tgoop.com/yousefimohamadreza/723
Last Update:
لباس وارونه بر تن دين
محمدرضا يوسفي
🔹 قرآن به اين نكته توجه مي دهد كه حقيقت دين واحد است اما در طول تاريخ معتقدان به اديان به دسته هاي مختلف تقسيم شده و فرقه گرايي سكه رايج شده است. قرآن، اينها همه را انحراف از دين خوانده است. اين اتفاق تحت تاثير عوامل مختلف رخ داده و مي دهد.
🔹 يكي از عوامل انحراف از دين، تلاش براي مصادره دين توسط حكومتها بوده است. حكومتها همواره به دنبال اين بوده اند كه با توجه به ريشه هاي فطري دين و علاقه مندي و اعتقاد عموم مردم به آن، دين را در خدمت خود گرفته و به گونه اي آن را تفسير كنند كه در تاييد حكومت باشد. حكومتها همچنين به كم رنگ كردن عناصري از دين مي پردازند كه در تضاد با عملكرد و اهداف آنان است. اقدامات حكومت در جهت مصادره دین به ارائه كاريكاتوري از دين منجر مي شود و به تعبير اميرالمومنين لباس وارونه اي بر تن دين مي كند كه هيچ جذابيتي ندارد. گاه نيز منافع گروهي ذي نفوذ در ميان مردم، منجر به ايجاد يك فرقه و مذهب مي شود.
🔹 گرچه قرآن به عوامل اين فرقه سازي و نتايج آن توجه داده است و تاريخ هم نظاره گر تلقي هاي مختلف از دين و تقابل آنان به شكل هاي خشن نيز بوده است، اما در طول تاريخ كمتر متفكري به تحليل علمي آن پرداخته است.
🔹 پيش از انقلاب، دکتر شریعتی در كار ارزشمند خويش تحت عنوان « تشیع علوی و صفوی» به تفکیک دو رويكرد به تشيع و ويژگي هاي آنها پرداخته و تا اندازه اي نيز به علل توجه داده است. پيدايش تشيع صفوي معلول پيوند نهاد قدرت و روحانيت در عصر صفوي بوده است. بخش غالب روحانيت عصر صفوي به ويژه در ابتداي امر در كنار قدرت قرار گرفت و به ترويج اين فكر پرداخت كه حكومت صفويه، حكومتي پايدار بوده و در نهايت قدرت را به دست امام زمان خواهد داد.
🔹شهید مطهری نيز با تكيه به داده هاي تاريخي و در نگاهي نو به سبك هاي دينداري و نتايج آنان پرداخت. يكي از كارهاي بسيار ارزشمند و ماندگار وي، بيان ویژگی های نوع دینداری خوارج و تحليل چرايي و نتايج آن است. همچنين وي در نوشته ها و مصاحبه ها و سخنراني خود به آسيب شناسي ورود روحانيت در عرصه قدرت اشاره داشته است. به نظر مي رسد اين تحليل برای امروز ما بسیار نافع و راهگشاست.
🔹قریب به پنج دهه از انقلاب بزرگ ايران مي گذرد. اين دوران براي كشور پر از حادثه بوده است. يكي از زواياي تحليلي بر تحولات اين دوران از منظر نوع نگاه به دين است. رابطه بين دين و حكومت، نهاد روحانيت و قدرت، دامنه ورود مباحث ديني در عرصه هاي مختلف اجتماعي و سياسي، انتظار از دين و قلمرو آن، دامنه حضور فقه در جامعه از جمله اين مباحث بوده كه به مرور در نوع نگاه به دين و دينداري موثر بوده و به طور زيرپوستي در لايه هاي آشكار و پنهان جامعه ديده مي شود.
🔹اما چند سالي است يك جريان فكري با اتكاء به ابزارهاي تبلیغاتی گسترده، توان مالی بالا و پشتوانه های سیاسی به ترويج يك نگرش خاص به دين و تشیع مي پردازد كه در صورت توفيق مي توان آن را تفسيري جديد از شيعه دانست كه با روح تشيع و دين در تضاد بوده و ناسازگار است. ترويج اين فكر برای امروز و آینده کشور بسيار خطرناک بوده، همه بايد به اين نوع تلقي توجه داشته باشند. مقامات نه تنها بايد از اين نوع فكر فاصله بگيرند، كه پشتيباني آشكار و پنهان خود را از اين فكر و مروجان آن قطع كنند. زيرا آسيب هاي آن دامنگر كليت جامعه و از جمله حكومت خواهد شد.
🔹به طور خلاصه، اين تفكر هدف دين را كسب قدرت ميداند. تشيع به عنوان تفسير اهل بيت از دين نيز شامل اين مطلب خواهد شد. عجين كردن تشيع با قدرت موجب پيدايش مسائلي مي شود. جايگاه مردم در اين منظومه فكري به گونه خاصي تعريف مي شود. به اعتقاد آنان، وظيفه مردم اطاعت بي چون و چرا و انقياد محض است. اصالت قدرت موجب زيرپاگذاردن اخلاق و عدالت مي شود، از اين رو اینان قدرت را مقدم بر عدالت و اخلاق مي دانند. تاكيد بر شريعت و مناسك براي اينان گزينشي است. بر برخي مناسك تاكيد بيشتري دارند زيرا اين مناسك در راستاي تقويت قدرت است. نهايت اينكه برخي ظواهر بر ارزشهاي ديني مقدم هستند.
🔹به نظر می رسد این سخن امیرالمومنین در مود این گروه صادق باشد که « وَ لُبِسَ الْإِسْلَامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً» ( خطبه 108) اسلام را مانند پوستيني وارونه مي پوشند. ديني فاقد هر گونه معنویت و روح با چهره ای خشن که معیار اصلی آن، تسخیر قدرت است. از این رو نیاز است تا پرده از چهره این جریان برداشته، پیامدهای آن تبیین شود.
@yousefimohamadreza
BY محمدرضا یوسفی
Share with your friend now:
tgoop.com/yousefimohamadreza/723