Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/thirdwaveofBehaviorTherapy/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی@thirdwaveofBehaviorTherapy P.1453
THIRDWAVEOFBEHAVIORTHERAPY Telegram 1453
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
سوء تفاهم‌های دیرپا دربارۀ رفتارگرایی (بخش دوم) ترجمه و تالیف: علی فیضی سوءتفاهم اول: رفتارگرایی رویکردی مبتنی بر لوح خالی به روانشناسی است. لوح خالی‌گرایی، موضعی است که ادعا می‌کند انسان‌ها به صورت لوحی نانوشته به دنیا می‌آیند؛ لوح‌هایی سپید که مهارت‌ها،…
سوء تفاهم‌های دیرپا دربارۀ رفتارگرایی (بخش سوم)
ترجمه: دکتر علی فیضی
تصور اشتباه شماره 2: رفتارگرایان معتقد بودند که ذهن وجود ندارد.
حتی اگر نگاهی سطحی به مقدمۀ کوتاهم در مورد رفتارگرایی روش‌شناختی بیندازم مطمئنم که اکثر خوانندگان چند ادعای بحث‌برانگیز را از میان آن انتخاب کرده‌اند. به عنوان مثال، این ایده که روانشناسی نباید به حالات درونی توجه کند، قرص بدمزه‌ای است که بلعیدن آن سخت است. قبل از اینکه بفهمیم چرا ایده اشتباه است، مهم است که بفهمیم چرا [آن زمان] درست بود: یعنی زمانی که واتسون در حال نوشتن ایده‌هایش بود. در آن روزگار اگرچه گام‌های بزرگی به سوی علم روان‌شناسی برداشته شده بود و آزمایش‌های آن زمان به اندازه کافی چشمگیر بود، اما هنوز مشکل مهمی با روانشناسان وجود داشت: آنها در مورد حالات درونی انسان استنباط‌هایی می‌کردند که مبتنی بر شواهد نبودند و هیچ پیش‌بینی مفیدی نداشتند. واتسون با پیشنهاد یک ممنوعیت عملگرایانه در مورد حدس و گمان در مورد چیزی -ذهن- که نمی‌شد ببینیم، مشاهده کنیم یا مطالعه کنیم تلاش کرد از مشکلات آن زمان اجتناب کند؛ زمانه‌ای که در آن علوم اعصاب چیزی بیش از قطعه قطعه کردن مغز اجساد نبود. نکته مهم این است که ایدۀ واتسون رد ذهن نبود، بلکه رد استفاده از ذهن به عنوان متغیر توضیح‌دهنده در مطالعات علمی بود. این ما را به دومین تصور نادرست سوق می دهد که در واقع بیشتر یک تصور «نیمه» نادرست است:
رفتارگرایان معتقد بودند که ذهن وجود ندارد.
من این را یک تصور«نیمه» نادرست می‌نامم زیرا به عنوان یک توصیف بسیار ساده‌انگارانه، بازنمایی کاملاً اشتباهی از رفتارگرایی روش‌شناختی نیست. رفتارگرایی روش‌شناختی وجود ذهن ها را رد نکرد، اما می‌خواست این مفهوم از علم حذف شود، و بنابراین به راحتی می توان فهمید که چگونه می توان از این این دو قضیه نتیجه‌ای مبنی بر عدم وجود ذهن استنتاج کرد. با این حال، مشکل زمانی به وجود می‌آید که افراد این ادعا را دربارۀ کل رفتارگرایی را مطرح می‌کنند؛ به‌ویژه زمانی که می‌خواهند استدلال کنند که این رفتار در مورد هر شکل اخیر یا مدرن رفتارگرایی صدق می‌کند. این خود اسکینر بود که نقص رویکرد رفتارگرایان روش‌شناختی را دید و بنابراین زمان زیادی را صرف بحث در مورد اهمیت حالات درونی برای مطالعه روان‌شناسی کرد. همانطور که اسکینر استدلال می کند:
یک علم رفتار باید جایگاه محرک‌های درونی را به عنوان چیزهای جسمانی در نظر بگیرد و با انجام این کار، شرحی جایگزین از زندگی ذهنی ارائه دهد. پس سوال این است: داخل پوست چیست و چگونه از آن مطلع شویم؟ پاسخ به اعتقاد من، قلب رفتارگرایی رادیکال است. (ص 211-212)[5]

و جای دیگر:
یک علم رفتاری کافی باید رویدادهایی را که درون پوست ارگانیسم اتفاق می‌افتد را نه به عنوان واسطه‌های فیزیولوژیکی رفتار، بلکه به عنوان بخشی از خود رفتار در نظر بگیرد. می تواند با این وقایع برخورد کند بدون اینکه فرض کند ماهیت خاصی دارند یا باید به گونه‌ای خاص شناخته شوند. پوست به عنوان یک مرز مهم نیست. رویدادهای درونی و آشکار دارای ابعاد مادی یکسانی هستند.(ص 228)[6]

همانطور که باوم توصیف کرده است این شکل رفتارگرایی به این دلیل «رادیکال» نبود که زندگی درونی را رد می‌کرد، بلکه «رادیکال» بود، زیرا دوگانه‌انگاری درونی- بیرونی را که ذهن را به عنوان چیزی اساساً متمایز از جهان مادی می‌داند رد می‌کرد [7]. یعنی اسکینر برخلاف موضعی که به آن متهم شده بود استدلال کرد: به جای اینکه وجود ذهن را رد کند، استدلال کرد که ذهن چیزی است مرکب از علت‌ها و معلول‌ها و فرآیندهایی که می تواند (و باید) توسط علم مورد مطالعه قرار گیرد. به همین دلیل است که او «رادیکال» بود، زیرا ذهن، تفکر و شناخت را وارد عرصۀ علم کرد.
منابع:

5. Skinner, B. F., (1974). About behaviorism. Knopf, New York.
6. Skinner, B. F., (1969). Contingencies of reinforcement: A theoretical analysis. Appleton-Century-Crofts, New York.
7. Baum, W., (2011). Behaviorism, private events, and the molar view of behavior. The Behavior Analyst. 34:185–200



tgoop.com/thirdwaveofBehaviorTherapy/1453
Create:
Last Update:

سوء تفاهم‌های دیرپا دربارۀ رفتارگرایی (بخش سوم)
ترجمه: دکتر علی فیضی
تصور اشتباه شماره 2: رفتارگرایان معتقد بودند که ذهن وجود ندارد.
حتی اگر نگاهی سطحی به مقدمۀ کوتاهم در مورد رفتارگرایی روش‌شناختی بیندازم مطمئنم که اکثر خوانندگان چند ادعای بحث‌برانگیز را از میان آن انتخاب کرده‌اند. به عنوان مثال، این ایده که روانشناسی نباید به حالات درونی توجه کند، قرص بدمزه‌ای است که بلعیدن آن سخت است. قبل از اینکه بفهمیم چرا ایده اشتباه است، مهم است که بفهمیم چرا [آن زمان] درست بود: یعنی زمانی که واتسون در حال نوشتن ایده‌هایش بود. در آن روزگار اگرچه گام‌های بزرگی به سوی علم روان‌شناسی برداشته شده بود و آزمایش‌های آن زمان به اندازه کافی چشمگیر بود، اما هنوز مشکل مهمی با روانشناسان وجود داشت: آنها در مورد حالات درونی انسان استنباط‌هایی می‌کردند که مبتنی بر شواهد نبودند و هیچ پیش‌بینی مفیدی نداشتند. واتسون با پیشنهاد یک ممنوعیت عملگرایانه در مورد حدس و گمان در مورد چیزی -ذهن- که نمی‌شد ببینیم، مشاهده کنیم یا مطالعه کنیم تلاش کرد از مشکلات آن زمان اجتناب کند؛ زمانه‌ای که در آن علوم اعصاب چیزی بیش از قطعه قطعه کردن مغز اجساد نبود. نکته مهم این است که ایدۀ واتسون رد ذهن نبود، بلکه رد استفاده از ذهن به عنوان متغیر توضیح‌دهنده در مطالعات علمی بود. این ما را به دومین تصور نادرست سوق می دهد که در واقع بیشتر یک تصور «نیمه» نادرست است:
رفتارگرایان معتقد بودند که ذهن وجود ندارد.
من این را یک تصور«نیمه» نادرست می‌نامم زیرا به عنوان یک توصیف بسیار ساده‌انگارانه، بازنمایی کاملاً اشتباهی از رفتارگرایی روش‌شناختی نیست. رفتارگرایی روش‌شناختی وجود ذهن ها را رد نکرد، اما می‌خواست این مفهوم از علم حذف شود، و بنابراین به راحتی می توان فهمید که چگونه می توان از این این دو قضیه نتیجه‌ای مبنی بر عدم وجود ذهن استنتاج کرد. با این حال، مشکل زمانی به وجود می‌آید که افراد این ادعا را دربارۀ کل رفتارگرایی را مطرح می‌کنند؛ به‌ویژه زمانی که می‌خواهند استدلال کنند که این رفتار در مورد هر شکل اخیر یا مدرن رفتارگرایی صدق می‌کند. این خود اسکینر بود که نقص رویکرد رفتارگرایان روش‌شناختی را دید و بنابراین زمان زیادی را صرف بحث در مورد اهمیت حالات درونی برای مطالعه روان‌شناسی کرد. همانطور که اسکینر استدلال می کند:

یک علم رفتار باید جایگاه محرک‌های درونی را به عنوان چیزهای جسمانی در نظر بگیرد و با انجام این کار، شرحی جایگزین از زندگی ذهنی ارائه دهد. پس سوال این است: داخل پوست چیست و چگونه از آن مطلع شویم؟ پاسخ به اعتقاد من، قلب رفتارگرایی رادیکال است. (ص 211-212)[5]

و جای دیگر:
یک علم رفتاری کافی باید رویدادهایی را که درون پوست ارگانیسم اتفاق می‌افتد را نه به عنوان واسطه‌های فیزیولوژیکی رفتار، بلکه به عنوان بخشی از خود رفتار در نظر بگیرد. می تواند با این وقایع برخورد کند بدون اینکه فرض کند ماهیت خاصی دارند یا باید به گونه‌ای خاص شناخته شوند. پوست به عنوان یک مرز مهم نیست. رویدادهای درونی و آشکار دارای ابعاد مادی یکسانی هستند.(ص 228)[6]

همانطور که باوم توصیف کرده است این شکل رفتارگرایی به این دلیل «رادیکال» نبود که زندگی درونی را رد می‌کرد، بلکه «رادیکال» بود، زیرا دوگانه‌انگاری درونی- بیرونی را که ذهن را به عنوان چیزی اساساً متمایز از جهان مادی می‌داند رد می‌کرد [7]. یعنی اسکینر برخلاف موضعی که به آن متهم شده بود استدلال کرد: به جای اینکه وجود ذهن را رد کند، استدلال کرد که ذهن چیزی است مرکب از علت‌ها و معلول‌ها و فرآیندهایی که می تواند (و باید) توسط علم مورد مطالعه قرار گیرد. به همین دلیل است که او «رادیکال» بود، زیرا ذهن، تفکر و شناخت را وارد عرصۀ علم کرد.
منابع:

5. Skinner, B. F., (1974). About behaviorism. Knopf, New York.
6. Skinner, B. F., (1969). Contingencies of reinforcement: A theoretical analysis. Appleton-Century-Crofts, New York.
7. Baum, W., (2011). Behaviorism, private events, and the molar view of behavior. The Behavior Analyst. 34:185–200

BY کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی


Share with your friend now:
tgoop.com/thirdwaveofBehaviorTherapy/1453

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

As of Thursday, the SUCK Channel had 34,146 subscribers, with only one message dated August 28, 2020. It was an announcement stating that police had removed all posts on the channel because its content “contravenes the laws of Hong Kong.” Your posting frequency depends on the topic of your channel. If you have a news channel, it’s OK to publish new content every day (or even every hour). For other industries, stick with 2-3 large posts a week. You can invite up to 200 people from your contacts to join your channel as the next step. Select the users you want to add and click “Invite.” You can skip this step altogether. The administrator of a telegram group, "Suck Channel," was sentenced to six years and six months in prison for seven counts of incitement yesterday. Just as the Bitcoin turmoil continues, crypto traders have taken to Telegram to voice their feelings. Crypto investors can reduce their anxiety about losses by joining the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram.
from us


Telegram کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
FROM American