tgoop.com/zartosht_setodeh/5479
Last Update:
تُرکسازی (به انگلیسی:Turkification) (به زبان ترکی استانبولی: Türkleşme به معنای ترکسازی اختیاری یا Türkleştirme به معنای ترکسازی اجباری) در اصطلاح به فرایند فرهنگی یا سیاسی میگویند که فرد یا موضوعی را که ماهیت ترکی ندارد به اختیار یا به اجبار هویت ترکی بدهند. این اصطلاح میتواند در ارتباط با مردمانی از اقوام دیگر و در مناطقی همچون آناتولی، بالکان، قفقاز یا خاورمیانه تعریف شود. از نظریهپردازان اصلی ترکسازی، یهودی مسلمانشدهای به نام معز کوهن (مونس تکینآلپ) بود که فرایند ترکسازی اجباری را در نوشتاری به نام ترکسازی (Türkleştirme) در سال ۱۹۲۸ منتشر کرد.[۱]
پدیدارشدن ترکها در آناتولی
مقالهٔ اصلی: آناتولی
Illustration of the registration of Christian boys for the devşirme. Ottoman miniature painting, 1558.
آناتولی از دوران قدیم، خانهٔ مردمان گوناگونی بود که از آن جمله ایرانیان آشوریان، هیتیها، لوویها، هوریها، ارمنیها، یونانیها، کیمریها، سکاها، گرجیها، کردها، کولخیسیها، کاریاییها، لیدیاییها، لیقیهایها، فریگیهایها، عربها، کردوها، کاپادوکیهایها و کیلیکیهایها و بسیاری دیگر بودند.
حضور یونانیها در طول بسیاری از سواحل باعث شد تا بسیاری از این مردم تحت تأثیر یونان زبان خود را از دست داده و هلنی شوند. مخصوصاً در شهرها و در سواحل غربی و جنوبی رومیان تأثیر زیادی گذاشتند. با این حال کماکان در شمال و شرق و علیالخصوص در روستاها بسیاری از گویشوران زبانهای بومی مانند ارمنیان و آشوریان زندگی میکردند.[۲] اما در زمانی که ترکان برای نخستین بار در سدهٔ یازدهم میلادی در این مناطق ظاهر شدند، فرهنگ یونانی تأثیر زیادی نداشت."[۳] علیالخصوص در سرحدات، بیزانسیها کسانی که به فرقهٔ مسیحی (غیر ارتودوکس) گرایش داشتند را آزار میدادند و این موجب شده بود که گرایش به فرهنگ یونانی در آن مناطق کمتر شود.[۳] بیزانسیها پیوسته گروههای بزرگی از مردم را برای یکسانسازی مذهبی و زبان یونانی مهاجرت میدادند. آنها همچنین کوشش میکردند تا تعداد زیادی از ارمنیها را همگون کنند؛ در نتیجه در سدهٔ یازدهم میلادی، اشراف ارمنی از سرزمینهای خود کوچ و به غرب آناتولی مهاجرت کردند. نتیجهٔ غیرقابل پیشبینی این رفتار، از دست رفتن فرماندهی نظامی محلی در مرزهای شرقی بود که راه را برای مهاجمان ترک باز کرد.[۴] در آغاز سدهٔ یازدهم جنگ با ترکها، موجب کشتهشدن بسیاری از مردمان بومی شد و بسیاری از مردم هم به غلامی و بردگی گرفته شدند.[۵] در سدهٔ یازدهم میلادی تُرکان سلجوقی که طایفهای از تُرکان اُغوز بودند، یک امپراتوری[۶] تشکیل دادند که از آمودریا تا خلیج فارس و از هندوستان تا دریای مدیترانه گسترش داشت.[۷] این امپراتوری شامل بیشتر مناطق ایران، بینالنهرین، سوریه و فلسطین بود. پیشرفت آنها نشانگر آغاز قدرت تُرکها در خاورمیانه بود و به مرور موجب اِسکان آنها شد.[۸] در زمان پادشاهی آلپ ارسلان و ملکشاه، امپراتوری سلجوقی گسترش یافت تا تمام ایران و بینالنهرین و سوریه از جمله فلسطین را شامل شود. در سال ۱۰۷۱ میلادی، آلپ ارسلان ارتش قدرتمند امپراتوری بیزانس را در نبرد ملازگرد شکست داد و رومانوس چهارم (امپراتور بیزانس) را به اسارت گرفت. این پیروزی راه را برای اِسکان اقوام ترکمن در آناتولی باز کرد[۹] و در ادامه توسط قبایل تُرک آناتولی، امپراتوری عثمانی ایجاد شد که در سدههای پانزدهم و شانزدهم یکی از قدرتمندترین کشورها در جهان بود.[۱۰] دورهٔ امپراتوری عثمانی بیش از ششصد سال به طول انجامید. این امپراتوری در اوج خود بر بخش اعظم جنوبشرقی اروپا تا دروازههای وین و از جمله مجارستان، منطقه بالکان، یونان، اوکراین و بخشهایی از خاورمیانه شامل عراق، سوریه، اسرائیل و مصر، شمال آفریقا تا الجزایر و بخشهای بزرگی از شبهجزیرهٔ عربستان حکومت میکرد.[۱۱]
با خالیشدن این نواحی از سکنه، قبایل ترک به این نواحی کوچ کردند.[۱۲] با توجه به اینکه ترکان مناطق طبیعی متفاوتی را در یک سرزمین تصاحب کرده بودند،[۱۳] تغییری در شیوهٔ زندگی ایشان ایجاد شد و تعداد کمتری به گلهداری و کوچ نشینی پرداختند. با این حال اسباب ترک شدن این منطقه کمتر بهخاطر ازدواج ترکان با مردم بومی بود و این تغییر بیشتر به علت تغییر مذهب بسیاری از مسیحیان و غیرمسیحیان به اسلام و تغییر زبانشان به زبان ترکی ایجاد شد. علت این تُرکیدگی مردمان بومی نخست ضعف فرهنگ یونانی در اغلب جمعیت بود و اینکه مردم اشغال شده ترجیح میدادند تا به این شیوه مایملک و داراییهای خود را حفظ کنند.[۱۴] یکی از نشانههای تُرکیدگی در دههٔ ۱۳۳۰ میلادی رخ داد. در آن زمان نامهای یونانی آناتولی را به نامهای ترکی تغییر دادند.[۱۵]
اندرو مانگو میگوید:[۱۶]
BY پروفسور زرتشت ستودِ KFP
Share with your friend now:
tgoop.com/zartosht_setodeh/5479