Telegram Web
پیشنهاد میکنم ، openstack را روی کانتینر راه اندازی نکنید . مگر برای اون توجیحی داشته باشید .

در واقع سرویس‌های OpenStack به کتابخانه‌ها، پورت‌ها و شبکه‌های متعدد وابسته‌اند که در محیط containerized پیچیدگی را افزایش میدید .و در کانتینر با namespaceها و bridgeهای مجازی پیچیده تداخل دارد.
اگر orchestration به‌درستی تنظیم نشود (مثلاً در Kolla-Ansible یا Kubernetes)، upgrade یا restart ساده می‌تواند سرویس‌های اصلی را از کار بیندازد
برخلاف اپلیکیشن‌های cloud-native، سرویس‌های OpenStack خودشان "stateful" هستند و containerization مزیت خاصی ایجاد نمی‌کند.

اما برای محیط Lab / PoC تست سریع نسخه‌ها و سرویس‌ها بدون نیاز به نصب کامل Kolla-Ansible, DevStack, MicroStack و پیاده سازی تست ها قبل از عملیاتی کردن یا operation میتونه خوب باشه .


#openstack #devops
Executive summaryAs generative AI (gen AI) workloads become central to enterprise applications, benchmarking their inference performance has never been more critical for understanding the limits of their capabilities. In MLPerf Inference v5.1, Meta’s Llama 3.1-8B was featured for the first time. This post presents Red Hat’s submissions using the FP8 quantized llama 3.1-8b model with vLLM 0.10.0 on Red Hat Enterprise Linux (RHEL) 9.6, outlining our approach to achieving reproducible, high-throughput LLM inference. Our configuration delivered competitive single-GPU performance, achieving 577

via Red Hat Blog https://ift.tt/TrBMCRg
خلاصه کتاب استراتژِی اقیانوس آبی.pdf
527.3 KB
خلاصهٔ کتاب «استراتژی اقیانوس آبی»
نویسندگان: دبلیو. چان کیم و رنه مابورن


تصور کنید بازاری بی‌رقیب پیش روی شماست؛ جایی که به‌جای جنگیدن بر سر هر ذره‌ای از تقاضای موجود، خودتان تقاضا خلق می‌کنید.
با چهار کلید طلایی—افزایش ارزش برای مشتری، حذف هزینه‌های اضافی، کاهش پیچیدگی‌ها و خلق نوآوری—می‌توانید از دریای خونین رقابت بیرون بزنید و وارد «اقیانوس آبی» فرصت‌ها شوید.
نمونه‌های واقعی مثل Cirque du Soleil و Netflix نشان داده‌اند که این مسیر، نه‌تنها رشد بی‌حد و حصر به همراه دارد، بلکه سود پایدار و هواداران وفادار می‌سازد.
حالا وقت آن است که قواعد قدیمی را کنار بگذارید، قانون خودتان را بنویسید و کسب‌وکارتان را به پهنه‌ای نو و بی‌رقیب برسانید!
When I talk to industrial customers, a consistent theme emerges: the world of operational technology (OT) is undergoing a rapid, often-daunting transformation. For decades, OT environments have been built on proprietary, siloed systems, prized for their stability and longevity. But as we see technology power improvements in efficiency, productivity, and cost reduction, the pressure to evolve is immense. It's no longer just about keeping the factory running; it's about making it smarter, more agile, and more resilient.This shift presents a unique challenge for IT managers and business leaders.

via Red Hat Blog https://ift.tt/p9PdhW2
گاو پیشونی سفید بودن؛ رنج آگاهی در عصر بی‌ثباتی

تحلیل روانی، فلسفی و اجتماعی از حس متفاوت بودن در جامعه‌ی معاصر ایران
مقدمه

در روزگار بی‌ثباتی، جایی که ارزش‌ها به سرعت تغییر می‌کنند و صداقت به ندرت درک می‌شود، انسان‌هایی که با وجدان، بینش و صداقت زندگی می‌کنند، اغلب احساس می‌کنند از «جنس دیگر»‌اند. در فرهنگ عامه، این تجربه را با تعبیر «گاو پیشونی سفید» می‌شناسیم؛ استعاره‌ای از فردی که هرچند نیتش خیر است، اما در نگاه جامعه، متهم یا غیرعادی جلوه می‌کند.

این حس، ترکیبی از رنج، آگاهی، تنهایی و شجاعت است — رنج از ناهماهنگی با محیط، آگاهی از آنچه نادرست است، تنهایی از نبود هم‌دلان، و شجاعتِ ادامه دادن مسیر، با وجود همه‌ی این‌ها.

۱. ریشه‌ی روان‌شناختی: تضاد میان آگاهی و تعلق

در روان‌شناسی اجتماعی، پدیده‌ای وجود دارد به نام ناهماهنگی شناختی با اجتماع (Cognitive Dissonance with Society).
فردی که ارزش‌های درونی و معیارهای اخلاقی‌اش با فضای بیرونی در تضاد است، به نوعی رنج روانیِ هم‌زیستی ناهماهنگ دچار می‌شود.

در این حالت، ذهن همواره در کشمکش است:
از یک سو، می‌خواهد خودِ اصیلش را حفظ کند؛ از سوی دیگر، نیاز به تعلق و پذیرفته شدن در جمع دارد.
و درست در میانه‌ی این تضاد است که احساس «گاو پیشونی سفید بودن» شکل می‌گیرد.

در زبان ساده‌تر:

> انسان آگاه، وقتی در جامعه‌ای زندگی می‌کند که آگاهی در آن تهدید به حساب می‌آید، به ناچار تنها می‌شود.

۲. بعد عاطفی: زخمِ تفاوت

فردی که متفاوت می‌اندیشد، اغلب با سه واکنش از سوی دیگران مواجه می‌شود:
۱. سوءتفاهم – حرفش را نمی‌فهمند یا وارونه تفسیر می‌کنند.
۲. حسادت یا مقاومت – چون تفاوتش آینه‌ی کمبود دیگران است.
۳. طرد یا بی‌اعتنایی – چون ذهن جمعی، هرچه را ناآشناست پس می‌زند.

در نتیجه، این فرد دروناً زخم می‌خورد. او نه به‌تمامی می‌تواند در جامعه حل شود، نه می‌خواهد خویشتنِ خویش را قربانی کند.
و این دقیقاً همان جایی است که اشک، سکوت و اضطراب در کنار هم زندگی می‌کنند.

۳. بُعد اگزیستانسیال: آگاهی، لعنت نیست؛ هدیه است

در فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم، آگاهی از پوچی یا بی‌عدالتی جهان، دردناک است، اما همین آگاهی، انسان را آزاد و مسئول می‌کند.
سورن کی‌یرکگور این حالت را «اضطراب ایمان» می‌نامد؛ اضطرابی که از دانستن می‌آید، اما در نهایت به عمق و معنا منتهی می‌شود.

در عرفان شرقی نیز، این حس با تعبیر «غربت اهل دل» شناخته می‌شود.
عارف، حقیقت را دیده، اما در میان کسانی زندگی می‌کند که هنوز در خوابند.
او نمی‌تواند به خواب بازگردد، اما هم‌زمان از بیداری‌اش رنج می‌برد.

در این معنا، پیشونی‌سفید بودن نه نفرین است، نه بدبیاری — بلکه نشانه‌ی آگاهی زودرس است.
جامعه هنوز به جایی نرسیده که چنین انسان‌هایی را بفهمد؛ اما بدون همین افراد، مسیر رشد جمعی هرگز آغاز نخواهد شد.


۴. بعد جامعه‌شناختی: جامعه‌ی ناپایدار و قربانیان صداقت

در جامعه‌ای که بی‌ثباتی، ترس و عدم قطعیت حاکم است، رفتارهای دفاعی مثل پنهان‌کاری، فرصت‌طلبی و ظاهرگرایی تقویت می‌شوند.
در چنین فضایی، انسان‌های صادق، مسئول و متعهد، نه تنها دیده نمی‌شوند، بلکه گاه «مزاحم روند طبیعی فساد» تلقی می‌شوند.

این وضعیت را می‌توان نوعی تبعید اخلاقی در خانه‌ی خود دانست — انسان‌هایی که ارزش‌هایشان با زمانه هم‌خوان نیست، اما نمی‌توانند خلاف ارزش‌هایشان زندگی کنند.
در ایران امروز، بسیاری از نخبگان، معلمان، اندیشمندان و فعالان اجتماعی این احساس را تجربه می‌کنند.
۵. چگونه با این حس زندگی کنیم؟

راه نجات، خاموش کردن آگاهی نیست، بلکه تبدیل رنج به معناست.

چند اصل در این مسیر کمک‌کننده‌اند:

پذیرش رنج به عنوان بخشی از رسالت: هر آگاهی هزینه دارد. بهای آن، تنهایی است، اما سودش آرامش درونی است.

یافتن هم‌فرکانس‌ها: حتی اگر کم‌اند، کسانی هستند که در سکوت، می‌اندیشند. پیدا کردنشان، اکسیژن روح است.

خودمراقبتی عاطفی: مدیتیشن، نوشتن، و بودن در طبیعت یادآوری می‌کنند که جهان فقط اجتماع نیست؛ خودِ زندگی هم تکیه‌گاهی است.

تبدیل حس غربت به کنش: آگاهی اگر در عمل جاری شود، به امید تبدیل می‌شود. آموزش، نوشتن، یاری‌دادن به دیگران — همه راه‌هایی برای زنده‌ماندن معنا در بی‌معنایی‌اند.

نتیجه‌گیری

«گاو پیشونی سفید بودن» در واقع، نماد انسان‌های آگاه و متفاوتی‌ست که زودتر از زمانه‌شان متولد شده‌اند.
آنان در جامعه‌ای بی‌ثبات، حامل ثبات درونی‌اند؛ در میان تاریکی، حامل چراغی که شاید دیگران هنوز به نورش نرسیده‌اند.

> این رنج ، نشانه‌ی بیماری جامعه نیست؛ نشانه‌ی سلامت روح است.
و این، اگرچه دردناک است، اما مقدس‌ترین نوع تنهایی‌ست.


#alone
👏2👍1
همه فکر می‌کنن Auto Scaling فقط مخصوص Kubernetes هست،
اما در واقع میشه با استفاده از Docker Swarm Cluster و ابزارهای جانبی،
یک سیستم خودکارِ مقیاس‌پذیری (Auto Scaling) قدرتمند و هوشمند پیاده‌سازی کرد.

به‌زودی در مورد جزئیات فنی و ابزارهای مناسب برای این کار خواهم نوشت.

#DevOps #Kubernetes #Docker #Swarm #AutoScaling
چرا از خودتان تئوری میسازید .
Ui/ux designer
اسمش روشه . یعنی طراحی
Developer
یعنی برنامه نویسی
و شغل هایی که engineer دارن ، یعنی .
Implementation , problem solving , update ، upgrade , maintenance , optimization
مثل devops engineer

در واقع، فرق «Designer»، «Developer» و «Engineer» در زاویه دید و مسئولیت سیستماتیکه:

Designer نگاهش به «تجربه و زیبایی» است.

Developer نگاهش به «کدنویسی و منطق عملکرد» است.

Engineer نگاهش به «کل چرخه‌ی عمر سیستم» است: طراحی، ساخت، پایش، بهبود و دوام.


یعنی مهندس کسیه که کل اکوسیستم رو درک می‌کنه و فقط به یک لایه از کار محدود نیست. DevOps دقیقاً همین فلسفه رو داره: پل بین طراحی، توسعه، عملیات، و رشد پایدار سیستم.
Red Hat Satellite 6.18 is now generally available (GA), with new AI and system monitoring and management capabilities to streamline IT operations and simplify Linux administration. This release continues to build on our commitment to providing a unified management solution across on-premise, hybrid cloud, and public cloud environments.Key updates in Red Hat Satellite 6.18 focus on three areas: AI-powered tools, system health, and content management features.Enhance efficiency with offline AI Satellite 6.18 introduces new AI-powered features designed to streamline Linux administration. These fu

via Red Hat Blog https://ift.tt/A1nX50M
Running a single instance of Argo CD on a single cluster used to be common, but now a multi-cluster GitOps architecture has become the norm. This way of working does come with its own set of challenges. Typically organizations have had to make compromises when deploying Argo CD in varying topologies depending on their specific priorities (for example, management or scalability). But multi-cluster deployments just got easier to manage and secure with the Argo CD Agent in Red Hat OpenShift GitOps. A new addition to the GitOps operator, the agent is part of the Red Hat OpenShift Platform Plus (OP

via Red Hat Blog https://ift.tt/Hka2Uvt
👍1
“Wazuh is an advanced open-source security platform that extends and enhances the capabilities of OSSEC while leveraging the ELK stack for powerful data analysis, visualization, and integration with modern security ecosystems.”

#wazuh
Red Hat Introduces Confirmed Sovereign Support for European UnionRed Hat Confirmed Sovereign Support is purpose-built to deliver dedicated EU-citizen-driven technical support from within the EU for Red Hat software subscriptions, providing a new level of verifiable local control over critical IT operations. Learn more InfoWorld - Agentic AI is complex, not complicatedScott McCarty, Senior Principal Product Manager for Red Hat Enterprise Linux (RHEL) Server, explains the difference between complex vs. complicated when it comes to agentic AI and what it takes to be successful in this new world

via Red Hat Blog https://ift.tt/xXBnUl1
جامعه‌ای که امید را از دست می‌دهد، دیر یا زود دچار ترس و اضطراب می‌شود.
ترس، احساسی است که علتش را می‌شناسی — می‌دانی خطر چیست و در برابرش آماده می‌شوی.
اما اضطراب، دشمن پنهان است؛ نمی‌دانی چه در پیش است، فقط می‌دانی که «چیزی» در راه است.

در چنین حالتی، انسان به رفتارهای جبرانی پناه می‌برد: حرص و ولع، مصرف‌گرایی، شتاب، عصبانیت در رانندگی، خرید بی‌رویه ـ غذا های کیلویی - پیتزا های متری و دیدن فیلم های تکراری زیاد (چون میدونه انتهای اون چی میشه ، پس یه آرامش کوتاه داره ) و ... همه برای پر کردن خلأیی درونی که هیچ چیز آن را پر نمی‌کند.

و وقتی ذهن در اضطراب مداوم باشد، بدن نیز در وضعیت جنگ یا گریز (Fight or Flight) می‌ماند.
دوپامین بی‌وقفه ترشح می‌شود، اما نه برای لذت؛ بلکه برای بقا.
نتیجه؟ فرسودگی، بی‌خوابی، کاهش اعتمادبه‌نفس، و در نهایت افسردگی مزمن.
از دلِ اضطراب اجتماعی، بیماری‌های قلبی، سردی روابط و فروپاشی اخلاقی زاده می‌شود.

در چنین فضایی، انسان نه می‌تواند درست عشق بورزد، نه درست فکر کند، نه درست تصمیم بگیرد.
زیرا امید که نباشد، هیچ سیستمی ـ نه بدن، نه جامعه ـ نمی‌تواند خود را بازسازی کند.


خدا حال این مردم را خوب کند...
چراکه وقت آن رسیده بگوییم: دیگر بس است.

#iran
وقتی میگوییم ، ما قسمتی از جهان هستیم .
و تصمیم های ما تصمیم های دیگری را میسازد و قسمتی از دهکده جهانی هستیم و مفهوم butterfly effect همیشه هست ...


وقتی می‌گوییم «ما قسمتی از جهان هستیم»، در حقیقت داریم به اصل وحدت و پیوستگی هستی اشاره می‌کنیم؛ یعنی هیچ موجودی، هیچ کنشی، و هیچ تصمیمی در خلأ اتفاق نمی‌افتد.

در این نگاه، تصمیم‌های ما فقط سرنوشت شخصی‌مان را نمی‌سازند، بلکه رشته‌ای از پیامدها را در شبکه‌ی بی‌انتها و پیچیده‌ی هستی آزاد می‌کنند. همین‌جا مفهوم Butterfly Effect معنا می‌گیرد:
لرزش بال‌های یک پروانه در نقطه‌ای از جهان، شاید به توفانی در آن‌سوی زمین بینجامد.

در سطح انسانی، یعنی:

هر گفتار، رفتار یا انتخاب ما، بر دیگران اثر می‌گذارد—even اگر آن را نبینیم.

ما درون یک «سیستم پیچیده» زندگی می‌کنیم، که در آن کوچک‌ترین تغییر می‌تواند مسیرهای بزرگ را دگرگون کند.

و در سطح فلسفی‌تر، یعنی جهان از آگاهی ما بی‌تأثیر نیست؛ ما تنها مشاهده‌گر نیستیم، بلکه بخشی از فرآیند خلق واقعیتیم.


#world #opensource #devops #linux
من در تعجبم ، چطور میشه به دیتابیس mssql اعتماد کرد ، وقتی مفهوم xtransaction و sharding را هنوز پشتیبانی نمیکنه


ضعف در Sharding (افقی‌سازی داده)

در حالی که MSSQL مفهومی به نام Partitioning دارد، اما این بیشتر شبیه Horizontal Partitioning داخلی در همان دیتابیس است، نه Sharding واقعی.

همچنین Sharding واقعی یعنی توزیع داده در چند نود مستقل (با استقلال پردازشی و storage)، در حالی که Partitioning در MSSQL همه‌چیز را داخل یک Instance نگه می‌دارد.

حتی قابلیت‌های “Federation” و “Elastic Database” که مایکروسافت در Azure معرفی کرده بود، عملاً depreciated شدند و به جای آنها Azure SQL Hyperscale یا Cosmos DB معرفی شد.
یعنی خود مایکروسافت هم پذیرفته که MSSQL به‌صورت native توان Sharding ندارد

⚙️ ۲. ضعف در Cross-Transaction / Distributed Transaction

در واقع MSSQL از Transaction Coordinator (MSDTC) برای تراکنش‌های توزیع‌شده استفاده می‌کند،
اما این مدل:

وابسته به Windows و DCOM است (در نسخه‌های لینوکسی هم محدودیت شدید دارد

باعث افزایش latency، overhead شبکه و کاهش scalability می‌شود.

برای معماری‌های Microservices و Cloud-native اصلاً قابل توصیه نیست.


در مقابل، دیتابیس‌هایی مثل:

وCockroachDB → از Raft و MVCC برای تراکنش‌های ACID توزیع‌شده استفاده می‌کند.

و TiDB → از مدل Percolator (گوگل) برای snapshot isolation در شاردهای مختلف بهره می‌برد.
یعنی در این دیتابیس‌ها، تراکنش به‌صورت natively distributed است، نه از طریق سرویس جانبی

🧠 ۳. دیدگاه فلسفی طراحی

در واقع SQL Server ذاتاً برای دنیای Monolithic Enterprise طراحی شده بود:

“یک دیتابیس مرکزی، روی یک سرور قدرتمند، برای کل سازمان.”



اما امروزه معماری‌ها تغییر کرده‌اند:

“چندین نود، در چند دیتاسنتر، با نیاز به eventual consistency و elastic scale.”



بنابراین حتی با وجود قابلیت‌هایی مثل:

Always On Availability Groups

Read Scale-Out Replicas

Clustered Instances


باز هم MSSQL در واقع Shared-Nothing Sharding یا Multi-Region Write واقعی ندارد.

این قابلیت در mariadb و mysql هم حتی وجود دارد در spider database storage engine و maxscale



وقتی حتی MySQL/MariaDB چنین قابلیت‌هایی دارند، اعتماد کامل به MSSQL در دنیای مدرن سخت است.



و SQL Server شاید از نظر ابزار مدیریتی (SSMS, Data Studio, Profiler, Integration Services) قوی‌تر باشد،
اما از نظر فلسفه‌ی توزیع، مقیاس‌پذیری و استقلال نودها، واقعاً عقب مانده است.



#mssql #windows #database
https://www.tgoop.com/unixmens
1😨1
2025/11/08 03:21:36
Back to Top
HTML Embed Code: