tgoop.com/unixmens/20342
Last Update:
دادهها، پژوهشها و اثرات آن
دموکراسی در محل کار به معنای حضور مشارکت کارکنان در تصمیمگیریهای کلیدی سازمان، داشتن امکان رأی دادن یا نظر دادن در سیاستها، شفافیت در مدیریت، و احساس تعلق و مالکیت کارکنان است. برای بررسی علمی تأثیر چنین مدلی، محققان در محیطهای مختلف (تولیدی، خدماتی، تجربی) دادههای زیادی جمع کردهاند.
بخش اول: دادههای بزرگ و نتایج کلان
تحقیق / منبع دامنه مطالعه یافتههای کلیدی
گزارش Gallup: State of the Global Workplace (۲۰۲۴) بیش از ۱۴۰ کشور؛ میلیونها کارمند مشارکت کارکنان بازیگر کلیدی در عملکرد سازمان است؛ مشارکت جهانی از ۲۳٪ به ۲۱٪ کاهش یافته که کاهش در بهرهوری جهانی را همراه داشته است؛ هزینهی عدم مشارکت کارمندان ~ US$438 میلیارد برآورد شده است.
مقاله Gallup meta-analysis روی دادههای بیش از ۲.۷ میلیون نفر در ۵۴ کشور بیش از ۴۵۶ مطالعه در ۲۷۶ سازمان ارتباط قوی بین مشارکت کارکنان و نتایجی مانند: سودآوری، وفاداری مشتری، بهرهوری، کاهش ترک خدمت (turnover)، کاهش غیبت کاری، کیفیت کار، ایمنی.
مقاله Workplace Democracy and Job Flows (IZA, آلوز، بوردین، دین و همکاران) شرکتهای دارای مشارکت کارگریِ در اروگوئه، مقایسه با شرکتهای معمولی بین سالهای ۱۹۹۶–۲۰۰۹ شرکتهای خودگردان (worker-managed firms) نوسانات شغلی کمتری دارند؛ حفظ نیروی کار بهتر؛ ثبات بیشتر در ایجاد و حذف مشاغل.
بخش دوم: مطالعات تجربی و آزمایشگاهی
تحقیق / منبع طراحی پژوهش نتایج مرتبط با دموکراسی در تصمیمگیری یا مشارکت کارمندان
مقاله Free Riding, Democracy, and Sacrifice in the Workplace (Kamei، ۲۰۲۵) آزمایش واقع-گرایانه با تیمهایی که در تصمیمگیری شرکت داشتهاند در مقابل تیمهای غیردموکراتیک تیمهای دموکراتیک (ENDO treatment) به ازای زمان کار مؤثرتر عمل کردهاند؛ اگرچه احتمال «تنبلی» (shirking) کمی بیشتر بود، اما در مجموع تولید بر زمان کار بیشتر بوده است.
مقاله Worker Democracy and Worker Productivity (Social Justice Research, ۲۰۰۶) دادههای میدانی در سازمانهایی که نوعی از مشارکت کارگری دارند مشارکت کارگری در تصمیمها و انتخاب مدیران همراه با عملکرد اقتصادی خوبتر؛ نگرانیهایی هم درورهای برای پیچیدگیهای مدیریت و هزینههای اضافی در تصمیمگیری جمعی.
عکسالعمل به عدم تطبیق ترجیحات کاری (Free Riding and Workplace Democracy – Kamei & Markussen, ۲۰۲۰)** بررسی تأثیر تطبیق یا عدم تطبیق بین ترجیح فردی و وظیفه واگذار شده؛ بررسی روشهایی مثل رأیگیری تیمی برای انتخاب وظایف معلوم شد که وقتی افراد در انتخاب وظایفشان مشارکت دارند، «free riding» کاهش مییابد؛ بهرهوری افزایش مییابد.
بخش سوم: اثرات مثبت و چالشها
اثرات مثبت
1. افزایش بهرهوری و کیفیت کار
مطالعات نشان دادهاند که مشارکت در تصمیمگیری به کارکنان حس مسئولیت میدهد، انگیزهشان را افزایش میدهد و کیفیت کار را ارتقا میبخشد. (مثلاً مطالعه Kamei)
2. کاهش ترک خدمت، کاهش غیبت و کاهش هزینههای آشکار و پنهان
کارمندانی که احساس مشارکت و تعلق دارند، کمتر از سازمان جدا میشوند، غیبت کمتری دارند، و خطاها و مشکلات ایمنی در واحدهای با مشارکت پایین بیشتر است.
3. ثبات شغلی و عدم نوسان شدید در شرکتهای خودگردان
شرکتهای مدیریتی کارگری شاهد بودند که ساختار اشتغالشان کمتر دچار نوسان میشود؛ یعنی مشاغل به طور مداوم ساخته و حذف نمیشوند.
4. تجربه مثبت روانی و روانشناختی برای کارکنان
احساس اینکه «نظر من مهم است»، «بخشی از تصمیمگیری هستم»، «صدایم شنیده میشود» اینها همگی مؤلفههای مهم سلامت روانی و رضایت شغلی هستند، و باعث کاهش استرس، افزایش انگیزه و تعهد سازمانی میشوند. ضمن اینکه گزارشاتی هست که سه مؤلفه «اینکه انتظارات شفاف باشد»، «کسی در محل کار به عنوان انسان بر شخص کارمندان اهمیت بدهد»، و «فرصتی برای رشد فردی وجود داشته باشد»، مؤلفههایی هستند که در مطالعات Gallup بیشترین تأثیر را دارند.
چالشها و ملاحظات
1. هزینه زمان برای تصمیمگیریها
تصمیمگیری مشارکتی معمولاً وقت بیشتری میبرد چون باید نظرها جمعآوری شود، گفتگو صورت گیرد، احتمالاً مناظره پیش بیاید. برای مسائل فوری ممکن است این مدل کارایی پایین داشته باشد.
2. مقاومت مدیران سنتی یا ساختارهای سلسلهمراتبی
ساختارهای سازمانی که از قبل سلسلهمراتبی بودهاند، ممکن است در مقابل انتقال قدرت به کارکنان مقاومت نشان دهند.
3. امکان «free riding» یا کار نکردن کافی برخی افراد
همانطور که در مطالعات Kamei دیده شد، افراد در تیمهای دموکراتیک گاهی ممکن است وقت کمتری را صرف کار مستقیم کنند یا انگیزهی کمتری داشته باشند، مگر اینکه سازوکار تشویقی وجود داشته باشد.
BY Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future
Share with your friend now:
tgoop.com/unixmens/20342