ZEKRE_SALAVAT Telegram 6703
#دم_دروازه_ساعات

فقط دشنام می دادند، فقط سنگ می زدند، سنگی بود که به سر و صورت امام سجاد (ع) می خورد.
صبح وارد دروازه شدند، غروب از دروازه آنها را بیرون آوردند، نه یک ساعت و دوساعت.
یک یار دیگر دم دروازه رسید و آن سهل ساعدی، از اصحاب پیغمبر (ص) بود.
می گفت: من از شام رد می شدم دیدم شهر را چراغان کردند، شهر به ظاهر اسلامی بود. می گفت: هر چه فکر کردم دیدم ما الان عید اسلامی نداریم، این چه عیدی است که من خبر ندارم.
دیدم در کوچه سه، چهار نفر خیلی محزون ایستادند و مراقبند، رفتم جلو گفتم: شما اهل این شهرید؟ گفتند: بله.
گفتم: من مسافری هستم از این شهر می گذرم، مسلمانم، می خواهم ببینم این چه عید اسلامی است امروز که من خبر ندارم؟
نگاهی کردند گفتند: پیرمرد یعنی تو اینقدر بی خبری؟
اول باور نکردند فکر کردند شاید مامور یا جاسوسی باشد. تفتیش کردند دیدند واقعا بی خبر است.
بعد گفتند: ای مرد! به کسی نگو ما گفتیم، ولی ما نمی دانیم چرا آسمان فرود نمی ریزد، چرا زمین اهلش را فرو نمی برد، چرا هنوز آسمان و زمین به پاست؟
دیوانه شد گفت: چه شده؟!
گفتند: خلاصه بگوییم، همه این جشن ها می دانی مال چیست؟ پسر پیغمبر را در کربلا کشتند، سرش و اهل بیتش را برای یزید هدیه آوردند.
گفت: خاک بر سرم! کجا؟
گفتند: دم دروازه ساعات برو تماشا کن.
آمد دم دروازه ساعات، اهل بیت را می شناخت.
دید وای علی بن الحسین (ع) است، آقا تا شده.
آمد جلو، زینب (س) و اهل بیت گمان کردند آمده سنگ و چوب بزند، ولی گفت: سلام علیکم.
آقا چشمش باز شد که این کیست؟ از صبح تا به حال فقط اینجا به ما سنگ زدند. فرمود: که هستی؟
گفت: آقا جانم! من سهل ساعدی، یکی از یاران جدت هستم، چشمم کور بشود چه دارم می بینم؟
فرمود: همین است که می بینی. کار ما به اینجا کشیده، اینها که پشت سر من هستند زینب (س) و ام کلثوم (س) و بچه های فاطمه (س) هستند.
دیوانه شد، گفت: آقاجان! من چه کنم؟تکلیف من چیست؟
فرمود: هیچ، تو یک نفر چکار می توانی بکنی؟ جانت را به خطر ننداز.
فقط چیزی از مال دنیا داری؟ پول همراهت هست؟
تعجب کرد!
گفت: آقاجان دارم.
فرمود: برو به کسی که سرپرست نیزه داران است بده. بگو این پول را بگیر این نیزه ها را از میان این زن و بچه بیرون ببر، ببر جلو مردم به سرها نگاه کنند. اینقدر به دختران رسول الله (ص) نگاه نکنند. اینها چیزی ندارند صورت هایشان را از نامحرم بپوشانند.

نانجیب هایی که امام حسین (ع) را برای پول کشته بودند، گاهی یک سبد خرما فقط گرفته بودند آمده بودند کربلا، پول را که دیدند برق از چشمشان پرید.
پول را به او (رییسشان) داد گفت : یک خواهش دارم، این سرها را ببر جلو.
سرها را از میان اهل بیت جدا کردند، زن و بچه جمع شدند دور همدیگر.
آشوبی بود، همین که اهل بیت از این شلوغی زنده رد شدندخدایی بود.
سهل ساعدی آهسته بدون اینکه مامورین بفهمند خودش را رساند به امام چهارم (ع) گفت: قربانت گردم! دستورت را اجرا کردم، امر دیگری داری انجام بدهم؟
فرمود: سهل ساعدی، دستمالی چیزی همراهت داری؟
دستمال نداشتم عمامه داشتم عمامه را بر داشتم دادم به آقا. فرمود: دستت باشد من زنجیر را بلند می کنم این را بذار زیرش، زنجیر بدنم را پاره پاره کرده است.

استاد_سید_علی_نجفی


نثار امام سجاد(ع)صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat



tgoop.com/zekre_salavat/6703
Create:
Last Update:

#دم_دروازه_ساعات

فقط دشنام می دادند، فقط سنگ می زدند، سنگی بود که به سر و صورت امام سجاد (ع) می خورد.
صبح وارد دروازه شدند، غروب از دروازه آنها را بیرون آوردند، نه یک ساعت و دوساعت.
یک یار دیگر دم دروازه رسید و آن سهل ساعدی، از اصحاب پیغمبر (ص) بود.
می گفت: من از شام رد می شدم دیدم شهر را چراغان کردند، شهر به ظاهر اسلامی بود. می گفت: هر چه فکر کردم دیدم ما الان عید اسلامی نداریم، این چه عیدی است که من خبر ندارم.
دیدم در کوچه سه، چهار نفر خیلی محزون ایستادند و مراقبند، رفتم جلو گفتم: شما اهل این شهرید؟ گفتند: بله.
گفتم: من مسافری هستم از این شهر می گذرم، مسلمانم، می خواهم ببینم این چه عید اسلامی است امروز که من خبر ندارم؟
نگاهی کردند گفتند: پیرمرد یعنی تو اینقدر بی خبری؟
اول باور نکردند فکر کردند شاید مامور یا جاسوسی باشد. تفتیش کردند دیدند واقعا بی خبر است.
بعد گفتند: ای مرد! به کسی نگو ما گفتیم، ولی ما نمی دانیم چرا آسمان فرود نمی ریزد، چرا زمین اهلش را فرو نمی برد، چرا هنوز آسمان و زمین به پاست؟
دیوانه شد گفت: چه شده؟!
گفتند: خلاصه بگوییم، همه این جشن ها می دانی مال چیست؟ پسر پیغمبر را در کربلا کشتند، سرش و اهل بیتش را برای یزید هدیه آوردند.
گفت: خاک بر سرم! کجا؟
گفتند: دم دروازه ساعات برو تماشا کن.
آمد دم دروازه ساعات، اهل بیت را می شناخت.
دید وای علی بن الحسین (ع) است، آقا تا شده.
آمد جلو، زینب (س) و اهل بیت گمان کردند آمده سنگ و چوب بزند، ولی گفت: سلام علیکم.
آقا چشمش باز شد که این کیست؟ از صبح تا به حال فقط اینجا به ما سنگ زدند. فرمود: که هستی؟
گفت: آقا جانم! من سهل ساعدی، یکی از یاران جدت هستم، چشمم کور بشود چه دارم می بینم؟
فرمود: همین است که می بینی. کار ما به اینجا کشیده، اینها که پشت سر من هستند زینب (س) و ام کلثوم (س) و بچه های فاطمه (س) هستند.
دیوانه شد، گفت: آقاجان! من چه کنم؟تکلیف من چیست؟
فرمود: هیچ، تو یک نفر چکار می توانی بکنی؟ جانت را به خطر ننداز.
فقط چیزی از مال دنیا داری؟ پول همراهت هست؟
تعجب کرد!
گفت: آقاجان دارم.
فرمود: برو به کسی که سرپرست نیزه داران است بده. بگو این پول را بگیر این نیزه ها را از میان این زن و بچه بیرون ببر، ببر جلو مردم به سرها نگاه کنند. اینقدر به دختران رسول الله (ص) نگاه نکنند. اینها چیزی ندارند صورت هایشان را از نامحرم بپوشانند.

نانجیب هایی که امام حسین (ع) را برای پول کشته بودند، گاهی یک سبد خرما فقط گرفته بودند آمده بودند کربلا، پول را که دیدند برق از چشمشان پرید.
پول را به او (رییسشان) داد گفت : یک خواهش دارم، این سرها را ببر جلو.
سرها را از میان اهل بیت جدا کردند، زن و بچه جمع شدند دور همدیگر.
آشوبی بود، همین که اهل بیت از این شلوغی زنده رد شدندخدایی بود.
سهل ساعدی آهسته بدون اینکه مامورین بفهمند خودش را رساند به امام چهارم (ع) گفت: قربانت گردم! دستورت را اجرا کردم، امر دیگری داری انجام بدهم؟
فرمود: سهل ساعدی، دستمالی چیزی همراهت داری؟
دستمال نداشتم عمامه داشتم عمامه را بر داشتم دادم به آقا. فرمود: دستت باشد من زنجیر را بلند می کنم این را بذار زیرش، زنجیر بدنم را پاره پاره کرده است.

استاد_سید_علی_نجفی


نثار امام سجاد(ع)صلوات

https://www.tgoop.com/zekre_salavat

BY همراهان ذکر صلوات


Share with your friend now:
tgoop.com/zekre_salavat/6703

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

With the administration mulling over limiting access to doxxing groups, a prominent Telegram doxxing group apparently went on a "revenge spree." The court said the defendant had also incited people to commit public nuisance, with messages calling on them to take part in rallies and demonstrations including at Hong Kong International Airport, to block roads and to paralyse the public transportation system. Various forms of protest promoted on the messaging platform included general strikes, lunchtime protests and silent sit-ins. How to Create a Private or Public Channel on Telegram? Invite up to 200 users from your contacts to join your channel Telegram users themselves will be able to flag and report potentially false content.
from us


Telegram همراهان ذکر صلوات
FROM American