اینجا #آلمان 🇩🇪
🔸اگر چیزی شبیه این آگهی (عکس👇) را دیدید، هول نشوید!! در این آگهی که مربوط به یکی از استخرهای آلمان هست، ساعت مربوط به سانس خانم ها را اعلام کرده . خب این دوست ما هم که عشق ورزش و شنا و از این لحاظ در محرومیت چند ساله به سر می برد، سریعا رفت و بیست سی یورو پول #مایو را خرج کرد و دوست و آشنا را هم خبر کرد که یک #استخر_مخصوص_بانوان یافته ام و دسته جمعی با هم رفتند #شنا. آن دوست و آشناهایی هم که در شهرهای کوچکتر بودند حسرت خوردند که خوش به حال #فرانکفورت نشین ها، که #استخر مخصوص خانم ها دارند! از قضا این دوست ما و دوستاش رفتند و تعریف کردند که مایوها پوشیده و خوشحال داشته اند آماده پریدن در آب می شدند که دیده اند بله!! تمامی #غریق_نجات ها مرد تشریف دارن!!
🔹خب چند سال پیش بود و هنوز این آلمانی ها کانسپت را نگرفته بودند! (و البته خانم های آلمانی ای هم هستند که ترجیح می دهند در ساعت های مخصوص بانوان بروند شنا کنند.) اما در این عکس که از یک استخر در یک شهر کوچک آلمان گرفته شده و در آن اشاره شده که "در سانس خانم ها، ورود پسربچه های بالای شش سال ممنوع است" معلوم می شود که بالاخره ما #مسلمانان را درک نموده اند!!
🔸البته قضیه به این سادگی هم نیست. کلی داستان دارد و طول می کشد که این ها ما را بفهمند، و ما با این آلمانی هایی که سانس خانم ها تشریف می آورند کنار بیاییم!
🔻ادامه دارد...
🔷🔶 روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
https://www.tgoop.com/tick_media/139
🔸اگر چیزی شبیه این آگهی (عکس👇) را دیدید، هول نشوید!! در این آگهی که مربوط به یکی از استخرهای آلمان هست، ساعت مربوط به سانس خانم ها را اعلام کرده . خب این دوست ما هم که عشق ورزش و شنا و از این لحاظ در محرومیت چند ساله به سر می برد، سریعا رفت و بیست سی یورو پول #مایو را خرج کرد و دوست و آشنا را هم خبر کرد که یک #استخر_مخصوص_بانوان یافته ام و دسته جمعی با هم رفتند #شنا. آن دوست و آشناهایی هم که در شهرهای کوچکتر بودند حسرت خوردند که خوش به حال #فرانکفورت نشین ها، که #استخر مخصوص خانم ها دارند! از قضا این دوست ما و دوستاش رفتند و تعریف کردند که مایوها پوشیده و خوشحال داشته اند آماده پریدن در آب می شدند که دیده اند بله!! تمامی #غریق_نجات ها مرد تشریف دارن!!
🔹خب چند سال پیش بود و هنوز این آلمانی ها کانسپت را نگرفته بودند! (و البته خانم های آلمانی ای هم هستند که ترجیح می دهند در ساعت های مخصوص بانوان بروند شنا کنند.) اما در این عکس که از یک استخر در یک شهر کوچک آلمان گرفته شده و در آن اشاره شده که "در سانس خانم ها، ورود پسربچه های بالای شش سال ممنوع است" معلوم می شود که بالاخره ما #مسلمانان را درک نموده اند!!
🔸البته قضیه به این سادگی هم نیست. کلی داستان دارد و طول می کشد که این ها ما را بفهمند، و ما با این آلمانی هایی که سانس خانم ها تشریف می آورند کنار بیاییم!
🔻ادامه دارد...
🔷🔶 روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
https://www.tgoop.com/tick_media/139
اینجا #آلمان 🇩🇪
ما اینجا در دانشگاه "دفتر ارتباط با صنعت" یا دولت نداریم، اما:
🔸همه دانشجویان جدید و قدیمی دوره #دکترا را برده اند یک سفر دو روزه. برای همه هتل رزرو کرده اند و صبحانه و ناهار و شام، و تاکید که حتی بچه دارها هم بیایند و ما شرایط را فراهم می کنیم که سختشان نشود با بچه! که چه؟! که کارگاه های #آموزش_مهارت برگزار کنند تا هر چیزی را که یک #دانشجوی دکترا برای کیفیت بالاتر کارش به آن نیاز دارد، یادش بدهند.
🔹عناوین کارگاه ها: چطور یک ارائه حرفه ای در یک #کنفرانس بین المللی داشته باشم (و جزییاتی مثل اینکه در چمدانم برای سفر چه چیزهایی بگذارم؟!) چطور زمان و استرس های کاری ام را مدیریت کنم؟ چطور با یک #پژوهشگر یا استاد شاخص که دوست دارم با او کار کنم، صحبت کنم؟ چطور بین کار و فعالیت ها و زندگی شخصی ام موازنه برقرار کنم؟...
🔸بیشتر کارگاه ها در فضایی #دوستانه و به صورت داستان هایی از تجربیات قبلی دانشجویان باسابقه تر ارائه می شود.
🔹خب شما بالاخره خودتان یاد خواهید گرفت که چطور برای یک کنفرانس #مقاله تان را بفرستید، از کجا بفهمید که کدام #ژورنال را برای چاپ مقاله تان انتخاب کنید، جواب داوران ژورنال برای بازبینی مقاله تان را چگونه و با لحن و زبانی بدهید، در جلسه دفاع دکترا چگونه کارتان را ارائه کنید و با چه زبان و رویکردی جواب منتقدان را بدهید... اما برای یادگرفتن بعضی از این چیزهای ساده که معمولا نمی پرسیم، ممکن است اشتباه هایی بکنیم، خجالت زده شویم یا فرصت هایی را از دست بدهیم.
🔸شاید برایتان سوال باشد که بودجه چنین مخارجی برای دانشجویان رشته هایی مانند اقتصاد و روانشناسی و علوم سیاسی و مانند این ها که مستقیما یک پروژه صنعتی و سودآور ندارند، از کجا می آید؟ از مالیات هایی که #دولت می گیرد، بخش مهمی مخصوص دانشگاه ها جهت ارتقای سطح #پژوهش و دکتراست. نتایج پژوهش های بسیاری از همین دانشجویان مستقیما در #سیاستگذاری های عمومی استفاده می شود و نفعش می رسد به همان هایی که #مالیات پرداخت کرده اند.
🔷🔶 روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
https://www.tgoop.com/tick_media/140
ما اینجا در دانشگاه "دفتر ارتباط با صنعت" یا دولت نداریم، اما:
🔸همه دانشجویان جدید و قدیمی دوره #دکترا را برده اند یک سفر دو روزه. برای همه هتل رزرو کرده اند و صبحانه و ناهار و شام، و تاکید که حتی بچه دارها هم بیایند و ما شرایط را فراهم می کنیم که سختشان نشود با بچه! که چه؟! که کارگاه های #آموزش_مهارت برگزار کنند تا هر چیزی را که یک #دانشجوی دکترا برای کیفیت بالاتر کارش به آن نیاز دارد، یادش بدهند.
🔹عناوین کارگاه ها: چطور یک ارائه حرفه ای در یک #کنفرانس بین المللی داشته باشم (و جزییاتی مثل اینکه در چمدانم برای سفر چه چیزهایی بگذارم؟!) چطور زمان و استرس های کاری ام را مدیریت کنم؟ چطور با یک #پژوهشگر یا استاد شاخص که دوست دارم با او کار کنم، صحبت کنم؟ چطور بین کار و فعالیت ها و زندگی شخصی ام موازنه برقرار کنم؟...
🔸بیشتر کارگاه ها در فضایی #دوستانه و به صورت داستان هایی از تجربیات قبلی دانشجویان باسابقه تر ارائه می شود.
🔹خب شما بالاخره خودتان یاد خواهید گرفت که چطور برای یک کنفرانس #مقاله تان را بفرستید، از کجا بفهمید که کدام #ژورنال را برای چاپ مقاله تان انتخاب کنید، جواب داوران ژورنال برای بازبینی مقاله تان را چگونه و با لحن و زبانی بدهید، در جلسه دفاع دکترا چگونه کارتان را ارائه کنید و با چه زبان و رویکردی جواب منتقدان را بدهید... اما برای یادگرفتن بعضی از این چیزهای ساده که معمولا نمی پرسیم، ممکن است اشتباه هایی بکنیم، خجالت زده شویم یا فرصت هایی را از دست بدهیم.
🔸شاید برایتان سوال باشد که بودجه چنین مخارجی برای دانشجویان رشته هایی مانند اقتصاد و روانشناسی و علوم سیاسی و مانند این ها که مستقیما یک پروژه صنعتی و سودآور ندارند، از کجا می آید؟ از مالیات هایی که #دولت می گیرد، بخش مهمی مخصوص دانشگاه ها جهت ارتقای سطح #پژوهش و دکتراست. نتایج پژوهش های بسیاری از همین دانشجویان مستقیما در #سیاستگذاری های عمومی استفاده می شود و نفعش می رسد به همان هایی که #مالیات پرداخت کرده اند.
🔷🔶 روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
https://www.tgoop.com/tick_media/140
Telegram
Tick_media
اینجا #آلمان
کارگاه های #آموزش_مهارت های لازم در دوره #دکترا
در #زیرگنبدکبود بخوانید:
@tick_idea
کارگاه های #آموزش_مهارت های لازم در دوره #دکترا
در #زیرگنبدکبود بخوانید:
@tick_idea
اینجا #آلمان
کمی آن طرف تر از ما، موجوداتی می زی اند که کنده شدن سنگفرش #پیاده_رو برایشان عجیب و نیازمند تابلوی هشدار است!
#شهرداری
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
کمی آن طرف تر از ما، موجوداتی می زی اند که کنده شدن سنگفرش #پیاده_رو برایشان عجیب و نیازمند تابلوی هشدار است!
#شهرداری
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
اینجا #آلمان 🇩🇪
شمارش معکوس تا میلاد #پیامبر
🔸چهار یکشنبه مانده به میلاد #مسیح(ع)، شروع زمانی است که به آن Advent می گویند. معتقدند که هم تولد مسیح و هم عروج و بازگشت او در این مدت اتفاق افتاده و زمان مقدسی است. بعضی ها که مذهبی ترند، در این مدت از خوردن بعضی از چیزها مثل گوشت و شکلات خودداری می کنند و روز میلاد مسیح با دوست و فامیل دور هم جمع می شوند و حسابی دلی از عزا در می آورند. یکی از پسرهای همکلاسی ام در #دانشگاه می گفت که ویژگی اصلی روز آخر این است که به حد مرگ غذا می خوریم! از حرف های یوهانس فهمیدم که این ها هم مثل ما هستند: حتی آنهایی هم که روزه نمی گیرند، رسم افطار و حسابی خوردن را خوب و مفصل به جا می آورند، باشد که مقبول حق افتد!
🔹برای شمارش معکوس این روزها هم یک رسمی دارند به اسم ادونتس کلندر (Adventskalender) که بچه ها عاشق آن هستند. دیگر #مسیحی و #مسلمان و #یهودی ندارد: انقدر شور و حال به آن می دهند که آخرش همه والدین مجبور می شوند برای فرزندشان تقویم شمارش معکوس را بخرند. انواع مختلفی دارد. نوع معمول آن مقوایی و شامل ۲۴ تا شکلات است که پشت درهای بسته مقوایی با شکل های مختلف مربوط به بابا نوئل و سینت نیکولاس و ... قرار گرفته اند(عکس👇). بچه ها با همه علاقه ای که به شکلات دارند، باید صبر کنند و از اول دسامبر تا ۲۴ ام، هر روز یکی را باز کنند و بخورند. دیگر بماند بازی های پرسودی که شرکت ها برای بهره برداری از این تقویم ها راه انداخته اند! یکی ۲۴ تا جعبه درست کرده که در هر کدام یک لگوی نینجا هست، یکی روی ورزش های مختلف تمرکز کرده، یکی وسایل آرایشی و بهداشتی تولید کرده و یک درخت کریسمس خوشگل با چراغ و مخلفاتش را نزدیک صد یورو می فروشد(عکس👇)... خلاصه که از سه چهار یورو، تا صد و پنجاه یورو و حتی بیشتر ممکن است خرج کنند برای این شمارش معکوس.
🔸خانواده های مسلمان هم در فکر، که چه کنند که میلاد پیامبر #اسلام و عیدهای مذهبی را هم کمی برای بچه هایشان پررنگ تر و جذاب تر کنند. هر کاری هم که می کنی، شخصی است. فرق می کند با آنکه در #مدرسه و #مهدکودک و #تلویزیون و ... همه ذوق و شوق جشن گرفتن داشته باشند و درباره اش حرف بزنند... در کنار این همه جاذبه و رنگ و لعابی که این ها درست کرده اند، هر کاری هم که می کنی چندان به چشم بچه ها نمی آید، متاسفانه!
🔷🔶 روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود ...
@tick_idea
https://www.tgoop.com/tick_media/141
شمارش معکوس تا میلاد #پیامبر
🔸چهار یکشنبه مانده به میلاد #مسیح(ع)، شروع زمانی است که به آن Advent می گویند. معتقدند که هم تولد مسیح و هم عروج و بازگشت او در این مدت اتفاق افتاده و زمان مقدسی است. بعضی ها که مذهبی ترند، در این مدت از خوردن بعضی از چیزها مثل گوشت و شکلات خودداری می کنند و روز میلاد مسیح با دوست و فامیل دور هم جمع می شوند و حسابی دلی از عزا در می آورند. یکی از پسرهای همکلاسی ام در #دانشگاه می گفت که ویژگی اصلی روز آخر این است که به حد مرگ غذا می خوریم! از حرف های یوهانس فهمیدم که این ها هم مثل ما هستند: حتی آنهایی هم که روزه نمی گیرند، رسم افطار و حسابی خوردن را خوب و مفصل به جا می آورند، باشد که مقبول حق افتد!
🔹برای شمارش معکوس این روزها هم یک رسمی دارند به اسم ادونتس کلندر (Adventskalender) که بچه ها عاشق آن هستند. دیگر #مسیحی و #مسلمان و #یهودی ندارد: انقدر شور و حال به آن می دهند که آخرش همه والدین مجبور می شوند برای فرزندشان تقویم شمارش معکوس را بخرند. انواع مختلفی دارد. نوع معمول آن مقوایی و شامل ۲۴ تا شکلات است که پشت درهای بسته مقوایی با شکل های مختلف مربوط به بابا نوئل و سینت نیکولاس و ... قرار گرفته اند(عکس👇). بچه ها با همه علاقه ای که به شکلات دارند، باید صبر کنند و از اول دسامبر تا ۲۴ ام، هر روز یکی را باز کنند و بخورند. دیگر بماند بازی های پرسودی که شرکت ها برای بهره برداری از این تقویم ها راه انداخته اند! یکی ۲۴ تا جعبه درست کرده که در هر کدام یک لگوی نینجا هست، یکی روی ورزش های مختلف تمرکز کرده، یکی وسایل آرایشی و بهداشتی تولید کرده و یک درخت کریسمس خوشگل با چراغ و مخلفاتش را نزدیک صد یورو می فروشد(عکس👇)... خلاصه که از سه چهار یورو، تا صد و پنجاه یورو و حتی بیشتر ممکن است خرج کنند برای این شمارش معکوس.
🔸خانواده های مسلمان هم در فکر، که چه کنند که میلاد پیامبر #اسلام و عیدهای مذهبی را هم کمی برای بچه هایشان پررنگ تر و جذاب تر کنند. هر کاری هم که می کنی، شخصی است. فرق می کند با آنکه در #مدرسه و #مهدکودک و #تلویزیون و ... همه ذوق و شوق جشن گرفتن داشته باشند و درباره اش حرف بزنند... در کنار این همه جاذبه و رنگ و لعابی که این ها درست کرده اند، هر کاری هم که می کنی چندان به چشم بچه ها نمی آید، متاسفانه!
🔷🔶 روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود ...
@tick_idea
https://www.tgoop.com/tick_media/141
Telegram
Tick_media
اینجا #آلمان
شمارش معکوس تا میلاد #مسیح
در #زیرگنبدکبود بخوانید:
https://www.tgoop.com/tick_idea/497
@tick_idea
شمارش معکوس تا میلاد #مسیح
در #زیرگنبدکبود بخوانید:
https://www.tgoop.com/tick_idea/497
@tick_idea
اینجا #آلمان 🇩🇪
🔹در هر خانه ای در آلمان حداقل باید سه نوع #سطل_آشغال باشد: مخصوص کاغذ، مخصوص پلاستیک، و باقی آشغال ها!! این باقی آشغال ها ترجمه عبارت آلمانی رستمول هست، اما فکر نکنید که هر چیزی غیر از کاغذ و پلاستیک را می شود در این سطل ریخت. باتری و زباله های الکترونیک، لباس و کفش دورریختنی، شیشه و... هر کدام سطل های مخصوص خود را در خیابان ها دارند و حتما باید تفکیک شوند.
🔸عکس های سمت راست از راهروهای دو تا #مدرسه است که به بچه ها آموزش میده چه زباله ای رو در چه سطلی بریزند، و عکس سمت چپ از برگه ای در راهروی #دانشگاه، که به زبان انگلیسی نوشته که همه دانشجوها بتوانند بخوانند.
🔹در راهروهای مترو و قطار و مکان های عمومی هم اکثرا چهار پنج تا سطل هست کنار هم. رنگ های مخصوص هر نوع زباله معمولا ثابت است. اما من بعد از پنج سال هنوز وقتی نزدیک این سطل ها می شوم، #استرس می گیرم که باید چکار کنم و نگرانم که یک نفر بیاید و تذکر بدهد که اشتباه انداختی!
از وقتی که پسرم مدرسه می ره، او هم شده پلیس آشغال های خانه، و کم کم داره این استرس من به فضای خانه هم منتقل میشه!
🔷🔶 روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود ...
@tick_idea
https://www.tgoop.com/tick_media/142
🔹در هر خانه ای در آلمان حداقل باید سه نوع #سطل_آشغال باشد: مخصوص کاغذ، مخصوص پلاستیک، و باقی آشغال ها!! این باقی آشغال ها ترجمه عبارت آلمانی رستمول هست، اما فکر نکنید که هر چیزی غیر از کاغذ و پلاستیک را می شود در این سطل ریخت. باتری و زباله های الکترونیک، لباس و کفش دورریختنی، شیشه و... هر کدام سطل های مخصوص خود را در خیابان ها دارند و حتما باید تفکیک شوند.
🔸عکس های سمت راست از راهروهای دو تا #مدرسه است که به بچه ها آموزش میده چه زباله ای رو در چه سطلی بریزند، و عکس سمت چپ از برگه ای در راهروی #دانشگاه، که به زبان انگلیسی نوشته که همه دانشجوها بتوانند بخوانند.
🔹در راهروهای مترو و قطار و مکان های عمومی هم اکثرا چهار پنج تا سطل هست کنار هم. رنگ های مخصوص هر نوع زباله معمولا ثابت است. اما من بعد از پنج سال هنوز وقتی نزدیک این سطل ها می شوم، #استرس می گیرم که باید چکار کنم و نگرانم که یک نفر بیاید و تذکر بدهد که اشتباه انداختی!
از وقتی که پسرم مدرسه می ره، او هم شده پلیس آشغال های خانه، و کم کم داره این استرس من به فضای خانه هم منتقل میشه!
🔷🔶 روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود ...
@tick_idea
https://www.tgoop.com/tick_media/142
Telegram
Tick_media
اینجا #آلمان
#سطل های #زباله، #آموزش و #استرس!
در زیرگنبدکبود بخوانید:
@tick_idea
#سطل های #زباله، #آموزش و #استرس!
در زیرگنبدکبود بخوانید:
@tick_idea
اینجا #آلمان🇩🇪
🔹یک اخلاق این آلمانی ها هم درست کردن رویه و #استانداردسازی در هر کاری است و در اینکار اصلی که همیشه رعایت می شود، اوردیزاین یا "#احتیاط بیش از حد" است: در رویه استاندارد، هر احتمال خطری را هرچند خیلی کوچک، و حتی در مورد شغل های دست پایین تر در نظر می گیرند.
🔸این تخته های چوبی را می گذارند که نکند یک وقت برای کارگری که مشغول کار است، خطری ایجاد شود. هرجا، هر وقت کاری شبیه این قرار باشد انجام شود، اول باید دور تا دور چاله را تخته بگذارند. فرقی نمی کند جان چه کسی به #خطر بیفتد...
🔸پسر هفت ساله ام یک سکه بیست سنتی قورت داده بود. زنگ زدیم #اورژانس، گفتند تا سه روز دیگر اگر خارج نشد بیایید تا بفهمیم کجاست. بردیم و منتظر عکس #رادیولوژی بودیم که با تعجب گفتند: این یک بچه است، به این راحتی که #اشعه نمی دهیم به بچه! بعد هم یک دستگاه فلزیاب آوردند و بوق که زد گفتند ایناهاش! گفتند خطرناک نیست و بهتر است باز هم صبر کنید و دو هفته دیگر بیایید. تا فهمیدند که داریم می رویم #ایران، فوری یک نامه رسمی دادند خطاب به فرودگاه، که این بچه سکه خورده و اگر زیر گیت بوق زد، قضیه این است!! ظاهرا قبلا مورد مشابه داشته اند و رویه سازی انجام شده بود!
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
https://www.tgoop.com/tick_media/143
🔹یک اخلاق این آلمانی ها هم درست کردن رویه و #استانداردسازی در هر کاری است و در اینکار اصلی که همیشه رعایت می شود، اوردیزاین یا "#احتیاط بیش از حد" است: در رویه استاندارد، هر احتمال خطری را هرچند خیلی کوچک، و حتی در مورد شغل های دست پایین تر در نظر می گیرند.
🔸این تخته های چوبی را می گذارند که نکند یک وقت برای کارگری که مشغول کار است، خطری ایجاد شود. هرجا، هر وقت کاری شبیه این قرار باشد انجام شود، اول باید دور تا دور چاله را تخته بگذارند. فرقی نمی کند جان چه کسی به #خطر بیفتد...
🔸پسر هفت ساله ام یک سکه بیست سنتی قورت داده بود. زنگ زدیم #اورژانس، گفتند تا سه روز دیگر اگر خارج نشد بیایید تا بفهمیم کجاست. بردیم و منتظر عکس #رادیولوژی بودیم که با تعجب گفتند: این یک بچه است، به این راحتی که #اشعه نمی دهیم به بچه! بعد هم یک دستگاه فلزیاب آوردند و بوق که زد گفتند ایناهاش! گفتند خطرناک نیست و بهتر است باز هم صبر کنید و دو هفته دیگر بیایید. تا فهمیدند که داریم می رویم #ایران، فوری یک نامه رسمی دادند خطاب به فرودگاه، که این بچه سکه خورده و اگر زیر گیت بوق زد، قضیه این است!! ظاهرا قبلا مورد مشابه داشته اند و رویه سازی انجام شده بود!
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
https://www.tgoop.com/tick_media/143
Telegram
Tick_media
اینجا #آلمان
فرق نمی کند جان چه کسی به #خطر بیفتد...
در #زیرگنبدکبود بخوانید...
@tick_idea
فرق نمی کند جان چه کسی به #خطر بیفتد...
در #زیرگنبدکبود بخوانید...
@tick_idea
اینجا #آلمان🇩🇪
جناب رییس، شخصا پیگیر یک تماس تلفنی اشتباه!
🔹با یکی از موسسات اعطای #بورس برای #پژوهش تماس گرفته بودم. کسی گوشی را برنمی داشت و پیغام گذاشتم که می خواستم وقت بگیرم برای #مشاوره قبل از ارسال درخواستم. بلافاصله بعد از ضبط پیامم و قطع کردن تلفن، فهمیدم که شماره را اشتباهی گرفته و به جای منشی، با رییس تماس گرفته ام! بالاخره موفق شدم از طریق ایمیل و مکاتبه با منشی، وقت مشاوره بگیرم.
🔸روزی که برای مشاوره رفتم، همان اول صحبتمان خود جناب رییس به اتاق آمد و از من پرسید که آیا همان شخصی بوده ام که پیغام گذاشته یا نه. وقتی فهمید که من بوده ام گفت: متاسفانه زمانی که شما تماس گرفتید، تلفن محل کار من روی منزل دایرکت شده بود و من نمی توانستم شماره شما را ببینم. شما هم که در پیامتان شماره ای از خودتان نگذاشته بودید. من از چند روز پیش که شما تماس گرفته اید در تلاشم که بدانم چه کسی تماس گرفته بوده. از تماس اشتباهی ام با شماره مستقیم او عذرخواهی کردم، که گفت: اصلا مهم نیست. من هم فهمیدم که در پیامگیرم باید بگویم شماره شان را بگذارند تا وقتی که دایرکت می کنم به چنین مشکلی برنخورم. بهرحال خوشحالم که می بینم کار شما انجام شده است.
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
جناب رییس، شخصا پیگیر یک تماس تلفنی اشتباه!
🔹با یکی از موسسات اعطای #بورس برای #پژوهش تماس گرفته بودم. کسی گوشی را برنمی داشت و پیغام گذاشتم که می خواستم وقت بگیرم برای #مشاوره قبل از ارسال درخواستم. بلافاصله بعد از ضبط پیامم و قطع کردن تلفن، فهمیدم که شماره را اشتباهی گرفته و به جای منشی، با رییس تماس گرفته ام! بالاخره موفق شدم از طریق ایمیل و مکاتبه با منشی، وقت مشاوره بگیرم.
🔸روزی که برای مشاوره رفتم، همان اول صحبتمان خود جناب رییس به اتاق آمد و از من پرسید که آیا همان شخصی بوده ام که پیغام گذاشته یا نه. وقتی فهمید که من بوده ام گفت: متاسفانه زمانی که شما تماس گرفتید، تلفن محل کار من روی منزل دایرکت شده بود و من نمی توانستم شماره شما را ببینم. شما هم که در پیامتان شماره ای از خودتان نگذاشته بودید. من از چند روز پیش که شما تماس گرفته اید در تلاشم که بدانم چه کسی تماس گرفته بوده. از تماس اشتباهی ام با شماره مستقیم او عذرخواهی کردم، که گفت: اصلا مهم نیست. من هم فهمیدم که در پیامگیرم باید بگویم شماره شان را بگذارند تا وقتی که دایرکت می کنم به چنین مشکلی برنخورم. بهرحال خوشحالم که می بینم کار شما انجام شده است.
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
اینجا #پرتغال 🇵🇹
#لیسبون و اسکوترسواران خوشحال
🔸خب یک جایی از دنیا #تاکسیرانی و آژانس شان از اسنپشان شکایت می کند، یک جایی هم مثل اینجا که #اوبر (بخوانید مادر #اسنپ و امثالهم) خیلی فعال و جدی دارد کار می کند، یک شرکت تاکسیرانی آلمانی در لیسبون تصمیم می گیرد برای بهبود #حمل_و_نقل شهری، از #اسکوتر الکتریکی استفاده کند.
🔹از حدود دو ماه پیش، ۶۰۰ تا اسکوتر برقی و یک اپلیکیشن به اسم #هایو در لیسبون به صورت آزمایشی شروع به کار کردند.
🔸برای هر بار استفاده، یک یورو هزینه ثابت و برای هر دقیقه استفاده ۱۵ سنت باید پرداخت. سرعت اسکوترهای برقی تا ۲۴ کیلومتر برساعت است.
🔹در شهر مدام اسکوتر سواران خوشحال را می بینی که شیب تند خیابان های لیسبون را به راحتی با اسکوتر برقی طی می کنند، و هر جا که بخواهند آن را رها می کنند تا نفر بعدی بردارد و...
🔸این چند جوان اسکوترهای رها شده در خیابان ها را بازرسی می کردند و خراب هایشان را می آوردند اینجا برای تعمیر... #تعمیرگاه اسکوترها کنار #دانشگاه لیسبون بود، چون دانشجوها زیاد از اینها استفاده می کنند.
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
#لیسبون و اسکوترسواران خوشحال
🔸خب یک جایی از دنیا #تاکسیرانی و آژانس شان از اسنپشان شکایت می کند، یک جایی هم مثل اینجا که #اوبر (بخوانید مادر #اسنپ و امثالهم) خیلی فعال و جدی دارد کار می کند، یک شرکت تاکسیرانی آلمانی در لیسبون تصمیم می گیرد برای بهبود #حمل_و_نقل شهری، از #اسکوتر الکتریکی استفاده کند.
🔹از حدود دو ماه پیش، ۶۰۰ تا اسکوتر برقی و یک اپلیکیشن به اسم #هایو در لیسبون به صورت آزمایشی شروع به کار کردند.
🔸برای هر بار استفاده، یک یورو هزینه ثابت و برای هر دقیقه استفاده ۱۵ سنت باید پرداخت. سرعت اسکوترهای برقی تا ۲۴ کیلومتر برساعت است.
🔹در شهر مدام اسکوتر سواران خوشحال را می بینی که شیب تند خیابان های لیسبون را به راحتی با اسکوتر برقی طی می کنند، و هر جا که بخواهند آن را رها می کنند تا نفر بعدی بردارد و...
🔸این چند جوان اسکوترهای رها شده در خیابان ها را بازرسی می کردند و خراب هایشان را می آوردند اینجا برای تعمیر... #تعمیرگاه اسکوترها کنار #دانشگاه لیسبون بود، چون دانشجوها زیاد از اینها استفاده می کنند.
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
اینجا #پرتغال 🇵🇹
#لیسبون
🔸این #دوربین های مخفی برای این است که مسافران متقلب، به جای ارائه #بلیط مترو، از روی گیت ها نپرند آن طرف. با این حال، گاه گاهی بعضی ها سعی می کنند بدون اینکه صورتشان دیده شود، از روی گیت ها بپرند، یا دو نفر با یک بلیط رد شوند.
🔹این دوربین ها در #فرانسه هم هست معمولا، اما در #آلمان نه.
در #آلمان آدم های متقلب بدون نیاز به رد شدن از گیت، مثل همه وارد مترو می شوند، اما قطار که حرکت کرد، ممکن است بازرس مترو در همان واگن باشد و آن وقت است که چنین فردی به جای دو سه یورو پول بلیط، شصت هفتاد یورو باید #جریمه بدهد...
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
#لیسبون
🔸این #دوربین های مخفی برای این است که مسافران متقلب، به جای ارائه #بلیط مترو، از روی گیت ها نپرند آن طرف. با این حال، گاه گاهی بعضی ها سعی می کنند بدون اینکه صورتشان دیده شود، از روی گیت ها بپرند، یا دو نفر با یک بلیط رد شوند.
🔹این دوربین ها در #فرانسه هم هست معمولا، اما در #آلمان نه.
در #آلمان آدم های متقلب بدون نیاز به رد شدن از گیت، مثل همه وارد مترو می شوند، اما قطار که حرکت کرد، ممکن است بازرس مترو در همان واگن باشد و آن وقت است که چنین فردی به جای دو سه یورو پول بلیط، شصت هفتاد یورو باید #جریمه بدهد...
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
اینجا #پرتغال 🇵🇹 #لیسبون
با #پرتغالی ها #دست_ندهید!
🔸خب آب که در #توالت هایشان نیست، مثل ما هم که بطری و آفتابه دستشان نمی گیرند بروند داخل... بعد هم که بیرون می آیند، این #شیرهای_آب دستشویی شان است که نهایتا سه ثانیه باز است و بعد به صورت خودکار قطع می شود! (ویدئو👇) ! حالا به نظر شما شایسته است که بهشان دست هم بدهیم؟!!
🔹من که هر کار کردم نتوانستم دستم را صابون بزنم. آخر هم تصمیم گرفتم تک تک دست هایم را بشویم و از یک دستم برای فشار دوباره و به جریان انداختن آب استفاده کنم!
🔸کنجکاو شدم ببینم خودشان چه می کنند! حیف که جالب نبود ببینند یک خارجی دارد از آن ها فیلم می گیرد، آن هم در وسط #دستشویی، وگرنه به شما نشان می دادم که چطور تک تک از توالت می آمدند بیرون و همان یک بار که شیر را باز می کردند برایشان کافی بود؛ یک ثانیه که صرف زمان واکنش مغزشان می شد، یک ثانیه صرف حرکت دست ها به سمت آب، و نهایتا نیم تا یک ثانیه روی دستان مبارک آب می ریخت و تمام! بعد هم محل را ترک می نمودند و می آمدند سالن #کنفرانس، که از همه جا بی خبرهایی مثل من باهاشان دست بدهند!!
🔻در کشورهای دیگری مثل #آلمان و #اتریش هم دیده بودم که شیرهای آب به صورت خودکار قطع می شوند، اما نه به این سرعت! داستان مشابه در #آلمان را بعدا برایتان خواهم نوشت، که چطور آنها ما را نگاه می کردند موقع دست شستن!...
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
با #پرتغالی ها #دست_ندهید!
🔸خب آب که در #توالت هایشان نیست، مثل ما هم که بطری و آفتابه دستشان نمی گیرند بروند داخل... بعد هم که بیرون می آیند، این #شیرهای_آب دستشویی شان است که نهایتا سه ثانیه باز است و بعد به صورت خودکار قطع می شود! (ویدئو👇) ! حالا به نظر شما شایسته است که بهشان دست هم بدهیم؟!!
🔹من که هر کار کردم نتوانستم دستم را صابون بزنم. آخر هم تصمیم گرفتم تک تک دست هایم را بشویم و از یک دستم برای فشار دوباره و به جریان انداختن آب استفاده کنم!
🔸کنجکاو شدم ببینم خودشان چه می کنند! حیف که جالب نبود ببینند یک خارجی دارد از آن ها فیلم می گیرد، آن هم در وسط #دستشویی، وگرنه به شما نشان می دادم که چطور تک تک از توالت می آمدند بیرون و همان یک بار که شیر را باز می کردند برایشان کافی بود؛ یک ثانیه که صرف زمان واکنش مغزشان می شد، یک ثانیه صرف حرکت دست ها به سمت آب، و نهایتا نیم تا یک ثانیه روی دستان مبارک آب می ریخت و تمام! بعد هم محل را ترک می نمودند و می آمدند سالن #کنفرانس، که از همه جا بی خبرهایی مثل من باهاشان دست بدهند!!
🔻در کشورهای دیگری مثل #آلمان و #اتریش هم دیده بودم که شیرهای آب به صورت خودکار قطع می شوند، اما نه به این سرعت! داستان مشابه در #آلمان را بعدا برایتان خواهم نوشت، که چطور آنها ما را نگاه می کردند موقع دست شستن!...
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا #پرتغال 🇵🇹 #لیسبون
با #پرتغالی ها #دست_ندهید!
https://www.tgoop.com/tick_idea/505
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از#زیرگنبدکبود...
@tick_idea
با #پرتغالی ها #دست_ندهید!
https://www.tgoop.com/tick_idea/505
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از#زیرگنبدکبود...
@tick_idea
#پیام_ادمین
دوستان عزیز و همراه، سلام
🔸۱) مدتی به دلایل مختلف روند کار کانال کند شده بود که از این بابت از شما عذر می خواهم و ممنونم از اینکه هنوز همراهیمون می کنید. راستش ما کانال رو به صورت حرفه ای شروع کردیم و برنامه مون این بود که همون طور ادامه پیدا کنه، اما خب نویسنده هامون بیشتر دانشجوهای دکترا هستن و مشغله هاشون با پیشروی کارشون بیشتر می شه و ما هم هدفمون فقط پر کردن محتوای کانال با هر کیفیتی نیست. از این به بعد سعی می کنیم هر هفته به طور منظم تر، با هفته ای یک یا دو پیام باشیم خدمتتون.
🔹۲) اما خب رسانه تلگرام با #اینستاگرام متفاوته. شاید ما سیصد چهارصد تا عکس از شهرها و مردم جاهای مختلف داریم که یا شاهد تصویری هستن برای مطالبی که قبلا نوشته ایم، یا هنوز وقت نکرده ایم براشون مطلب کامل و جامع بنویسیم و در کانال تلگرام بذاریم. اگر دوست دارید پیام های کوتاه تر و یهویی تر ما رو هم دنبال کنید، حتما به اینستاگرام ما 👇سر بزنید...
🔹۴) متاسفانه تلگرام آیدی ادمین مدتی است دچار اختلال شده، و به تازگی از طریق دوستانی که به آی دی شخصی ادمین دسترسی دارند، متوجه شدیم که پیام ها گاهی به دست ما نرسیده و گاهی هم پاسخ ما به دست دوستان نرسیده است. اگر سوال یا پیامتون بی پاسخ مونده عذرخواهی می کنم. لطفا به صفحه #اینستاگرام ما بپیوندید، و نظرات خودتون رو اونجا با ما در میان بگذارید.
instagram.com/gonbade_kaboud
دوستان عزیز و همراه، سلام
🔸۱) مدتی به دلایل مختلف روند کار کانال کند شده بود که از این بابت از شما عذر می خواهم و ممنونم از اینکه هنوز همراهیمون می کنید. راستش ما کانال رو به صورت حرفه ای شروع کردیم و برنامه مون این بود که همون طور ادامه پیدا کنه، اما خب نویسنده هامون بیشتر دانشجوهای دکترا هستن و مشغله هاشون با پیشروی کارشون بیشتر می شه و ما هم هدفمون فقط پر کردن محتوای کانال با هر کیفیتی نیست. از این به بعد سعی می کنیم هر هفته به طور منظم تر، با هفته ای یک یا دو پیام باشیم خدمتتون.
🔹۲) اما خب رسانه تلگرام با #اینستاگرام متفاوته. شاید ما سیصد چهارصد تا عکس از شهرها و مردم جاهای مختلف داریم که یا شاهد تصویری هستن برای مطالبی که قبلا نوشته ایم، یا هنوز وقت نکرده ایم براشون مطلب کامل و جامع بنویسیم و در کانال تلگرام بذاریم. اگر دوست دارید پیام های کوتاه تر و یهویی تر ما رو هم دنبال کنید، حتما به اینستاگرام ما 👇سر بزنید...
🔹۴) متاسفانه تلگرام آیدی ادمین مدتی است دچار اختلال شده، و به تازگی از طریق دوستانی که به آی دی شخصی ادمین دسترسی دارند، متوجه شدیم که پیام ها گاهی به دست ما نرسیده و گاهی هم پاسخ ما به دست دوستان نرسیده است. اگر سوال یا پیامتون بی پاسخ مونده عذرخواهی می کنم. لطفا به صفحه #اینستاگرام ما بپیوندید، و نظرات خودتون رو اونجا با ما در میان بگذارید.
instagram.com/gonbade_kaboud
زیر گنبد کبود pinned «#پیام_ادمین دوستان عزیز و همراه، سلام 🔸۱) مدتی به دلایل مختلف روند کار کانال کند شده بود که از این بابت از شما عذر می خواهم و ممنونم از اینکه هنوز همراهیمون می کنید. راستش ما کانال رو به صورت حرفه ای شروع کردیم و برنامه مون این بود که همون طور ادامه پیدا…»
اینجا #آلمان🇩🇪
و بشنوید از غول های #بیمه و بازی های قانونی:
قسمت اول- به نفعشان نبود که انگلیسی بلد باشند!
🔹یک نامه از شرکت بیمه آمد در خانه مان که پرسیده بود آیا درآمدی غیر از آنچه که در نامه نوشته، یعنی درآمد همسرم، داریم یا نه. نامه را برداشتیم و به همراه نامه بورس تحصیلی من بردیم شرکت بیمه، که صادقانه سوال کنیم آیا بورسیه من درآمد محسوب می شود یا نه. گفتند بله می شود، شما نمی توانید تحت پوشش بیمه نامه همسرتان باشید و باید ماهی بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ یورو اضافه بر مبلغ قبلی بپردازید به ما! فکر کردیم چاره ای نیست و قرارداد را امضا کردیم رفت! بعدا هم محاسباتی کردند که آن بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ یورو، شد ماهی ۳۷۵ یورو!
🔸چهار ماه بعد در سفرمان به #ایران و ملاقات با دوستانی که قبلا سال ها آلمان بودند و حالا استاد دانشگاه بودند در ایران، فهمیدیم که طبق #قانون، اگر بورسیه معاف از مالیات باشد، نیازی نیست که شخص بورسیه شده جداگانه حق بیمه بپردازد و می تواند تحت پوشش بیمه همسر باشد.
🔹بلند شدم رفتم دفتر همان شرکت بیمه دولتی. خانم مسئول مربوطه که اولش خیلی راحت جواب مرا داد، به محض اینکه گفتم می خواهم بیمه ام را فسخ کنم، گفت که من انگلیسی بلد نیستم!صبر کنید با مسئولی که بلد است صحبت کنید. انقدر معطلم کردند که ساعت کاری تمام شد، بعد هم سرسری جوابم را دادند که دیر آمده ای و وقت نیست! رفتم که بار دیگر بیایم.
🔻ادامه دارد...
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
و بشنوید از غول های #بیمه و بازی های قانونی:
قسمت اول- به نفعشان نبود که انگلیسی بلد باشند!
🔹یک نامه از شرکت بیمه آمد در خانه مان که پرسیده بود آیا درآمدی غیر از آنچه که در نامه نوشته، یعنی درآمد همسرم، داریم یا نه. نامه را برداشتیم و به همراه نامه بورس تحصیلی من بردیم شرکت بیمه، که صادقانه سوال کنیم آیا بورسیه من درآمد محسوب می شود یا نه. گفتند بله می شود، شما نمی توانید تحت پوشش بیمه نامه همسرتان باشید و باید ماهی بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ یورو اضافه بر مبلغ قبلی بپردازید به ما! فکر کردیم چاره ای نیست و قرارداد را امضا کردیم رفت! بعدا هم محاسباتی کردند که آن بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ یورو، شد ماهی ۳۷۵ یورو!
🔸چهار ماه بعد در سفرمان به #ایران و ملاقات با دوستانی که قبلا سال ها آلمان بودند و حالا استاد دانشگاه بودند در ایران، فهمیدیم که طبق #قانون، اگر بورسیه معاف از مالیات باشد، نیازی نیست که شخص بورسیه شده جداگانه حق بیمه بپردازد و می تواند تحت پوشش بیمه همسر باشد.
🔹بلند شدم رفتم دفتر همان شرکت بیمه دولتی. خانم مسئول مربوطه که اولش خیلی راحت جواب مرا داد، به محض اینکه گفتم می خواهم بیمه ام را فسخ کنم، گفت که من انگلیسی بلد نیستم!صبر کنید با مسئولی که بلد است صحبت کنید. انقدر معطلم کردند که ساعت کاری تمام شد، بعد هم سرسری جوابم را دادند که دیر آمده ای و وقت نیست! رفتم که بار دیگر بیایم.
🔻ادامه دارد...
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
اینجا #آلمان🇩🇪
و بشنوید از غول های #بیمه و بازی های قانونی:
قسمت دوم- راهش این است که خودتان را بیمه کنید!!!
🔸دوباره رفتم شرکت بیمه که قانعشان کنم طبق #قانون من مجبور نیستم جداگانه حق بیمه بپردازم: این بار رییسشان را صدا زدند که بیاید. یک آقای آلمانی خیلی بزرگ که دقیقا عبارت "غول های بیمه" که بارها از دوستانم و پرسنل دانشگاه شنیده بودم زنده می کرد. به انگلیسی کاملا روان گفت که ما طبق قانون مجبور نیستیم با کسی #انگلیسی صحبت کنیم. می توانی با خودت یک مترجم بیاوری! گفتم حتما این کار را می کنم تا به شما نشان بدهم که قوانینتان را نمی دانید و یک دانشجوی خارجی باید به شما یادآوری شان کند! کمی نرم تر و آرام تر گفت میزان بورسی که شما می گیری کم نیست، اگر هم قانون اجازه بدهد که تحت پوشش بیمه همسرت باشی، وقتی به دلخواه خودت قرارداد بیمه را #امضا کرده باشی، کاری نمی شود کرد!!! این بار عصبانی شدم و گفتم کارمند شما به من می گوید که مجبورم، بعد هم می گوید بین ۲۰۰ و ۳۰۰ یورو خواهد شد. بعد نامه می آید در خانه که ۳۷۵ یورو، و معلوم می شود که مجبور هم نبوده ام! چه کسی ممکن است بخواهد که داوطلبانه ماهی ۳۷۵ یورو در جیب شرکت شما بریزد؟!! گفت که بهرحال امضا کرده اید و من فقط گفتم "اگر" قانونی هم وجود داشته باشد...
🔹نهایتا در یک وقت مناسب با همسرم رفتم آنجا. و همسرم در حالی که کارمند بیمه داشت صفحات مربوط به قوانینشان را سرچ می کرد، مانیتور را برگرداند سمت خودش و متن قانون مربوطه را نشانش داد! بعد هم آقای کارمند شروع کرد اینور آنور تلفن زدن و با این همکار و آن همکار صحبت کردن و... نهایتا گفت ببخشید، من نمی دانستم این قانون را!!! و حتما در سیستم ثبت می کنم که بقیه همکارانم هم بدانند از این به بعد...
🔸به فرض هم که راست گفته باشد که نمی دانسته، بدانید که هر وقت قرار باشد پولی از شما بگیرند، قوانین را خوب بلدند. چند روز بعد، از شرکت بیمه با همراهم تماس گرفتند و گفتند که پول چهار ماهی را که بی دلیل گرفته بودند، ظرف دو هفته به حسابم بر می گردانند...
🔹برای اینکه از ناآگاهی شما نسبت به قوانین پیچیده و زیادشان سوء استفاده نکنند، یک راه وجود دارد: خودتان را در مقابل چنین وقایعی بیمه کنید!!! (در آلمان نوعی از بیمه هست که در برابر دعاوی قانونی و مشکلاتی از این قبیل که نیاز به وکیل گرفتن و... پیدا می کنید، می توانید خودتان را بیمه کنید و ماهیانه با دست خودتان پولی بریزید در جیب بیمه که یک وقت بعدها پولتان را نخورند...)
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
و بشنوید از غول های #بیمه و بازی های قانونی:
قسمت دوم- راهش این است که خودتان را بیمه کنید!!!
🔸دوباره رفتم شرکت بیمه که قانعشان کنم طبق #قانون من مجبور نیستم جداگانه حق بیمه بپردازم: این بار رییسشان را صدا زدند که بیاید. یک آقای آلمانی خیلی بزرگ که دقیقا عبارت "غول های بیمه" که بارها از دوستانم و پرسنل دانشگاه شنیده بودم زنده می کرد. به انگلیسی کاملا روان گفت که ما طبق قانون مجبور نیستیم با کسی #انگلیسی صحبت کنیم. می توانی با خودت یک مترجم بیاوری! گفتم حتما این کار را می کنم تا به شما نشان بدهم که قوانینتان را نمی دانید و یک دانشجوی خارجی باید به شما یادآوری شان کند! کمی نرم تر و آرام تر گفت میزان بورسی که شما می گیری کم نیست، اگر هم قانون اجازه بدهد که تحت پوشش بیمه همسرت باشی، وقتی به دلخواه خودت قرارداد بیمه را #امضا کرده باشی، کاری نمی شود کرد!!! این بار عصبانی شدم و گفتم کارمند شما به من می گوید که مجبورم، بعد هم می گوید بین ۲۰۰ و ۳۰۰ یورو خواهد شد. بعد نامه می آید در خانه که ۳۷۵ یورو، و معلوم می شود که مجبور هم نبوده ام! چه کسی ممکن است بخواهد که داوطلبانه ماهی ۳۷۵ یورو در جیب شرکت شما بریزد؟!! گفت که بهرحال امضا کرده اید و من فقط گفتم "اگر" قانونی هم وجود داشته باشد...
🔹نهایتا در یک وقت مناسب با همسرم رفتم آنجا. و همسرم در حالی که کارمند بیمه داشت صفحات مربوط به قوانینشان را سرچ می کرد، مانیتور را برگرداند سمت خودش و متن قانون مربوطه را نشانش داد! بعد هم آقای کارمند شروع کرد اینور آنور تلفن زدن و با این همکار و آن همکار صحبت کردن و... نهایتا گفت ببخشید، من نمی دانستم این قانون را!!! و حتما در سیستم ثبت می کنم که بقیه همکارانم هم بدانند از این به بعد...
🔸به فرض هم که راست گفته باشد که نمی دانسته، بدانید که هر وقت قرار باشد پولی از شما بگیرند، قوانین را خوب بلدند. چند روز بعد، از شرکت بیمه با همراهم تماس گرفتند و گفتند که پول چهار ماهی را که بی دلیل گرفته بودند، ظرف دو هفته به حسابم بر می گردانند...
🔹برای اینکه از ناآگاهی شما نسبت به قوانین پیچیده و زیادشان سوء استفاده نکنند، یک راه وجود دارد: خودتان را در مقابل چنین وقایعی بیمه کنید!!! (در آلمان نوعی از بیمه هست که در برابر دعاوی قانونی و مشکلاتی از این قبیل که نیاز به وکیل گرفتن و... پیدا می کنید، می توانید خودتان را بیمه کنید و ماهیانه با دست خودتان پولی بریزید در جیب بیمه که یک وقت بعدها پولتان را نخورند...)
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا #ایران 🇮🇷
#هرمزگان
در مسیری که باید تا #دریا می رفتیم، نوازندگان زیادی بودند که سازی می نواختند به اسم "#هنگدرام". صدایش انگار از بهشت می آمد، بسیار زیبا...
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
#هرمزگان
در مسیری که باید تا #دریا می رفتیم، نوازندگان زیادی بودند که سازی می نواختند به اسم "#هنگدرام". صدایش انگار از بهشت می آمد، بسیار زیبا...
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا #ایران 🇮🇷
#هرمزگان
این هم #دره_شاپرک ها در مسیر #دریا _که اگر درباره اش سرچ کنید، در ده دوازده صفحه نتایج گوگل، فقط درباره فیلمی به همین نام که #فریال_بهزاد ساخته است، مطلب می بینید!
شکل سنگ های دره را نگاه کنید. انگار بین سرهای #اژدها حرکت می کردیم! و صدای زیبای #هنگدرام که فضا را رویایی می کرد...
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
#هرمزگان
این هم #دره_شاپرک ها در مسیر #دریا _که اگر درباره اش سرچ کنید، در ده دوازده صفحه نتایج گوگل، فقط درباره فیلمی به همین نام که #فریال_بهزاد ساخته است، مطلب می بینید!
شکل سنگ های دره را نگاه کنید. انگار بین سرهای #اژدها حرکت می کردیم! و صدای زیبای #هنگدرام که فضا را رویایی می کرد...
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
اینجا #آلمان🇩🇪
خانه #یولیا - قسمت اول
🔹برای شما هم احتمالا اسم یولیا (که تلفظ آلمانی همان جولیا در انگلیسی است) کمی عجیب است. و من اگر نگران اینکه از طریق دوست پسر ایرانی اش معنای این کلمه را بفهمد نبودم، حتما به او می گفتم در خانه ما همسرم "یول ممد" صدایش می کند!
🔸اولین بار این من بودم که یولیا را دعوت کردم خانه مان. همان اول که از در آمد تو، شروع کرد به تعریف کردن از فرش خانه ما! این فرش را در سفر قبلی ام از ایران آورده بودم. دنبال طرح های پر نقش و نگار و خوشرنگ نبودم و با دو تا بچه کوچک بیشتر برایم مهم بود که زمینه تیره رنگ داشته باشد. بعد که پهنش کردیم دیدیم کوچک است برای هال ما! و لوله کردیم گذاشتیم کنار دیوار که در فرصت مناسبی بفروشیمش. و در سفر بعدی بزرگتر همان طرح را با خودمان آوردیم... وقتی یولیا فهمید یکی دیگر از همین طرح داریم، خوشحال شد و خرید برای خانه اش.
🔹در این ویدئو 👇که با اجازه یولیا از خانه اش گرفتم، شما می توانید سبک #چیدمان_خانه آلمانی را ببینید. چیدمان بیشتر خانه ها در آلمان این شکلی است: پذیرایی شان معمولا #شلوغ و پر از قفسه است که داخل آنها #کتاب و کلی خرده ریز چیده شده. کتاب ها جلوی دید است و مدام برداشته و گذاشته می شود. یولیا می گفت در فکر گذاشتن در برای بعضی از قفسه هاست، چون دیگر زیادی شلوغ شده هال خانه اش. تعداد مبل ها زیاد نیست. به اندازه ای که چند نفر بتوانند بنشینند. صندلی های میز غذاخوری هم هست...
🔸آن وسط هم که #فرش_ایرانی یولیا که علی رغم نظر مادرش (که طرح آن قدیمی و دمده است) آن را خیلی دوست دارد و به نظرش به خانه اش روح داده...فرش را خودم بردم خانه اش، و انصافا از آن فرش ماکارونی بنفش که قبلا پهن کرده بود، بیشتر به اساس خانه اش می آید! از نظر یولیا سایز این فرش اصلا کوچک نیست برای آن فضا، که دو برابر هال خانه ماست!
🔻در داستان های #یولیا با بعضی از المان های #فرهنگ آلمانی بیشتر آشنا خواهید شد. ادامه دارد...
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
خانه #یولیا - قسمت اول
🔹برای شما هم احتمالا اسم یولیا (که تلفظ آلمانی همان جولیا در انگلیسی است) کمی عجیب است. و من اگر نگران اینکه از طریق دوست پسر ایرانی اش معنای این کلمه را بفهمد نبودم، حتما به او می گفتم در خانه ما همسرم "یول ممد" صدایش می کند!
🔸اولین بار این من بودم که یولیا را دعوت کردم خانه مان. همان اول که از در آمد تو، شروع کرد به تعریف کردن از فرش خانه ما! این فرش را در سفر قبلی ام از ایران آورده بودم. دنبال طرح های پر نقش و نگار و خوشرنگ نبودم و با دو تا بچه کوچک بیشتر برایم مهم بود که زمینه تیره رنگ داشته باشد. بعد که پهنش کردیم دیدیم کوچک است برای هال ما! و لوله کردیم گذاشتیم کنار دیوار که در فرصت مناسبی بفروشیمش. و در سفر بعدی بزرگتر همان طرح را با خودمان آوردیم... وقتی یولیا فهمید یکی دیگر از همین طرح داریم، خوشحال شد و خرید برای خانه اش.
🔹در این ویدئو 👇که با اجازه یولیا از خانه اش گرفتم، شما می توانید سبک #چیدمان_خانه آلمانی را ببینید. چیدمان بیشتر خانه ها در آلمان این شکلی است: پذیرایی شان معمولا #شلوغ و پر از قفسه است که داخل آنها #کتاب و کلی خرده ریز چیده شده. کتاب ها جلوی دید است و مدام برداشته و گذاشته می شود. یولیا می گفت در فکر گذاشتن در برای بعضی از قفسه هاست، چون دیگر زیادی شلوغ شده هال خانه اش. تعداد مبل ها زیاد نیست. به اندازه ای که چند نفر بتوانند بنشینند. صندلی های میز غذاخوری هم هست...
🔸آن وسط هم که #فرش_ایرانی یولیا که علی رغم نظر مادرش (که طرح آن قدیمی و دمده است) آن را خیلی دوست دارد و به نظرش به خانه اش روح داده...فرش را خودم بردم خانه اش، و انصافا از آن فرش ماکارونی بنفش که قبلا پهن کرده بود، بیشتر به اساس خانه اش می آید! از نظر یولیا سایز این فرش اصلا کوچک نیست برای آن فضا، که دو برابر هال خانه ماست!
🔻در داستان های #یولیا با بعضی از المان های #فرهنگ آلمانی بیشتر آشنا خواهید شد. ادامه دارد...
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا #آلمان
#چیدمان خانه آلمانی
با داستان های #یولیا درباره فرهنگ آلمانی بیشتر بدانید:
https://www.tgoop.com/tick_idea/513
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
#چیدمان خانه آلمانی
با داستان های #یولیا درباره فرهنگ آلمانی بیشتر بدانید:
https://www.tgoop.com/tick_idea/513
🔹🔸روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
Forwarded from زیر گنبد کبود
اینجا #آمریکا 🇺🇸
#روز _مادر، و تلاش بنیانگذارش برای فسخ آن!
🔹مادر خانم "آنا جارویس" در جنگ های داخلی آمریکا به عنوان یک فعال اجتماعی در زمینه صلح کار می کرد و سعی داشت به سربازان زخمی آمریکا از هر دو طرف جنگ کمک کند. او اوایل قرن بیستم فوت کرد و دخترش آنا در کلیسای اندروز یک مراسم یادبود برایش گرفت و تلاش کرد این روز را به عنوان روزی برای بزرگداشت مقام مادر معرفی کند. سال ۱۹۰۸ کنگره آمریکا پیشنهاد او را با تمسخر رد کردند: "پس باید روزی هم به مادرشوهر اختصاص دهیم!" اما تلاش های آنا بالاخره در سال ۱۹۱۱ به نتیجه رسید و دهم ماه می شد روز مادر.
🔸آنا از #گل_میخک سفید برای بزرگداشت مادرش استفاده کرد. می گفت: "سفیدی آن نماد خلوص و پاکی عشق مادر و بوی خوش آن نماد دعاهای مادر است. میخک گلبرگ هایش را نمی ریزد و آن ها را با قلبش در آغوش می گیرد..." و میخک شد نماد هدیه برای روز مادر...
🔹کمی بعد کارخانه ها و شرکت ها شروع کردند به #تجاری_سازی نمادهای روز مادر، و از تولید کارت های تبریک و شکلات و آب نبات با طرح ها و نوشته های مرتبط، کلی پول در آوردند. نزدیک روز مادر که می شد، همه می خواستند میخک سفید بخرند و قیمت آن بالا و بالاتر می رفت. تعداد تولید میخک سفید جوابگوی آن همه تقاضا نبود، و شرکت ها فکر کردند که چرا از این پتانسیل پول بیشتری در نیاورند؟! میخک قرمز را معرفی کردند، که مثلا این را برای مادران زنده هدیه بخرید و سفید را به یادبود آنهایی که رفته اند!... آنا جارویس با این تجاری سازی ها خیلی مخالفت کرد، و حتی از چند تا از این شرکت ها رسما شکایت کرد. می گفت که اینها معنا و مفهوم والای روز مادر را خدشه دار کرده اند: "یعنی چه که متنی به مادرت هدیه بدهی که از پیش نوشته شده؟!! یک متن پرینت شده فقط این معنی را می دهد که شما تنبل تر از آن بوده اید که برای زنی که بخاطرتان همه کار کرده، حرف دلتان را بنویسید! و شکلات؟!! بسته ای را به مادرتان هدیه می دهید و بعد بیشترش را خودتان می خورید و لذت می برید!!"
🔸مخالفت های آنا با غول های تجاری سازی روز مادر، به جایی نرسید، و فقط باعث شد که شرایط اقتصادی زندگی خود و خانواده اش سخت شود. او اواخر عمر با خواهرش زندگی می کرد. در سال ۱۹۴۳، پنج سال قبل از مرگش، سعی کرد امضا جمع کند برای لغو کردن رسمی که خودش بنیانگذار آن بود. اما به زودی به آسایشگاه منتقل شد و کارش بی نتیجه ماند. هزینه های آسایشگاه را چند نفر از همان هایی دادند که از فروش گل و کارت تبریک روز مادر، کلی پول به جیب زده بودند...
🔻میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) و روز مادر بر شما مبارک.
🔷🔶 روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
#روز _مادر، و تلاش بنیانگذارش برای فسخ آن!
🔹مادر خانم "آنا جارویس" در جنگ های داخلی آمریکا به عنوان یک فعال اجتماعی در زمینه صلح کار می کرد و سعی داشت به سربازان زخمی آمریکا از هر دو طرف جنگ کمک کند. او اوایل قرن بیستم فوت کرد و دخترش آنا در کلیسای اندروز یک مراسم یادبود برایش گرفت و تلاش کرد این روز را به عنوان روزی برای بزرگداشت مقام مادر معرفی کند. سال ۱۹۰۸ کنگره آمریکا پیشنهاد او را با تمسخر رد کردند: "پس باید روزی هم به مادرشوهر اختصاص دهیم!" اما تلاش های آنا بالاخره در سال ۱۹۱۱ به نتیجه رسید و دهم ماه می شد روز مادر.
🔸آنا از #گل_میخک سفید برای بزرگداشت مادرش استفاده کرد. می گفت: "سفیدی آن نماد خلوص و پاکی عشق مادر و بوی خوش آن نماد دعاهای مادر است. میخک گلبرگ هایش را نمی ریزد و آن ها را با قلبش در آغوش می گیرد..." و میخک شد نماد هدیه برای روز مادر...
🔹کمی بعد کارخانه ها و شرکت ها شروع کردند به #تجاری_سازی نمادهای روز مادر، و از تولید کارت های تبریک و شکلات و آب نبات با طرح ها و نوشته های مرتبط، کلی پول در آوردند. نزدیک روز مادر که می شد، همه می خواستند میخک سفید بخرند و قیمت آن بالا و بالاتر می رفت. تعداد تولید میخک سفید جوابگوی آن همه تقاضا نبود، و شرکت ها فکر کردند که چرا از این پتانسیل پول بیشتری در نیاورند؟! میخک قرمز را معرفی کردند، که مثلا این را برای مادران زنده هدیه بخرید و سفید را به یادبود آنهایی که رفته اند!... آنا جارویس با این تجاری سازی ها خیلی مخالفت کرد، و حتی از چند تا از این شرکت ها رسما شکایت کرد. می گفت که اینها معنا و مفهوم والای روز مادر را خدشه دار کرده اند: "یعنی چه که متنی به مادرت هدیه بدهی که از پیش نوشته شده؟!! یک متن پرینت شده فقط این معنی را می دهد که شما تنبل تر از آن بوده اید که برای زنی که بخاطرتان همه کار کرده، حرف دلتان را بنویسید! و شکلات؟!! بسته ای را به مادرتان هدیه می دهید و بعد بیشترش را خودتان می خورید و لذت می برید!!"
🔸مخالفت های آنا با غول های تجاری سازی روز مادر، به جایی نرسید، و فقط باعث شد که شرایط اقتصادی زندگی خود و خانواده اش سخت شود. او اواخر عمر با خواهرش زندگی می کرد. در سال ۱۹۴۳، پنج سال قبل از مرگش، سعی کرد امضا جمع کند برای لغو کردن رسمی که خودش بنیانگذار آن بود. اما به زودی به آسایشگاه منتقل شد و کارش بی نتیجه ماند. هزینه های آسایشگاه را چند نفر از همان هایی دادند که از فروش گل و کارت تبریک روز مادر، کلی پول به جیب زده بودند...
🔻میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) و روز مادر بر شما مبارک.
🔷🔶 روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea