ZEKRE_SALAVAT Telegram 8543
💠 حماسه #تنگه_ابوقریب


2️⃣ قسمت دوم (پایانی)


#روز_حساس
ساعت ۹:۳۰ روز ۲۱ تیرماه ۱۳۶۷ سردار رحیم صفوی، جانشین وقت نیروی زمینی سپاه، به یزدی اعلام می‌کند که عراق قصد حمله به ابوقریب را دارد و هیچ نیرویی نداریم که مقابل آنها بایستد. نیروهای گ عمار هم تازه از خط پدافندی برگشته‌اند و به آنها مرخصی داده شده تا به تهران بروند. ... ساعت ۱۰ – ۱۱ صبح ، خبر می رسد عراق قصد تصرف تنگه را دارد... فوراً نیروها را آماده باش می دهند و به همراه مختصر سلاح و تجهیزات انفرادی که ته انبار تسلیحات باقی مانده بود و نیز آب و آذوقه اندک، توسط کامیون راهی منطقه می شوند.

محمد شریفی، جانشین گردان عمار نقل می کند:
من همراه دو نفر از نیروهای اطلاعات عملیات با ماشین خود با سرعت به سمت فکه در حرکت بودیم. در بین راه اندیمشک اوضاع را آشفته دیدیم و مردم سراسیمه و حیران! هر طور بود به سمت جاده اندیمشک–شوش رفتیم و خودمان راه به سه راهی تنگه ابوقریب رساندیم. از همانجا نگاه کردیم و برگشتیم و به یزدی ( (ف گردان) پیام دادیم که حرکت کنید، تا سه راه خبری نیست، ولی سریع خود را برسانید. ساعت ۲-۳ بعد از ظهر بود که این‌ها رسیدند. راه انداختن یک گردان، با آن سرعت، کار آسانی نبود».

محمد یزدی، فرمانده گردان عمار نقل می کند:
ما با عجله و شتاب به همراه رزمنده ها حرکت کردیم و به پل کرخه رسیدیم. در آنجا تجمع و ترافیک عجیبی بود. به دژبان آنجا گفتم: اینها را پخش کن تا حین بمباران و زمانی که دشمن آتش می‌ریزد، تلفات کمتری بدهیم. از آنجا که لباس خاکی بسیجی به تن داشتم مرا نشناخت و گفت اصلا شما کی هستید؟ و ... ادامه ماجرا ...
به او گفتم گفتم: راه را باز کن تا گردان رد شود. ...وقتی دیدم گوشش بدهکار نیست با کمی تندی تهدید کردم: مقاومت کنی، همینجا تو را می اندازم داخل رودخانه💦... بهر حال بعد از کلی اتفاقات راه را باز کردند و ما پیاده از پل کرخه به راه افتادیم تا این که به منطقه درگیری رسیدیم.

دو تیم را جلوتر فرستادم تا منطقه را چک کنند. چون اصلا نمی‌دانستیم دشمن کجاست. حدود هشت کیلومتر پیاده رفته بودیم. مهمات نیروها کم بود، غذا هم نخورده بودند و آب هم کم داشتیم. به محض رسیدن به تنگه، دو گروهان را در دو طرف مستقر کردیم و با دو دسته از میان گذرگاه گذشتیم. با عبور از تنگه، با دشمنی که در ۱۵۰ متری، پشت خاکریز مستقر بود، درگیر شدیم. آتش پر حجم او اعم از: توپخانه، ادوات، تانک‌ و تیربارها، حاکی از ترس، نگرانی و در انتظار بودن عراقی‌ها بود. گرمای شدید هوا در فصل تابستان خوزستان و نبود آب، کار را برای مقابله با دشمنِ مجهز، سخت کرده بود.

استعداد دشمن چیزی در حدود یک تیپ بود و در مقابل، تعداد نیروهای ما اندک بود ولی همین تعداد کم با ایمان و اراده راسخ در سخت‌ترین شرایط در برابر دشمن بعثی ایستادند و با مقاومتی مثال‌زدنی جلوی پیشروی او را گرفتند.

در آن روز سخت و نفس گیر، بیش از پنجاه تن از جمله غلامرضا صالحی، قائم مقام لشگر شهید شدند که تعدادی از آنها بر اثر تشنگی زیاد بود. این مجاهدین راه خدا به تکلیف خود عمل کردند، نگفتند تا آب نباشد و مهمات ندهید، نمی‌جنگیم. آنها تا پای جان مقاومت کردند و به اعلی‌ درجه علیین رسیدند🕊🕊🕊

🌴 طوبی لهم و حسن مآب


ا▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️

🔺 پ.ن: طبق گفته‌های فرماندهان، گردان عمار در طول جنگ تحمیلی، حدود هفتصد شهید و پنجاه اسیر داشت که برای یک گردان، عدد شگفت‌انگیزی محسوب می‌شود. حضور تاثیرگذار در عملیات‌هایی مانند: بیت‌المقدس، والفجر مقدماتی یک و ۴، والفجر ۸، کربلای ۵ .... و مرصاد، نمونه‌هایی از حضور مستمر گردان عمار در عملیات‌های حساس و مهم دوران دفاع مقدس است.


نثار شهیدان مظلوم صلوات

فیلم #تنگه_ابوغریب ، علاوه بر مستندنگاری رزم گردان عمار در روزهای آخر جنگ، نمایش بدون سانسوری از مدیریت جنگ، کمبودها و فداکاری‌های مردم است که تماشای آن برای نسل جدید ضروری به نظر میرسد..
👇👇👇👇👇
https://www.tgoop.com/zekre_salavat



tgoop.com/zekre_salavat/8543
Create:
Last Update:

💠 حماسه #تنگه_ابوقریب


2️⃣ قسمت دوم (پایانی)


#روز_حساس
ساعت ۹:۳۰ روز ۲۱ تیرماه ۱۳۶۷ سردار رحیم صفوی، جانشین وقت نیروی زمینی سپاه، به یزدی اعلام می‌کند که عراق قصد حمله به ابوقریب را دارد و هیچ نیرویی نداریم که مقابل آنها بایستد. نیروهای گ عمار هم تازه از خط پدافندی برگشته‌اند و به آنها مرخصی داده شده تا به تهران بروند. ... ساعت ۱۰ – ۱۱ صبح ، خبر می رسد عراق قصد تصرف تنگه را دارد... فوراً نیروها را آماده باش می دهند و به همراه مختصر سلاح و تجهیزات انفرادی که ته انبار تسلیحات باقی مانده بود و نیز آب و آذوقه اندک، توسط کامیون راهی منطقه می شوند.

محمد شریفی، جانشین گردان عمار نقل می کند:
من همراه دو نفر از نیروهای اطلاعات عملیات با ماشین خود با سرعت به سمت فکه در حرکت بودیم. در بین راه اندیمشک اوضاع را آشفته دیدیم و مردم سراسیمه و حیران! هر طور بود به سمت جاده اندیمشک–شوش رفتیم و خودمان راه به سه راهی تنگه ابوقریب رساندیم. از همانجا نگاه کردیم و برگشتیم و به یزدی ( (ف گردان) پیام دادیم که حرکت کنید، تا سه راه خبری نیست، ولی سریع خود را برسانید. ساعت ۲-۳ بعد از ظهر بود که این‌ها رسیدند. راه انداختن یک گردان، با آن سرعت، کار آسانی نبود».

محمد یزدی، فرمانده گردان عمار نقل می کند:
ما با عجله و شتاب به همراه رزمنده ها حرکت کردیم و به پل کرخه رسیدیم. در آنجا تجمع و ترافیک عجیبی بود. به دژبان آنجا گفتم: اینها را پخش کن تا حین بمباران و زمانی که دشمن آتش می‌ریزد، تلفات کمتری بدهیم. از آنجا که لباس خاکی بسیجی به تن داشتم مرا نشناخت و گفت اصلا شما کی هستید؟ و ... ادامه ماجرا ...
به او گفتم گفتم: راه را باز کن تا گردان رد شود. ...وقتی دیدم گوشش بدهکار نیست با کمی تندی تهدید کردم: مقاومت کنی، همینجا تو را می اندازم داخل رودخانه💦... بهر حال بعد از کلی اتفاقات راه را باز کردند و ما پیاده از پل کرخه به راه افتادیم تا این که به منطقه درگیری رسیدیم.

دو تیم را جلوتر فرستادم تا منطقه را چک کنند. چون اصلا نمی‌دانستیم دشمن کجاست. حدود هشت کیلومتر پیاده رفته بودیم. مهمات نیروها کم بود، غذا هم نخورده بودند و آب هم کم داشتیم. به محض رسیدن به تنگه، دو گروهان را در دو طرف مستقر کردیم و با دو دسته از میان گذرگاه گذشتیم. با عبور از تنگه، با دشمنی که در ۱۵۰ متری، پشت خاکریز مستقر بود، درگیر شدیم. آتش پر حجم او اعم از: توپخانه، ادوات، تانک‌ و تیربارها، حاکی از ترس، نگرانی و در انتظار بودن عراقی‌ها بود. گرمای شدید هوا در فصل تابستان خوزستان و نبود آب، کار را برای مقابله با دشمنِ مجهز، سخت کرده بود.

استعداد دشمن چیزی در حدود یک تیپ بود و در مقابل، تعداد نیروهای ما اندک بود ولی همین تعداد کم با ایمان و اراده راسخ در سخت‌ترین شرایط در برابر دشمن بعثی ایستادند و با مقاومتی مثال‌زدنی جلوی پیشروی او را گرفتند.

در آن روز سخت و نفس گیر، بیش از پنجاه تن از جمله غلامرضا صالحی، قائم مقام لشگر شهید شدند که تعدادی از آنها بر اثر تشنگی زیاد بود. این مجاهدین راه خدا به تکلیف خود عمل کردند، نگفتند تا آب نباشد و مهمات ندهید، نمی‌جنگیم. آنها تا پای جان مقاومت کردند و به اعلی‌ درجه علیین رسیدند🕊🕊🕊

🌴 طوبی لهم و حسن مآب


ا▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️

🔺 پ.ن: طبق گفته‌های فرماندهان، گردان عمار در طول جنگ تحمیلی، حدود هفتصد شهید و پنجاه اسیر داشت که برای یک گردان، عدد شگفت‌انگیزی محسوب می‌شود. حضور تاثیرگذار در عملیات‌هایی مانند: بیت‌المقدس، والفجر مقدماتی یک و ۴، والفجر ۸، کربلای ۵ .... و مرصاد، نمونه‌هایی از حضور مستمر گردان عمار در عملیات‌های حساس و مهم دوران دفاع مقدس است.


نثار شهیدان مظلوم صلوات

فیلم #تنگه_ابوغریب ، علاوه بر مستندنگاری رزم گردان عمار در روزهای آخر جنگ، نمایش بدون سانسوری از مدیریت جنگ، کمبودها و فداکاری‌های مردم است که تماشای آن برای نسل جدید ضروری به نظر میرسد..
👇👇👇👇👇
https://www.tgoop.com/zekre_salavat

BY همراهان ذکر صلوات


Share with your friend now:
tgoop.com/zekre_salavat/8543

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

fire bomb molotov November 18 Dylan Hollingsworth yau ma tei Telegram users themselves will be able to flag and report potentially false content. Telegram iOS app: In the “Chats” tab, click the new message icon in the right upper corner. Select “New Channel.” Public channels are public to the internet, regardless of whether or not they are subscribed. A public channel is displayed in search results and has a short address (link). When choosing the right name for your Telegram channel, use the language of your target audience. The name must sum up the essence of your channel in 1-3 words. If you’re planning to expand your Telegram audience, it makes sense to incorporate keywords into your name.
from us


Telegram همراهان ذکر صلوات
FROM American