tgoop.com/vesal_alavi/427
Last Update:
دم دمای سحر همیشه عمیق ترین لحظات شبانه روز بوده برام
تو این ساعتا بیدار میشم قدمی می زنم موزیکی می شنوم کمی شعر می خونم گرچه همیشه دوست داشتم صبحِ اول وقت ساز بزنم اما هیچوقت استعداد نوازندگی چندانی نداشتم در هیچ سازی شاید هم از بس کم حوصله هستم هیچ سازی من رو برای نواختنش نپذیرفته
کمی با سه تار دوست شدم
بی هیچ متد و حساب و کتابی شروع کردم دِلِنگ دِلِنگ کردن با این دوست تازه
در یکی از همین سَحَر های عجیب، زمانی که از هنرجویِ مبتدی بودن به سمت هنرجوی مبتدیِ سمجِ علاقه مندِ بدون پیشرفت متوقف بودم، این ملودی ای که در حال شنیدنش هستید به ذهنم اومد
با بیچارگی تمام این ملودی رو با سه تار،
مثلاً نواختم و برای کامران شاعر این کار فرستادم
بهش گفتم هر شعری روش بگی درسته
فقط ختم بشه به «ندانم کجایی»
کامران شعر رو گفت به بهترین شکل
ادامه ی پروژه به آرمان سپرده شد ساعت ها با هم گپ زدیم از یک ایده پیانو و آواز سر از یک قطعه ی الکتروارکسترال پیچیده سر دراوردیم
و آرمان پنچ ماه برای تنظیم این کار تلاش بسیار کرد تا همین امروز که این قطعه به گوش شما رسیده
حسین عزیز با چند ویولن به استودیو آمد وضبط استرینگ های کار رو با انرژی بسیار به سرانجام رسوند
از الان به بعد ما بودیم و قطعه ای که بیش از صد لاینِ صوتی داشت و میکس و مسترینگ کار پیچیده تر از هر کاری که تا الان ساخته بودیم بود
پروژه به مهران تحویل داده شد
پر تلاش ترین و بهترین خودش رو پای این کار گذاشت و پوریا و امیر عزیز زحمت کاور آرت و موشن قطعه رو کشیدند
و به همت رفقای عزیز ققنوس «ندانم کجایی» میزبان گوش های شماست.
امیدوارم این قطعه رفیق یک شبه شما نباشه
همه ی این هارو گفتم که بگم زندگی اسرار آمیزه پنج ماه کار گاهی خلاصه می شود به سه دقیقه و سی و هشت ثانیه
...
حیرانم در پیچ موی تو
افسون سحر و جادوی تو
خمار چشم آهوی تو
ندانم کجایی
...
با عشق و احترام
کمترین
وصال علوی
BY Vesal Alavi
Share with your friend now:
tgoop.com/vesal_alavi/427