Telegram Web
هوالمحبوب

✔️ أبلَغُ العِظاتِ الاعتِبارُ بِمَصارِعِ الأمواتِ

رساترين پندها، عبرت گرفتن از آرامگاههاى مردگان است ...


نثأر حضرت مولا اميرالمومنين علي عليه السلام صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Forwarded from اتچ بات

رُوِی عَنْ عَلِیِّّ بْنِ الْحُسَینِ صَلَواتَ اللهُ عَلَیْهِمَا قَالَ لِوَلَدِهِ:«...یا بُنَیَّ وَاعْلَمْ أَنَّ السَّاعَاتِ تُذْهِبُ عُمُرَكَ وَ أَنَّكَ لَا تَنَالُ نِعْمَةً إِلَّا بِفِرَاقِ أُخْرَى فَإِيَّاكَ وَ الْأَمَلَ الطَّوِيلَ فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ أَمَلًا لَا يَبْلُغُهُ وَ جَامِعِ مَالٍ لَا يَأْكُلُه...»
ترجمه: امام زین العابدین {ع} به فرزندش فرمودند: ای پسرم! بدان که این ساعت‌ها و لحظه‌ها از عمر تو می‌کاهد و تو به نعمتی دسترسی پیدا نمی‌کنی مگر این که نعمت دیگری را از دست می‌دهی. پس از آرزوهای طولانی بپرهیز و دوری کن، چه بسیار آرزو کننده‌هایی که هیچ‌گاه به آرزوهای خود نمی‌رسند . چه بسیار جمع کنندگان مال که هیچ گاه آن را نمی‌خورند.
شرح: جلسۀ گذشته من، یک روایتی از امیرالمؤمنین {ع}، نقل کردم که در آن روایت، حضرت فرمود:اُشهِدُ بِاللَّهِ مَا تَنَالُونَ فِي الدُّنْيَا نِعْمَةً تَفْرَحُونَ بِهَا إِلَّا بِفِرَاقِ أُخْرَى تَكْرَهُونَهَا» این روایتی بود که من، همین چند روز پیش خواندم و معنا کردم. حالا این روایت را به مناسبت آن می گویم، این را پهلوی آن بگذارید که آن که من گفتم، مراد حضرت امیرالمؤمنین {ع}چیه؛ اینجا مراد را زین العابدین صلوات الله علیه، بازش می‌کند. به قول ما، روایت را با روایت معنا می‌کند.در آن روایت، عرض کردم که امیرالمؤمنین{ع} فرمود: خدا را گواه می‌گیرم که توی دنیا، شما به این نعمت‌های مادّی نمی‌رسید، مگر یکی از دست می‌دهید که نمی‌خواهید، آن را از دست بدهید؛ یعنی یک چیز گران قیمتی را می‌دهید، یک چیز مواظب باشید، ارزان نفروشید عمرتان را. دیگر خیلی صریحش کردم، ساده‌اش کردم. حالا بیایید اینجا گوش کنید. دارد زین العابدین صلوات الله علیه، در وصیت‌هایش به امام محمد باقر {ع}، خطاب می‌کند بهش؛ مفصّل هم هست.
«یا بُنَیَّ» ای فرزندم! «وَ اعْلَمْ» این را بدان، «أَنَّ السَّاعَاتِ تُذْهِبُ عُمُرَكَ»؛ این ساعت‌هایی که می‌بینی،این‌ها عمر تو را نابود می‌کند، از بین می‌برد. که گفتم هر لحظه‌ای که می‌گذرد، از عمر تو کاسته می‌شود. که من گفتم: عمر ما همان هستی ماست در این عالم. بلافاصله می‌فرماید: «وَ أَنَّكَ لَا تَنَالُ نِعْمَةً إِلَّا بِفِرَاقِ» چی؟ «أُخْرَى»؛ عین جملۀ علی {ع}، را به قول ما اینجا می‌آورد. البتّه آنجا «فِی الدُّنیا» داشت، اینجا ندارد. تو دسترسی پیدا نمی‌کنی به نعمتی، مگر نعمتی را از دست می‌دهی. آن چیه؟ آن همانی است که اوّل فرمود: ساعات چه کار می‌کند؟ که می‌گذرد بر تو؟ از عمر تو می‌کاهد که بالاترین نعمت، عمر و هستی من و توست در این عالم. «فَإِيَّاكَ وَ الْأَمَلَ الطَّوِيلَ»؛ بپرهیز از آرزوی دراز. این آرزوهای دراز بیچاره‌ات می‌کند.«فَإِيَّاكَ وَ الْأَمَلَ الطَّوِيلَ فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ أَمَلًا لَا يَبْلُغُهُ» چه بسیار کسانی را که آرزو کردند چیزی را و به آرزویشان در این دنیا نرسیدند. «وَ جَامِعِ مَالٍ لَا يَأْكُلُه»؛ چه بسیار کسانی که توی این دنیا پول‌ها را روی هم گذاشتند و نخوردند. شد؟! شروع می کند حضرت دانه دانه...خواستم آن را بگویم، آن روایتی که قبلاً خواندم. مواظب باش که این عمر عزیزت را،ارزان از دست ندهی توی دنیا.مواظب این باش، توی دنیا هستی، بله! خیلی آرزوها آدم می‌کند، جنبه‌های مادّی و فلان، بهشان هم نمی رسد. بنابراین، آدم عاقل توی دنیا که هستش، چه کار می کند؟ بازاری که باشد، بازاری فکر می کند. دیگر من بهتر از این نمی‌توانستم بگویم. گفت: جایی کاسه می رود که قدح باز آید.کجا باز آید برای تو که به قدحش هم نمی رسی. امام زین العابدین {ع}می گوید، به او نمی‌رسی. درست است یا نه؟ پس بنابراین، یک جایی می‌دهم، در یک راهی مصرف می‌کنم که آن جا تضمین شده است برای من، و او عبارت از نعم جاودانۀ اخروی است؛ عمرم را تا می توانم در این راه مصرف می‌کنم.
عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عُثْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: مَرِضَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) فِي مَرَضِهِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ فَجَمَعَ أَوْلَادَهُ... وَ اعْلَمْ أَنَّ السَّاعَاتِ تُذْهِبُ عُمُرَكَ وَ أَنَّكَ لَا تَنَالُ نِعْمَةً إِلَّا بِفِرَاقِ أُخْرَى فَإِيَّاكَ وَ الْأَمَلَ الطَّوِيلَ فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ أَمَلًا لَا يَبْلُغُهُ وَ جَامِعِ مَالٍ لَا يَأْكُلُه ... بحار الأنوار، جلد 46، صفحه 230
...أَشْهَدُ بِاللَّهِ مَا تَنَالُونَ فِي الدُّنْيَا نِعْمَةً تَفْرَحُونَ بِهَا إِلَّا بِفِرَاقِ أُخْرَى تَكْرَهُونَهَا... بحار الأنوار، جلد 70، صفحه 96
〰️〰️〰️〰️〰️
شرح حدیث
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی


نثار ارواح مطهر شهيدان مظلوم صلوات


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Forwarded from عکس نگار
هوالمحبوب

🟢 چرا امام سجاد علیه‌السلام به صورت ناشناس کاروان حج را همراهی کردند؟

▪️ سالروز شهادت حضرت سید الساجدین علی بن الحسین علیه‌السلام تسلیت باد!

🔹 فرزند پیغمبر(ص) است. به حج می‌رود. امتناع دارد که با قافله‌‏ای حرکت کند که او را می‌شناسند. مترصّد است قافله‌‏ای از نقاط دور دست که او را نمی‌شناسند پیدا شود و غریب‌وار داخل آن شود.

🔸 وارد یکی از این قافله‌‏ها شد. فرمود: به من اجازه دهید که خدمت کنم. آنها هم پذیرفتند. آن زمان که با اسب و شتر و غیره می‌رفتند ده دوازده روز طول می‌کشید. امام در تمام این مدت به صورت یک خدمتگزار قافله درآمد.

🔹در بین راه مردی به این قافله برخورد کرد که امام را می‏‌شناخت. تا امام را شناخت رفت نزد آنها و گفت: این کیست که شما آورده‌اید برای خدمت خودتان؟ گفتند: ما که نمی‌شناسیم، جوانی است مدنی ولی بسیار جوان خوبی است. گفت: بله، شما نمی‌شناسید، اگر می‏‌شناختید این‏جور به او فرمان نمی‌دادید و او را در خدمت خودتان نمی‏‌گرفتید. گفتند: مگر کیست؟ گفتند: این علی بن حسین بن علی بن ابیطالب(ع) فرزند پیغمبر(ص) است.

🔸 دویدند خودشان را به دست و پای امام انداختند: آقا این چه کاری بود شما کردید؟! ممکن بود ما با این کار خودمان، معذّب به عذاب الهی شویم، به شما جسارتی بکنیم، شما باید آقا باشید؛ شما باید اینجا بنشینید، ما باید خدمتگزار و خدمتکار شما باشیم.

🔹 فرمود: وقتی که با قافله‌‏ای حرکت می‌کنم که مرا می‌شناسند، نمی‌گذارند من به اهل قافله خدمت کنم. لذا خواستم با قافله‏‌ای حرکت کنم که مرا نمی‌شناسند، تا توفیق و سعادت خدمت به مسلمان و رفقا برای من پیدا شود.

📗 استاد مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار(ع)، ص۱۰۲


سالگرد شهادت حضرت امام سجاد عليه السلام تسليت باد

نثار روح مطهرش صلوات


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هوالمحبوب

💬 نیمه پر لیوان صادق زیباکلام

ايكاش آدم ها را براساس
مجموعه خوبي و بديها
مثبت ومنفي ها

قضاوت كنيم…..

آيا ما خود بي عيب هستيم!!؟؟
خدايا:
توفيق ده در قضاوت هايمان منصف باشيم….

به بركت صلوات بر محمد وآل محمد(ص)

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هوالشاهد


“غیرت خودتُ عشق ِ ..
دستتُ  به زانوت گرفتی میگی یا علی
یه مشت، یه چَک نخوردن،...
به قول لاتا: یه ناخن گیر تو تنشون نَشسته، شونه هاشون پُر درجه شده؛  طلبم دارن"


به یاد جانباز به عرش سفر کرده
پیر غلام آقا سید الشهدا (ع)
زنده یاد آ سید ابوالفضل کاظمی


به یاد قهرمان مظلوم و بی ادعای
جنگ های نامنظم
شکارچی تانکهای صدامیان
قهرمان گمنام سوسنگرد
جانباز سرفراز آقا جلیل نقاد

به یاد همه جلیل ها ..



نثار همه مشتي ها،با غيرت ها، حزب الهي هاي اثبات شده،نه اونها كه ادا شو در ميارند!!
وجامعه را صدتيكه ميكنند!!

نثار شهداي بي ادعا
نثار آقا سيدابوالفضل كاظمي صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
👏2
نماهنگ/ حماسه دوران
خلبان شهيد عباس دوران، خلباني كه در آسمان ماند.

تولد: ٢٠ مهر ١٣٢٩ شيراز
شهادت:٣٠ تير ١٣٦١ در آسمان بغداد

شهيد عباس دوران در سال ٥١ به دانشكده خلباني ارتش وارد وپس از دوره خلباني F4 درآمريكا به كشور بازگشت.
ازآغاز جنگ تحميلي تا روز شهادت بيش يكصد سورتي پرواز جنگي انجام داد

در ٣٠ تيرماه ١٣٦١ براي ناامن كردن شهربغداد جهت جلوگيري از برگزاري كنفرانس سران كشورهاي غير متعهدها دراين شهر به پرواز در امد
بعداز عبور دلاورانه از سد اتشين پدافند هوايي پايتخت عراق
درحاليكه قسمتي از هواپيما مورد اصابت قرار گرفته بود ودرآتش مي سوخت در يك عمليات متهورانه تمام بمب ها را بر روي پالايشگاه الدوره بغداد ريخت وبا يك عمليات استشهادي هواپيما را به ساختمان هتل الرشيد كوبيد وخود آسماني شد.

بدين سبب شهر بغداد ناامن اعلام و برگزاري كنفرانس غيرمتعهدها به دهلي نو منتقل شد،

دراين ويدئو حوادث انروز بغداد واتش سوزي هتل را نشان ميدهد

نثار روح مطهرش صلوات


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
💔1
*سالروز آغاز عمليات والفجر 2(1362ش)*

عمليات_والفجر_۲ در چنين روزي از سال ۱۳۶۲ هجري شمسي به‌عنوان نخستين‌ عمليات‌ منظم‌ در جبهه‌ شمالي‌ جنگ آغاز کرد. عمليات والفجر ۲ از سلسله‌ عمليات‌هاي والفجر، در ۲۹ تيرماه ‌۱۳۶۲ش در منطقه‌ مرزي‌ پيرانشهر و بلندي‌هاي‌ حاج‌عمران در شمال‌ غربي‌ ايران، توسط‌ يگان‌هاي‌ سپاه‌ پاسداران‌ و ارتش‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ به‌ اجرا درآمد. حمله‌ در ساعت ‌۲۴ با رمز "يا_الله‌_يا_الله‌_يا_الله" آغاز شد. هدف‌ نيروهاي‌ خودي‌ تجزيه‌ و انهدام‌ نيروي‌ دشمن‌ و فتح‌ چندين‌ ارتفاع‌ مهم‌ منطقه‌ به‌ منظور خارج‌ ساختن‌ شهرهاي‌ مرزي‌ از آتش‌ سنگين‌ توپخانه‌ و ديد دشمن‌ بود. به‌ اين‌ ترتيب، پادگان‌ حاج عمران آزاد و نيروهاي‌ ايراني‌ بر شهر "چومان‌‏_مصطفي" عراق‌ مسلط‌ شدند. در اين‌ عمليات‌ هم‏چنين‌ تردد افراد ضد_انقلاب‌ و نفوذ آن‏ها از سوي‌ خاك‌ عراق‌ به‌ ايران‌ محدودتر و زمينه‌ براي‌ اجراي‌ عمليات‌ نفوذي‌ به‌ قلب‌ دشمن‌ فراهم‌ شد. به‌ويژه آن‏كه‌ شهر "اربيل" و "كركوك" عراق‌ و تأسيسات‌ نفتي‌ شهر كركوك‌ به‌ محل‌ استقرار نيروهاي‌ خودي‌ نزديك‌ بود. در اين‌ عمليات، ‌۱۶ گردان‌ از سپاه‌ پاسداران‌ و ۶ گردان‌ پياده‌ و يك‌ گردان‌ مكانيزه‌ از ارتش‌ شركت‌ داشتند و هوانيروز كار پشتيباني‌ را انجام‌ مي‌داد. طي‌ اين‌ عمليات‌ و در همان‌ ساعات‌ نخستين، ضمن‌ آزادسازي‌ چندين‌ روستاي‌ منطقه، گمرك‌_پيرانشهر به‌ دست‌ نيروهاي‌ ايراني‌ افتاد و تا پايان‌ دو هفته‌ نبرد و درگيري‌؛ چندين‌ تنگه‏ مهم‌ و ارتفاعات‌ معروف‌ منطقه‌ و در مجموع ‌۲۰۰ كيلومتر مربع‌ از خاك‌ ايران‌ و عراق‌ آزاد شد. هم‏چنين ‌۵ فروند هواپيماي روسي عراق، ۱۰ فروند چرخ‏بال، ۴۰ دستگاه‌ تانك‌ و نفربر زرهي، ۴۵ دستگاه‌ خودروي‌ مهمات‌ و خودروهاي‌ ديگر و چندين‌ قبضه‌ سلاح‌ سنگين‌ و نيمه‌سنگين‌ از ارتش‌ عراق‌ منهدم‌ و شماري‌ از يگان‏هاي‌ كماندويي، مكانيزه‌ و پياده‏ آن‏ها متلاشي‌ و بيش‌ از ۴۲۰۰ تن‌ از نيروهاي‌ بعثي‌ عراقي‌ كشته، زخمي‌ يا اسير شدند. در ميان‌ غنائم‌ به‌ دست‌ آمده‌ از ماشين‌ جنگي‌ صدام، ۲۰ دستگاه‌ تانك‌ و نفربر، ۱۲ قبضه‌ انواع‌ توپ،۵۰ دستگاه‌ خودروي‌ نظامي، چندين‌ دستگاه‌ خودروي‌ مهندسي، صدها قبضه‌ سلاح‌ سبك‌ و نيمه سنگين‌ و تيربار و خمپاره انداز به‌ چشم‌ مي‌خورد. از جمله‏ اتفاقات‌ مهم‌ در اين‌ عمليات، شهادت‌_محمد_بروجردي‌ قبل‌ از عمليات، شهادت‌_حجت‌الاسلام‌_مصطفي‌_رداني‌پور_فرمانده_لشكر_۱۴_امام‌_حسين (ع) در حين‌ عمليات‌ و شهادت‌ شهيد_ذبيح‌الله‌_عاصي‌زاده‌_فرمانده_تيپ_‌۱۸_الغدير مي‌باشد.
حماسه سردار رشید اسلام شهید_مرتضی_جاویدی و تیپ_٣٣_المهدی (عج) در این عملیات اتفاق افتاد.


نثار روح شهدا صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
💔3
هوالمحبوب

💠 از ظلم به ... بپرهیزید

🔘امام سجاد (علیه السلام) فرمودند:

🔰یا بُنَیَّ! إیّاکَ وَ ظُلمَ مَن لا یَجِدُ عَلیکَ ناصِراً اِلاّ اللهَ
🔹ای فرزندم! از ستم به کسی که جز خداوند یاور و پشتیبانی علیه تو ندارد، برحذر باش

📗کافی، ج۲، ص ۳۳۱

🔻شرح حدیث

🔸ستم در حق دیگران بسیار زشت است و ظلم به کسانی که یاور و پشتیبانی ندارند، زشت تر و بدعاقبت تر.
🔸مضمون این حدیث، در روایات دیگری هم آمده است. احادیث مربوط به ستم، بسیار تند و هشدار دهنده است. برای نمونه:
🔸ظلم به ضعیف، بدترین ظلم هاست. گناهی که زود دامنگیر انسان می شود، ظلم به فرد بی یاور است. خدا، از ظالمان انتقام می گیرد.
🔸ظلمی که خدا از آن نمی گذرد، ستم افراد به یکدیگر است.
🔸از ظلم بپرهیزید، که موجب ظلمت در قیامت است.
🔸ظلم در دنیا، ظلمت آخرت را در پی دارد.
و ... از این گونه مضامین که در کلمات پیشوایان دین بسیار است.
(ر. ک: میزان الحکمه ذیل واژه ی ظلم، احادیث ۱۱۳۷۳ به بعد.)
🔸از دعاهایی که خیلی زود مستجاب می شود، دعا و نفرین مظلوم در حق ستمگر است، بویژه آنجا که ستمدیده، هیچ پشتوانه و یاوری جز خدا نداشته باشد.
🔸این که می گویند: «آه مظلوم، دامن ظالم را می گیرد»، حقیقتی است که در متون دینی مطرح است.
🔸ستم هم انواع مختلفی دارد. ظلم مالی، ظلم جانی، ظلم آبرویی، از آن جمله است.
از بزرگ ترین ظلمها، تهمت به بی گناهی است که امکان دفاع از خویش و ردّ تهمت را نداشته باشد.
▫️دیدی که خون ناحق پروانه، شمع را
▫️چندان امان نداد که شب را سحر کند؟
🔸توصیه ی امام سجاد علیه السّلام به فرزندش، در واقع وصیت و رهنمود به همه ی ماست که ادّعای پیروی امامان را داریم.
🔸چنان رفتار و زندگی کنیم که در قیامت، دچار دادخواهی مظلومان نشویم.

📗منبع: حکمت‌های سجادی ، جواد محدثی


به بركت صلوات بر محمد وآل محمد (ص)

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
👌2
شهید «مهدی کروبی» 1 مهر 1341در محله قلهک چشم به جهان گشود. وی بعد از انقلاب وارد کمیته شد و با آغاز جنگ تحمیلی در جبهه‌‌های غرب و کردستان حضوری فعال داشت و به عضویت سپاه درآمد. شهید کروبی بعد از مدتی به فرماندهی واحد پدافند از لشکر 27 محمد رسول الله (ص) منصوب شد که سرانجام 31 تیر 1365 طی عملیات کربلای 1 در مهران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
چهار روایت از زندگی شهید مهدی کروبی را در ادامه می‌خوانید:
روایت اول/ همسر شهید
یک بار به من گفت: «اگر قسمت شد و من شهید شدم، حتما این شعر را روی سنگ قبرم حک کنید». ناراحت شدم و سر ایشان داد زدم که «ای بابا این حرف‌ها چیه که می‌زنی»؟ اما مهدی خیلی خون سرد و با صدای رسا شعرش را برایم خواند: «در وادی محبت در بند زینبم من». وقتی با آن صدای قشنگ شعر را خواند احساس کردم قلبم آرام شد. دیگر چیزی نگفتم.
حالا هم همان شعر زیبا روی سنگ قبر مهدی حک شده و هر وقت می‌خوانمش دلم آرام می‌گیرد.
روایت دوم/ ابوالفضل قناعتی همرزم شهید
یک روز توی پادگان دو کوهه آقا مهدی وارد اتاق مسئول دفتر خودش شد، دید اتاق آن مسئول دفتر از نظر میز و دفتر و دستک، از حالت ساده‌ جبهه در آمده و شبیه دفاتر اداری تهران شده، خیلی ناراحت شد و گفت: «روحیه‌ سادگی و فرهنگ زندگی در جبهه این شکلی نیست. سریعا اتاق را به شکل اولش برگردانید».
روایت سوم/ قلیچ همرزم شهید
یادم می‌آید در عملیات کربلای یک، تپه‌ای بود که دشمن بسیار روی آن مقاومت می‌کرد. فرمانده‌ی لشکر هم خیلی تاکید داشت که باید سریعا تصرفش کنید.
با اینکه هم توپخانه‌ خودی و هم توپخانه‌ دشمن روی این تپه ثبت تیر داشتند و آن را به شدت می‌کوبیدند، آقا مهدی و چند نفر از بچه‌ها هجوم بردند و به سمت تپه، دشمن وقتی این صحنه را دید خیلی سریع تپه را خالی کرد و به طرف دشت پشت ارتفاع قلاویزان فرار کرد. رشادت آن روز مهدی کروبی عملیات را تثبیت کرد.
روایت چهارم/ محمد کیانی همرزم شهید
2 روز قبل از شهادتش از خط مقدم مهران آمده بود اردوگاه که برود بهداری، می‌گفت: «چند روز است که سردرد شدیدی دارد». بچه‌های گردان، شربت آبلیمو درست کرده بودند، کمی آوردم و به ایشان تعارف کردم و گفتم: «سردردت از ضعف بدنی تو است. اگر یک لیوان از این شربت بخوری حالت خوب می‌شود». اول لیوان شربت را از من گرفت و بعد هم سریع آن را پس داد. گفتم: «چی شد؟ چرا نمی‌خوری»؟ همان طور که به چشم‌هایم خیره شده بود گفت: «بچه‌های خط مقدم تشنه‌اند چطور من می‌توانم در این جا شربت خنک بخورم؟ نه برادر کیانی، تو هم دیواری از دیوار من کوتاه‌تر پیدا نکردی»؟
فقط کمی آب گرم خورد و رفت. 2 روز بعد خبر شهادتش را به ما دادند.


نثار روح مطهرش صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
😢3
🕊🕊 #🟢🟢🟢سکوی_پرواز_سادات_شهید

جاده اهواز- خرمشهر
#سه_راهی_کوشک
اول مرداد 1367

🌷شهیدان..
#سید_صاحب_محمدی
#سید_علیرضا_جوزی
#سید_داود_طباطبایی
#سید_حسین_حسینی
#سید_مهدی_موسوی

#قربانی‌های_عید_قربان!
#فقط_این_٥_نفر!
#تن_برابر_تانك!

🌷در تاریخ اول مرداد ١٣٦٧ ، در جاده اهواز – خرمشهر كه عراقی‌ها آن‌جا را گرفته بودند با تیپ الزهرا، از لشكر ده سید‌الشهدا درگیر می‌شوند و دامنه این درگیری به حدی شدید بوده كه عبارت تن برابر تانك در این‌جا مصداق علنی پیدا می‌كند، آن‌هم در صبح روز عید قربان!

🌷قضیه از این قرار است كه آن روز در حدود ٣٠ رزمنده، سوار بار كامیونی می‌شوند، به قصد جاده اهواز - خرمشهر، كه تیر مستقیم تانك بعثی‌ها كه تا آن‌جا هم راه پیدا كرده بودند به وسط كامیون، اصابت می‌كند و خیلی از بچه‌ها زخمی می‌شوند ولی فقط ٥ سید شهید می‌شوند.

🌷این از نظر من نكته‌ عجیبی است به خصوص وقتی در میان این رزمنده‌ها كسی مثل محسن اسحاقی هم بوده كه ده‌ها تركش می‌خورد اما به شهادت نمی‌رسد، گو این‌كه فقط شهادت در تقدیر تمام ساداتی بوده كه در آن كامیون نشسته بودند، آن‌هم به تعداد ٥ نفر!

🌷نام این شهدای خمسه سادات كوثر:
سیدعلیرضا جوزى، سیدداود طباطبایى، سیدصاحب محمدى، سیدمهدی موسوی و سیدحسین حسینی است.

🌷پیکرهای مطهرشان از سر تا کمر چون اجداد طاهرینشان در کربلا بی‌سر و دست، به گونه‌ای قطعه قطعه می‌شود که قابل شناسایی و تفکیک نبودند؛ به همین دلیل پس از عقب‌نشینی دشمن، قطعات مطهر پیکر این پنج شهید توسط دیگر همرزمان در همان محل شهادت به خاک گرم و خونین خوزستان سپرده می‌شود.

🌷با اتمام جنگ و بازگشت اهالی بومی منطقه که در پی اتفاقاتی با توسل به این قبر مطهر (واقع در سه راه كوشك _ خرمشهر) حاجت می‌گرفتند، بنا به درخواست اهالی از مسئولان منطقه، هویت این قبور مطهر مشخص شد و در سال ۷۶ با اصرارهایی مبنی بر ساخت مقبره با همت خانواده معظم شهدا و جمعی از همرزمان، بقعه کنونی که دارای پنج ستون است احداث شد. این بقعه در میان اهالی منطقه کوشک به بقعه فاطمیه(س) نام گرفته است و زیارتگاه خیل عظیمی از اهالی است.

نثار ارواح مطهرشان صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
🕊1
Forwarded from اتچ بات
🕊🕊 یکم مرداد ۱۳۶۷ - سالروز شهادت حاج سعید تراب

🌿 فرمانده گردان امام حسن(ع) - لشگر سیدالشهداء (ع)
🚩 به یاد علمدار "یک دست" گردان امام‌حسن (ع)

سهمیه‌ی حاج سعید از عملیات الی بیت المقدس ،دست راستی بود که از پیکر افتاد..
در جبهه شاخص شناسایی حاج سعید
آستین خالیش بود و در عملیات‌هـا
همه حیران بودند که این رزمنده تک‌دست چگونه با تیربار و آرپی‌ جی به دشمن حمله می‌کند!!
مگر با یک دست و آن هم دست چپ می‌توان قلب دشمن را نشانه رفت ....


🌷شهید حاج سعید تراب🌷

فرمانده گردان امام‌حسن(ع)
لشکر۱۰ سیدالشهداء

شهادت: ۱۳۶۷/۵/۱ ،جاده اهواز_خرمشهر


💠 روایتی از آخرین روزهای جنگ

🌷 شهادت حاج سعید تراب

31 تیرماه سال 67 بود که دشمن بعثی به جهت اشغال اهواز و خرمشهر با ستونی از ادوات رزهی به سمت جاده اهواز و خرمشهر یورش برد. لشگر سیدالشهداء(ع) ماموریت پیدا کرد که با تیپ حضرت زهرا (س) دشمن را در سه راهی کوشک سرکوب کند و گردان امام حسین (ع) اولین گردانی بود که ساعت 5 صبح روز اول مرداد 67 خود را به محل درگیری رساند و طی درگیری سختی توانست ستون زرهی دشمن را متفرق کند و با تعقیب دشمن از سه راهی کوشک به طرف خرمشهر به نبرد با دشمن پرداخت.

طرح دشمن این بود که بخش اعظم توان رزهی، برای تصرف اهواز به کار گرفته شود و از مسیر جاده اهواز خرمشهر به پیشروی به سوی اهواز ادامه داد و گردان امام حسن (ع) به فرماندهی حاج سعید تراب مامور شد جلوی دشمن را سد کند و رزمندگان این گردان بعد از پادگان حمید و بر روی جاده اهواز خرمشهر در حوالی ظهر با دشمن درگیر شدند. آفتاب در وسط آسمان بود و گرمای بیش از ینجاه درجه. درگیری بر روی زمین داغ و تعقیب و گریز. فاصله بچه ها با دشمن چند متری بیشتر نبود به طوری که منافقین همراه دشمن بعثی با بلندگو از بچه های گردان امام حسن(ع) می خواستند که تسلیم شوند. آنقدر درگیری نزدیک بود که کار به پرتاب نارنجک کشید. تا اینکه سعید تراب با قبضه آربی چی از خاکریز بالا رفت و تانک دشمن را مورد هدف قرار داد و فریاد میزد دشمن را به کناره جاده بکشانید و خودش هم با بخشی از بچه های گردانش به سمت راست جاده حرکت کردند. تعدادی تانک و نفربر دشمن هم به دنبال آنها تغیر مسیر دادند. سعید و یارانش توانستند دشمن را قبل از سه راه جفیر معطل کنند تا نیروی کمکی برسد. ساعت یک بعد از ظهر روز عرفه بود که تانکها و نفربرهای زرهی که تیربارهای سنگین بر روی آن نصب بود سعید و یارانش را به محاصره خود درآوردند و به آنها حمله کردند و عده ای از آنها به شهادت رسیده و تعدادی را نیز اسیر کردند.

سعید نیز جزء شهدای این نبرد نابرابر بود. گردان امام حسن (ع) توانست دشمنی که قصد داشت قبل از ظهر به اهواز برسد تا ساعت 3 بعد از ظهر بین سه راه جفیر تا سه راهی صاحب الزمان در جاده اهواز-خرمشهر مشغول کند. تا اینکه سایر گردانهای لشگر ده و سایر یگان ها و جوانان اهواز هم به کمک آمدند و ورق برگشت و دشمن پا به فرار گذاشت. کسی از سرنوشت بچه های گردان امام حسن و حاج سعید خبر نداشت تا اینکه آنها را در بین خاکریزهای قرارگاه مهندسی ارتش بعد از پادگان حمید پیدا کردند.

پیکر بی جان علمدار بی دست گردان امام حسن(ع) در حالی پیدا شد که آثار شکنجه بر بدنش پیدا بود و دشمن کینه توز به تلافی مقاومت سعید و یارانش صورت این جانباز شهید را با ضربات لگد و شلیک گلوله خرد کرده بود و اینگونه حماسه عاشورایی رزمندگان گردان امام حسن (ع) در روز عرفه و شب عید قربان در تاریخ به ثبت رسید و پیکر مطهر سردار جانباز شهید حاج سعید تراب در قطعه 29 گلزارشهدای بهشت زهرا مهمان خاک شد و فرزندان خردسالش سلمان و سجاد را برای همیشه تنها گذاشت.
راوی: جعفر_طهماسبی


نثار روح مطهرش صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Forwarded from عکس نگار
🌺🌺یکم مردادماه چهل و سومين سالگردشهادت(علی جنگروي


شهید «علی جنگروی» 23 دی 1340 در اصفهان چشم به جهان گشود. وی در عملیات رمضان در شب 21ماه مبارک رمضان در یکم مرداد 1361 طی عملیات رمضان در بصره به درجه رفیع شهادت نائل آمد. شهید جنگروی پیکرش در منطقه باقی ماند.

برادر وی سردار «جعفر جنگروی» قائم مقام لشکر 10 سید الشهدا بود که در عملیات والفجر هشت و در بهمن 1364 به شهادت رسید.

سرانجام شهید جنگروی در عملیات کاوش شهدا، پیکر مطهرش پیدا شد اما به دلیل آن‌که نشانی از وی باقی نمانده بود به عنوان شهید گمنام شناسایی شد.

وی به همراه هفت همرزم دیگرش در پنجم مهر 1380 طی مراسمی در شهرک ولایت سپاه واقع در جوار دانشگاه امام حسین (ع) به خاک سپرده شد. شهید جنگروی پس از 16 سال گمنامی، چندی پیش توسط آزمایش DNA شناسایی شد و دوران گمنامی وی به اتمام رسید.


متن وصیت‌نامه‌ای که از این شهید والامقام به یادگار مانده است را در ادامه می‌خوانید:


«بسم الله الرحمن الرحیم

من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا

طبق این آیه یک دسته از مومنین کسانی هستند که شهادت را انتخاب کرده‌اند و گروهی دیگر منتظران هستند البته نه انتظاری که امروزه از طرف گروه‌های به اصطلاح مذهبی مطرح است و بلکه آن انتظاری که همواره از یک نفی و اثبات ترکیب شده تا به ظهور امام زمان برسد و ان‌شاءالله امام خمینی عزیز که همیشه در قلب من قرار داشته، این انتظار را برآورده می‌کند و زمینه ظهور امام زمان (عج) را تهیه می‌کند.


بگذریم الان که دارم این وصیت را می‌نویسم وقت خیلی کم است و ما آماده اعزام به منطقه جنگی هستیم چیزی را که می‌خواستیم بیان کنم، قرض‌هایم بود که این قرض‌ها همیشه در تهیه کتاب برای خواندن بوده است.


یک موتور دارم آن‌را می‌فروشید و در هزار و خرده‌ای تومان آقای حسین ولومری که محل کارش منطقه 7 بوده است و از من طلب دارد به او می‌دهید.


کتاب‌هایم را که مقداری کتاب‌های دیگران مخلوط آن است 1.5 قیمتش را خمس می‌دهید و بقیه را در استفاده عمومی در راه بالا بردن معلوماتشان استفاده کنند.


پانصد تومان کتاب‌فروشی توزیع پایگاه شهرری از من می‌خواهد حقوق ماه اردیبهشت را به ایشان می‌دهید.

پانصد تومان هم به احمد خسروی از این حقوق می‌دهید.


از مهدی برادرم می‌خواهم که پانصد تومان به آن شخص که موتور را از او خریدم بدهد. (آدرس این شخص را می‌توانید از منطقه هفت از آقای اخوان بگیرید.)


پنجاه تومان احمد دشتیان از من می‌خواهد که به ایشان می‌دهید آقا مهدی 350 تومان برادر سیفی در پایگاه شهرری واحد روابط عمومی قسمت خطاطی از من می‌خواهد که به ایشان می‌دهید بعد از حقوق ماه‌های بعدی و آن مقداری که از فروختن موتور می‌ماند آقا مهدی می‌تواند در ازای این دادن‌ها بردارد. (البته اگر دلش می‌خواهد)


من در زندگی انفاق را خیلی دوست دارم پس خواهش می‌کنم هر ماه مقداری پول به آدم‌های مستحق (در این زمان به جنگ زده‌ها) بدهید.


و از آقای مهدی می‌خواهیم 1000 تومان پول برای نماز و روزه‌های قضا شده‌ام بدهند.


و از آقای مهدی می‌خواهم اگر دلش می‌خواهد این پول‌ها را از حقوق‌های بعدی من بردارد. (البته مسئله‌ای پیش نیاید که من می‌گویم پول‌ها را مهدی بدهد علت این انتخاب مجرد بودن مهدی بوده است.)


بریم سر مسائل دیگر، از برادران می‌خواهم که در کنار مطالعات و درس‌های مدرسه‌ای، مطالعات اسلامی خود را کامل کنند به وسیله درس‌های حوزه البته همیشه سعی کنند درسشان خوب باشد.


حال بیاییم سر پدر و مادر عزیز، زیاد نمی‌خواهم حرف بزنم چون وقتش نیست. خیلی دوستتان دارم و خدا حافظتان باشد.


ای امام عزیز، ای یاور مستضعفان، همیشه در نمازهایم چه واجب و چه مستحبی از خدا می‌خواستم که این دعا جامع عمل بپوشاند که: خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.


خیلی دوست داشتم محاسنت را ببوسم و من که انسان پستی هستم واقعا به این بوسه افتخار می‌کردم.


ای امام همیشه در قلب من بوده‌ای و خدا را شکر می‌کنم که این آیه را در من جاری ساختی که: ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه

در ضمن 1000 تومان برادر شاکری در منطقه 17 از من می‌خواهد به ایشان بدهید.

اگر کسی طلبکاری دارد خواهش می‌کنم به خانه‌مان رجوع کند و بگیرد.


البته می‌بخشید حرف زیاد داشتم ولکن وقت خیلی کم بود و می‌بخشید که سطح وصیت‌نامه پایین بود چون بیشتر از این بار فکری نداشتم.

نثار ارواح مطهر شهیدان جنگروی
پدر ومادر،وبرادران بزرگوارشان صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Forwarded from عکس نگار
هوالمحبوب

سعدیا! دیگر بنی‌آدم برادر نیستند
جملگی اعضای یک اندام و پیکر نیستند


عضوهای بی‌شماری را به درد آورده چرخ
عضوهای دیگر اما یار و یاور نیستند

کودک چشم‌آبی غرب و سیه‌چشم عرب
در نگاه غربیان با هم برابر نیستند

شاید اطفالی که اکنون در فلسطین زنده‌اند
تا رسد شعرم به این مصراع، دیگر نیستند

از نگاه غربیان انگار در مشرق‌زمین
مادران داغ کودک‌دیده مادر نیستند

نزد آنانی که می‌گریند در سوگ سگان
صحنه‌های قتل‌ انسان گریه‌آور نیستند

کاش بی‌بی‌سی سوال از باربی‌سازان کند:
این عروسک‌ها که می‌سوزند دختر نیستند؟

ای نتانیاهو اگر مردی تو با مردان بجنگ
گرچه اسرائیلیان از دم مذکر نیستند

بی‌مروت! کودک‌اند این‌ها نه مردان حماس
خانه‌‌اند این‌ها که شد ویرانه، سنگر نیستند

کودکان هرچند بسیارند در ویرانه‌ها
ساقه‌های ترد ریحان‌اند لشکر نیستند

خادمان کعبه سرگرم‌اند در کاباره‌‌ها؟
یا که اهل جنگ جز با رقص خنجر نیستند؟

بار دیگر خو گرفت این قوم با دخترکشی؟
یا که غیرت داده از کف یا دلاور نیستند؟

پشته‌ها از کشته‌ها پیداست، دنیا کور نیست؟
آسمان از ناله‌ پر شد، گوش‌ها کر نیستند؟

تا به کی کودک‌کشی در غزه؟ آیا غربیان
در هراس از انتقام اهل خاور نیستند؟!

 افشین علا



خدايا :
خودت به فرياد مظلومين غزه برس
دنيا در لجنزار،متعفني فرو رفته است……

نابودي رژيم كودك كش صهيونيستي وحاميانش صلوات


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
هوالمحبوب


در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند! به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می‌ماند.

شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش این‌ همه عظمت را ندارد.

ساعتی بعد عقب ماند، به میر داماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمی‌کند، دائم جلو می‌تازد.

میرداماد گفت: اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی‌شناسد و می‌خواهد از شوق بال در آورد.

این است "رسم رفاقت..."
در "غیاب" یکدیگر" حافظ آبروی" هم باشیم...


به بركت
صلوات بر محمد وآل محمد (ص)


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
❤‍🔥1
هوالشاهد

رسیدن به خدا زیباست و ...
#شهدا چقدر خاکی شدند ....
که خدا برای دیدارشان ...
بی تاب شد .....🕊

کربلای5. 😭😭

شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات


🦋شادی‌ارواح‌طیبه‌شهداصلوات🦋


••┈🌷پنج شنبه است
🌹 #شهدا رویاد کنیم...
🌺با #ذکریک #صلوات و یک #فاتحه...

🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ
وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
#امام_حسین #دیر_راهب
#کاروان_اسرا
قدمت روی دیده ام خیر است
راهت امشب به گوشه دیر است

سربریده عجب ملیحی تو
نکند که خود مسیحی تو

دیدم از روی نیزه می تابی
در دل شب شبیه مهتابی

نگران است از چه احوالت
این زن و بچه کیست دنبالت

تو که آواره بین هر شهری
لب چرا بسته ای مگر قهری

هرچه سرمایه داشتم دادم
تاکه امشب به دامت افتادم

شانه و‌ظرف آب آوردم
کوزه ای از گلاب آوردم

مثل گل صورت تو می بویم
زخم های سر تو می شویم

صبر من وضع چهره ات بُرده
بارها صورتت زمین خورده

حنجرت نیزه نیزه است چرا
سر تو گشته دست به دست چرا

ناگهان دیر عرش اعلا شد
آن لبان ترک ترک واشد

گفت ای پیرمرد نصرانی
تو از امشب دگر مسلمانی

زینت دوش مصطفایم من
پاره قلب مرتضایم من

بانویی که کنار ما اینجاست
مادر قد خمیده ام زهراست

آه راهب بدان أنا المظلوم
شدم از مِهر مادرم محروم

آه راهب سرم جدا کردند
پیکرم بی کفن رها کردند

این اسیران که دستشان بستند
همه ناموس مصطفی هستند

دور ما کف زدند و رقصیدند
گیسویم را به شاخه پیچیدند

گر شده وضع چهره ام ناجور
صورتم سوخته میان تنور


نثار شهيدان مظلوم صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
هوالمحبوب

‍ علامه طباطبائی (ره) :

🔸 اكثر افرادى كه موفّق به نفى خواطر شده و توانسته‌اند ذهن خود را پاك و صاف نموده و از خواطر مصفّا كنند ، و بالاخره سلطان معرفت براى آنان طلوع نموده در يكى از اين دو حال بوده است :

1️⃣ در حين تلاوت قرآن مجيد و التفات به خواننده آن ، كه چه كسى در حقيقت قارى قرآن است و در آن وقت بر آنان منكشف مى‌شده است كه قارى قرآن خداست جلّ جلاله .

2️⃣ از راه توسّل به حضرت اباعبدالله الحسين (ع) ، زيرا آن‌حضرت را براى رفع حجاب و موانع طريق نسبت به سالكين راه خدا عنايتى عظيم است .

📚 رساله لُبّ اللّباب در سير و سلوك أولی الألباب ، صفحه 150 .


نثأر أروآح مطهر علماء ربانی صلوات


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
👏2
ختم صلوات امروزبه نیابت:
حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران با وفایش
حضرت امام سجاد (ع)
عالم مجاهد محمد تقي بهلول
آيت الله شيخ عبدالكريم حائري ره
آيت الله شيخ فضل الله نوري
آیت الله ملامحمداسماعيل فدايي أستاني
آيت الله آقا رحيم ارباب
آيت الله ملااحمد ابن علي اكبرفاضل مراغي
دکتر احمد توکلی
جانباز شهید آقا سید ابوالفضل کاظمی
استادحبيب الله صادقي
حاج اسماعيل گلشني
حاج حسن قدس
حاج محمد نائب علی اکبری(خاکپور)
حاج باقر حبیبی
حاج
عبدالله شعر باف

پدران ومادران
امام وشهدا
ايثارگران
اموات بي وارث
وبد وارث
باني شهيدان:
شهیدان عملیات مرصاد
علامه عارف حسيني
حجه الاسلام ردائي پور
محسن دين شعاري
ابوتراب احمدي
اسماعيل لشكري
محمدحسن نظر نژاد(بابا نظر)
برادران شهيد حسن،علي،رضا مظفر
سيدصادق آقا علائي
وحيد درخشاني
حميد آذرمي
حاج احمدقريشي
عليرضا وبهزاد جعفري نژاد
عليرضا فرج زاده
محسن پيرهاديظ
سيدباقر طباطبائي
حسن زندي
رضا نادري
احمدعيسي الملالي
مجتبي صدر زهرائي
عباس ستاره لر
خلبان عباس بابائي
عليرضا موحددانش
مرتضی زارع
رضانادري
محمدشاهيني
سيدهادي اجاق
غلامعلي رجبي
سيدعباس حسيني
بهمن محمدی نیا
ناصرشعباني
عباس اقاجانی قمی
علی اصغر بابایی
کیا مظفری
علی رجبعلی زاده
رسول وعليرضا خالقی پور
ناصر زینعلی
علی معصومی
سعید فخاری
مهرداد پور مهران
نورالدین شمس
نصرالله محبی
ابوالقاسم فلاح پور
علی ابراهیمی قزوینی
رضا كارگر برزي
ابراهيم افشاري
محسن كردستاني
مرتضي جاويدي
مرتضي خانجاني
ابوالفضل حبيبي
محمدتقي ستاريان
خليل واحدي
علي شهابي
حجت الاسلام كامياب
محمدتقي كشمشي فيني
محسن احتشامي
ابوالفضل مناقبي
سعيدصفاري
رضاجمشيدي
مهدی فلاح وپدر بزرگوارش

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
داریم با حسین حسین پیر می شویم

خوشحال از این جوانی از دست
داده ایم

✍️
راه_نجات

مرحوم سید محمد حسین تهرانی، از شاگردان بزرگ مرحوم طباطبایی بودند..
(به نقل از استاد شان) می گفتند از مرحوم آسید علی آقای قاضی پرسیدیم: استاد چه چیزی ما را نجات می دهد؟
بعد از همه آن دستورات و ذکر و فکری که دادند، گفتند: عزای سیدالشهدا (ع) و گریه بر خامس آل عبا (ع).

این غم ما را نجات می دهد.

لذا مومنین غم سیدالشهدا (ع) را به شادی عالم حاضر نیستند بفروشند.

استاد_سید_علی_نجفی ره



🔸🌺🌺آیت الله شیخ مجتبی تهرانی(ره) می فرمودند: برای کسانی که به شما بد کردند بیشتر دعا کنید؛ این کار رنگی از الوهیت دارد، چراکه ما به خدا بد می کنیم و او به ما خوبی می کند.

🌺🌺سـردار شهیـد حـاج محمــــد ابـراهیـم همــت

خویشتن را در قفس محبوس می بینم و می خواهم از قفس به در آیم. سیم های خاردار مانعند.من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه که از خدا بازم می دارد متنفرم...

✍️
یا ابوالفضل...
آموخته‌ایم از تو وفاداری را
خون تو نوشت معنی یاری را
ای کاش که آب کربلا می‌آموخت
آن روز، ز چشمت آبرو داری را

🌺🌺خدايا:ما بندگان ضعيف، گنهكار وپر مدعا هستيم!!
ما را بيخيال!!
به حق خوبان مقرب درگاهت بلاگردانهاي عالم
بلا را از اين مملكت دور گردان

سهم شما هر پنچشنبه صدصلوات
التماس دعا

حنيف

١٤٠٤/٥/٢

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
💔1
Forwarded from اتچ بات
هوالشاهد

شب جمعه است_هوایت_نکنم_میمیرم
تا سحر گریه برایت نکنم میمیرم
شب جمعه ۱۴۰۴/۰۵/۰۲

مِنت گذاشت بر سَرِ ما نوکرش شدیم

یعنی که موردِ نظرِ "مادرش" شدیم

"شبهایِ جمعه" ما همه با یادِ "کربلا"...

بیش از همیشه در به در و مُضطرش شدیم

یاحسین(ع)
شبهای جمعه شهداء میهمان سرور و سالار شهیدان آقا اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام هستند

شهدا را یاد کنید
تا آنان نیز در نزد سرور و مولایمان
'' حضرت‌ثــــارالله ''
آقا
'' اباعبدالله‌الحسین علیه السلام '' بیاد
زیارتنامه شهدا


بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم

اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهْ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهْ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلّیّ الوَلِی النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـی عَبدِ اللہِ،
بِاَبـی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم

شهادت عشق است و زیبا...

اللهم ارزقنا الشهاده فی سبیلک تحت رایه نبیک و علی ایدی اشدالناس قساوه.
آمین یا رب‌العالمین

نثار شهدا صلوات


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
هوالشاهد

❇️خاطره  تخریبچی عزیز
    برادر سید قاسم ساداتی
    از عملیات نصر ۷
    و نحوه شهادت شهید حمزه مقیم:


"در آن عملیات بچه های تخریب جلوتر و الباقی پشت سرما حرکت کردند و من هم از همه جلوتر برای رسیدن به بالین شهید محمودی در حرکت بودیم، دیدم که یکی از بچه های ما بنام داود بدرنژاد در عمق میدان مین حدود ده متری دورتر از طناب معبر، بالای سر یک مجروح که رفته روی مین ایستاده و تقاضای کمک می کند، به او گفتم اصلاً از جایت تکان نخور، تو چرا رفتی توی میدان مین، گفت این آقا رفته روی مین و من آمدم به او کمک کنم، با احتیاط رسیدم بالای سر آن مجروح، داود بدرنژاد گفت این عزیز نامش حمزه مقیم است مسئول اطلاعات عملیات لشکر خودمان هست،   وقتی دیدم رفت روی مین آمدم به او کمک کنم ولی تنهایی نمی توانم او را بلند کنم، وقتی او را دیدم اصلاً امیدی به زنده ماندنش نداشتم ولی حرف می زد و جواب سئوال را می داد پای راستش از بالای زانو قطع بود و پای چپش کاملاً به پوست وصل بود و سرتا پایش را خون گرفته بود. می گفت پام چی شده، بهش گفتم چیز مهمی نیست، می گفت فکر می کنم پاهام قطع شده باشد، با حالت خیلی سخت سئوال می کرد من زنده می مونم که بهش می گفتم انشاء ... زنده می مونی الان می بریمت پایین و اونجا آمبولانس آماده است، حمزه جان ذکر بگو، ذکر بگو تا دردت کمتر بشه، شروع به گفتن یا زهرا کرد و چند تا یا امام زمان در همین حال به داود گفتم اونو بذار روی دوش من و بعدش دقیق ببین که من پاهامو کجا می ذارم و پشت سر من با فاصله بیا با هر بدبختی بود گذاشتیمش روی دوشم و بلند شدم و حرکت کردم آنقدر قدش بلند بود که پای راستش روی زمین می کشید و خیلی هم سنگین به هر زور و سختی بود اونو تا ابتدای میدان مین آوردم آنقدر خون ازش می رفت که از کمر به پایین من غرق خون بود و خون پاک مطهرش از پام به داخل پوتینم رفته بود پام داخل پوتین لیز می خورد و تعادلم رو از دست داده بودم توی راه سرش روی شونم بود و من براش شهادتین را آرام دیکته می کردم خیلی واضح متوجه شدم که روی دوش من شهید شد و دیگر صداش نمی آمد و کاملاً شل شده بود، این شهید تنها شهیدی بود که در طول جنگ روی دوش من شهید شد، به بیرون میدان مین که رسیدم، بدرنژاد گفت بدش من بقیه راه رو ببرمش که گفتم داود جان  نیازی نیست، تمام کرد، آرام روی یک تخته سنگ اون شهید بزرگوار رو گذاشتم زمین و در اون لحظات کمی با او حرفهایی زدم که بین من و خداو خودش محفوظ بماند ."

"مقیم ِ بهشت "

یاد و خاطره
دلاور گمنام سپاه اسلام
شهید حمزه مقیم
معاون اطلاعات عملیات
لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)

از شهدای مسجد
حضرت فاطمه زهرا(س)، نارمک

شهادت: مرداد ۱۳۶۶ عملیات نصر ۷



شهید حمزه مقیم جانشین اطلاعات ل ۲۷ تهران و یکی از زبده ترین نیروهای اطلاعات در طول سال‌های دفاع مقدس بود
او بسیار مودب  مؤمن   با اخلاص  شجاع   و اهل قرآن و ....بود.



🏴صلی اَللهُ عَلیکْ یا اباعبدلله (ع)🏴

نثار روح مطهر شهیدان مظلوم صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
2025/09/04 21:19:33
Back to Top
HTML Embed Code: