tgoop.com/zecra/607
Last Update:
🏴 سخنرانیِ امام حسین ع در شب عاشورا
علىّ بن حسين -عليه السّلام- مىفرمايد: بعد از اينكه عمر بن سعد برگشت، دم غروب بود كه حسين يارانش را جمع كرد، من مريض بودم خودم را نزديك حسين رساندم تا سخنانش را بشنوم، شنيدم پدرم به يارانش مىگفت:
«ستايش مىكنم به بهترين ستايش خدايى را كه برتر و بلند مرتبه است و در راحتى و سختى او را سپاس مىگويم، خدايا تو را سپاس مىگويم كه ما را با فرستادن پيامبرت گرامى داشتى و قرآن را به ما آموختى و ما را در دين فقيه و دانا نمودى و برای ما گوشها و چشمها و قلبها قرار دادی و ما را از مشركين قرار ندادى.
من يارانى برتر و بهتر از ياران خويش، و اهل بيتى نيكوكارتر و پرهيزكارتر از اهل بيت خود نمىشناسم، خداوند به همه شما جزاى خير عطا كند.
آگاه باشيد، گمان مىكنم فردا روز نبرد ما با اين دشمنان است. آگاه باشيد، نظرم اين است كه شما همگى با آزادى برويد. از جانبِ من عهدى بر گردن شما نيست.
شما را تاريكى شب، از ديد دشمن مىپوشاند، آن را مركب خود قرار دهيد. هر مردى از شما دست يكى از مردان اهل بيتم را بگيرد، و در آبادیها و شهرهايتان پراكنده شويد، تا اينكه خداوند گشايشى ايجاد كند. اين قوم مرا مىطلبند، و اگر به من دست يابند از تعقيب ديگران چشم میپوشند.»
عباس بن على -عليه السّلام- سخن را آغاز كرد و گفت: چرا چنین كنيم؟ آيا براى اينكه بعد از تو زنده بمانيم؟! خدا هرگز چنين روزى را نياورد!...
📚وقعة الطف، ترجمه جواد سلیمانی، ص137-138 (با اندکی تغییر)
#حدیث
BY ذِکری
Share with your friend now:
tgoop.com/zecra/607