tgoop.com/towards_the_truth/597
Last Update:
شرب نبیذ با قصد قربت!
حنان بن سدیر از شخصی از قبیلهی بنی الحارث بن کعب به نام يزيد بن خليفة روايت کرده که گفته است:
به مدینه آمدم و بر امام صادق علیه السلام وارد شدم و گفتم: من مردی از بنی الحارثم و خداوند مرا به محبت و مودت شما هدایت کرده است.
امام پرسید: چگونه به مودت ما هدایت گشتی و حال آنکه محبت ما در این قبیله، اندک است؟
گفتم: فدایت شوم، غلامی از اهل خراسان دارم که چهار همشهری دارد که هر هفته یکی از آنها چهار نفر دیگر را دعوت میکند، و از این روی هر پنج هفته یک بار نوبت غلام من میشود (که از آنها پذیرایی کند)، و او نیز برایشان نبیذ (نوشیدنی ساخته شده از خرما) و گوشت آماده میکند. (ابتدا گوشتها را میخورند و) چون نوبت به نوشیدن نبیذ میرسد هر گاه که میخواهد به یکی از آنها پیمانهای بدهد به او میگوید: "منوش تا اینکه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستی". پس من به وسیلهی این غلام به مودت شما هدایت شدم.
امام فرمود: خیرخواه او باش (= هوای او را داشته باش)، و از جانب من به او سلام برسان و بگو: جعفر بن محمد به تو میگوید: به این نوشیدنی که مینوشی بنگر، پس اگر مقدار بسیاری از آن، مستکننده است پس به مقدار اندک آن نیز نزدیک مشو (و آن را منوش)، چرا که رسول الله (ص) فرموده است: "هر آنچه مستکننده باشد حرام است". همچنین فرموده است: "آنچه بسیارش مستکننده باشد اندکش نیز حرام است".
راوی گوید: به کوفه بازگشتم و سلام امام را به غلام رساندم.
غلام گریست و گفت: آیا جعفر بن محمد آنقدر به من اهمیت داده که سلام مرا رسانده است؟
گفتم: آری، و سپس پیام امام را به او رساندم و گفتم که توصیهی تو را به من کرده است، پس برو که تو را در راه خدا آزاد کردم.
غلام گفت: به خدا قسم (زین پس) تا زندهام این نوشیدنی در شکم من وارد نخواهد شد.
BY Towards the Truth | صِدق
Share with your friend now:
tgoop.com/towards_the_truth/597