ZEKRE_SALAVAT Telegram 3866
🏴 اشعار شب_تاسوعا
_______________
حضرت_عباس


آب یعنی که هنوز اشکِ عطش جاری هست
که حسین (ع) تا به ابد منتظرِ یاری هست

آب یعنی که سلام ای لبِ عطشانِ حسین
جانِ نا قابلِ ما باد به قربانِ حسین

آب یعنی که عمو رفت ولی باز نگشت
ظالمی تیر زد و مَشک رها مانده به دشت

آب یعنی که رقیه جگرش می سوزد
بینِ آتش همه ی بال و پرش می سوزد

منتظر هست که سقای حرم بر گردد
عمو از علقمه با مشک و علم بر گردد

آب یعنی که حرم یکسره در هلهله است
بینِ این خیمه و آن خیمه همه هروله است

آب یعنی عطشی در دلِ ما شعله ور است
جگرِ تشنه ی یک دشت همه در شرر است

آن طرفتر بغلِ علقمه ای تشنه لب است
بنَگر ساقیِ ما را که سراپا ادب است

مگر این ساقیِ ما از لبِ دریا نرسید
لبِ او تشنه، چرا قطره ی آبی نچشید

خواهرم ، خوب ببین از سرِ زین افتاده ست
روح و جانم پسرِ امّ بنین افتاده ست

آب یعنی که عطش تا به ابد باقی هست
تبِ آن تشنه لبان زخمِ دلِ ساقی هست

ظالما! آب مگر مهریه ی زهرا نیست؟
بگو آیا پسرش وارثِ این دریا نیست

آب یعنی که لبِ تشنه ی ما محزون است
کربلا یکسره از روزِ ازل در خون است

آب یعنی که از آن نوش و عطش باور کن
یادِ لبهای عطشناکِ علی اصغر کن

دمی از خیمه برون آی تو ای خواهرِ من
این گلِ غرقِ به خون هست علی اکبرِ من

آب، یعنی که گلی از غمِ جانان جان داد
همه ی هستیِ خود را به رهِ پیمان داد

دلِ من رنجِ فراوانِ تو را می داند
خواهرم ، شام قدم های تو را می خواند!


https://www.tgoop.com/zekre_salavat



tgoop.com/zekre_salavat/3866
Create:
Last Update:

🏴 اشعار شب_تاسوعا
_______________
حضرت_عباس


آب یعنی که هنوز اشکِ عطش جاری هست
که حسین (ع) تا به ابد منتظرِ یاری هست

آب یعنی که سلام ای لبِ عطشانِ حسین
جانِ نا قابلِ ما باد به قربانِ حسین

آب یعنی که عمو رفت ولی باز نگشت
ظالمی تیر زد و مَشک رها مانده به دشت

آب یعنی که رقیه جگرش می سوزد
بینِ آتش همه ی بال و پرش می سوزد

منتظر هست که سقای حرم بر گردد
عمو از علقمه با مشک و علم بر گردد

آب یعنی که حرم یکسره در هلهله است
بینِ این خیمه و آن خیمه همه هروله است

آب یعنی عطشی در دلِ ما شعله ور است
جگرِ تشنه ی یک دشت همه در شرر است

آن طرفتر بغلِ علقمه ای تشنه لب است
بنَگر ساقیِ ما را که سراپا ادب است

مگر این ساقیِ ما از لبِ دریا نرسید
لبِ او تشنه، چرا قطره ی آبی نچشید

خواهرم ، خوب ببین از سرِ زین افتاده ست
روح و جانم پسرِ امّ بنین افتاده ست

آب یعنی که عطش تا به ابد باقی هست
تبِ آن تشنه لبان زخمِ دلِ ساقی هست

ظالما! آب مگر مهریه ی زهرا نیست؟
بگو آیا پسرش وارثِ این دریا نیست

آب یعنی که لبِ تشنه ی ما محزون است
کربلا یکسره از روزِ ازل در خون است

آب یعنی که از آن نوش و عطش باور کن
یادِ لبهای عطشناکِ علی اصغر کن

دمی از خیمه برون آی تو ای خواهرِ من
این گلِ غرقِ به خون هست علی اکبرِ من

آب، یعنی که گلی از غمِ جانان جان داد
همه ی هستیِ خود را به رهِ پیمان داد

دلِ من رنجِ فراوانِ تو را می داند
خواهرم ، شام قدم های تو را می خواند!


https://www.tgoop.com/zekre_salavat

BY همراهان ذکر صلوات




Share with your friend now:
tgoop.com/zekre_salavat/3866

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Hashtags The administrator of a telegram group, "Suck Channel," was sentenced to six years and six months in prison for seven counts of incitement yesterday. The imprisonment came as Telegram said it was "surprised" by claims that privacy commissioner Ada Chung Lai-ling is seeking to block the messaging app due to doxxing content targeting police and politicians. Don’t publish new content at nighttime. Since not all users disable notifications for the night, you risk inadvertently disturbing them. A vandalised bank during the 2019 protest. File photo: May James/HKFP.
from us


Telegram همراهان ذکر صلوات
FROM American