Telegram Web
در گرمای بالای ۵۰ درجه که می‌جنگی
تیر و ترکش لازم نیست
چند ساعت به تو آب نرسد!
کارت تمام است ....

#تیرماه_۱۳۶۱
#عملیات_رمضان


نثار شهدای لب تشنه عملیات رمضان صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
💔3
یاد وخاطره

شهیدحمید سربی

ای پر از بوی گل سرخ
بهارِ تو کجاست ....

یاد و خاطره

تک‌تیرانداز ماهر و دلیر
دارنده مقام کشوری در مسابقات تیراندازی
مربی آموزش اسلحه، پادگان امام حسین (ع)

گلگون کفن و عاشق
شهید حمید سربی

فرمانده گروهان ۳
گردان حمزه سید الشهدا (ع)
لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)

شهادت: عملیات کربلای ۱ ،قلاویزان تپه ی ۲۲۳


دوست و همرزم شهید:

حمید سربی معمولاً پیراهن استتار پلنگی می‌پوشید.
در پادگان امام حسین ع مربی آموزش اسلحه بود.
تک‌تیرانداز عالی بود و مقام کشوری در مسابقات تیراندازی هم داشت.
در مقر کارون به گردان آموزش آرپی‌جی ۷ داد و برای نمونه یک گلوله دوزمانه آرپی‌جی شلیک کرد که در آسمان منفجر شد
خیلی دقیق و علمی آرپی‌جی ۷ را آموزش داد.
من که خوره این چیزها هستم لذت بردم.
یک بی‌بی کلاش داشت که قنداق آن را با قنداق تاشو بغل تعویض کرده بود که سلاح جالبی شده بود.
در فاو فرمانده دسته ادوات بود و در کربلای یک فرمانده گروهان سه شد.
بدن ورزیده‌ای داشت و جذبه و ابهت خاص مربی‌های پادگان امام حسین ع وی در خاطر من باقی مانده است.
هم در فاو مجروح شده بود و هم مدت مأموریتش در جبهه تمام شده بود و مرتب احضارش می‌کردند ولی برنمی‌گشت.
عاقبت تیرماه ۱۳۶۵ در حالی که فرمانده فاتح گروهان سه گردان حمزه بود، روی تپه ۲۲۳ قلاویزان با اصابت ترکشی به قلبش به مقصود رسید.
روحش شاد.

نثار روح مطهرش صلوات


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
💔4
هوالمحبوب

💠 در سختی ها، یکی شاکی می شود و یکی صبر می کند ... یکی بد می شود و یکی خوبی می کند ... یکی نا امید می شود و یکی امید می دهد ... شما چه می کنید ؟

الدَّهْرَ يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ، فَإِذَا كَانَ لَكَ فَلَا تَبْطَرْ ، وَ إِذَا كَانَ عَلَيْكَ فَاصْبِرْ، فَبِكِلَيْهِمَا تُمْتَحَن‏

روزگار یک روز بر تو است و یک روز برای تو، پس اگر بر وفق مرادِ تو بود خیلی شادی مکن و اگر علیه تو بود صبر کن، پس بدان که به هردوی آنها امتحان می شوی ...


نثار حضرت مولا اميرالمومنين علي عليه السلام صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
❤‍🔥2👏1
هوالمحبوب

✳️ بر شما باد به جد و کوشش و آمادگى و مهیا شدن و از آنجا که توشه توان برداشت، توشه اى برگرفتن.
دنیا نفریبدتان، آنسان که پیشینیانتان را فریفت. امتهایى که پیش از شما بودند و از میان رفتند. آنان که دنیا را دوشیدند و دستخوش فریب آن شدند. بسا شبها و روزها را که فنا کردند و تازه هاى آن را کهنه نمودند. مساکنشان گورهایشان شد و اموالشان میراث دیگران . چنان بى خردند که نمى دانند چه کسى بر سر گورشان آمده یا چه کسى برایشان زارى مى کند یا چه کسى ندایشان مى دهد و پاسخ گفتن نتوانند.
پس از دنیا حذر کنید.
دنیا مغرور کننده و فریبنده است، نیرنگ باز است، به دستى مى دهد و به دستى منع مى کند. به دستى بر تن شما جامه مى پوشد و به دستى جامه از تنتان به در مى کند.
آسودگیش بر دوام نیست و رنجهایش را پایان نباشد و بلایش را آرامش ‍نیست ...


📕 نهج البلاغه، خطبه 221

نثأر حضرت مولا اميرالمومنين علي عليه السلام صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
😢1
شهید ماشاالله استاد مرتضی

استاد اخلاق و عارف جبهه ها
"شهید ماشاءاللّه اُستاد مرتضی"

مسئول ستاد واحد اطلاعات و عملیات

لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا علیه السلام



شهادت= ۲۳ تیر ۱۳۶۵

نقده، درگیری با گروهک ضدانقلاب کومله

.

"مبارزه تا آخرین نفس"

نحوه شهادت=

.

در صبح روز ۲۳ تیر ۱۳۶۵ در کمین گروهک های ضد انقلاب قرار می گیرند و حدود ۳۶ نفر به شهادت می رسند و تعدادی اسیر می شوند

نقل می کنند این شهید مجروح شده بود و خودش را به مُردن زده بود، وقتی سرکرده ضد انقلاب ها بالای سر جنازه شهدا آمده بود، در یک لحظه از جا بر می خیزد و آنها را به رگبار می بندد و رئیس و معاونان گروهک را به درک می فرستد و ضد انقلاب ها هم او را آماج تیرهای بی رحمانه خودشان قرار می دهند و با پیکری پاره پاره به شهادت می رسد

.

بخشی از دستنوشته و وصیتنامه شهید:

.

«...امشب یا فردا شب قرار است در عملیاتی که در پیش است شرکت کنیم و از خداوند متعال سپاس گزارم که توفیق نوشتن این چند سطر را به من ارزانی داد تا سفارش کنم شما را به نماز، مخصوصا نماز جمعه که هر چه خیر است در نماز جمعه است

تلاوت قرآن که به یقین هم ناصح است و هم صحبتی بهتر از خداوند نخواهید یافت

شما را وصیت می کنم به محبت کردن به بندگان و مخلوقات خدا...»

.

این شهید دوست صمیمی آقای علی موسوی گرمارودی، شاعر معروف است

استاد علی موسوی گرمارودی به قدری با ایشان صمیمی بود که با هم عقد اُخوت بسته بودند

.

شعری که استاد علی موسوی گرمارودی برای این شهید سُرود و روی سنگ مزارش نوشتند:

.

استاد عشق و عارف روشن ضمیر بود

سردار و جان شکار و سترگُ و دلیر بود

.

در سرفرازی و به زُلالی چو آبشار

در اوج سربلندی خود، سر به زیر بود

.

پشمینه پوشِ خانِقَهِ عشق بود و مهر

تن پوش خُلق و خوی وی امّا حریر بود

.

با روبَهان بُزدل بیگانه، در نبرد

نستوه و حمله آور و غُرّنده شیر بود

.

معراج عاشقانه ی او، سال شصت و پنج

روز دوشنبه، بیست و سه ماهِ تیر بود

.

مزار شهید ماشاءاللّه استاد مرتضی

در گلزار شهدای بهشت زهرای (س) تهران

قطعه ۲۶، ردیف ۸۱، شماره ۲۶

.

هدیه به ارواح مطهر شهدای مظلوم و گمنام اطلاعات و عملیات

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین

.

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
👌1
🕊🕊 ۱۳۶۷/۰۴/۲۵ — سالگرد شهادت مسعود ملا، مداح و دلاور گردان عمار

📷☝️شهید مسعود ملا در کنار رزمنده مخلص و عارف، شهید سید احمد پلارک


🌷مسعود ملا از عجایب و نوادر دفاع مقدس بود و الگویی برای رزمندگان گردان

🌴 این شهید بزرگوار در فرازی از وصیت نامه نورانی خود نوشته است:

✍️ پروردگارا از او میخواهم جراحت، اسارت و شهادت را روزی ام کنی و نگذاری شرمنده مولایم سیدالشهدا شوم



🔹...در تنگه ابوغریب، گردان عمار با تیپ زرهی عراق درگیر شد
گروهان مسعود ملا محاصره شد. در اینجا نیروهایش را عقب فرستاد و خودش با تعدادی از بچه ها ماندند وسط عراقی ها و نبرد تن به تن آغاز شد
در این بین، عراقی ها او را به رگبار بسته و پهلو و سینه اش را شکافتند

او در حالیکه بشدت زخمی بود، به اسارت دشمن در آمد. در اینجا صدامیان دستهای او را بسته و پشت خودروی نفربر و در حالیکه وی زنده بود و فریاد یازینب، یازینب بر لب داشت بر زمین کشاندند ...و پس از آن، آرزوی دیگرش محقق شد

⭕️...این بار سربازان دشمن در حالیکه او فریاد یا حسین یا حسین سر می داد، دوره اش کرده و سپس سر او را به مانند مولایش از قفا جدا کردند😭


نثار روح مطهر شهیدان صلوات


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
❤‍🔥1
سلام بر تشنه لب عاشق؛
و سیراب از خون
دانش آموز بسیجی
شهید مهدی محبی

ازشهدای مدرسه شهید مهدوی
منطقه ۱۲ تهران

گروهان شهید باهنر
دسته کربلا

شهادت:۲۲ تیر ۱۳۶۷
ابوقریب

گردان عمار
🇮🇷لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)

همرزم شهید :
مهدی همیشه در دعای خود از خدا خواستار شهادت مانند مولایش حضرت ابوالفضل عليه السلام را داشت به همه سفارش میکرد که با نام عباس صدایش کنند و در اواخر زندگی با برکت این شهید والا مقام، نام گرامی عباس زینت بخش وجود شهید محبی شده بود. همه عباس صدایش می کردند و خود نیز عباس را زمزمه میکرد .
بعد از چند روز که برای آوردن پیکرش اقدام کردیم نگاه کردم دیدم فرقش شکافته و دستش از پیکرش جدا بود اونجا بود
یاد دعاهایش افتادم.



السلام علیک یا ابوالفضل العباس (ع)



نثار روح مطهر شهیدان صلوات


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
😢1
ا🇮🇷 فکه، ۲۲ تیرماه ۱۳۶۷ - سالروز شهادت "حاج ناصر اربابیان"، جانشین گردان تخریب
لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا علیه السلام

🌱 از شاگردان حاج عبدالله نوریان
عارف بزرگ گردان تخریب لشگر ده

🔹جمله عرفانی شهید اربابیان که بر روی سنگ مزارش نوشته اند:

« هیچ بدنی در مقابل آنچه روح، اراده آن را می کند، ناتوان نیست
به امید اینکه در تمام احوال مراقبت از نماز خود بکنیم
الحقیر ناصر اربابیان »



🌷 شهید اربابیان در اواخر تیرماه ۶۷ در منطقه عمومی فکه با اصابت تیر دشمن بعثی به سینه اش مجروح شد و به اسارت دشمن در آمد.
سالها از سرنوشت این فرمانده عزیز خبری نبود و به عنوان مفقود الاثر شناخته میشد
بعد از مبادله اسرا در مرداد ماه ۱۳۶۹ احتمال به شهادت رسیدن ایشان توسط دشمن قوت گرفت.
تا اینکه در سال ۱۳۸۰ پیکر مطهر این سردار عزیز به میهن بازگشت - روحش شاد

💠 مزار باصفای شهید ناصر اربابیان
در گلزار شهدای بهشت زهرای (س) تهران
قطعه ۲۹، ردیف ۱۸، شماره ۹

نثار ارواح مطهر شهیدان صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
😢1
۲۲ تیرماه سال ۱۳۸۱ — سالروز شهادت رزمنده و عکاس جنـگ، سعید جان‌بزرگی


🌹او در 12 اسفندماه سال 1344 در شهرری دیده به جهان گشود. وی درس و مدرسه را همانند کودکان همسال خود در سن 7 سالگی آغاز کرد و در 15 سالگی شوق حضور در میدان دفاع از کشور، او را به جبهه کشاند.

🌹 سعید جان‌بزرگی در سال 1362 به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در واحد تبلیغات جنگ مشغول به خدمت شد. او در سال 1363 در عملیات «بدر» بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی مجروح شد و چند ماه بعد و پس از کسب بهبودی نسبی، به جبهه باز گشت.

🌹 جان‌بزرگی در عملیات کربلای 5 گلوله‌ای از کنار سرش عبور کرد و او به طور معجزه‌آسایی زنده ماند. وی در عملیات والفجر 10 در منطقه حلبچه شرکت کرد و در روز بیست و هفتم اسفند ماه 1366 در حالی که در زیر بمباران شیمیایی در شهر مشغول عکس‌برداری از وقابع و فجایع روی داده بود، خود نیز تحت تاثیر همان گازهای شیمیایی قرار گرفت.

🌹 عکس‌های سعید جان بزرگی از حلبچه، یکی از تلخ‌ترین تصویرهای جنایات جنگی است.😢 جان‌بزرگی از لحظات اولیه بمباران شیمیایی حلبچه عکس‌های بی نظیری گرفت و خودش هم شیمیایی شد.او در خاطراتش می‌نویسد:

📣 "با خودم می‌گفتم، لحظات ثبت شده توسط دوربین من باعث خواهد شد تا مردم دور دست در مورد مردانی که سال‌های جوانی‌شان را دستخوش شعله‌های نبرد سنگین زرهی کرده‌اند، بیندیشند و به این باور رسیدم که آدم‌های درون قاب تصویر من هرگز نخواهند مرد و من به آنان عمر جاودان خواهم بخشید."

🌹 سعید جان‌بزرگی بعد از اتمام جنگ، تحصیلات خود را ادامه داد و در سال 1375 ضمن کسب عنوان دانشجوی نمونه سال، در رشته عکاسی فارغ التحصیل شد. در این دوران سه مرتبه به زیارت بیت‌الله الحرام و یک مرتبه به کربلای معلی ‌مشرف گردید. او در سال 1371 با دوشیزه‌ای پارسا ازدواج کرد و صاحب 2 فرزند شد.

🌹 سعید جان‌بزرگی روز به روز ضعیف‌تر و رنجورتر می‌شد و اثرات مخرب گازهای شیمیایی، آشکار شده بود.سرانجام بعد از چهار مرتبه عمل جراحی در روز. 22 تیرماه سال 1381 در حالی که معاونت فرهنگی لشگر 27 محمدرسول (ص) را بر عهده داشت در بیمارستان شهید مصطفی خمینی، دار فانی را وداع گفت و با ذکر یا ابوالفضل العباس (ع) به دیدار معشوق خویش شتافت. پیکر پاک شهید سعید جان‌بزرگی در قطعه 29 بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.🌹


نثار ارواح مطهر شهیدان صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
😱1
شب بیست ویکم مولود او بود
شب بیست ویکم پرواز او بود

عجب میلاد وپروازش یکی بود
یقین مشتاق دیدار علی بود.


🌴 سرو قامتی متواضع ،شیرین سخن ،مهربان ودر اوج شهامت وشجاعت ،الگویی برای نسل جوان .

"غلام زارعی" را می گویم .
سرداری که از خانه های کاه گلی روستایی به نام اسیر پا در رکاب عشق گذاشت و لباس سبز سپاه را زینت بخشید

بچه های ده شصت .نام غلام را همیشه در کلام خود داشتند....
وحتی مادران در زمزمه های شبانه پای گهواره طفلان خود ، در دوران دفاع مقدس قصه شهامت وشحاعت این سردار متواضع ودوست داشتنی نجوا می‌کردند. ..

زن ومرد لامردی در اعزام نیروها همه به بدرقه غلام می آمدند
همه اورا فرزند و برادر خود می دانستند .
و چقدر زیبا این سردار خوشنام سپاه از دیار گله دار بزرگ بردل مردمان این خطه نشست که او را فرزند برومند خود خطاب می‌کردند..
در رزمایش ها و مانورها ،غلام وقتی با همان لندرور قدیمی در میان مردم می امد همه به دور او حلقه میزدند

اما...
چه زود رفت .
🚩در آخرین وداع با مردم در مقابل ساختمان قدیمی سپاه در مرکز لامرد ،همه اشک ریختند .گویا خود غلام هم می دانست که این وداع ،وداع آخراست .

دیری نگذشت ،نام عملیات رمضان وقتی از رادیو پخش شد .غمی بزرگ منطقه را فراگرفت .جمعی از بهترین خوبان سبکبال به عرش الهی رسیدند .و
غلام که فرمانده این کبوتران خونین بال بود ،خود نیز پرواز کرد
و در شب معراج مولایش علی ع به دیدار مولایش شتافت ...

۲۳ تیرماه سال ۶۱ لامرد دوباره سیاه پوش شد .
مردم‌ از دور ونزدیک خود را سراسیمه به سپاه رساندند.
همه نگاه ها به سمت لندروری بود که غلام با قامتی بلند اورا می راند .
ولی ...
دوالجناح آمد ولیکن بی سوار

یاد و نامش جاودانه باد ...

✍️(دل نوشته ای از کمیل لامرد)

نثار شهیدان صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
📆 ۲۳ تیر ۱۳۵۸ - سالروز واقعه مریوان

🌷 شهادت ۸ پاسدار محلی به طرزی فجیع توسط ضد انقلاب - از جمله #عبدالله_طرطوسی اولین فرمانده سپاه تازه تاسیس مریوان
💠 من خواهم ایستاد

🔹گروه بسیار كوچكی بودیم، اما بچه‌ها با یاری خدا، همتی بسیار بزرگ و استوار داشتند. آنها در آن اوضاع بحرانی، سپاه مریوان را تشكیل داده و فعالیت‌های مذهبی و قرآنی خود را دنبال نمودند. اولین شبی كه سپاه تشكیل شد، با شهید #طرطوسی نشستیم و دربارة استراتژی سپاه و برنامه‌های آیندة آن بحث كردیم، مسایل زیادی مطرح شد، اما آنچه بیش از همه برای او مهم بود موضوع حفظ و صیانت سپاه بود. شهید طرطوسی اطلاعات خوبی در زمینة مسایل سیاسی و نظامی داشت و فرماندهی سپاه نوپای مریوان را هم برعهده ‌داشت، صحبت‌های ما تا ساعت 6 صبح طول كشید، ماحصل كلام او این بود كه من برای دفاع از اسلام، قرآن و انقلاب اسلامی سلاح برداشته‌ام و با خدای خود عهد و پیمان بسته‌ام كه تا جان در بدن دارم به این مبارزه ادامه دهم. ما باید كاملاً مواظب توطئه‌های دشمنان باشیم كه ضربه نخوریم، ضربه خوردن سپاه در اینجا یعنی ضربه خوردن انقلاب اسلامی و با این سخنان، همة همرزمان را تشجیع كرد تا در راهی كه انتخاب كرده‌اند، كمترین شك را به خود راه ندهند.

🔸شهید طرطوسی به خاطر شهامت، شجاعت، دیانت و پایگاه اجتماعی خاصی كه داشت، قوت قلب بسیار خوبی برای همة ما بود، به خاطر ویژگی‌های ممتازی كه داشت سران ضدانقلاب از ابتدای پیروزی انقلاب سعی كردند او را جذب نمایند و یا حداقل وی را از طرفداری و حمایت از انقلاب منصرف كنند، اما هیچ‌گاه پیشنهادهای آنان را نپذیرفت. یك شب قبل از شهادتش در سپاه با هم بودیم، تا صبح بیدار بود، صبح به من گفت: برو منزل چند ساعتی استراحت كن! من هم از سپاه خارج شدم تا به منزل بروم، وقتی وارد خیابان شدم، دیدم افراد ضدانقلاب تجمع كرده‌اند و به طرف سپاه در حركت هستند، فوراً برگشتم و موضوع را به اطلاع عبدالله طرطوسی رساندم، بلافاصله دستور داد تا همه برادران آماده شدند، قبل از شروع درگیری خطاب به همرزمانش گفت:

▪️برادران! من تصمیم خود را گرفته‌ام تا آخرین گلوله خواهم جنگید، همه یك صدا فریاد زدند: ما هم خواهیم جنگید. اندكی بعد، صدای تیراندازی در فضای كوچك محوطة سپاه پیچید، افراد ضدانقلاب یك صدا فریاد می‏زدند ما فقط، (عه‌به ‌حه‌بیب) (عبدالله طرطوسی) را می‏خواهیم، اما آن دلاور سرافراز، مردانه جنگید تا آن‌كه در سنگر دفاع از شرافت و عزّت دینی خود، شربت گوارای شهادت نوشید.

(راوی: سیدلطیف راستگو نژاد همرزم شهید طرطوسی)

📆 ۲۳ تیر ۱۳۵۸ - سالروز واقعه مریوان

نثار ارواح مطهر شهیدان مظلوم صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هوالشاهد


روایت فرزند شهید ابوالفضل ابدام از شنیدن خبر شهادت پدر

🔹«اونجا من مُردم»
😭😭😭😭😭

نثار ارواح مطهر شهیدان مظلوم صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
😭1
هوالمحبوب

🔴 باید طرفداران عاشورا و حکومت‌های مدعی اعتقاد به عاشورا به عدالت و انصاف معتقد باشند و جامعه را بر اساس عدل و داد بسازند و این همه تفاوت‌های جهنمی و دره‌های فقر و قله‌های ثروت وجود نداشته باشد، و یزیدیانی‌ که در زیر نام حسین خود را پنهان کرده‌اند در میان نباشد.


نثار أروآح مطهر شهيدان مظلوم صلوات


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
👌2
ختم صلوات امروزبه نیابت:
حضرت اباعبدالله الحسین و شهیدان کربلا علیهم السلام
عالم بزرگوار آخوند ملا علي همداني
آيت الله آقا مرتضي تهراني
محسن روح الامینی
محمدعلی جعفریان
علیرضا مرادی
حاج محمد ناطق نوری
حاج علی رمضانی
حاج حسن دائیان
شهیدان مظلوم اول وآخر جنگ تحمیلی
شهداي مظلوم عمليات مرصاد
شهدای مظلوم عملیات رمضان
پدران ومادران
امام وشهدا
ايثارگران
اموات بي وارث
وبد وارث
باني شهيدان:
محسن صدرزهرايي
سيدباقر طباطبائي نژاد
غلامعلي رجبي
محسن حسيني
عمارمیر انصاری
محمد رضا خالصي
مختارسالمي
علي فخار نيا
نوروزعلي ايماني نسب
مرتضي خانجاني
مسعود خردمند
سرلشگر اديبات
محمدقزاقي
سعيد تراب
اميررضاعلي علي نقي
محمود لطفيان
عباس دوران
عباس بابایی
محسن دین شعاری
حسن هداوند میرزائی
یاسین قنبری
عبدالمهدی مغفوری
علیرضا کچوئیان
حسن کجداریان
علی جنگروی
محمد حبيبي
اسدالله ذوالقدر
حسين مرادي
وحيد درخشاني
محمدمجازي
بهروزپازوكي
سیدبهروزجوری
سیدعلیرضا جوزی
هوشنگ اميري
احمداسكاره تهراني
عباس هاديان
رحمت الله خالصي
رجبعلی_مفیدیان
حسن_مفیدیان
محمود نيكومنظر
بهرام كريمي
عادل اکبرفتاح
مرتضی بالاور
حجت اله سلمانی جوینانی
حسین فرجی
رضا هاشمی سن سنی
حسن رجبی علی آبادی
رحمت اله رسول اف
ماشااله خلیفه
داريوش رضايي نژاد
سيدمهدي غلامي
محمدرضا كدخدا
يوسف قناعت
سعيدصفاري
وحید گالشی
حسین مصطفائی
مصطفی مظفری
رضا خالقی
اسماعیل شجاعی
عباس مقدم
محمود حقدوست
برادران شهید، هادی، مهدی و محسن باقری
محمود نهی قناد
محسن مصلح
حمیدقزوینی
ضرغام پرست
مهدی محمدی‌نسب
علی فاضلی شادِ


✍️دلتون رو گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید...
این پیچ و خم دنیا انسان رو به باتلاق می برد و گرفتار می کند شهيد بزرگوار سردار باكري🌺



✍️باید پذیرفت که ممکن است یک سیلی بناحق بر رخسار مظلومی سرنوشت حیات ابدی شما را دگرگون بسازد ، چنانکه ممکن است در وضع زندگی یک جامعه تغییراتی به وجود بیاورد...

📖 استاد علامه_جعفری، تفسیر نهج‌ البلاغه ، جلد ۲۱ ، خطبه ۱۱



🔹️زندگی بی مبارزه ممکن نیست...🔹️
.
.
"ناموس مبارزه در زندگی فرد و جامعه امری اجتناب ناپذیر است.
"مسلمان ها،دوستان حسین،هواداران حسین،شیفتگان حسین،پیرون مکتب توحید و یکتا پرستی باید بدانند مبارزه در زندگی امری است اجتناب ناپذیر،باید از کسالت و کاهلی و از گوشه نشینی بیرون بیایند.
🔴بدانند تا بشری در دنیا زندگی میکند،باید همواره مبارزه ادامه داشته باشد🔴
"شیرین ترین مبارزات مبارزه در دفاع از حق و علیه باطل است"
"مبارزه برای زنده نگه داشتن فکر حق،مبارزه برای اجرای قانون حق"
مبارزه پیروز صفحه۱۱_۲۴

شهید‌مظلوم‌آیت‌الله‌بهشتی


✍️بعضی ها تاکربلا آمدند،

ولی در فرصتِ تاریکی فانوس ها،

تاریکیِ ابدی را برگزیدند و رفتند، و بعضی

درآخرین لحظات به قافله عشق پیوستند،

و امروز فرصت انتخاب ماست،

که همه زمین ها کربلاست و همه تاریخ عاشورا...
خدایا ما را حسینی زنده بدار و حسین بمیران

سهم شما عزيز هر پنچشنبه صدصلوات

حنيف

التماس دعا


۱۴۰٤/٤/٢٦

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Forwarded from اتچ بات
هوالشاهد

شب جمعه است_هوایت_نکنم_میمیرم
تا سحر گریه برایت نکنم میمیرم

شب جمعه ۱۴۰۴/۰۴/۲۶

تمامِ عالَم و آدم نشسته در روضه

چقدر "فاطمه" خوانده برایِ سَر روضه

خدا کند بِرِسم "کربلا" "شبِ جمعه"...

خدا کند که بمیرم برایِ هَر روضه

یاحسین(ع)

شبهای جمعه شهداء میهمان سرور و سالار شهیدان آقا اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام هستند

شهدا را یاد کنید
تا آنان نیز در نزد سرور و مولایمان
'' حضرت‌ثــــارالله ''
آقا
'' اباعبدالله‌الحسین علیه السلام '' بیاد
زیارتنامه شهدا


بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم

اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهْ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهْ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلّیّ الوَلِی النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـی عَبدِ اللہِ،
بِاَبـی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم

شهادت عشق است و زیبا...

اللهم ارزقنا الشهاده فی سبیلک تحت رایه نبیک و علی ایدی اشدالناس قساوه.
آمین یا رب‌العالمین

نثار شهدا صلوات


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
🌷بسـم رب الشهـداء و الصـالحیــن و الصدیقیــن 🌷

ای شقـایـق هـای آتـش گـرفتـه؛ دل خـونیـن مـا شقـایقـی اسـت کـه داغ شهـادت شمـا را بـر خـود دارد...


سال ۱۳۴۰ در شهرستان مریانج استان همدان به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد و از سال ۱۳۵۶ همزمان با اوج گیری قیام ملت علیه رژیم شاهنشاهی، به صف مبارزان پیوست و در کلیه تظاهرات و درگیری های دانش آموزی استان همدان حضوری چشم گیر داشت...

پی پیروزی انقلاب اسلامی، به عضویت سپاه پاسداران همدان در آمد و مسئولیت آموزش نظامی پادگان ابوذر سپاه همدان را به عهده گرفت.

در تابستان سال ۵۸ همزمان با تشنج آفرینی عناصر ضدانقلاب، به همراه علـی رضـا حـاجـی بـابـایـی و تنی چند از یارانش، راهی مناطق غرب کشور شد...

با آغاز تهاجم ارتش عراق به خاك ایران، وی تمامی توانمندی خود را صرف مقابله با تهاجمات دشمن در جبهه های غرب کرد.
از پائیر ۵۹ معاونت عملیات جبهه میانی سر پل ذهاب را به عهده داشت و با همین مسؤولیت در نبردهای بازی دراز ۲، و بازی دراز ۳ شرکت کرد.

از اواخر شهریور ۱۳۶۰ به دستور محمــود شهبـازی؛ به فرماندهی واحد عملیات سپاه استان همدان منصوب شد.
پس از عزیمت فـرمـانـدهـان سپاه غرب به خوزستان، او نیز به همراه ایشان به جنوب عزیمت کرد...
وی به همراه نیروهایش در گـردان مسلـم از تیـپ ۲۷ محمـد رسـول الله ص، در مراحل چهارگانه نبرد فتـح مبيـن شرکت کرد.
حماسه فتـح بلتـای بزرگ و نبرد عاشورایی دشـت عبـاس، نام او و گـردان مسلـم را در خاطر شیـر مـردان تیپ ۲۷ جاودانه ساخته است.

در پی آغاز عملیـات الـی بیـت المَقـدِس، گـردان مسلـم بـن عقیـل نیز در جمع واحدهای رزمی تیپ ۲۷ محمـد رسـول الله (ص) در این نبرد حماسی شرکت جست.
در مرحله چهارم عملیـات، او به همراه نیروهای خود در گردان مسلم بن عقیل (ع) با تسخیر نخلستان های حاشیه نهـر خیـّن، منطقه نبرد را بدل به گورستان متجاوزین بعثی کردند.
سرانجام این سـردار دلاور تیـپ ۲۷ محمـد رسـول الله ص در مرحله دوم عملیـات رمضـان ؛ در بیست و هشتم تیر ۱۳۶۱ در منطقه کوشـک به شهـادت رسید و پیکـر مطهـر ایـن فـرمـانـده بسیجـی؛ در بیابان تفتیده کوشک بر جای ماند...

یـاد و خـاطـره فـرمـانـده دلاور گـردان مسلـم بـن عقیـل ع از لشگـر ۲۷ حضـرت محمـد رسـول الله ص؛ سـردار بـی نشـان شهیـد حبیـب الله مظاهـری گـرامـی بـاد... 🕊️

نثار روح مطهرش صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🌹 ثواب صلوات روز جمعه 🌹🍃

قال رسول الله صلی الله علیه وآله:

🌷 در روز جمعه فراوان بر من درود فرستيد، كه هر كس درودش بر من بيشتر باشد، مقام و منزلتش به من نزديك تر است ، و هر كس روز جمعه صد بار بر من صلوات بفرستد، در روز قيامت با چهره نورانى محشور مى شود، و هر كس در روز جمعه هزار بار بر من درود فرستد، چشم از دنيا نبندد تا جايگاهش را در بهشت ببيند.

📚آثارالصادقین ، ج 11 ، ص 216


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
هوالمحبوب


🟡فاحشه‌های واقعی چه کسانی هستند!؟

*یکی از عجیب‌ترین و البته مهم‌ترین داستان‌های کوتاه جهان، داستانی است به نام Boule de suif*
نوشته گی‌دو موپاسانِ فرانسوی که در فارسی به تُپُلی ترجمه شده است و در سال ۱۹۴۵ نیز فیلمی به همین نام، بر روی پرده سینمای جهان رفت.
تُپُلی، روایتِ اولویتِ غریزه‌ی بقا و پیشی گرفتنِ آن از تمام اخلاقیات ساخته‌ی بشر در مواقعی است که منافع و امنیتِ آدمیزاد به خطر می‌افتد و چقدر در جامعه ما روایتی آشناست ! :

*داستان در خلال یکی از جنگ‌های پروس (آلمان) و فرانسه در قرن نوزدهم اتفاق می‌افتد. ده تن از اهالی یکی از شهرهای مرزی فرانسه برای فرار از نیروهای اشغالگر پروس تصمیم می‌گیرند سوار یک کالسکه شوند.*
یک فاحشه که نام اصلی او الیزابت روزت (Elisabeth Rousset) است، یک کُنت، یک زوج مغازه دار از طبقه متوسط، یک کارخانه دار ثروتمند و همسرش، یک روشنفکرِ جمهوری خواه،  دو زنِ راهبه و چند بورژوای دیگر که سبب می‌شوند کالسکه، یک جهان کوچک از جامعه فرانسه را تشکیل بدهد.

الیزابت که برخلاف باقی مهمان‌ها شخصیتی رُک و غیرنمایشی دارد نه به نظرات سیاسی باقی حاضران در کالسکه گوش می‌دهد و نه محافظه‌ کار و محاسبه گر است. برخلاف بقیه که پس از پیمودن چند ساعت از راه، گرسنگی را سرکوب می‌کنند و آذوقه‌هایشان را رو نمی‌کنند، تُپُلی (الیزابت) سبد غذایش را باز می‌کند و به بقیه هم تعارف می‌کند.
مهمان‌ها که در بدو ورود و به دلیل دانستنِ شغلِ تُپلی با اکراه و انزجار به او نگاه می‌کردند و از همسفر بودن با او احساس حقارت می‌کردند، دست رد به غذاهای خوشمزه تُپُلی نمی‌زنند!

در این میان، کالسکه به دلیل هوای بد و مه گرفتگی، وارد نواحی تحت اشغال آلمانی‌ها می‌شود و اعضای کالسکه که برای شب‌مانی به یک مسافرخانه مراجعه می‌کنند، متوجه حضور نظامیان پروس در آنجا می‌شوند.

افسر آلمانی، تمام اعضای کالسکه را در مسافرخانه بازداشت می‌کند و پس از دو روز که فرانسوی‌ها جویای دلیل می‌شوند افسر آلمانی به آنها می‌گوید شرط آزادی شان این است که تُپُلی بپذیرد که یک شب پیش او بخوابد.

فرانسوی‌ها که ابتدا از شنیدن این درخواست بی‌شرمانه، خشمگین شده بودند، رفته‌رفته از غرور و مقاومت الیزابت برای نخوابیدن با افسر آلمانی به ستوه می‌آیند.

روشنفکر و ثروتمند و راهبه و تاجر و فرهیخته همه دست به یکی می‌کنند تا تُپُلی را راضی به قحبگی کنند!
موپاسان در این داستان، به طرزی شگفت‌انگیزی، وابسته بودنِ اخلاق به شرایط را نشان می‌دهد. تمام کسانی که تا چند ساعت پیش ظاهرا فاحشگی را زشت و قبیح می‌دانستند به هر روشی که بلد بودند از توجیهات مذهبی تا شیوه‌های رایزنیِ تجاری استفاده می‌کنند تا دختر بی‌نوا را راضی کنند با افسر آلمانی بخوابَد ..

صحنه‌های پایانیِ داستان، یک تراژدی محض است. تُپُلی برخلاف غرور و خواست قلبی، برای خیر جمعی با افسر آلمانی خوابیده، کالسکه در حال حرکت است و افرادی که در روز روشن برای تُپُلی دیوثی کرده‌اند حالا آذوقه‌هایشان را در آورده‌اند و می‌خورند.
تُپُلی گرسنه و غمگین در گوشه کالسکه نشسته است و به جماعتی نگاه می‌کند که دوباره بر سر میهن و غرور و آزادی و خدا و پاکدامنی دارند حرف می‌زنند. هیچکس به الیزابت نگاه نمی‌کند ولی گی دو موپاسان او را در تاریخ ادبیات جهان جاودانه می‌کند. دختری مهربان و پاک که بین فاحشه‌های واقعی نشسته است!
👈 سخن پایانی:
*فاحشه های واقعی، ریاکارانی هستند که نان را به نرخ روز می‌خورند.*


خدايا مملكت ما را از دست فاحشه هاي رياكار نجات بده……

به بركت صلوات بر محمد و آل محمد (ص)


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
هوالشاهد


وقتی امام قطعنامه ۵۹۸ را اواخر تیر ۶۷ پذیرفت آنها که در هشت سال دفاع مقدس نامرئی بودند و نامردی می کردند از همه بیشتر اهل جبهه شدند و به بچه های جبهه سرکوفت می زدند و با تحکم می پرسیدند چرا جنگ ادامه پیدا نکرد.
وقتی چند روز بعد منافقین تا کرمانشاه آمدند و مثل امروزی بچه ها دوباره مردانه ایستادند و مظلومانه شهید شدند باز هم خبری از آنان نبود و پیغام می دادند دیدید می گفتیم جنگ فایده ای ندارد!
پنجم مرداد ۶۷ که حماسه مرصاد پیروز شد باز آمدند و در صف مقدم لشکر پیروز ایستادند.
این همان داستان تکراری و خطر بزرگ تاریخی است که آیه ۱۴۱ سوره نساء یادآوری کرده است؛ انقلابی های بعد از انقلاب و مجاهدان پس از جهاد.

دکتر محسن اسماعیلی

نثار شهیدان مظلوم صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat
بخشی از پیام امام خمینی (رحمه الله تعالی علیه ) به ملت ایران در 29 تیر 1367

خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روى مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه اند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش.

خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده هاى معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده ام، و در برابر عظمت و فداکارى این ملت بزرگ احساس شرمسارى مى کنم.

و بدا به حال آنانى که در این قافله نبودند! بدا به حال آنهایى که از کنار این معرکه بزرگِ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهى تا به حال ساکت و بى تفاوت و یا انتقادکننده و پرخاشگر گذشتند!

آرى، دیروز روز امتحان الهى بود که گذشت. و فردا امتحان دیگرى است که پیش مى آید. و همه ما نیز روز محاسبه بزرگترى را در پیش رو داریم.

آنهایى که در این چند سالِ مبارزه و جنگ به هر دلیلى از اداى این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کرده اند مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفته اند، و خسارت و زیان و ضرر بزرگى کرده اند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبه حق خواهند کشید. که من مجدداً به همه مردم و مسئولین عرض مى کنم که حساب این گونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند؛ و نگذارند این مدعیان بى هنر امروز و قاعدین کوته نظر دیروز به صحنه ها برگردند.

من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش مى کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگى روزمره خود به فراموشى سپرده شوند.اکیدا به ملت ایران سفارش میکنم که هوشیار ومراقب باشید.



پیام امام خمینی(ره)به مناسبت کشتار خونین مکه وپذیرش قطعنامه۵۹۸
صحیفه امام ، ج 20صفحه240


روزهای خوب فراموش نشدنی

مردم خوب وهمراه که درتمام صحنه ها از سفره خود میزدنند وبه جبهه ها کمک میکردند!!

بچه ها قلک های خود را هدیه میکردند!!

دهه تکرار نشدنی با انسانهای تکرار نشدنی!!

چه کردیم با این مردم نجیب ودوست داشتنی وبا گذشت؟؟

خدا مسببین این وضعیت در هر پست ومقام ولباس وجناح وقبیله ای را در همین دنیا خوار وذلیل و رسوا کند!!

برادران همرزم!!
یادگاران شهدا!!
سکوت وغفلت من وشما وخیانت بخشی از مسئولین میدان را به نانجیبان ونامحرمان واگذار کرد!!

هرچند تعدادي از همرزمان وفرمانده هان گرفتار لفت ولیس دو روز دنیا شدند وخود را ارزان فروختند!!



نثار روح امام وشهدا صلوات


https://www.tgoop.com/zekre_salavat
🤯1
2025/09/07 06:13:00
Back to Top
HTML Embed Code: