. پدرم رو بخشیدم براش نامه نوشتم.. فهمیدم ترس‌هامو مادرم ایجاد کرده بود و مادرم رو هم بخشیدم مسئولیت زندگیمو پذیرفتم.. با پدرم ارتباط خوبی گرفتم..
🔺در این سفر متوجه انکار زنانگیم شدم.. با دوره جدایی تا تعالی توی کودکیم رفتم.. اجتماعی بودن و ارتباط خوب بادیگران توی خانواده ما پذیرفته نمیشد و به مرور منم دیگه ارتباط با دیگران رو دوست نداشتم و به خودم میگفتم من درون‌گرا هستم.. هورمون‌های بدنم به هم خورده بود موهای بدنم زیاد شده بود و قائدگیم به هم خورده بود.. الان خودمو پذیرفتم و میگم تو جذاب و قوی هستی و کسی نمیتونه تو رو تحقیر کنه.. ترس‌هامو پیدا کردم.. آدمها زیاد جذبم میشن.. چالش مربوط به ترس‌ها رو خیلی جدی گرفتم هر ترسی رو که از دور میکنم یک بُعد کلان از زندگیم حل میشه..



tgoop.com/zendeegiesaleem/34343
Create:
Last Update:

🔴از بدترین شرایط حمله طالبان به ما،با دوره‌ها معجزه ها در زندگیم رخ داد. با چالش چهارماهه باکسی نامزد شدم که از هر لحاظ لول بالایی داره، خیلی منو دوست داره و میگه تو خیلی قیمتی هستی تو منو رشد دادی و تغییر دادی و راز موفقیتم تویی.. از محل کارم اسمم جزو افرادی درامد که می‌تونستم همراه خانوادم خروج اضطراری داشته باشم و الان راهی آمریکا هستم.. رشد مالی داشتم و درآمدم در طول دو ماه به اندازه یک سال بالا رفت.توی اون شرایط نابه سامان کشور که اغلب نتونستن پول‌هایشان را از بانک بگیرند به طرز معجزه آسایی پول هام رو گرفتم

🔺من از نظر دیگران از هر لحاظ در اوج بودم ولی از درون خلا داشتم.. وقتی دوره‌ها رو گرفتم خیلی آرام شدم.. من از ایران‌نیستم .. رابطم با خدا خیلی خوب شد.. انگار یک گمشده پیدا کرده بودم.. هر روز ورزش میکنم.. خواب‌هام منظم شد.. عصبانیتم خیلی کم شده.. رابطم با همه خوب شد.. بین همکارام محبوب شدم.. کیفیت خواستگارام بالاتر رفته
🔺الان با کسی در ارتباطم که به من میگه تو‌ منو ساختی و تغییر دادی و به شدت منو دوست داره و قصدش ازدواجه به شدت رشد مالی داشته و میگه راز موفقیتم تویی و خیلی قیمتی هستی..
🔺رشد مالی بالایی داشتم.. طالبان که اومد همه وحشت داشتن ولی من قلبم آروم بود.. مادرم ترس داشت و ناامید بود و معجزه‌وار تونستیم مادرمو بفرستیم خارج از کشور.. من و پدرم نتونستیم بریم و میدونستم حتما دلیلی داره و اتفاقات خوبی برام افتاد که اگر بیرون از کشور بودم نمی‌تونستم اون کارها رو انجام بدم، تونستم پولهامو که توی بانک بود بگیرم که خیلیا نتونستن.. معجزه‌وار اسم من جزو کارمندایی در اومد که قرار شد خروج اضطراری داشته باشیم.. خدا رو شکر کردم و با اصرار من پدرم هم شامل این قضیه شد.
🔺درآمدم در طول دو ماه برابر یک سال کار کردنم بالا رفت.. امن بودن جهان برام هر روز بیشتر اثبات شد.. فقط خدا رو شکر میکردم.. الان راهی آمریکا هستیم.. سایه‌های زیادی از پدرم پیدا کردم.. از پدرم خیلی نفرت داشتم.. پدرم رو بخشیدم براش نامه نوشتم.. فهمیدم ترس‌هامو مادرم ایجاد کرده بود و مادرم رو هم بخشیدم مسئولیت زندگیمو پذیرفتم.. با پدرم ارتباط خوبی گرفتم..
🔺در این سفر متوجه انکار زنانگیم شدم.. با دوره جدایی تا تعالی توی کودکیم رفتم.. اجتماعی بودن و ارتباط خوب بادیگران توی خانواده ما پذیرفته نمیشد و به مرور منم دیگه ارتباط با دیگران رو دوست نداشتم و به خودم میگفتم من درون‌گرا هستم.. هورمون‌های بدنم به هم خورده بود موهای بدنم زیاد شده بود و قائدگیم به هم خورده بود.. الان خودمو پذیرفتم و میگم تو جذاب و قوی هستی و کسی نمیتونه تو رو تحقیر کنه.. ترس‌هامو پیدا کردم.. آدمها زیاد جذبم میشن.. چالش مربوط به ترس‌ها رو خیلی جدی گرفتم هر ترسی رو که از دور میکنم یک بُعد کلان از زندگیم حل میشه..

BY زندگی سالم (سوده هروی) روانشناسی تحلیلی یونگ


Share with your friend now:
tgoop.com/zendeegiesaleem/34343

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Add up to 50 administrators End-to-end encryption is an important feature in messaging, as it's the first step in protecting users from surveillance. Ng, who had pleaded not guilty to all charges, had been detained for more than 20 months. His channel was said to have contained around 120 messages and photos that incited others to vandalise pro-government shops and commit criminal damage targeting police stations. Informative Healing through screaming therapy
from us


Telegram زندگی سالم (سوده هروی) روانشناسی تحلیلی یونگ
FROM American