tgoop.com/zekre_salavat/14392
Last Update:
﷽
رُوِيَ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلامُ قَالَ:
«... مَنْ أَرَادَ أَنْ يَعِيشَ حُرّاً أَيَّامَ حَيَاتِهِ فَلَا يُسْكِنِ الطَّمَعَ قَلْبَهُ...»
ترجمه: اگر کسی بخواهد در دوران زندگی خود آزادانه زندگی کند، باید مراقبت کند که طمع در قلب و دلش جای نگیرد.
شرح: روایت از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، منقول است که حضرت فرمودند: اگر کسی بخواهد در ایّام زندگیش در دنیا، آزادانه زندگی کند؛ من به یک نکته ای می خواهم اشاره کنم و او اینکه: یک آزادگی داریم و یک اسارت داریم. می دانید یعنی؟ اسارت؛ معنایش این است که انسان از نظر اختیارش، در دست خودش چیه؟ نیست.یعنی به اسارت رفته است، این از خود دیگر اختیاری ندارد.
در اینجا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، می فرماید: هرکسی می خواهد این جوری باشد در زندگیش هم، واقعاً هم؛ و او اینکه اختیار زندگیش با خودش باشد، به اسارت نرود. حالا چه کار کند؟بحث این به اصطلاح اسارت های ظاهری نیست،این درونی است. می فرماید: «مَنْ أَرَادَ أَنْ يَعِيشَ حُرّاً أَيَّامَ حَيَاتِهِ»؛ در تمام سراسر زندگیش در دنیا، آزادانه زندگی کند،زندگی کردن، قهراً در ارتباط با امور مادّی است؛ قبول دارید شما یا نه؟معیشت یعنی چی؟ زندگی؛ همه می رود توی مسائل چیه؟ مادّی. درست؟ در مسائل مادّیش، آزادانه زندگی کند.این یک راه بود، منحصر بود.
«فَلَا يُسْكِنِ الطَّمَعَ قَلْبَهُ»؛ این، مراقبت کند که طمع توی دلش نیاید، این آزادانه زندگی می کند. حالا طمع چیه؟ حال به شما عرض می کنم، بعدش اشاره می کنم. از رذائل اخلاقی است طمع. طمع، چشم داشت به آن چه را که از امور مادّی در دست دیگران، امثال خودش هست، این را به اش می گویند طمع؛ چشم داشت به امور مادّی که در دست دیگران است. یک چنین چشم داشتی در درونش نباشد، این انسان را به اسارت می برد، عمده اینجا، این است، و موجب می شود که انسان از نظر دلش، درونش وابسته می شود به امور مادّی که در دست دیگران است.شما این طرفش را هم نگاه کنید و آن چیه؟ این موجب می شود که این شخص، از نظر وابستگیش به خدا،از آنجا آزاد می شود.اگر به اسارت امور مادّی در دست دیگران رفتی، از وابستگی به خدا آزاد می شوی. اگر از آن اسارت طمع خودت را آزاد کردی، وابسته به کی می شوی؟ به خدا می شوی که مسبب الاسباب است.
یک روایت دیگر ما داریم: که وقتی از حضرت، سؤال می کنند: چه موجب می شود که ایمان انسان زایل می شود؟ یک روایت ما داریم؛ من این را روایت را ظاهراً از امام حسین(ع)، عرض کردم. از امام حسن هم، حالا نمی خواهم چیز کنم، روایت توی روایت است، فقط همین بخشش را، آخرش را می گویم: چه موجب می شود؟ سؤال! از حضرت، سؤال می کنند: آقا!یا اباعبدالله! چی موجب می شود که ایمان از دل من می رود بیرون، زایل می شود؟حضرت می گوید: «الطَمَعَ»؛ تمام شد. ببین، چه خطرناک است این! می گوید: «الطَمَعَ»؛ طمع موجب می شود ایمانت از بین می رود. ایمانت از بین می رود؛ یعنی وابستگی دلت با خدا. اصلاً، ایمان وابستگی دلی است. این را بهتان بگویم،ایمان این است معنایش،اعتقاد غیر ایمان. ایمان، وابستگی دل است، قلب است.ایمان به خدا یعنی دل بستۀ به خدا، این را خوب دقّت کن چه می گویم. دل بستۀ به خدا.طمع، دل بستگی تو را به خدا، چه کار می کند؟ از بین می برد
لذا علی ؟ع؟، در این روایت می فرماید، اگر کسی بخواهد آزادانه توی دنیا زندگی کند، مقیّد بشود، طمع توی دلش نباشد، چشم داشت به چیزهایی که در دست دیگران است،چه توقع داشته باشی به ات بدهند، چه از آن طرف همین چشمگیر بشود برایت، می فهمی چی می خواهم بگویم؟ دو تاچیز هست،باز هم این، دقیق است این حرف هایی که من دارم می زنم،یک وقت من، دلم می خواهد تو به من کمک کنی، یک وقت نه، وقتی که می بینم توی دستت این را داری، دلم به سوی آن کشیده می شود نمی خواهم تو به من بدهی؛ ولی همین که دیدم تو داری، من هم یک حالی می شوم؛هویٰ! می گوید: اگر می خواهی آزاده در زندگی دنیایت باشی، «مَنْ أَرَادَ أَنْ يَعِيشَ حُرّاً أَيَّامَ حَيَاتِهِ فَلَا يُسْكِنِ الطَّمَعَ قَلْبَهُ» شد؟! مقیّد باشید یک وقت این حالت، توی دل تو نیاید، آن وقت از این طرف آزاد شدی، دلبسته به خدا شدی، همۀ کارهایت دیگر جور است، هیچ وقت نگرانی توی زندگیت پیدا نمی کنی، تمام نگرانی هایت از بین می برد
مجموعۀ ورّام، جلد 1، صفحه 49
عَلِيٌّ(ع) أَكْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْأَطْمَاعِ الْعَبِيدُ ثَلَاثَةٌ عَبْدُ رِقٍّ وَ عَبْدُ شَهْوَةٍ وَ عَبْدُ طَمَعٍ. مَنْ أَرَادَ أَنْ يَعِيشَ حُرّاً أَيَّامَ حَيَاتِهِ فَلَا يُسْكِنِ الطَّمَعَ قَلْبَهُ.
〰️〰️〰️〰️〰️
حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
نثار ارواح مطهر علمای ربانی صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
BY همراهان ذکر صلوات
Share with your friend now:
tgoop.com/zekre_salavat/14392